بخشی از مقاله

چکیده

بستر جهانی و کمبود سرمایه موجب شده است شهرهای جهان تحت فشار زیادی قرار گیرند. از طرفی با انقلاب صنعتی، مازاد تولید و نگاه مدرن به عصر جدید موجب شد بعضی شهرها با نگاه تقابلی با یکدیگر وارد رقابت شوند و با ایجاد حوزههایی با مرکزیت خود دیگر شهرها را در کنترل خود درآوردند و بدین ترتیب شهرهای جهانی و جهانشهرِ فریدمن و ساسن را به وجود آوردند. از طرف دیگر جریان اطلاعات و تکنولوژیهای جدید به شهرها کمک کرد که در یک فرآیند تعاملی خود را وارد یک شبکه جهانی کنند و تبدیل به شهرهایی تاثیرگذار در معادلات بینالمللی شوند. در این پژوهش به این سوال پاسخ داده میشود که در این رقابت هر یک از شهرها، با شناسایی تواناییهای خود به چه صورت با نگاه رقابتی و یا ایده مرکزیت وارد شبکه جهانی میشوند و در چه صورت میتوانند به صورت تعاملی و یا ایده شبکهای در این رقابت شرکت کنند.

مقدمه

شهرهای جهانی به عنوان یک موضوع جامع و چندبعدی میتواند راهگشای برنامهریزان، طراحان، مدیران شهری و به عبارتی همه ذینفعان و ذینفوذان شهر باشد. از طرفی این مفهوم به صورت تنگاتنگ در کنار مفهوم رقابت شهری قرار میگیرد. این سوال مطرح میشود که شهرها باید چه خصوصیاتی را دارا باشند تا به عنوان یک شهر رقابتی وارد شبکه شهرها شوند؟ نحوه ارتباط آنها با دیگر شهرها به چه صورت است؟

سوال دیگری که در اینجا مطرح میشود این است که در طول سالهای گذشته نگاه به مفهوم شهر رقابتی، رقابتپذیری و همچنین شهرهای جهانی و روابط میان آنها چه تغییراتی را تجربه کرده است؟ برای پاسخ به این سوالات با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، در ابتدا مفهوم رقابت و رقابتپذیری شهری مورد بررسی قرار میگیرد و شاخصهای مدنظر برخی پژوهشگران و موسسات چون ریچارد هو 1 - 2015 - ، لوشیا سائز2 و همکاران - 2015 - ، رمی و همکاران - 2015 - و کرسل و همکاران - 2012 - ارائه میشود. در بخش بعدی مقاله با بررسی نحوه و چگونگی ارتباط میان شهرها آشنا میشویم.

در آغاز تعریفهای ابتدایی شهرجهانی مربوط به ساسن - - 1991، تیلور - 2004 - بیان میشود و در ادامه با بررسی رویکردهای نوین وارد شده در بررسی شهرهای جهانی سعی خواهد شد در بخش نتیجهگیری راهحلی برای نحوه ارتباط میان شهرها و نقش آنها در سیستم جهانی ارائه شود. راهحلی که برخلاف نتایج به دست آمده از نظرات ساسن و تیلور - به خصوص ساسن - شهرها به صورت تعاملی و همکاری با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا اینکه مانند شرکتهای تجاری و خدماتی با خشونت و با نگاهی منحصرا اقتصادمحور به رقابت بپردازند.

مبانی نظری جهانیشدن و رقابت میان شهرها

جهانیسازی و جهانیشدن تاثیر مستقیم بر شکل ظاهری سیستمهای جهانی حامل جریانها و اجتماعهای جهانی گذاشته است و به طور غیر مستقیم بر بازسازی حوزهها و شهرهای جهان تاثیر گذاشت و در یک روند جدید موجب تشکیل مگاحوزه/مگاشهر - فلوریدا3، 2009؛ فلوریدا و همکاران، - 2007 شد. بدین ترتیب جهانیسازی و جهانیشدن باید در مدیریت شهری به عنوان محل زندگی افراد مورد توجه قرار گیرد. زیرا این پدیده جریان های بین مرزی شهرها را افزایش میدهد و در یک سطح بندی مختلف در سلسله مراتب شهری به هم متصل میکند - کاماگنی4، - 2004 که در آن فرم ها و اشکال همکاری سلسله مراتبی به صورت مخلوط و درهمتنیده به یکدیگر مرتبط شدهاند.

بدین ترتیب شهرها با چالش بازطراحی خود به عنوان سیستمی که می تواند از پس مشکلات برآید، مواجه میشود و باید به سرعت با چالش ها و فرصت های جدید به روز گردد چرا که خواه ناخواه توسط حرکت سریع محیط جهانی مورد تاثیر قرار خواهد گرفت. این بازطراحی می بایست آنها را برای تغییر شرایط از یک جامعه صنعتی به یک جامعه اطلاعاتی، دانشمحور و/یا یادگیری آماده کند. این جوامع توانایی های فردی و جمعی را برای کسب دانش و یادگیری در نظر میگیرند و با اطمینان از موفقیت فرآیند، بازسازی و احیای اقتصادی خود را پیش میبرند. بدین ترتیب مدیریت شهری با در نظر گرفتن جهانیسازی محل زندگی افراد، شهرها را در رقابت با یکدیگر قرار میدهند تا با جذب حداکثری بتوانند سرمایه، پول و شغل تولید کنند. 

رقابت بین شهرها به این معنی است که هر کدام از شهرها بهترین وجه خواستها و نیازهای خود را انتخاب کند و توسط آنچه که بیشترین ارزش افزوده را ارائه می دهد وارد رقابت میان شهرها شود. به همین دلیل شهرها باید رقبای خود را شناسایی و برای دستیابی به رشد و سودآوری اقتصادی / اجتماعی، جایگاه رقابتی خود را تعیین کنند. این به معنی تجزیه و تحلیل، تفسیر و ارزیابی موقعیت خود نسبت به رقبای خود در ارتباط با تعدادی از خصوصیات یا ویژگی های آنهاست.

به طور خلاصه، شهرها باید در معیارسنجی و رتبهبندیهای مربوط به شهرها شرکت کنند تا بدین ترتیب با کمک به مدیران شهری، رقبای خود را بشناسند و با ایجاد و تعیین شناسنامه رقابتی شامل مزیت رقابتی آنها و همچنین توسعه استراتژیهای مشخص موقعیتیابی در این راه به درستی قدم بردارند. انواع نویسندگان - برونیز 1و همکاران، 2008؛ کابررو2، 2012؛ جیانگ3 و شن4، 2010؛ سوفیان5، - 1993 و موسسات - سیاست منطقهای اروپا6، 2011؛ انجمن جهانی اقتصاد،7 - 2012 مطالعاتی را برای سنجش شهرها از چند بعد با استفاده از شاخص ها و روشهای مختلف انجام دادهاند - با استفاده از نتایج، ورودی ها و ترکیبی از دو - . تا به اینجا دریافتیم که شهرها در عصر کنونی خواه ناخواه وارد تعامل با یکدیگر شدهاند و هر یک سعی دارند در این تعامل جایگاهی برای خود کسب کنند. به همین دلیل در ادبیات مربوط به شهر، مفهوم رقابت شهری وارد شده و لازم است هر یک از دستاندارکاران مربوط به شهر این مفهوم را به خوبی درک کنند.

مفهوم رقابت شهری

مطالعات علمی سال های اخیر توجه بیشتری به مفهوم رقابتهای منطقهای - چه منطقهای و چه شهری - شده - ایک8 و همکاران، 2008؛ باک9، 2005؛ لنگیل10، 2004؛ مارتین11، - 2003 و همچنین علاقهمندان به گفتمان سیاسی منطقهای و شهری نیز افزایش یافته است. چندین سازمان بین المللی مانند کمیسیون اروپایی - 2011 - 12، موسسه توسعه مدیریت - 2008 - - IMD - 13 و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی - 2005 - - OECD - 14 اصطلاح "رقابت پذیری" را در رابطه با قلمرو و منطقه تعریف کردهاند.

آنها در تعریف رقابت از یک طرف به محیط واقعی و فیزیکی و از سوی دیگر به مفهوم بهرهوری اشاره میکنند. بر این اساس، شرط لازم جهت دستیابی به ایجاد قلمرو رقابتی عملکرد بالای منابع طبیعی، نیروی کار و سرمایه است، اما شرط کافی نیست. لازم به ذکر است که در گفتمان سیاسی، این ایده که سرزمین ها، مناطق و شهرها با یکدیگر رقابت میکنند و از طریق اقدامات استراتژیک برای ارتقای ظرفیت و مزیت رقابتی خود مانور میدهند، عمیقا ریشه دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید