بخشی از مقاله

چکیده

هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه هوش تجاری و مدیریت دانش کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان بود، روش تحقیق از نوع همبستگی بود و به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان به تعداد 43 نفر بود که نمونه بصورت تمام شمار انتخاب گردید. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه استاندارد هوش تجاری پروویچ - 2012 - و مدیریت دانش سنگه - 1993 - بود.

پس از جمع آوری پرسشنامه ها، جهت تجزیه و تحلیل فرضیه های تحقیق از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین هوش تجاری و ابعاد آن به جز بعد کیفیت محتوای اطلاعاتی و بعد استفاده از اطلاعات در فرآیند کاری و مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت می توان گفت، مدیریت دانش مکمل هوش تجاری کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان می باشد.

.1 مقدمه

دانش منبع کلیدی عصر اطلاعات است مدیریت دانش به طور فزاینده ای یک فعالیت داد و ستد تفکیک ناپذیر برای بیشتر سازمان ها می باشد - نوناکا ، . - 1996 امروزه کاملا پذیرفته شده است که پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش مستلزم تعامل مدیریت دانش و مدیریت منابع انسانی است - نوروزیان، . - 1384 مدیریت دانش به گونه ای اساسی فعالیتی است که به اتخاذ استراتژی و تدابیری برای مدیریت سرمایه های فکری انسان محور معطوف است مدیریت دانش یعنی ایجاد فرآیندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامات سازمان و افراد امروزه به دلیل تشدید فضای رقابتی، کشورها و نیز بنگاه ها در تصمیم گیری و اتخاذ استراتژی رقابتی خود تنها به منابع محدود درون سازمانی و یا اطلاعات تصادفی کسب شده از فضای پیرامون اکتفا نمی کنند و در حقیقت داشتن اطلاعات صحیح، تأثیرگذار و بهروز از فضای اطراف یکی از ابزارهایقدرت در سطح ملّی و بنگاهی محسوب می شود.

از این رو سازمان ها تلاش می کنند به بهترین منابع اطلاعاتی در مورد محیط کسب و کار و فعالیت خود دست یابند و از آنها به طور موثر در برنامه ریزی راهبردی خود بهره گیرند - روتبرگ اریکسون ، . - 2004 اینکه دانش یکی از مهمترین دارایی های سازمان در نظر گرفته می شود غیر قابل انکار است و به طور فزایندهای برای حفظ مزیت رقابتی سازمان، مدیریت می شود - ماکرو ، . - 2002 امروزه سازمان ها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییر کرده است. با اطمینان کامل می توان ادعا کرد که استفاده از راه حل هوش تجاری - کسب و کار - می تواند قدرت رقابت پذیری یک سازمان را افزایش دهد و از دیگر سازمان ها متمایز نماید.

این راه حل این امکان را به سازمانها می دهد تا با بکارگیری اطلاعات موجود از مزایای رقابتی و پیشرو بودن بهره برداری نمایند و درک بهتری از تقاضاها و نیازمندی های مشتریان و مدیریت ارتباط با آنان را میسر می سازد و سازمان ها می توانند تغییرات مثبت یا منفی را کنترل نمایند. امروزه اهمیت سرمایه های مبتنی بر دانش با توجه چالش های مدیریتی جدید افزایش یافته است که این امر منجر به پدیدار شدن ابزارها و مفاهیم مدیریتی جدید مانند هوش تجاری و مدیریت دانش شده است.

این مفاهیم جهت توسعه عملکرد سازمان ها مدنظر قرار گرفته می شود - کادایام ، . - 2002 گاردنر - 1997 - هوش را مجموعه توانایی هایی می داند که برای حل مسأله و ایجاد محصولات جدیدی که در یک فرهنگ ارزشمند تلقی می شوند، به کار میرود. از زمانی که مفهوم هوش از مطالعات آزمایشگاهی و آزمونهای معما شکل و کاغذ-مدادی به سطح جامعه انتقال یافت، مفاهیمی چون هوش بهر، هوش هیجانی، هوش معنو ی و ... اذهان پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. در این میان یکی از مهمترین انواع هوش ها که در محیط کسب و کار و برای مدیران ارشد سازمانی از اهمیت بالایی برخوردار است، هوش تجاری می باشد.

هوش تجاری یک چارچوب شامل فرآیندها، ابزارها و تکنولوژی های مختلف است که برای تبدیل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش مورد نیاز هستند. با استفاده از دانش به دست آمده، مدیران سازمان می توانند بهتر تصمیم گیری کنند و با طرح برنامه های عملی برای سازمان، فعالیتهای تجاری را به صورت موثرتری انجام دهند. هوش تجاری به عنوان یک مزیت رقابتی و عامل حیاتی در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. هوش تجاری دادهها و اطلاعات سازمان را یکپارچه کرده و امکان کنترل و رهیابی فرآیندهای کلیدی سازمان را برای مدیران فراهم کرده و مبنایی برای اخذ تصمیمات اثربخش می باشد.

در این میان، استقرار هوش تجاری مستلزم فراهم سازی پیش نیازهایی است که تحقیقات نشان داده است. یکی از کلیدی ترین و مهمترین عوامل استقرار هوش تجاری، مدیریت دانش سازمانی می باشد - سلطانی، . - 1391 در این زمینه تحقیقاتی انجام شده است که بدین شرح می باشد: صلواتی و همکاران - 1390 - در تحقیقی به این نتیجه رسیدند که مدیریت دانش از طریق منابع دانش بر جنبه های مختلف هوش تجاری و رضایت مشتری و جذب آن اثر مثبت و معنی داری دارد. بیشترین اثرگذاری مدیریت دانش بر تمامی ابعاد هوش تجاری بوده و در نتیجه باعث وفاداری مشتری نیز شده است.

استیفایی - 1393 - در تحقیقی به این نتیجه رسید که تمامی ابعاد مدیریت دانش بر هوش تجاری تاثیر مستقیم و معنی داری دارند. این همبستگی بسیار قوی و معنی دار بوده است. عسکری - 1393 - در تحقیقی به بررسی رابطه عوامل سازمانی - ساختار، فرهنگ و تکنولوژی - با استراتژی مدیریت دانش در وزارت کار و امور اجتماعی پرداخته است. در این تحقیق خلق و انتقال دانش به عنوان دو فعالیت اصلی و کلی دی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند، که ارتباط آنها با عوامل سازمانی مذکور مورد بررسی قرار می گیرد.

تجزیه و تحلیل نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین این عوامل سازمانی و مدیریت دانش وجود دارد. بنابراین، برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش باید به سازمان به عنوان یک کل نگاه کرد و همه این عوامل را مورد توجه قرار داده شود. باقری - 1389 - در یک پژوهش آکادمیک و علمی که با هدف بررسی رابطه ی بین سیستم مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده و هوش تجاری و مؤلفه های آن انجام شده، هوش تجاری ترکیبی از مهارتهای مورد نیاز و استفاده شده توسط سازمان دانسته شده که به تغییرات منتهی می شود.

یافته های پژوهش حاکی از آن است که ارتقای هوش تجاری منوط به ساختار مناسب و عملکرد سازمان، مدیریت مؤثر و استفاده از منابع انسانی، عوامل عاطفی، تکنولوژی و مدیریت دانش کارکنان است. هرسچل و نوری - 2014 - در پژوهشی به مطالعه ی مروری در زمینه ی اهمیت یکپارچگی مدیریت دانش و هوش تجاری پرداخت. در این پژوهش ابعاد و عوامل تأثیرگذار در موفقیت هوش تجاری و مدیریت دانش تشریح شده و به منظور موفقیت و اثربخشی اهداف سازمانی بر ضرورت یکپارچگی مدیریت دانش و هوش تجاری تأکید شده است.

یافته های پژوهش حاکی از آن است که هوش تجاری بر دانش آشکار تأکید دارد و مدیریت دانش دربرگیرنده ی دانش آشکار و ضمنی می باشند و هر دو مفهوم یادگیری، درک و تصمیم گیری را توسعه می دهند. هایمیلا - 2014 - در پژوهشی دیگر مطالعه ی مروری در زمینه ی مدیریت دانش انجام گرفته شده که در آن مدیریت دانش را به عنوان دست یاری دهنده هوش تجاری دانسته و یکی از راههای موفقیت سازمان ها را تمرکز بر مدیریت دانش کارکنان و مدیران دانسته است.

نتایج این پژوهش حاکی از آن است که استفاده از هوش تجاری روشی برای حداکثر سازی استفاده از داده های جمع آوری شده و قادر ساختن مدیران به اجرای تصمیمات به صورت بهتر و سریع تر است. ژنگ و همکاران - 2009 - در تحقیقی که با هدف بررسی تأثیر فرهنگ، ساختار و استراتژی سازمانی بر اثربخشی هوش تجاری با توجه به نقش تعدیل کننده مدیریت دانش در صنعت خودرو سازی کره ی جنوبی انجام گرفته، با توجه به مدل مفهومی تحقیق که از مرور ادبیات موضوع و بررسی نتایج تحقیق بدست آمده است، ابزار جمع آوری داده ها - پرسشنامه - طراحی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که مدیریت دانش رابطه ی بین فرهنگ و اثربخشی هوش تجاری را به طور قوی و رابطه ی بین ساختار و استراتژی را به صورت ضعیف تقویت می کند.

مدیریت دانش و هوش تجاری در هر سازمانی از اهمی ت برخوردار هستند اما این مهم در شرکت های دانش محور که فلسفه وجودی آنها، تولید و انتشار دانش است از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند. اگرچه نویسندگان و محققان بسیاری بر نقش کلیدی و محوری مدیریت دانش و هوش تجاری در ارتقای سازمان ها تاکید کرده اند اما تاکنون تحقیقی در مورد رابطه هوش تجاری و مدیریت دانش در بین کارشناسان ورزشی ادارات آموزش و پرورش صورت نگرفته است. از اینرو، تحقیق حاضر کوشیده است بر این شواهد تجربی بی افزاید و از طریق آزمون تجربی، به بررسی ارتباط بین هوش تجاری و مدیریت دانش کارشناسان ورزشی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان بپردازد.

.2 روش شناسی تحقیق

روش تحقیق حاضر از نوع همبستگی می باشد که با توجه به مبانی نظری و علمی از تحقیقات کاربردی است که به صورت میدانی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کارشناسان ورزشی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان به تعداد 43 نفر می باشد که نمونه آماری به صورت تمام شمار انتخاب شد. تعداد 43 پرسشنامه به صورت حضوری به کارشناسان ورزشی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان توزیع گردید و سپس تحت تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

ابزار اندازه گیری، شامل پرسشنامه هوش تجاری پروویچ - 2012 - بود که روایی و پایایی آن به ترتیب 0/82 و 0/89 می باشد و پرسشنامه مدیریت دانش سنگه - 1993 - که روایی و پایایی آن به ترتیب 0/81 و 0/88 می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگراف اسمیرنوف و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار Spss 24 استفاده شد. در تحقیق حاضر، پایایی پرسشنامه هوش تجاری و پرسشنامه مدیریت دانش از طریق آلفای کرونباخ به ترتیب 0/86 و 0/9 بدست آمد.

.3 یافته ها              

با توجه به داده های جمع آوری شده و نتایج بدست آمده در جدول - 1 - ، 97/8 درصد از کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان مرد، همه آنها متأهل و 60/4 درصد بین 30 تا 40 سال سن داشتند و 48/5 درصد بین 10 تا 20 سال سابقه کاری داشتند. نتایج بدست آمده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین هوش تجاری و ابعاد آن به جز بعد کیفیت محتوای اطلاعاتی و استفاده از اطلاعات در فرایند کاری با مدیریت دانش کارشناسان تربیت بدنی ادارات آموزش و پرورش استان کرمان رابطه مثبت و معناداری در سطح - 0/05 - وجود دارد. بنابراین مدیریت دانش می تواند هوش تجاری و ابعاد آن را تقویت نماید.

.4 نتیجه گیری

نتایج حاصل از فرضیه اول حاکی از وجود رابطه مثبت و معناداری بین بعد یکپارچگی داده ها و مدیریت دانش بود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید