بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش معنوی و خود ارزشمندی با کیفیت زندگی زنان در خانواده میپردازد. روش این پژوهش بر اساس طبقه بندی بر مبنای هدف در زمره تحقیقات کاربردی است و از حیث روش توصیفی از نوع همبستگی است.جامعه آماری آن، شامل دانشجویان ارشد - زنان متأهل در حال تحصیل - دانشگاه آزاد بجنورد به تعداد 558 نفر که 240 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه خود سنجی هوش معنوی کینگ 2008؛ پرسشنامه خود ارزشمندی کروکر و همکاران 2002؛ پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی--WHOQOL_BREFمیباشد.
نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد رابطه بین متغیرها معنیدار است و میتوان بیان نمود بین رابطه هوش معنوی و خود ارزشمندی با کیفیت زندگی زنان در خانواده دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد بجنورد رابطه معنادار وجود دارد. در بررسی از متغیرهای پیش بینی - خود ارزشمندی و هوش معنوی - و متغیر ملاک - کیفیت زندگی - هر سه متغیر دارای رابطه های معناداری هستند. با توجه به این یافته ها آموزش دو مؤلفه هوش معنوی و خود ارزشمندی برای زنان در جهت بالا بردن کیفیت زندگی ضروری و اثر بخش است.
مقدمه
یکی از اهداف »بهداشت برای همه در قرن «21، ارتقاء کیفیت زندگی میباشد - یئو1، . - 2004 کیفیت زندگی یکی از نشانههایی است که برای سنجش سلامت مطرح شده و حالتی از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی بوده و به معنای درک فرد از میزان خوب بودن جسمی، ذهنی، عاطفی و اجتماعی زندگی است که سلامت و عملکرد خانواده، وضعیت اجتماعی، اقتصادی، روانی، جنبههای عاطفی و معنوی را در برمیگیرد - فیلیپس2، . - 2006 بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی کیفیت زندگی درک افراد از موقعیت خود در زندگی ازنظر فرهنگ، سیستم ارزشی که در آن زندگی میکند، اهداف، انتظارات، استانداردها و اولویت هایشان است.
پس موضوعیکاملاً ذهنی بوده و توسط دیگران قابلمشاهده نیست و بر درک افراد از جنبههای مختلف زندگی استوار میباشد - بنمی3،. - 2000 واژه کیفیت زندگی نخستین بار توسط پیگو - 1920 - 4 در کتاب اقتصاد و رفاه مورداستفاده قرار گرفت. بهمرورزمان محققان متوجه شدند که کیفیت زندگی میتواند یکی از پیامدهای پراهمیت در ارزیابی سلامت باشد، چنانچه تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت نیز به این نکته تأکید دارد.
با توجه به تعریف تندرستی توسط سازمان بهداشت جهانی در سال 1948 میلادی مبنی بر ابعاد وسیع آن به شکل رفاه کامل فی زیکی، روحی و اجتماعی و نه فقط عدم وجود بیماری، لازم است اندازه گیری سلامت و ارزیابی مداخلات بهداشتی علاوه بر شاخص های فراوانی و شدت بیماری به سایر ارزشهای انسانی مانند کیفیت زندگی نیز توجه داشت - فاییرز5 و همکاران،. - 2000 مطالعه کیفیت زندگی تمامی اقشار جامعه مهم است اما در این بین توجه به نحوه زندگی زنان و کیفیت زیست آنان میتواند در ارتقاء سلامت خانواده ها، نسل های امروزی و فردا و در نهایت کل جامعه بسیار اثرگذار باشد. موضوع کیفیت زندگی همانند دیگر پدیده های اجتماعی و انسانی متأثر از عوامل و متغیرهای مختلفی است.
از جمله مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر کیفیت زندگی زنان؛ منابع و عوامل قدرت زنان - تحصیلات، شغل و درآمد - ، تحصیلات، شغل و درآمد شوهر، فاصله سنی بین زوجین، تعداد افراد خانواده و تعداد سال های زندگی مشترک میباشد. فریش - 2002 - 6 معتقد است که کیفیت زندگی بالاتر به فرد امکان می دهد که در جهت دستیابی به اهداف خود پیش رفته و خوشبینی، خود کارآمدی، فعالیت، انرژی و بهزیستی جسمی بیشتری را تجربه کنند. بدین ترتیب میتوان گفت خانواده ای که کیفیت زندگی بالاتری را فراهم کرده است در حیطه های مختلف زندگی خانوادگی عملکرد بهتری داشته و توان بیشتری برای مقابله مؤثر با معضلات و استرس ها خواهد داشت.
برنامه کیفیت زندگی شامل هرگونه بهبود در فرهنگ خانواده و جامعه است که باعث رشد و تعالی در خانواده میشود. ازاینرو نظام ارزشی کیفیت زندگی سرمایه گذاری بر روی افراد را بهعنوان مهمترین متغیر زندگی موردتوجه قرار میدهد - رودکی،. - 1387 مقوله کیفیت زندگی در قشرهای مختلف اهمیت زیادی دارد، به خصوص افرادی که دارای شرا یط جسمی، روحی و روانی ویژه ای هستند و با تنیدگیهای ناشی از آن با شرایط خاص مواجه هستند - بازو7، - 2004، به علاوه عواملی مانند سن، فرهنگ، جنسیت، تحصیلات، وضعیت طبقاتی، محیط اجتماعی و بیماری میتواند باکیفیت زندگی در ارتباط باشد - کرمان سروی، . - 1390
عصری را که در آن زندگی میکنیم، عصر پیچیدگی و تغییر نامیده اند. مسائلی از قبیل بیمعنا شدن زندگی، احساس خلأ اخلاقی، اسارت بشر در دست تکنولوژی، تماس غرب با مذاهب مشرق زمین موجب آگاهی و روی آورد روزافزون انسان معاصر به دین و مسائل معنوی شده است. هرروزه بر تعداد یافته های پژوهشی در زمینه های مختلف علمی بهویژه پزشکی، روانشناسی و جامعه شناسی که با گزاره های دینی همسو هستند یا لااقل تناقضی با دین ندارند افزوده میشود. این یافته ها که در سه دهه قبل اندک بودند، در سال های اخیر با یک شتاب ناگهانی در حال افزایش هستند.
کاربرد آگاهانه ی هوش معنوی در زندگی فرد می تواند منجر به افزایش رابطه با خویشتن، دیگران و جهان بزرگ تر شود - سیسک8،. - 2002 هوش معنوی برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزشها مورد استفاده قرار میگیرد و سؤال هایی را در ذهن ایجاد می کند. »آیا شغل باعث تکامل من در زندگی می شود؟« ویا »آیا من در شادی آرامش روانی مردم سهیم هستم« - فاطمی و همکاران،. - 1385 امرام - 2009 - 9 معتقد است هوش معنوی شامل حس معنا، هدف و تقدس در زندگی و خوش بینی به بهبود شرایط دنیا می باشد.
فرد با هوش معنوی بالا دارای انعطاف، خودآگاهی، ظرفیتی برای الهام، وشهود دیدگاهی کل نگر به جهان هستی است که در جستجوی پاسخ برای پرسش های بنیادین زندگی ونقد سنت ها و آداب و رسوم میباشد. هوش معنوی به راحتی میتواند به انسان توان تغییر و تحول بدهد - غباری بناب،. - 1386 هوش معنوی از جمله موارد تاثیر گذار بر کیفیت زندگی است. متغیر هوش معنوی پیش بینی کننده رضایت از زندگی می باشد و نقش موثری در بهبود کیفیت زندگی افراد ایفا می کند.
از نظر امونز - 2000 - 10 هوش معنوی کاربرد انطباقی اطلاعات معنوی در جهت حل مسئله در زندگی روزانه و فرایند دستیابی به هدف می باشد. وی بهصورت ابتکاری پنج مولفه را برای هوش معنوی پیشنهاد کرده است:.1 ظرفیت تعالی: فرا گذشتن از دنیای جسمانی و مادی و متعالی کردن آن؛ .2 توانایی ورود به حالت های معنوی از هوشیاری؛.3 توانایی آراستن فعالیت ها، حوادث و روابط زندگی روزانه با احساسی از تقدس؛4 توانایی استفاده از منابع معنوی در جهت حل مسائل زندگی؛ 5 ظرفیت درگیری در رفتار فضیلت مآبانه، - بخشش، سپاسگزاری، فروتنی، احساس شفقت و ... - - امونز، . - 2000 یکی دیگر از متغیرهایی که بر کیفیت زندگی مخصوصاً زندگی زنان مؤثر است بحث عزتنفس و خود ارزشمندی است.
خود ارزشمندی بر این اساس تکیه دارد که مردم با توجه به تجارب فردی و اجتماعی خود، درمی یابند که موقعیت های زندگی چگونه وضعیت هایی برای موفقیت ویا شکست آن ها فراهم می کنند. باتوجه به تجارب موجود در زندگی، هر آنقدر مردم قدر و منزلت و ارزش وبهاء خود را بهتر بدانند، به همان نسبت اعتماد به خویشتن آن ها افزوده شده و در نهایت از عزتنفس بالایی برخوردار خواهند بود. قدردانی از خود و بهاء دادن به خویشتن از مصادیق مهم نظریه خود ارزشمندی است که موجب شکل گیری عزت نفس می شود. خود ارزشمندی به مثابه نیروی بالقوه انگیزشی تلقی می شود که در عزت نفس خود را نمایان میکند.
خود ارزشمندی یکی از نتایج ناشی از بررسی و تحلیل تعامل بین ذهن، خود و شخصیت میباشد - دیمیتریو 12، . - 2003 خود ارزشمندی، به مثابه شاخص سازگاری روان شناختی و کارکرد مناسب اجتماعی تلقی میشود - زکی،. - 1391 خود ارزشمندی مشروط؛ بیان کننده ی حوزه ای است که عزت نفس، به خاطر گذشته و ناتواناییها و نواقص تهدید میشود. درنتیجه، ممکن است افراد، بهاحتمالزیاد تمایلات و واکنشهای منفی در حوزههایی از وقایع آینده نشان دهند.