بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی با سبک های عمومی تصمیم گیری در دانشکده فنی و حرفه ای دختران بروجرد در نیمسال اول 96-97 صورت پذیرفته است. روش پژوهش، پیمایشی از نوع همبستگی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شوت و سبک های عمومی تصمیم گیری اسکات جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه دانشجویان رشته حسابداری در دوره کاردانی به تعداد 141 نفر بود. که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی بر اساس جدول مورگان به حجم 103 نفر انتخاب شدند. همچنین داده های حاصل با استفاده از نرم افزار spss22 و به کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند.
همبستگی معناداری بین هوش هیجانی و سبک های عمومی تصمیم گیری وجود داشت ازبین مولفه های هوش هیجانی، ارزیابی و ابراز هیجان بیشترین همبستگی مثبت و معنادار را با سبک های عمومی تصمیم گیری داشت و بعد از آن مولفه مدیریت هیجان، همبستگی مثبت و معنادار با سبک های عمومی تصمیم گیری داشت مولفه بهره برداری اگر چه همبستگی معکوس و ضعیفی با سبک های عمومی تصمیم گیری داشت ولی به لحاظ آماری معنا دار نبود.
همچنین واریانس سبک های عمومی تصمیم گیری از طریق مولفه های هوش هیجانی قابل پیش بینی بود ، باتوجه به رابطه معنی دار بین هوش هیجانی و سبک های عمومی تصمیم گیری، می توان نتیجه گرفت که تقویت هوش هیجانی در دانشجویان این امکان را می دهد که با تنظیم و مدیریت، ارزیابی و ابراز و کاربرد هیجانها، تصمیمات موثرتری اتخاذ نمایند.
کلمات کلیدی: هوش هیجانی، مدیریت هیجان، ارزیابی و ابراز هیجان، بهره برداری از هیجان، سبک های عمومی تصمیم گیری.
مقدمه
با پیدایش سازه هوش هیجانی در اوایل دهه 1990، تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام شد. نقش اساسی این سازه در جنبه های گوناگون زندگی فردی و اجتماعی و قابلیت آموزش و یادگیری آن، باعث گردید هوش هیجانی به عنوان یک موضوع مورد مطالعه و تحقیق مطرح گردد . سال ها نظریه غالب این بود که هیجان ها باعث می شوند که فرد حواسش پرت شود و نتواند به طور منطقی روی اطلاعات انتزاعی فکر کند و از هوش عقلایی خود بهره گیرد . بعدها، مفهوم متفاوتی از هیجان ایجاد و شروع به رشد کرد که هیجان در تفکر و رفتار هوشمندانه تداخل ایجاد نمی کند، بلکه به انسان کمک می کند.
در واقع یکی از تفکرهای مهمی که در این سال ها بوجود آمد این بود که، هیجان ها خود نوعی اطلاعات"هستند. معنای آن، این است که مردم از هیجان های خود درست مثل انواع آشناتری از اطلاعات استفاده می کنند، تا درباره دنیا و محیط اطراف خود قضاوت کنند. آنها نوعی علایم اختصاری و سریع هستند که به ما اطلاع می دهند، چه چیزی را در محیط خود ارزیابی و قضاوت کرده ایم و آنرا مثبت یا منفی یافته ایم.
ویژگیهای هوش هیجانی همچون درک، توصیف، فهم و مدیریت احساس، موجب مقابله کارآمد افراد با استرس های روزانه و اتفاقات مهم زندگی می شود و نتایجی همچون سلامت روانی، کیفیت مطلوب روابط، رضایت شغلی، رضایت تحصیلی و سلامت بدنی را در پی دارد. هوش هیجانی بر حافظه، افکار، قضاوت ها و روابط بین افراد تاثیر می گذارد. کسانی که هوش هیجانی خود را به کار می گیرند، با محیط اطراف خود سازگاری بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی نشان می دهند و از توانائیهای خود آگاهند.
هوش هیجانی بعنوان عامل موفقیت در زندگی فردی، اجتماعی و حرفه ای شناخته شده است. هوش هیجانی موجب پردازش مناسب اطلاعاتی می شود که بار هیجانی دارند و استفاده از آنها برای هدایت فعالیت های شناختی مانند حل مساله و تمرکز انرژی بر روی رفتارهای لازم ضرورت دارد.
متغیر هوش هیجانی در سه بعد مورد مطالعه قرار می گیرد:-1مدیریت هیجان: مدیریت هیجان ها در وجود خود و دیگران-2ارزیابی و ابراز هیجان: بازشناسی و وارد کردن اطلاعات کلامی و غیر کلامی از سیستم هیجانی-3بهره برداری از هیجان: به کارگیری هیجان ها به عنوان قسمتی از جریان شناختی مانند خلاقیت و حل مساله هیجانی نشان داده اند که هوش هیجانی عامل موثر و تعیین کننده ای در برآیندهای زندگی واقعی مانند موفقیت در مدرسه و تحصیل، موفقیت در شغل و روابط بین فردی و به طور کلی در کارکرد سلامت می باشد.
از طرفی از جمله عوامل تعیین کننده دیگر در برآیند زندگی، تصمیم گیری است. تصمیم گیری بعنوان مهمترین وظیفه در راس تمام وظایف قرار دارد و بلا استثناء بر سایر وظایف تاثیر می گذارد. اهمیت تصمیم گیری بعنوان بخش جدایی ناپذیر از زندگی هر فرد و هر سازمان و گروه کاری برکسی پوشیده نیست. تصمیم گیری اساس فعالیت و اقداماتی است که در زندگی افراد و سازمانها صورت می گیرد. افراد تصمیمات خویش را بر اساس سبک های گوناگونی اتخاذ می کنند. سبک های تصمیم گیری بیانگر الگوی عاداتی است که افراد تحت تاثیر ویژگیهای شخصیتی خویش در برخورد با مسائل و واکنش نسبت به آنها مورد استفاده قرار می دهند.
سبک تصمیم گیری فردی از منظر صاحبنظران مختلف به صورت های گوناگونی تقسیم بندی شده است. از جمله این صاحبنظران اسکات و بروس هستند که پنچ سبک عمومی تصمیم گیری را که شامل تصمیم گیری عقلایی، شهودی، آنی، وابستگی و اجتنابی است، را معرفی کرده اند.سبک تصمیم گیری عقلایی: این سبک بیانگر تمایل تصمیم گیرنده است به شناسایی تمامی راهکارهای ممکن، ارزیابی نتایج هر راهکار از تمامی جنبه های مختلف و در نهایت انتخاب را هکار بهینه و مطلوب توسط تصمیم گیرنده در هنگام مواجهه با شرایط تصمیم گیری.
سبک تصمیم گیری شهودی: این سبک یک سبک غیر منطقی و سلیقه ای نیست، بلکه مبتنی بر سالها تجربه و عملیاتی است که فرد بصورت ناخودآگاه اندوخته است. تجارب زیاد مو جب می شود که افراد دارای نوعی احساس الهامی و یا حس ششم می گردند و ناخودآگاه راه حل مساله ارائه می نمایند. در این سبک از تصمیم گیری مستقل از تجزیه و تحلیل منطقی و معقول عمل نمی شود، بلکه این دو مکمل یکدیگرند.
تصمیم گیری شهودی به دلیل بهره گیری از آموزشها و تجربه های اندوخته شده و فعالیتهای ذهنی به سرعت انجام می شود و زمانی بکار گرفته می شود که:الف - پدیده عدم اطمینان شدید است ب - سابقه ای درباره مساله وجود نداشته باشد. ج - زمانی که نتوان متغییرهای تصمیم را به روشنی تعریف کرد. د - هنگامی که واقعیتها محدود باشند. ه - هنگامیکه نتوان به راحتی و وضوح متغییرها را تعریف کرد. و - هنگامیکه تحلیل داده ها مفید نباشد.سبک تصمیم گیری آنی: این سبک بیانگر شرایط اضطراری است که فرد بدون پشتوانه فکری قبلی، بلافاصله در کمترین زمان ممکن تصمیم اصلی خود را اتخاذ می کنند.البته تصمیماتی که در این سبک گرفته می شود بر اساس داده ها و تجربیات قبلی تصمیم گیرنده می باشد.
سبک تصمیم گیری وابستگی: این سبک بیانگر نبود استقلال فکری و عملی تصمیم گیرنده و تکیه بر حمایت ها و راهنمایی های دیگران در هنگام تصمیم گیری است. چنین افرادی به جای اینکه در هنگام اتخاذ تصمیمات مهم با دیگران مشورت نموده و در نهایت تصمیم خودشان را انتخاب کنند، کاملا متکی و وابسته به دیدگاه های سایر افراد عمل می کنند.سبک تصمیم گیری اجتنابی: افرادی که از سبک تصمیم گیری اجتنابی برخوردارند، در هنگام مواجهه با مساله تا آنجا که امکان پذیر باشد تصمیم گیری را به تعویق می اندازند و از هرگونه واکنش نسبت به مساله طفره می روند.
بنابراین، سبک تصمیم گیری اجتنابی را می توان تلاش و تمایل فرد تصمیم گیرنده به اجتناب از اتخاذ هرگونه تصمیم و تا حد امکان دوری از موقعیت های تصمیم گیری تعریف کرد.بطوریکه تصمیم گیرندگان تابع این سبک، از گرفتن تصمیم وحشت دارند و نگران عواقب تصمیمات خود هستند.بطور کلی جامعه از اقشار مختلفی تشکیل شده است. یکی از این اقشار که بسیار در رشد و شکوفایی و پیشرفت جامعه موثر بوده و می توان از پتانسیل آنها به نحو مقتضی استفاده نمود، دانشجویان هستند.
حال اگر این قشر پر انرژی بتوانند با شناخت صحیح و درست از هیجانات خویش و با تصمیم گیری مناسب در موقعیت های مختلف زندگی، چه در دوران دانشجویی و چه در زمانی که سکاندار عرصه های مختلف از جمله خانواده می شوند، می توانند در جلوگیری از بروز مسائل، یافتن راه حل مناسب و حل مشکلات، موثر و کارامد باشند و موفقیت خویش را تضمین کنند.