بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و هوش اجتماعی با میزان اعتیاد به اینترنت دانشجویان دانشگاه آزاد ارومیه بود . تحقیق حاضر از نوع همبستگی - کاربردی بوده و نمونه آماری آن را دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ازاد تبریز، درسال تحصیلی 94-95 تشکیل دادندکه از میان آنها 378 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از سه دانشکده علوم انسانی ، پایه و فنی انتخاب شدند.

ابزار تحقیق شامل سه پرسشنامه شخصیتی نئو ، هوش اجتماعی ترومسو و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند گانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . نتایج مربوط نشان داد که رفتارهای روان رنجوری و هوش اجتماعی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند ، اما بقیه متغیرها - آگاهی اجتماعی ،مهارت اجتماعی،اطلاعات اجتماعی ، برون گرایی،انعطاف پذیری،دلپذیربودن وباوجدان بودن - با اعتیاد به اینترنت رابطه معنی داری نداشتند. 

مقدمه

اعتیاد به اینترنت نوعی وابستگی است که برخی ویژگیهای شخصیتی تأثیر مهمی بر استفاده از آن دارد. چالش برانگیزترین و جذاب ترین تحول در عصر حاضر، رایانه و فناوری اطلاعات و تغییراتی شگرف در زمینه شبکه های ارتباطی و گسترش فن آوری های ارتباطی جدید در طیف گسترده است. از آنجا که این فناوری شیوههای ارتباطی را در آینده نه چندان دور بسیار دگرگون خواهد ساخت بعنوان یک چالش عمومی این موضوع مورد نظر پژوهشگران قرار گرفته است.

اولین بار ایوان گلدبرگ روانپزشکی از دانشگاه کلمبیا درجولای - - 1995، واژه اعتیاد به اینترنت راابداع ومعیارهای تشخیصی آن ر ثبت کرد.اعتیادبه اینترنت یا وابستگی رفتاری اینترنت صرف نظراز اینکه یک بیماری یا آسیب روانی یامعضل اجتماعی باشد،پدیده ای است مزمن،فراگیروعودکننده که با صدمات جدی جسمانی،مالی،خانوادگی،اجتماعی و روانی همراه است - گوانزالز2،. - 2008 مشاهده ویژگی هایی شبیه علائم وابستگی دارویی، یعنی تحمل، علائم ترک و احساس اجبار، در استفاده از اینترنت در برخی از کاربران، باعث شد که محققان در ابتدا معیارهای اعتیاد به اینترنت را از معیارهای اعتیاد به چهارمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی برای سوء مصرف مواد اقتباس کنند.

اما دیری نگذشت که اغلب محققان از جمله - یانگ،1998؛ آرمسترانگ فیلیپس و سلینگ3،2000؛ شاپیرا 4و همکاران، - 2003، به این نتیجه رسیدند که اعتیاد به اینترنت را باید یک اختلال کنترل تکانه به اعتیاد به اینترنت، یعنی قماربازی آسیبشناختی تنظیم کردند. برخلاف تحقیقات قبلی که بر روی اجزاء رفتاری و پیامدهای منفی در زندگی روزمره تأکید داشتند، این عوامل که مشابه آن در افسردگی نیزوجود دارد نوعی رفتار سبک شناختی تکراری، احساس خودآگاهی، خودارزشی پایین، سبک شناختی، افسرده خویی، عزت نفس پایین و اضطراب اجتماعی است.

گرچه در ادبیات تحقیق درباره اعتیاد به اینترنت، پژوهشهای فراوانی وجود دارد که به بررسی نرخ شیوع اعتیاد به اینترنت پرداخته اند، بعنوان مثال - جوهانسن و گوتستام، 20046؛ کالتیالا-هینو، لینتون و ریمیلا7،2004؛ ؛ چو و هسیا8، - 2000 و یا رابطه رابطه اعتیاد به اینترنت با متغیرهایی همچون تنهایی - موراهان، مارتین و شوماخر9، - 2000، عزت نفس و افسردگی - ینگ و تونگ10، - 2004، کمرویی - یون و لوین11، - 2004 را بررسی کرده اند، ولی در همه این تحقیقات معتادان هر دو جنس در نظر گرفته شدهاند.

انتشار نتایج تحقیق طولی کرات، پترسن، لاندمارک، کیسلر، ماکوپادیای و شرلیس - 1998 - 12، مبنی بر این که استفاده از اینترنت به افسردگی و تنهایی منجر میشود، نقطه عطفی در این زمینه بود. محققان مذکور از یافتههای خود نتیجه گرفتند که هر چند یکی از کاربردهای مهم اینترنت، کاربرد اجتماعی آن است، ولی استفاده بیش از حد از اینترنت افراد را تنها میکند، گرچه تحقیق مزبور به طور مستقیم به اعتیاد به اینترنت مربوط نمی شود ولی تحقیقات دیگر در آمریکا - موراهان - مارتین و شوماخر، - 2000، هندوستان - نلوا و اناند1، - 2003 و کره - ونگ و همکاران2، - 2003، نشان داده که معتادان اینترنتی از غیر معتادان تنهاترند.

شخصیت از نظر ریشه ای معادل کلمه ی پرسونالیتی3 انگلیسی یاپرسونالیت 4 فرانسه است درحقیقت ازریشه لاتین پرسونا5گرفته شده است که به معنی نقاب یا ماسکی بود که در یونان یاروم قدیم بازیگران تئاتر بر چهره می گذاشتند - کریمی ، . - 1387 محققان در تعریف مفهوم شخصیت،ازجنبه های مختلف به آن نگریسته اند.دراین میان برخی به جنبه های فیزیولوژیک شخصیت با برخی به عکس العمل های رفتاری مشهودبرخی به فرآیندهای ناهشیار رفتار آدمی و برخی نیز به ارتباط های متقابل افراد با یکدیگر و نقش هایی که درجامعه بازی می کنند توجه نموده و شخصیت رابر همان مبنا تعریف کرده اند.

شخصیت درلغت نامه ی وارن چنین تعریف شده است:شخصیت به جنبه هاعقلی ،عاطفی،انگیزشی وفیزیولوژیک یک فرد گفته می شود.شلدون6 نیزشخصیت راسازمان یافتگی پویش جنبه های ادراکی،عاطفی،انگیزشی وبدنی فردمیداند.هیلگارد7 درتعریف خود،ازکلیت شخصیت فاصله گرفته ونوعی برگشت به قوای ذهنی رادرتعریف نشان داده است. او شخصیت را چنین تعریف میکند: شخصیت الگوهای معینی ازرفتاروشیوه های تفکرات که نحوسازگاری شخصی را با محیط تعیین میکند.

درحال حاضرتعریفی ازشخصیت که مورد قبول همه نظریه پردازان باشد ،وجود نداردواختلاف تعریف هایی که ازشخصیت شده ،ناشی از نظریه های گوناگونی است که صاحبان آن نظریه ها درباره چگونگی تشکیل وتحول شخصیت ومفاهیم انگیزشی رفتار آدمی دارند - سیاسی،. - 1384 درواقع اختلال شخصیت زمانی تشخیص داده می شودکه اختلاف رفتارهای فرد فراتر از حدتغییرات مشاهده شده دراکثرمردم باشدویاصفات شخصیتی غیرقابل انعطاف و ناسازگارانه بوده وسبب ایجاد اختلال عملکردودرماندگی شخص شود.

درپرتو تاریخچه ی هوش اجتماعی ،درسال 1920، ثوراندایک هوش اجتماعی را بامفهوم نوظهور بهره ی هوشی مطرح نمود که درحال شکل دادن به زمینه ی جدیدی درعلم روانشناسی به نام روان سنجی بود وهدف آن یافتن روش هایی برای اندازگیری توانایی های انسان بود. در اواخر سال 1959، وکسلر،که یکی از معروف ترین آزمون های هوشی را ارائه داده بودند ، اهمیت هوش اجتماعی را زیر سوال بردند وآن را همان هوش معمولی دانستند. دراواخر سال - - 1960،گیلفورد صدوبیست قابلیت هوشی جداگانه رابرمی شمرد که از آن میان سی قابلیت مربوط به هوش اجتماعی بود ولی وی نتوانست علی رغم تلاش زیادی که مبذول داشت پیش بینی معناداری را درمورد عملکرد افراد در دنیای اجتماعی ارائه دهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید