بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های شناختی و راهبردهای شناختی و فراشناختی با عزت نفس در دانش آموزان دبیرستانی انجام شده است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر زنجان بوده که با استفاده از جدول مورگان نمونه برابر با 274 نفر محاسبه شد است جهت انتخاب افراد نمونه نیز از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای استفاده شد. گروه نمونه با پرسشنامه های راهبردهای یادگیری شناختی و فراشناختی پنتریچ و دی گروت - 1992 - و پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند.

داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی، درصد تراکمی، و همبستگی پیرسون و آمار استنباطی نظیر رگرسیون چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از آن بودکه با توجه r مشاهده شده در سطح 0 ≤ /05 همبستگی مثبت و معناداری بین بین راهبردهای شناختی و فراشناختی با عزت نفس دردانش آموزان دختر دبیرستانی شهر زنجان وجود دارد. هم چنین نتایج بدست آمده از راهبرد های شناختی به عنوان متغیر پیش بین عزت نفس، نشان دهنده مناسب بودن مدل بود . این مدل %39 از تغییرات مربوط به نمرات عزت نفس را تبیین نمود .

مقدمه:

امروزه فرایند یاددهی-یادگیری از مهمترین و تخصصی ترین مباحث تربیتی محسوب شده و پیشرفت در آن نشانه توسعه یافتگی هر نظام آموزشی است. در جدیدترین راهبردهای یاددهی -یادگیری» استقلال و خودگردانی فرد در فرایند یادگیری« از راهبرهای مؤثر آموزشی قلمداد شده و مطالعات متعددی در زمینه بازشناسی راههایی برای تحقق آن انجام گرفته است. کارشناسان تربیتی طرفدار راهبرد» استقلال و خودگردانی دانش آموز در فرایند یادگیری« معتقدند توجه به انسانها در سالهای اولیه زندگی نشان میدهد که آنها چقدر از اینکه کارها را خودشان انجام دهند، لذت میبرند.

این موضوع در مورد بزرگسالان نیز صادق است . پس محوریت دانش آموز در یادگیری منطبق با میل درونی او بوده، اثر بخشی یادگیری را تقویت می کند - دیردن،2004،به نقل از حیدری و همکاران . - 1393 در تعلیم و تربیت امروز حجم بالایی از اطلاعات به دانش آموز منتقل میشود؛ ولی دانش آموزان در بطن آموزش نبوده، احساس ارزش و خودباوری ندارند . مدارس ما کودکانی با انگیزه درونی، کنجکاو و خود انگیخته از خانوادهها به امانت میگیرند؛ اما افرادی بی انگیزه که احساس ارزشمندی و خودباوری نمیکنند، از مدارس فارغالتحصیل میشوند.

در نظام آموزشی ما کتابها، نمرهها و امتحانات مهمتر از دانشآموزان است و یادگیرندگان به عنوان محور و اساس برنامه های آموزشی فراموش شدهاند .ما در مدارس اندیشه ها را آموزش میدهیم؛ اما چگونگی اندیشیدن و یادگرفتن را آموزش نمیدهیم یادگیرندگان از معلومات اشباع میشوند؛ اما انگیزه آموختن از آنها گرفته میشود. عملکرد تحصیلی و عوامل مؤثر بر آن، سالهاست که مورد توجه متخصصان آموزش و پرورش است و سالانه سهم زیادی از پژوهشها را به خود اختصاص می دهد.

در میان رویکردهای مختلفی که به منظور بررسی عوامل تعیین کننده عملکرد تحصیلی انتخاب شده است، دو رویکرد مهم و اصلی وجود دارد که در چند سال اخیر مطرح شده است و بر فرایندهای مؤثر بر عملکرد تحصیلی تأکید میورزند .در رویکرد نخست، تأثیر فرایندهای محیط خانوادگی بر عملکرد تحصیلی مطرح است و در رویکرد دوم از فرایندهای یادگیری خاص دانش آموزان نظیر»خود تنظیمی و عزت نفس سخن به میان می آید . - برویور ،. - 2012

نظریه خودتنظیمی به این نکته توجه میکند که چگونه دانش آموزانشخصاً فرایند ، یادگیری خود را فعال کرده، تغییر میدهند و یا آن را حفظ میکنند .شونکوف و فلیپس خودتنظیمی را به عنوان توانایی کودک درکسب کنترل کارکردهای بدنی، مدیریت هیجانها وحفظ توجه و تمرکز تعریف کرده، معتقدند رشد خودتنظیمی اساس رشد کودکبوده، در تمام جنبه های رفتار او نمایان است - به نقل از محمدی و همکاران - 1394 آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان اثر گذاشته، رشد شناختی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی آنان را بهبود میبخشد.

برداشت دانشآموز از توانایی خود، با موفقیت تحصیلی او در ارتباط است .چنانچه دانشآموز از توانایی و شایستگی خود، برداشت مثبتی داشته باشد، در امور تحصیلی از جمله انجام تکالیف، موفقتر است .در مقابل، آنهایی که قابلیت های خود را در سطح پایینی ارزیابی میکنند، در تحصیل از موفقیت کمتری برخوردارند - جناآبادی ، - 1392 یادگیرندگان خودتنظیم در دانش فراشناختی مهارت داشته و میدانند چگونه فرایندهای ذهنی خود را در جهت پیشرفت و اهداف فردی سوق دهند .همچنین، آنها در مراحل مختلف یادگیری اقدام به برنامهریزی، خودنظارتی، خودکنترلی وخودسنجی میکنند .

از نظر انگیزشی، این نوع از یادگیری به داشتن باورها و نگرشهای انطباقی مناسب در حوزه تحصیلی؛ به ویژه علاقهمندی در انجام تکالیف تحصیلی و تلاش و پشتکار لازم در این زمینه، کمک فروانی نموده، سبب میشود فرد خود را لایق، خودکارآمد و مستقل تصور نماید .همچنین، از نظر رفتاری، این یادگیرندگان قادرند محیطهایی را برای یادگیری بهینه، انتخاب، پیریزی و خلق نمایند - راسموسان ،. - 2006 اما یکی دیگر از هدفهای آموزش و پرورش، رشد عزتنفس یادگیرندگان است که به عزت نفس درکی است که فرد از خود دارد؛ . » نظر میرسد با عملکرد تحصیلی مرتبط باشد اما این درک با قضاوت ارزشی همراه است و در برگیرنده میزانی از حرمت نفس است؛ بنابراین، حس ذهنی و دیرپایی از پذیرش خود است - به نقل از حیدری و همکاران . - 1393

عزت نفس نیز یکی از متغیر هایی ایست که بر رشد همه جانبه دانش اموزان در محیط اموزشی موثر است تا جایی که بسیاری از نظریه پردازان از جمله ادلر ،آلیس و راجرز در زمینه دست یابی به عزت نفس فعالیت کرده اند برای انسان هیچ حکم ارزشی مهمتر از داوری درباره نفس خویش نیست ارزشیابی شخصی از خویشتن قطعی ترین عامل در رشد روانی است . علت بسیاری از رفتارهای آسیب زا در خانه و مدرسه ریشه در کمبود اعتماد به نفس دارد در واقع هرچه فرد خود باوری و عزت نفس بالاتری داشته باشد از موفقیت و کارامدی بالاتری برخوردار خواهد شد و از آسیب های روانی اجتماعی مصون خواهد بود.

امروزه در سراسر جهان نوعی آگاهی از اهمیت عزت نفس پدید آمده است و انسان به عنوان یک موجود زنده بدون عزت نفس سالم وشایسته نمی تواند امیدی به درک استعداد بالقوه فردی داشته باشد. عزت نفس تنها کلید مهم به سوی انگیزش بشری است. به طور کلی، عزت نفس به جنبه ای از هر کدام ما برمی گردد که از آن آگاهیم در واقع به قسمت موثر وکار آمد فرد عزت نفس گفته می شود .عزت نفس در نوجوانان دارای نقش و اهمیت ویژه ای می باشد.

با اینحال، دوران نوجوانی به سبب بروز مسائل خاص، با سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس و خود کم بین همراه است. در نتیجه، افزایش عزت نفس برای پیشگیری از مشکلاتی که ممکن است بر اثر عزت نفس پایین برای نوجوانان به وجود آید ضروری است - لی فانگ، - 20014 .از وظایف اساسی آموزش و پرورش در هر کشور، انتقال میراث فرهنگی جامعه، پرورش استعدادهای دانش آموزان و آماده کردن آنان برای شرکت فعال در جامعه است .بنابراین تعلیم و تربیت افراد به منظور تصدی امور مختلف ضروری می نماید و مسأله موفقیت یا عدم موفقیت در امر تحصیل از مهمترین دغدغه های هر نظام آموزشی در تمامی جوامع است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هر جامعه نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به رفع نیازهای فردی است.

بنابراین نظام آموزشی را زمانی می توان کارآمد و موفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آن در مقاطع مختلف بیشترین و بالاترین رقم را داشته باشد. جامعه در حال گذار از جامعه سنتی به مدرن نیاز به نیروهای کارآمد علمی از هر دو جنس دارد. مردان و زنان با تواناییهای ذاتی متفاوت خود در بسیاری موارد مکمل یکدیگرند و عدم توازن در حضور فعال هر یک از دو گروه به ویژه در رابطه با پسران با توجه به بافت فرهنگی جامعه به تضاد و دوگانگی منجر می شود که نتیجه آن رکود رشد اجتماعی و فردی است - بخشایش ،. - 139

به نظر می رسد پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دارای یک رابطه دوسویه باشند. یعنی از طرفی داشتن عزت نفس موجب پیشرفت تحصیلی می شود، زیرا که خودباوری و اعتماد به توانایی ها و تلقی مثبت از خویشتن در یادگیری و ایجاد انگیزش تحصیلی اثر می گذارد و موجب پیشرفت تحصیلی می شود، از طرف دیگر موفقیت های تحصیلی و رسیدن به مدارج بالای علمی، موجب ارتقای عزت نفس می شود. به طور کلی پیشرفت های انسان در هر زمینه ای و تجربه موفقیت احساس خودباوری و ارزشمندی و توانمندی در هر موردی، باعث افزایش عزت نفس او می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید