بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی بین طرحواره های ناسازگار اولیه با افسردگی زنان پس از زایمان بود . روش پژوهش بکار رفته ، روش همبستگی بوده است.در این پژوهش جامعه آماری ، کلیه زنانی بودند که در محدوده زمانی یک ساله ، از فروردین الی اسفند ماه سال 1394 در شهر تهران زایمان کردند ، که از بین آنان 300 نفر به طور تصادفی ، پرسشنامه افسردگی پس از زایمان ادینبورگ را تکمیل نمودند. بعد از دریافت نمره پرسشنامه ، کسانی که نمره بالای 12 داشتند وارد آزمون شدند که از این تعداد 150 نفر مورد آزمون نهایی قرار گرفتند و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ را تکمیل نمودند. یافته ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و انجام آزمون ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد.
یافته ها نشان داد که طرحواره های ناسازگار اولیه - محرومیت هیجانی، رها شدگی /بی ثباتی، بی اعتمادی بدرفتاری، انزوای اجتماعی بیگانگی، نقص شرم، شکست، وابستگی بی کفایتی، آسیب پذیری در برابر ضرر و بیماری، گرفتار خویشتن تحول نیافته، اطاعت، ایثارگری، بازداری هیجانی - در سطح معناداری %5 با افسردگی زنان پس از زایمان در ارتباط می باشند و با اطمینان %95 ، 12 سوال اول مطرح شده در پژوهش حاضر از نظر آماری معنی دار بوده و تایید می گردند.
در عین حال سه طرحواره ناسازگار اولیه - معیار های سرسختانه، استحقاق بزرگ منشی و خویشتن داری خودانظباطی ناکافی - در سطح معناداری %5 با افسردگی زنان پس از زایمان در ارتباط نمی باشند و با اطمینان %95 ، 3 سوال آخر مطرح شده در پژوهش حاضر از نظر آماری معنی دار نبوده و تایید نمی گردند با این حال طرحواره ناسازگار اولیه به صورت کلی با افسردگی زنان پس از زایمان در ارتباط می باشند و با اطمینان %95 ، سوال اصلی مطرح شده در پژوهش حاضر از نظر آماری معنی دار بوده و تایید می گردد.
کلمات کلیدی: افسردگی، افسردگی زایمان، طرحواره ناسازگار اولیه، زایمان.
مقدمه
اختلال افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی است . افسردگی پس از زایمان یک بیماری افسردگی است که از بین 100 خانم که صاحب نوزاد شده اند بر روی 10 تا 15 نفر آنها تاثیر می گذارد . علائم آن مشابه به علائم افسردگی در زمان های دیگر است.براساس معیار تشخیص افسردگی بعد از زایمان همان معیار تشخیص افسردگی اساسی با زمان بروز بعد از زایمان است . افسردگی بعد از زایمان نوعی از افسردگی است که در طول 6 ماه بعد از زایمان شروع می شود و جزو افسردگی اساسی بدون علامت روان پریشی است . علائم در 4 هفته بعد از زایمان شروع می شود و حداقل دو هفته تا دو ماه ادامه دارد و باعث مشکلات جدی در عملکرد روزانه می گردد.
تحقیقات نشان داده است در زنانی که علائم افسردگی بعد از زایمان ظاهر می شود، خطر ابتلا به افسردگی تا حدود یک سال بعد از زایمان در آنان افزایش می یابد شخصیت هر فردی بی همتاست یعنی گذشته از شباهت هایی که بین مردم وجود دارد ،هر انسانی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است که او را از دیگران متمایز می سازد به نقل از کریمی و همکاران، در حوزه شناخت درمانی ،بک در اولین نوشته هایش به مفهوم طرحواره اشاره کرد ، با این حال ، در رفتار روان شناختی و روان درمانی ، طرحوراه به عنوان هر اصل سازمان بخش کلی در نظر گرفته می شود که برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است.
یکی از مفاهیم اصلی جدی و بنیادی حوزه روان درمانی این است که طرحواره ها در اوایل زندگی شکل می گیرند ، به حرکت خود ادامه می دهند و خودشان را به تجارب بعدی زندگی تحمیل می کنند ، حتی اگر هیچ گونه کاربردی نداشته باشند.فرض تئوری شناخت بر این است که باورها و فرضیات اساسا تعابیر،ادراک،احساسات و رفتار را تحت الشعاع قرار می دهد.بر اساس نظریه یونگ،باورها از طرحواره های بنیادی نشات می گیرند. طرحواره های اولیه بسیار بیشتر از سطوح سطحی شناخت ،نسبت به تغییر مقاوم ترند.بنابراین ایده واگذاری این باورها در حین پروسه تغییر،بسیار استدلال می شود.افسردگی بعد از زایمان بعد از تولد نوزاد در زنان بوجود می آید و معمولا در چند ماه اول تولد نوزاد، زن را مبتلا می کند.
افسردگی مهم ترین اختلال خلقی بعد از زایمان است که می تواند باعث اختلال در روابط مادر، کودک و خانواده شود و در صورت عدم توجه و درمان مناسب صدمات جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. ادامه اختلال و عدم تشخیص و درمان به موقع آن منجر به تطابق غیرموثر مادر با کودک، همسر و خانواده و در نتیجه عدم توانایی انجام وظایف مادری و همسر ی می شود که در صورت تشدید منجر به تراژدی خودکشی مادر یا فرزندکشی می گردد.بنابراین شناخت اولیه و درمان افسردگی برای خوب بودن هم مادران و هم نوازادانشان ضروری است.
طرح واره های ناسازگار اولیه خود تداوم بخش هستند و در برابر تغییر مقاومت می کنند . این طرح واره ها، در ابتدای زندگی به وجود آمده اند و اغلب پایه اصلی خودپنداره فرد و ادراک او از محیط محسوب می شوند. طرح واره های ناسازگار اولیه کار خود را به راحتی و از روی عادت انجام می دهند و هنگامی که با چالش روبرو می شوند، افراد به منظور حفظ صحت و درستی این طرح واره ها، اطلاعات را تحریف می نمایند.
پانزده طرحواره ناسازگاری اولیه عبارتند از: -1 محرومیت هیجانی، -2 طرد ،رهاشدگی، -3 بی اعتمادی، بدرفتاری، -4 انزوای اجتماعی، -5نقص،شرم، -6 شکست، -7 وابستگی، بی کفایتی، -8 آسیب پذیری نسبت به ضرر یا بیماری، -9 گرفتاری، در دام افتاد گی، -10 اطاعت، - 11 ایثار، -12 بازداری هیجانی، -13 معیارهای نامنعطف، -14 استحقاق و -15 خویشتن داری و خود انضباطی که به نظر می رسد هر کدام به تنهایی می تواند تاثیر جدی بر زندگی فرد بگذارد.
لذا با توجه به مطالب بی ان شده و مورد توجه بودن حالات روحی زنان پس از زایمان و افسردگی آنان به نظر می رسد که پرداختن به رابطه هر کدام از این طرح واره ها با افسردگی زنان پس از زایمان مورد توجه و از مسائل اساسی در شناخت و توجه به زنان می باشد .در این راستا مسئله اصلی تحقیق رابطه طرحواره های ناسازگار با افسردگی زنان پس از زایمان انتخاب می گردد. پرسش اصلی تحقیق آیا بین طرحواره های ناسازگاری اولیه با افسردگی پس از زایمان رابطه وجود دارد ؟از دیدگاه یانگ "طرحواره ها باورهای عمیق و مستحکم فرد در مورد خود و جهان هستند و حاصل آموزه های سالهای نخستین زندگی اند. طرحواره ها دانش ما در مورد خودمان و جهان هستند و به ما می گویند چگونه ایم و جهان چگونه است.
یانگ آن دسته از طرحواره ها را که منجر به شکل گیری مشکلات روانشناختی می شوند طرحواره های ناسازگار اولیه می نامد و معتقد است طرحواره ها، به الگوی خود تداوم بخش از خاطرات، هیجانات، شناختها، حواس و ادراکات اطلاق می شود که رفتارها را هدایت می کنند - همان منبع - . آنها موضوعات ثابت و درازمدتی هستند که در دوران کودکی بوجود می آیند و به زندگی بزرگسالی راه می یابند و تا حد زیادی ناکارآمدند.
با تاکید به طرح واره ها بیان نمود که طرح وارهها ممکن است در یک مرحلهی زمانی نافعال باشند و پس از آن در نتیجهی تغییر در نوع درون دادهایی که از محیط دریافت میکنند، انرژی کسب کرده و به سرعت فعال شوند . این امر موجب سوگیریهایی در تفسیر ما از وقایع میشود و این سوگیریها در آسیبشناسی روانی بین فردی به صورت سوءتفاهمها، نگرشهای تحریف شده، فرضهای غلط، اهداف و انتظارات غیرواقعبینانه تجلی پیدا می کنند در عین حال ، افسردگی عمیق پس از زایمان معمولا 2 تا 3 هفته پس از تولد کودک شروع میشود، اما میتواند در هر زمان در طول چند روز اول یا هفتههای اول یا ماههای ابتدایی پس از زایمان آغاز شود.
کسی که افسردگی از این نوع را تجربه میکند، احساس غم، گریه، یاس، سرخوردگی، ناامیدی، بیارزش بودن یا تنهایی میکند. او همچنین ممکن است در تمرکز کردن یا انجام کارهای روزمره دچار مشکل شود یا شاید اشتهای خود را از دست داده و یا هیچ میلی به غذا نداشته باشد. او ممکن است نسبت به کودک خود بیتفاوت باشد یا هیچ احساس وابستگی به او نکند، یا شاید نسبت به موقعیت خود دچار آشفتگی شود و احساس کند که هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست.
او شاید حس کند که تنها روزها را میگذراند بدون این که کوچکترین حسی از شادی، علاقه یا نشاط در مورد چیزی داشته باشد.افکار و احساسات اینچنینی، برای یک زن دردآور است خصوصا در این زمان که شخص باید سرشار از شادی باشد. بسیاری از زنان در این مواقع میلی به بازگو کردن احساسات خود برای دیگران ندارند. اما افسردگی پس از زایمان یک بیماری است که نیاز به توجه و درمان دارد.افسردگی رکورد دار بیماری ها در زنان ایرانی است و از آن جا که زنان در محیط خانواده نقشی کلیدی در انسجام خانواده و تربیت فرزندان دارند، درمان این اختلال امری ضروری بشمار می آید.لذا در این تحقیق پرداختن به طرحواره های ناسازگارانه و ارتباط آن با افسردگی پس از زایمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
روش پژوهش
روشی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرد روش همبستگی است.زمانی روش همبستگی مورد استفاده قرار می گیرد که پژوهشگر به دنبال بررسی رابطه بین دو یا چند متغییر باشد. در عین حال این پژوهش از نظر هدف ،یک تحقیق کاربردی می باشد.
جامعه آماری ، حجم نمونه و روش نمونه گیری
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنانی که در سال 1394 در شهر تهران زایمان کرده اند می باشد. در این پژوهش از کلیه زنانی که در سال 1394 در شهر تهران زایمان کرده اند تعداد 300 نفر به صورت تصادفی ،به عنوان نمونه انتخاب شدند که به صورت هدفمند ، پرسشنامه افسردگی پس از زایمان را تکمیل نمودند بعد از دریافت نمره پرسشنامه ، کسانی که نمره بالای 12 داشتند وارد آزمون شدند که از این تعداد 150 نفر مورد آزمون نهایی قرار گرفتند و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه را تکمیل نمودند.
ابزار گرد آوری اطلاعات
در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شد.پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ - فرم کوتاه - 75 گویه این پرسشنامه توسط یانگ برای ارزیابی 15 طرح واره ناسازگار اولیه ساخته شده است . این طرحواره ها عبارتند از : محرومیت هیجانی، طرد بی ثباتی، بی اعتمادی بدرفتاری، انزوای اجتماعی بیگانگی، نقص شرم، شکست، وابستگی بی کفایتی، آسیب پذیری نسبت به بیماری، خودتحول نایافته گرفتار، اطاعت، ایثار، بازداری هیجانی، معیارهای سرسختانه بیش انتقادی، استحقاق بزرگ منشی و خودکنترلی ناکافی . هر پرسش بر یک مقیاس 6 درجه ای نمره گذاری می شود.
در این پرسشنامه هر 5 پرسش یک طرحواره را می سنجد . چنانچه میانگین هر خرده مقیاس بالاتر از 2/5 باشد آن طرحواره ناکارآمد است . پایایی و روایی این ابزار در پژوهش های متعددی به اثبات رسیده است . هنجاریابی این پرسشنامه در ایران توسط آهی در دانشگاه های تهران انجام گرفته است. همسانی درونی با استفاده از آلفای کرونباخ در جمعیت مونث 0/97 و در جمعیت مذکر 0/98 بدست آمده است.
کلیه خرده مقیاسهای 15 گانه فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره ها از همسانی درونی کافی تا بسیار خوبی برخوردار بودند. آلفای کرونباخ کلیه طرحواره ها از %76 - تا - %93 محاسبه شد. همچنین پایایی فرم کوتاه پرسشنامه به روش بازآزمایی %64 محاسبه گردید. روایی همزمان پرسشنامه و طرحواره را از طریق بررسی رابطه آزمون طرحواره ها با آزمون باورهای غیر منطقی 1، بررسی کردند، که همبستگی حاصله 36 صدم و معنا دار بود. همچنین روایی صوری پرسشنامه توسط 12 نفر از اساتید دانشگاه اصفهان مورد تایید قرار گرفت.