بخشی از مقاله
چکیده:
تربیت یک فرایند مستمر و پیوسته بوده که هدف نهایی آن کمال وسعادت انسان است و این کمال درمکتب اسلام همان قرب الهی است.والدین بر اساس این هدف خواهان آن هستند که فرزندانشان به سعادت برسند، لذا روشها و الگوهایی برای تربیت آنان به کار می برند. به همین دلیل، والدین میخواهند بدانند که فرزندانشان چگونه باید باشند و چه راه کارهایی برای تربیت صحیح آن ها وجود دارد.
در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از متون اسلامی وقرآن کریم به جایگاه ونقش والدین در تربیت فرزندان و الگو های تربیتی موجود در جامعه اسلامی پرداخته شود وبا مورد بررسی قرار دادن شیوه های تربیت نوین ومقایسه آن با متون اسلامی به ارائه راهکارهای مناسبی همچون هماهنگی پدر و مادر در کانون خانواده ،تربیت از راه عمل، پرورش روح و جسم کودک ، تمرین عادت های نیکو ومراقبت دائمی و ... در جهت تربیت صحیح کودکان بپردازد
مقدمه:
بهترین دوران برای تربیت، هرفرد دوران کودکی است. به عبارت دیگر زمانی که هنوز شخصیت فرد شکل نگرفته است و زمینی مناسب برای پرورش هر بذری است. مسئولیت این امر حساس در وحله اول بر عهده پدران و مادران است. اما تربیت کار سادهای نیست، بلکه فن بسیار ظریف و حساسی است که کاردانی و اطلاعات کافی و تجربه و بردباری و قاطعیت لازم دارد. متأسفانه اکثر پدران و مادران با فن تربیت آشنا نیستند و به همین جهت غالب کودکان با برنامه های حساب شده و درست پرورش نمی یابند و خودبخود و به شیوه های خودرو و تقلیدی بزرگ میشوند. تعلیم به معنای آموزش و یاد دادن چیزی به دیگری است. تربیت نیز به معنای سازندگی و پرورش شخصیت است.
با تربیت میتوان افراد را پرورانید، ساخت و در نتیجه، اجتماعی را دگرگون کرد. تربیت باید با برنامه دقیق و حساب شده انجام گیرد تا موفقیت آمیز باشد. درنتیجه تنها در تربیت پند و اندرز کافی نیست، بلکه باید موانع برطرف شود و نیز شرایط فراهم باشد تا زمینه تربیتی حاصل شود. به واسطه همین در برنامه تربیت و پرورش ابتدا خودسازی را سر لوحه قرار می دهیم همچنان که در قرآن مجید آیه 6سوره تحریم»قوا انفسکم«قرآن انسان را به خود سازی تکلیف می کند و تاکید می کند.آدمی برای رسیدن به سعادت و شایستگی بعد از خودسازی باید به ناچار اهل و اولاد خویش را هم تربیت کند.
شکل گیری هویت انسانی در پرتو تربیت سالم و صحیح و هماهنگ با سرشت و فطرت اوست و این مهم امکان ندارد مگر اینکه به هسته مرکزی و وخمیر مایه اصلی نظام تربیتی ، یعنی خانواده ، توجه ویژه مبذول شود . خانواده که بستر رویش و گهواره پرورش تمام هویت و ساختمان وجودی انسان است ارکان اصلی و سنگ بنای آن را زن و شوهر تشکیل می دهند که هر یک لباس آسایش و آرامش همدیگر هستند و به تعبیر رسا و گویای صحیفه همیشه نورانی قرآن ، مایه مودت و رحمت یکدیگرند.
در سایه این لطف بیکران الهی و ایجاد این لطف و انس و عشق است که شاهد رویش غنچه ها و دسته گلهای همیشه سبز و با طراوت و شاداب زندگی خواهیم بود تنها دلیل برتری انسان نسبت به دیگر موجودات، کمالپذیری ارزشی اوست و تنها راه دستیابی به کمال، تربیت صحیح در پرتو مبانی تربیتی صحیح میباشد. با بررسی زندگی انسان میتوان دریافت که همه افراد خواهناخواه تربیت مییابند، ولی ممکن است در کیفیّت با یکدیگر متفاوت باشند. با این توصیف، میتوان دریافت که تربیت نیز امری نسبی است و به مبانی و روشهای آن بستگی دارد. بنابراین، انسانها برای دستیابی به کمال به بهترین نوع تربیت نیازمندند که با بهترین روشهای تربیتی حاصل میشود.
انسان از آغاز تولد درحال تعلیم و تربیت است. تعلیم به معنای آموزش و یاد دادن چیزی به دیگری است. تربیت نیز به معنای سازندگی و پرورش شخصیت است. با تربیت میتوان افراد را پرورانید، ساخت و در نتیجه، اجتماعی را دگرگون کرد. تربیت باید با برنامه دقیق و حساب شده انجام گیرد تا موفقیت آمیز باشد. درنتیجه تنها در تربیت پند و اندرز کافی نیست، بلکه باید موانع برطرف شود و نیز شرایط فراهم باشد تا زمینه تربیتی حاصل شود.
مفهوم تربیت
تربیت در لغت، به معنای پرورش دادن است که در آن نمو و زیادتی ملاحظه شده است. راغب می گوید: ربّ در اصل به معنای تربیت است و ربّ به طور مطلقفقط بر خداوند اطلاق می گردد که متکفّل اصلاح موجودات است. به عبارت دیگر تربیت در انسان به معنای فراهم آوردن زمینه رشد و پرورش استعداد های درونی و قوای جسمانی و روائی او برای وصول به کمال مطلوب است .این کار در واقع عملی است آگاهانه با هدف رشد دادن ، ساختن ، دگرگون کردن و شکوفا نمودن استعداد های مادر زادی شود.
تربیت در دیدگاه اسلام ایجاد زمینه رشد در جنبه های مختلف ، عقلی ، فکری ، اعتقادی اخلاقی ، عاطفی ، روانی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی و ارائه راه درست اندیشیدن ، نیکو زیستن به گونه ای که آدمی را از مرحله حیوانیت به مرتبه کامل انسانی برساند، می باشد. - فرهنگ تربیت،اسماعیل یزدی ،قم - مفهوم تربیت یعنی به فعلیت در آوردن افعال بالقوه ی هر انسان، تربیت محصول مراقبتی است که رشد انسان در جریان رشد وی به طرف کمال حاصل می شود، در واقع به معنی تاثیر گذاشتن است که باید مسیر تکاملی داشته باشد، نوزاد انسان به پرستاری نیاز دارد که بعد از آن مرحله تادیب فرا می رسد و مهم ترین اثر تادیب خنثی ساختن سرکشی طبیعی آدمی است. تعلیم پس از پرستاری و تادیب شروع می شود و اگر تعلیم درست و به جا باشد نوعی تربیت حساب می شود. - تعلیم وتربیت و مراحل آن/غلامحسین شکوهی -
-تربیت مصدر باب تفعیل از ماده ربی یربو به معنای رشد است - ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده ربی -
- تربیت یعنی رشد دادن. معنای اصطلاحی تربیت عبارت است از رشد دادن و یا فراهم کردن زمینه رشد و شکوفایی استعدادها وبه فعلیت رساندن قوای نهفته یک موجودو بدین ترتیب، تربیت به انسان اختصاص ندارد و در مورد هر موجودی که قابلیت رشد داشته باشد، صادق است و هرگاه در مورد انسان به کار رود، کلیه ابعاد وجودی وی را شامل می گردد - رهبر، محمدتقی و رحیمیان، محمدحسن، اخلاق و تربیت اسلامی، ص - 33 الکسیس کارل می گوید: و به راستی مگر آتش افروزان جنگ های جهانی اول و دوم که متجاوز از55 » میلیون انسان« را کشتند و انبار کنندگان سلاح های مخرب و سیاست بازان جهان، فارغ التحصیلان نظام های آموزشی بدون تزکیه نیستند.
تفاوت تعلیم وتربیت
تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش - که معادل فارسی این کلمه است - به معنی education که در حقیقت یک معنی دارد، تربیت و تعلیم با هم دیگر است نه جدا از هم. در این معنا از طرق آموزش انسان آگاهی کسب می کند و این آگاهی در شخصیت او تأثیر گذاشته و او را به سیمای کمال هدایت می کند. کاربرد دو کلمه تعلیم و تربیت معمولا در نظر عامه چنین تعبیر شده است که آن دو ازهم دیگر جدا هستند و هریک به عمل خاصی ارتباط دارد.
بدین معنا که آموزش یا تعلیم به یاد دادن موضوعات یا مهارتهای خاص به فراگیران، مانند آموزش ،خواندن و نوشتن و... گفته می شود و پرورش یا تربیت به آموزش های دینی و اخلاقی یا انسانی به فراگیران اطلاق می شود. مثلا به فراگیران یاد می دهیم که چگونه به بزرگان احترام بگذارند و به وظایف دینی خود عمل کنند. - ماهنامه سوره مهروآبان 1390شماره - 5 در تفاوت بین این دو کلمه میتوان گفت »تربیت« معنایی دامنهدار و گسترده دارد، در حالی که واژه »تعلیم« از نظر مدلول، جزئی از تربیت یا وسیلهای از وسایل آن است.
تربیت یعنی برانگیختن و پرورش استعدادها و قوای گوناگون انسان که باید با کوشش خود متربّی نیز توأم گردد تا به منتهای کمال خود برسد. تعلیم با مفهوم محدود آن عبارت است از تلقین و ایصال و انتقال معلومات به اذهان شاگردان - اسلام و تعلیم و تربیت، ص - 15 بر این اساس اگر تربیت به صورت مطلق و به تنهایی به کار رود مفهوم تعلیم را نیز در برمیگیرد؛ اما وقتی با تعلیم همراه گردد معنای آن محدود و متمایز میشود، به هر روی، عطف تعلیم و تربیت بر این نکته دلالت میکند که تحقّق هریک از این دو و سودمند بودن آن برای بشر،منوط به تحقّق دیگری است، از همینرو در حوزه معنایی علم در قرآن، از سویی حلم را دربرمیگیرد و از سوی دیگر با واژههایی نظیر معرفت، فقه، حکمت و شعور مرتبط میشود - دانشنامه اسلام -
اصول تربیت فرزند
در زمینه اصول تربیت فرزند وبه طور کلی فرد تعاریفی مطرح شده است؛ از جمله: -دستورالعملهای کلی که راهنمای عملی هستند - ر.ک: باقری، 1390، ج 1، ص - 87؛
-مجموعه قواعد کلی تربیتی که براساس مبانی و اهداف تربیتی و رابطه آن دو، انتزاع و انشاء می شوند و راهنمای عمل معلم، مربی و والدین قرار می گیرند - حسینی زاده، 1389، ص - 129
-گزاره های تجویزی که از اهداف و مبانی به دست می آیند و راهنمای روش ها و فعالیت ها در تعلیم و تربیت هستند - مصباح یزدی و همکاران، 1391، ص - 291؛
-بنابراین، میتوان گفت که: » اصول تربیت، قواعد و دستورالعملهای کلی است که فعالیت ها و تدابیر مربی برای دستیابی به اهداف تربیت را راهبری و هدایت می کند« - ر.ک: بناری، 1388، ص . - 72