بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش بصورت پیمایشی در جامعه ٣٠٠٠ نفری فرهنگیان شهر نجف آباد و در نمونهای به حجم ٣٤٠ نفر در سال تحصیلی ١٣٨٨‐١٣٨٧ برای بررسی راهکارهای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین کودکان و نوجوانان انجام گرفته است. سوالات مطرح شده در این تحقیق شامل راهکارهای فرهنگی، راهکارهای آموزشی و راهکارهای اجتماعی می باشد. از دیدگاه اعضای نمونه راهکارهای فرهنگی بیشترین تاثیر را در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بین کودکان و نوجوانان داشته است.
پس از آن راهکارهای آموزشی و اجتماعی به ترتیب بیشترین تاثیر را در این زمینه داشته اند. در پایان براساس یافته های تحقیق پیشنهاداتی مانند: ارائه ومعرفی اسوه های دفاع مقدس با استفاده از: خاطرات رزمندگان وفرماندهان دفاع مقدس، مقالات و کتب نوشته شده در مورد دفاع مقدس، یادنامهها و وصیتنامههای شهدا ، استفاده وزارت آموزش وپرورش بنحوی شایسته وجذاب از وصیتنامههای شهدا برای ترویج فرهنگ ایثار ﻭ شهادت و.... ارائه شده است.
مقدمه:
ترویج فرهنگ ایثار وشهادت ومعرفی آن به عنوان فرهنگ غالب در جامعه می تواند نقشی عمده در مشارکت عمومی ایفا کند چرا که کودکان و نوجوانان با آگاهی از زحمات ومشقت های راه خطیر انقلاب به خوبی خواهند فهمید که باید با جان ودل از این میراث ارزشمند امام وشهداﺀ نگهداری کنند. بنابراین بنظر میرسد روشهای بکار گرفته شده در تبیین و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در مدارس و ابتکار آنها در بکارگیری روشهای جذاب ونوین در این زمینه، کارگشا و حساس است. چه بسا صرف هزینههای هنگفت در ارائه ناقص و ناموفق فرهنگ ایثار و ‐شهادت به اندازه یک ساعت گفتگوی خالصانه و بیریای یک معلم با دانش آموزان کارآئی نداشته باشد.
پس بر مسئولین رده بالای نظامی و تربیتی کشور است که دست در دست هم با پشتیبانی و راهنمائی معلمان در ارائه و تبیین وترویج فرهنگ ایثار و شهادت بین کودکان و نوجوانان، آنها را در این وظیفه دشوار یاری کنند نظام تعلیم و تربیت در کشور ما میتواند با در اختیار داشتن اسوههای بی شمار در زمینههای مختلف و از جمله دفاع مقدس، ارزشهای مورد نظر خود را به نسل جدید منتقل کند. در این نوشتار با تاکید بر نقش آموزش وپرورش و بویژه معلمان در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، برخی از راهکارهای موجود را بررسی مینماییم. مسلما راهکارهای دیگری نیز می توان به موارد یاد شده افزود که در تحقیقات بعدی باید آنها را مورد توجه قرار داد.
بیان مسئله
فرهنگ ایثار و شهادت را در صورتی میتوان در بین اقشار مختلف جامعه و بویژه کودکان و نوجوانان که به دلایل مختلف جامعهشناختی و فرهنگی در معرض انواع تهاجمات قرار گرفتهاند، تقویت نمود که اصول تربیتی و روانشناختی موضوع را مد نظر قرار داد. یکی از بهترین راهکارها در ترویج این فرهنگ معرفی اسوههای موجود در آن است. اسوه عبارت از حالتی است که انسان به هنگام پیروی از غیر خود، پیدا میکند و برحسب این که پیروی از چه کسی باشد، ممکن است اسوهای نیک یا بد برای انسان فراهم آید. - باقری، ١٣٧٩، ص ١٠١ -
با معرفی و ارائه اسوه، نمونه رفتار و کردار مطلوب درمعرض دید فراگیر قرار میگیرد و موقعیت او دگرگون میشود تا او به پیروی پردازد و حالت نیکوئی، در خود پدید آورد. معلم باید حالات مطلوب فراگیر را که عملا در وجود کسی آشکار شده، به او نشان دهد، این کار اساسا در شرایط واقعی اجتماعی مدنظر است ولی حاصل آن این است که شخصیتهای تاریخی نیز الگوی عمل محسوب میشوند. در قرآن این روش به کار گرفته شده است، که گاهی در آیات مستقیما به پیروی از کسی تصریح میشود وگاه بدون چنین تصریحی، اسوهها در معرض دید گذاشته میشوند. - باقری، ١٣٧٩، ص ١٠٢ - براساس این روش، میتوان ارزشهای مورد نظر و از جمله فرهنگ ایثار و شهادت را با ایجاد بصیرتی نو در کودکان و نوجوانان، به آنان معرفی نمود.
راهکار دیگر در ترویج فرهنگ ایثار وشهادت بین کودکان ونوجوانان، ایجاد احساس خودباوری مذهبی و ملی در آنان است. خودباوری اصطلاحی است که امروزه در جامعهشناسی، روانشناسی و علوم تربیتی به کار میرود و منظور از آن یک حالت مثبت روحی و روانی است که در نتیجه احساس ارزشمندی در نفس انسان پدید می آید و او را آماده میسازد تا از طریق بهرهگیری از لیاقتها و توانمندیهایی که دارد به انجام وظایفی که برعهده اوست قیام نماید و در این راه، از مشکلات و موانعی که پیش میآید هراسی به دل راه ندهد.
از این حالت روحی در فرهنگ اسلامی با تعابیری چون علو همت، مناعت طبع، اعتماد به نفس، عزت نفس و... یاد میشود. در واقع، خودباوری، باور به استعدادها، تواناییها و نیروهای نهفته فطری درونی است که با اتکاﺀ به آن، میتوان به اهداف موردنظر در زندگی رسید و به آنان جامه عمل پوشاند. و مرحله عالی خودباوری، شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد است. - شعاری نژاد، ١٣٧٨، صص ١٦٧‐١٦٦ - خودباوری ملی، در مقابل از خودبیگانگی و خودباختگی ملی مطرح میشود. گاهی افراد یک جامعه در اثر ناآگاهی و یا تحت تاثیر تبلیغات سوﺀ و جذاب دشمنان، به سنت و باورهای ملی و فرهنگی خود پشت میکنند و از نمادها و ارزش های رایج در جوامع دیگر پیروی و تقلید می کنند.
این کار به تدریج، راه نفوذ و تسلط همه جانبه بیگانگان را در عرصههای مختلف آن جامعه هموار میسازد. در نهایت، کیان و استقلال آن جامعه را با خطر جدی مواجه میسازد. در تاریخ جوامع اسلامی به نمونههای زیادی از این گونه جامعه ها برمیخوریم. ترکیه دوران آتاترک و حتی ترکیه امروز در مقابل غرب، و ایران دوره رضاخان و بسیاری از جوامع دیگر، مصداق روشنی از مردمی هستند که به خودباختگی ملی گرفتار آمدهاند.
بنابراین، اگر افراد جامعهای خواهان پیشرفت و تعالی هستند باید از طریق اصلاح نظام آموزشی و تربیتی جامعه و بازنگری در باورها و ارزش های فکری و فرهنگی به جای مانده از گذشته، تمام این گونه اوصاف و ویژگی های نادرست فکری و اخلاقی را اصلاح نمایند و به یک انقلاب فکری و فرهنگی، به ویژه در سطح اندیشه و اعتقادات نسل جوان دستبزنند. آنگاه از طریق احیای ارزش های اصیل و حیاتبخش روح اعتماد به نفس و خودباوری را در وجود این قشر، که مهمترین سرمایه جوامع محسوب میگردند، شکوفا ساخته و حفظ و استمرار خواهند بخشید.