بخشی از مقاله

چکیده

مسائل چالشبرانگیزي وجود دارند که در زمینهي تحصیلی نیاز به توجه دارند. مدرسه مکانی است که در آن چالشهاي تحصیلی، موانع و فشارها، حقیقت پایدار زندگی تحصیلی هستند. با توجه به اینکه اکثر نوجوانان در محیط تحصیلی هستند، لازم است که ناملایمات تحصیلی و راههایی را که با این مشکلات برخورد میکنند دانسته شود. یکی از مهارتهایی که میتواند به افراد افراد در افزایش تابآوري و مواجه شدن با مشکلات و چالشهاي زندگی تحصیلی کمک کند، مثبتاندیشی است. براساس نظر سلیگمن - - 1996، میتوان مهارتهاي لازم براي برخوردار بودن از خوشبینی و مثبتنگري همراه با انعطافپذیري و مبتنی بر واقعیت را به نوجوانان و دانشآموزان آموزش داد و آنها را در برابر مسائل و مشکلات، ایمن سازي روانی کرد. لذا براي اینکه دانشآموزان از روحیهاي مثبتنگرانه دربارهي خود، دیگران و زندگی برخوردار شوند و خود را مقید و اثر بخش دانسته و بتوانند زندگی خود را با اندیشهاي روشن، دیدي واقع بینانه تر و با اطمینان سپري کنند، نیاز به مداخله و آموزش بیش از هر زمان دیگري براي آنان احساس میشود. ما در پژوهش حاضر براساس ادبیات مرتیط به مثبت اندیشی و همچنین تجارب محققان که معلم هستند به ارائه راهکارهایی در این زمینه پرداخته ایم.

کلمات کلیدي: روانشناسی مثبت، مثبت اندیشی، تابآوري تحصیلی، آموزش و پرورش

.1 مقدمه

علم روانشناسی، همراه با توسعهي انسان و به موازات شکلگیري چالشهاي جدید در زندگی مدرن توسعه داده شده است. امروزه، نظریههاي روانشناختی، توسط نوع جدیدي از علم شناسایی ظرفیتها و ویژگیهاي ذاتی انسان؛ که جنبه جهانی"روانشناسی مثبت"4 نام گرفته است، تحت تاثیر قرار گرفته شدهاست]١.[ بر این اساس برخلاف گذشته که روانشناسان و محققان، پژوهشهاي خود را بر شرایط ناکامی مثل افسردگی یا اضطراب متمرکز میکردند و از جنبههاي مثبت تواناییهاي بالقوه انسان غافل بوند، بهتدریج در سالهاي اخیر این محققان به تعریف و توضیح عوامل موثر و پیشبینیکنندهي پیامدهاي مثبت وجود انسان مثل شادي، امید، بهزیستی و...پرداختهاند. این حرکت از شرایط مرضی به جنبههاي مثبت، نمود جنبش روانشناسی مثبت است2]، 3 و .[4 روانشناسی مثبتگرا، مطالعه علمی تجربههاي مثبت و صفات فردي مثبت و نهادهایی است که رشد آنها را تسهیل میکنند. روان شناسی مثبت با توجه به اینکه به آسایش روانی و کارکرد بهینه میپردازد، در بدو امر شاید یک پیوست روانشناسی بالینی یا بخشی از آن باشد، اما ما چیز دیگري معتقدیم. باور ما این است افرادي که شدیدترین فشارهاي روان شناختی را تحمل میکنند در زندگی به دنبال امري به مراتب بیشتر از تسکین یافتن از درد و رنج هستند.

افراد دچار مشکل در پی خشنودي بیشتر، لذت بیشتر و رضایتمندي بیشترند تا صرفا کمتر کردن غم و نگرانی. آنان به دنبال ساخت نقاط قوتند نه اصلاح نقاط ضعفشان، آن ها به دنبال زندگی معنادار و داراي قصد و هدفاند. بدیهی است که این شرایط به سادگی و با رفع درد و ناراحتی حاصل نمیشوند.[5] از نظر سولبرگ، هاپکینز، اماندسن و هلواري[6]، روانشناسی مثبت، یکی از گرایشهاي بدیع روانشناسی است که در اواخر سدة بیستم میلادي پا به عرصه وجود نهاده و افق تازهاي را پیش روي دانشآموزان و پژوهشگران گشوده است. از بنیاديترین سازههاي موجود مورد بررسی رویکرد مثبت روانشناسی، سازههایی هستند که موجب سازگاري هرچه بیشتر آدمی با نیازها، چالشها و تهدیدهاي زندگی میشوند.[7]

هرچند سازمانهاي آموزشی با چالشها و موانع زیادي توام است که این مشکلات به انحاء مختلف سلامت روانی دانشآموزان را تهدید میکند، با وجود این میتوان در مقابل این مشکلات تاب آورد و به زندگی ادامه داد. تاب آوري نوعی قابلیت مواجه شدن با شرایط پرفشار زندگی است که به فرد کمک می کند تا خود را در شرایط عادي نگه دارد. دیدگاه هاي سنتی، تاب آوري را به عنوان یک خصیصهي شخصیتی ترسیم کردهاند ولی شواهد نشان دهندهي آن است که این ویژگی را می-توان در افراد ایجاد کرد.[8] به نظر میرسد یکی از مهارتهایی که میتواند به افراد در افزایش تابآوري و مواجه شدن با مشکلات و چالش هاي زندگی کمک کند، مثبت اندیشی است.[9]

مثبت اندیشی رویکردي است که اعتبار خود را به طریق تجربی کسب کرده است و به طور خاصی با ایجاد توانمنديها و هیجانات مثبت همراه است. مثبت گرایی، با افزایش معنا در زندگی مراجع به تخفیف و تسکین آسیبهاي روانی و افزایش شادکامی میپردازد. پژوهشها در زمینهي روانشناسی مثبتگرا در دههي گذشته توسعه یافته است. در کنار پیشرفتهاي تحقیقاتی، کاربردهاي زیادي هم براثر این بررسیها پیدا شده است. در حقیقت نتایج پژوهشها در مورد روانشناسی مثبت گرا کاربردهایی را در آموزش و پرورش، ازدواج، اشتغال، تربیت فرزند و موارد دیگر نشان داده است.[10] سلیگمن معتقد است مبناي مثبت اندیشی، خوشبینی و تاب آوري، در نحوهي تفکر افراد دربارهي علتها ریشه دارد.[8] بر طبق این دیدگاه افراد خوشبین رویدادها یا تجربههاي منفی را با نسبت دادن علت آنها به عوامل بیرونی تبیین میکنند. برعکس بدبینها، رویدادها یا تجربههاي منفی را با نسبت دادن علت آنها به عوامل درونی تبیین میکنند.[11]

افراد تابآور، موفقیتهایشان را ناشی از تلاش و تواناییهاي خودشان میدانند و افرادي که تابآوري کمتري دارند موفقیت و شکست را حاصل شانس و نیروهاي خارج از کنترل میدانند.[8] تحقیقات انجام شده نشان دهندهي آن است که خوشبینی نوجوان، پیشرفتهاي دانشگاهی، عملکرد ورزشی، سازگاري شغلی و زندگی خانوادگی را باعث میشود و همینطور خوشبینی، عملکرد بهتر را در مدرسه پیشبینی میکند.[11] اهمیت آموزش مهارتهاي مثبت اندیشی آن است که دانشآموزان دریابند، بسیاري از افکار منفی که به ذهن آنها هجوم میآورد در واقع باورهاي غلطی هستند که دربارهي خود، دیگران و دنیا دارند و آنها میتوانند با جایگزین کردن افکار مثبت، عملکرد خود را بهبود بخشند. در چنین شرایطی امید میرود که آموزش مهارتهاي مثبت اندیشی با تاکید بر تئوري ها و تجارب محققان در این حوزه براي نوجوانان و به خصوص دانشآموزان بسیار کارگشا باشد و به آنها کمک کند تا ضمن آگاهی از خصوصیات مثبت خود، بتوانند تواناییها، رغبتها و استعدادهاي خود را بشناسند و در مواجهه با چالشهاي زندگی به درستی قضاوت کنند و تسلیم شرایط نشوند. همه این موارد پژوهشگران این مطالعه را بر آن داشت تا به مطالعه و تحقیق در این زمینه پرداخته و در صدد آن باشند پژوهشی بر اساس تئوريها و تجارب ، به منظور ارائه راهکارهایی براي آموزش مثبت تدارك ببینند..

مبانی نظري "آموزش مثبت نگر"

سایکس" - 2001 - معتقد بود که روانشناسی این پتانسیل را دارد که موجب تغییر پارادایم در حوزهي روانشناسی شود. روانشناسی مثبت به جاي تأکید بر آسیبها، بر این عقیده است که با تأکید بر مقاومت درونی، مکانیسمهاي مقابلهاي و مثبتاندیشی میتوان به انسانها کمک کرد تا با شرایط زندگی پیجیده و استرسآمیز و با فقدانها و دردهاسازگار شوند. روانشناسی مثبت به جاي تأکید بر درد و رنج میآموزد که چگونه میتوان شاد بود و چگونه میتوان به امیدواري دست یافت.[12] پترسون[13]، معتقد است که روانشناسی مثبت گرا به عنوان یک اصطلاح جامع است که توصیف کننده مطالعه علمی آن چیزي است که بیشترین ارزش زندگی را میسازد. همچنین پترسون[7]، روانشناسی مثبت را مطالعه علمی امور در زندگی از تولد تا مرگ و توقف گاههاي بین این دو میداند. روانشناسی مثبت گرا به مطالعه امور درست در زندگی مانند صفات مثبت، داراییهاي روان شناختی و توانمدي-هاي منشی افراد میپردازد .[14]

سلیگمن - 2002 - در کتاب خود تحت عنوان "شادمانی اصیل" هیجانهاي مثبت را در سه مقوله: آنهایی که با گذشته، حال و آینده پیوند دارند، طبقهبندي میکند.[11] هیجانهاي مثبت مرتبط به گذشته، شامل احساس رضایت، قناعت و خرسندي است. هیجان هاي مثبت در زمینهي آینده، خوشبینی، امید، اعتقاد و ایمان را شامل میشود؛ و هیجانهاي مثبت مربوط به زمان حال به دو دسته تقسیم میشوند. لذت بخشها و مسرتبخشها، لذتها، تجربههاي لحظهاي - آنی - هستند که مردم یا با حواس پنجگانه خود آنها را در مییابند مانند خوردن غذایی لذیذ،... یا از راه تجربههاي اکتشافی و پیچیده مانند مراقبه به آن میرسند. مسرتبخشها احساس نیستند بلکه فعالیتهایی هستند که مردم دوست دارند آنها را انجام دهند مانند ورزش و مطالعه.[10]
جگونه افراد دیدي مثبت راجع به دنیا به دست میآورند؟

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید