بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دینداری و خودتنظیمی تحصیلی در دانشجویان دختر رشتههای مختلف دانشگاه فرهنگیان بیرجند درسال تحصیلی 95 - 94 انجام پذیرفت. گروه نمونه، 242 دانشجوی دختر از میان رشتههای علوم تربیتی، دبیری الهیات، دبیری جغرافی، دبیری زیست، دبیری ادبیات عرب، مشاوره، دبیری زبان انگلیسی، دبیری ادبیات فارسی بودند که به روش نمونهگیری دومرحلهای تصادفی و طبقهای نسبتی از هر رشته انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها، پرسشنامه 47 سؤالی خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت - 1990 - و پرسشنامه 26 سؤالی دینداری گلاک و استارک - 1965 - که توسط سراج زاده ترجمه و هنجاریابی شده است، به کار گرفته شد.

روایی به روش تحلیل عامل و پایایی از روش آلفای کرونباخ به دست آمد که نتایج حاکی از مطلوب بودن روایی و پایایی پرسشنامهها بود. همچنین از آمار توصیفی - میانگین - و استنباطی - ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونهای و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه - ANOVA برای تحلیل دادههای حاصل استفاده شد. یافتههای حاصل از این تحقیق نشان میدهد رابطه معنادار مثبت بین متغیرهای دینداری و خودتنظیمی دانشجو معلمان دختر وجود دارد و همچنین میزان خودتنظیمی در دانشجویان رشته الهیات بیشتر از دانشجویان دیگر رشتههاست.

مقدمه

انسان برای موفقیت و پیشرفت در ابعاد مختلف زندگی نیاز به برنامه جامعی دارد، برنامه جامعی که از آن به عنوان دین یاد میشود و خداوند در اختیار انسانها گذاشته تا به وسیله آن بتواند زندگیاش را هدایت کند. اما به نظر میرسد برای پیشرفت و دستیابی به مراتب بالای موفقیت در زندگی، فرد باید در کنار آن - دین - با نظارت بر رفتار یا به عبارتی خودسنجی دائمی، تلاش خود را در جهت رسیدن به اهداف این برنامه به کار گمارد. دین از ابعاد مهم زندگی انسان به شمارمیرود که همواره آثار زیادی بر احساسات، عواطف، افکار، رفتارها، کنشها داشته است، از این رو میتواند با نظارت فرد بر رفتار خود در جهت رسیدن به اهداف مورد نظرش نیز رابطه داشته باشد.

علامه سید محمد حسین طباطبایی - 1378 - ، دین را مجموعهای از برنامههای عملی با نوعی جهانبینی تعریف میکند که انسان برای رسیدن به سعادت خود، آن را وضع کرده و یا از دیگران میپذیرد.
فرویدٌ معتقد است دین نقش اساسی در تمدن بشر دارد که ما را برای یک زندگی ارضاکننده در آینده امیدوار میسازد. دین موجبات دینداری را فراهم میآورد، دینداری سازهای پیچیده و چندبعدی با ابعاد مختلف رفتاری، شناختی و عاطفی است که رابطه فرد با خدا، خود و دیگران را شامل میشود - طیبی، . - 1390

طبق تعریف گلاک و استارکٍ - 1965 - ، دینداری مفهومی است که پنج حوزه دانشی، اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی را شامل میشود. بعد دانشی، آگاهی از اصول و عقاید دین و کتاب مقدس است که پیروان هر دین در درجه اول باید آنها را بدانند. بعد اعتقادی به باورهایی گفته میشود که پیروان یک دین به آن اعتقاد دارند. بعد مناسکی یا بعد عملی مانند عبادت کردن که پیروان هر دین باید آن را به جا بیاورند. بعد عاطفی عواطف و احساساتی است که فرد در رابطه با وجود مقدس بروز میدهد. بعد پیامدی یا همان آثار دینی، پیامد و آثار دانش دینی، باور، عمل و تجربه است در زندگی فرد دیندار و در ارتباط با سایر افراد است - تقوی نیا و متوسل آرانی، . - 1393

آثار دینداری را میتوان در سه حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری دستهبندی کرد. بهترین کنش دین در حوزه رفتاری، پشتیبانی از اخلاق است، رعایت اصول اخلاقی نیاز به مهار درونی دارد که مسئولیت آن بر عهده دین است - بهرامی، . - 1381 همچین متغیر شناختی اجتماعی خودتنظیمی مؤلفهای مهم در علم اخلاق است، زیرا تمام افراد خودتنظیم اهدافی را در چارچوب اخلاقی، آرمانی و هنجاری خود در نظر دارند.

خودتنظیمی به ظرفیت افراد در تنظیم رفتارشان طبق تغییرات درونی و بیرونی اشاره دارد و در نتیجه خوداجرایی - برنامهریزی، اجرا و نظارت - را به همراه دارد - دهقان، . - 1390 از آنجا که ابعاد مختلف از جمله ابعاد شناختی و عاطفی - انگیزشی - ، در فرد دیندار تقویت و کنترل میشود، به نظر میرسد از کنترل این ابعاد میتوان در جهت یادگیری مؤثرتر بهره گرفت، که این نوع یادگیری، یادگیری خودتنظیم نامیده میشود که لازمه آن مهارت فرد در امر خودتنظیمی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید