بخشی از مقاله

چکیده

کارآفرینی - بشردوستانه و عام المنفعه - فعالیتی خلق کننده ی ارزش اجتماعی است که می تواند در بخشهای غیرانتفاعی وتجاری انجام شود. با توجه به این که امروزه کارآفرینی بشردوستانه به عنوان راه کاری اثرگذار و پایدار در راه توسعه ی اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هر روزه توجه بخشهای گسترده تری از جامعه را به خود جلب می کند، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد.جامعه آماری تحقیق صد نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیان گذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسب وکارهای اجتماعی در بخشهای انتفاعی و غیرانتفاعی بوده اند .پرسش نامه ابزار اصلی تحقیق بوده و درتجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش اثرگذار بودن متغیرها و آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج استفاده شده است.براساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در الگوی مفهومی، در توسعه ی کارآفرینی بشردوستانه در ایران، اهمیت داشته و اولویت آنها به ترتیب عبارت است از :فرهنگی واجتماعی ،سرمایه افراد،جمعیت شناختی،قوانین دولتی وعوامل سیاسی

واژگان کلیدی:کارآفرینی ، کارآفرینی بشردوستانه ، سازمانهای مردم نهاد

مقدمه

در سه دهه ی میانی قرن بیست تحول های اقتصادی ناشی از جنگ های جهانی به همراه رشد روز افزون جمعیت جهان، با افزایش رکود جهانی همراه بود به نحوی که بیش تر کشورهای جهان را با بحران مواجه کرد [1]. برای مقابله با این بحران و مدیریت آن، جوامع مختلف، راه کارهای متفاوتی در پیش گرفتند .اما اتخاذ رویکردی خلاقانه برای غلبه بر رکود و روشن کردن موتور توسعه ی اقتصادی چندان ساده نبود . امروزه در بیش تر اتفاق نظر وجود دارد و - موتور رشد و توسعه - جوامع بر گسترش کارآفرینی به عنوان به این ترتیب با ورود به قرن 21 کارآفرینی به عنوان یک ضرورت در پهنه ی بین المللی شناخته می شود .

هرچند روی آوردن به کارآفرینی تا حدود زیادی توانست سبب غلبه بر رکود اقتصادی در کشورهای توسعه یافته شود، اما این رویکرد هم چنان در یافتن پاسخ برای برخی از معضل های جوامع ناتوان بود و از طرفی خود منجر به ایجاد بحران هایی در سطح جوامع شد که از آن جمله می توان به افزایش اختلاف میان غنی و فقیر اشاره کرد، بدین معنا که فاصله ی معیشتی قابل توجه میان کارآفرینان بزرگ و بدنه ی سازمانی آن ها و یا مشتریان کسب وکارهای شان ایجاد شد . برای مقابله با این مشکل بسیاری از کارآفرینان پیش رو مانند بیل گیتس مدیر شرکت مایکروسافت و یاپیر امیدیار مدیر ای بی ، اقدام به تاسیس بنیاد هایی عام المنفعه و بشردوستانه کردند .[2, 9] هم زمان و با گسترش اهمیت مفهوم سرمایه ی اجتماعی، نظریه پردازان مدیریت نسبت به اهمیت بازده اجتماعی کسب وکار درکنار بازده اقتصادی آن حساس شده و در دانشکده های مدیریت به مفهوم کارآفرینی اجتماعی و بشر دوستانه وعام المنفعه توجه شد .[2,3]

به عنوان مثال پیتردراکر تاکید می کند که کارآفرینی با راه اندازی کسب وکار جدید مترادف نیست، او در تمام آثار خود بر ضرورت توجه مدیران به اثرگذاری های اجتماعی فعالیت های خود و شرکت هایشان برمحیط اطراف تاکید می کند. کارآفرینی بشردوستانه ویژگی های خود را از بخش های متعددی مانند تجارت، خیریه و جنبش های اجتماعی گلچین کرده تا راه حلهای بدیعی برای مشکلات اجتماعی یافته و ارزش اجتماعی پایدار و جدیدی ارایه دهد. [4,13]به کارآفرینی بشردوستانه واجتماعی که از طریق فعالیتهای کسب وکار مدنظر قرار میگیرد به عنوان یکی از راه حل های رشد جوامع وحل برخی مسایل آسیب های اجتماعی توجه شده است . لذا این پزوهشش در صدد است تا اهمیت ابعاد کارافرینی بشردوستانه را از نظر چندین نفراز کارآفرینان اجتماعی بررسی کند.[10,11]

مبانی نظری تحقیق مفاهیم کارآفرینی

از نظرپیتر دراکر، کارآفرینان ، کاشفان فرصت ها هستند و هرچند امکان دارد خود آن ها عامل تغییر نباشند اما فرصت های تغییر در حوزه های مختلفی مانند اجتماع، فناوری، بازار و ... را به بهترین نحو شناسایی می کنند طی سال ها دیدگاه های متنوع و تعاریف مختلفی در ارتباط با کارآفرینی ارایه شد ، اما امروزه تعریف منحصر به فردی نیست که از طرف همگان پذیرفته شده باشد .[24, 25] تعاریف بر طیف وسیعی از فعالیت ها تاکید میکنند، که عبارتند از: تحمل ابهام، خلق سازمان جدید، کشف فرصت ها، جمع آوری عوامل تولید و تولید ترکیب های جدید. تعاریف مطرح شده از کارآفرینی، معر فی کننده ی رفتار کارآفرینانه بوده و قابل تعمیم به دیگر حوزه ها نیز هستند. [9, 10]جان تامپسون معتقد است که رفتار کارآفرینانه نیازی فراگیر و ضروری برای تمامی سازمانها - دولتی خصوصی داوطلبانه و غیره... - با هر اندازه - بزرگ متوسط و کوچک - است.

تحقیقات و عملیات کارآفرینی به دهه 1980 میلادی باز می گردد که آن را دو انقلاب کارآفرینانه1 نام گذاری نموده اند و این انقلاب هنوز هم استمراردارد و به ایجاد فضای باز اقتصادی در چین و ویتنام فروپاشی بلوک کمونیست در اروپا و اتحاد جماهیر شوروی کمک نموده است .سازمان های بین الدولی همچون سازمان ملل متحد در امر توسعه کارآفرینی درگیر شده اند و دولتهای مختلفی به ترقیب کار آفرینی در افراد جامعه پرداخته اند به عنوان نمونه در امریکا رشته های مختلف کارآفرینی ظهور نموده و دولت سنگاپور کارآفرینی را به عنوان یکی از مهمترین عوامل در فرآیند رشد و توسعه اقتصاد ملی مورد شناسایی قرار داده است . تلاشهای کار آفرینانه در آفریقای جنوبی هند اروپا روسیه ایرلند استرالیا و سایر کشور ها نیز بسیار چشمگیر بوده است.[11,12]

کارآفرینی پدیده ای است که شرایط محیطی در آن تعین کننده است که ترکیب زیرساخنهای محیطی درجه آشفتگی محیطی و تجربیات محیطی افراد جامعه بر سطح انگیزه کارآفرینانه جامعه تاثیر گذار است . تئوریهای جامعه شناسی کارآفرینی به بررسی این موضوع می پردازند که چگونه محیط بر کارآفرینی تاثیر گذار است . آنچه در محیط مطلوب کارآفرینانه مورد نیاز است محیطی می باشد که ویژگیهای اجتماعی سیاسی و آموزشی را با هم ترکیب نماید به ویژه این محیط نیازمند فرهنگی است که برای کارآفرینی ارزش قائل می شود تحصیل اجباری است حکومت به طور جدی از علوم محض و کاربردی حمایت می کند کارآفرینی را با خط مشی روشنفکرانه پرورش می دهد و دانش آموزان نخبه را تربیت می کند.برای ایجاد یک فعالیت موفق ضروری است تا محیط کارآفرینانه در صنعت خویش را شناسایی کنیم .انبوهی از مسیرهای کارآفرینانه وجود دارد تعدادی از محققان مسیرهای زیررا شناسایی کرده اند :

.توسعه کسب و کارهای خانگی

.حرکت در جهت ارائه خدمات اطلاعاتی

.افزایش برون سپاری

.ایجاد اتحادهای استراتژیک جدید

.حرکت به سوی جهانی شدن

.عدم استخدام های جدید در راستای توسعه کار آفرینی

.بازسازی کسب و کارهای آغاز شده

.افزایش کسب و کارهای با مالکیت زنان و اقلیت ها [27]

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی - OECD - اعتقاد دارد که در یک سطح کلان - کارآفرینی سازنده و مفید اساس و بینایی برای رشد اقتصادی ایجاد اشتغال و نوآوری - کارآفرینی اجتماعی به عنوان یک ابزار مفهومی برای تغییر های اجتماعی مورد توجه واقع شده است . بنابراین چون این مفهوم فرصتی برای تحول اجتماعی به وجود می آورد در هر بخش و در هر جامعه ای مورد توجه قرار می گیرد .در زمینه کارآفرینی اجتماعی درک تعاریف هریک از سه بخشی که کار آفرینان می توانند در آنها فعالیت نمایند مهم می باشد . این سه بخش عبارتند از :

.بخش خصوصی : که از آن به عنوان بخش انتفاعی یا بخش سود آور یاد می شود . این بخش به مسائل اقتصادی که به فعالیتهای سود آور به منظور ایجاد دارایی برای مالکان و ذی نفعان یاسهام داران متمرکز است تاکید دارد [25,26].

.بخش عمومی : این بخش به وسیله حکومت کنترل می شود و بر اجرای سیاستهای حکومتی تاکید دارد .

.بخش داوطلبانه : از آن به عنوان بخش سوم بخش اجتماعی بخش شهروندی یا بخش بدون سود نیز یاد می شود . آن یک بخش اقتصادی است که به فعالیتهای غیر انتفاعی گرایش دارد و به شدت بر حمایتهای داوطلبانه برای بقای خود متکی است . فلسفه وجودی سازمانها بر این بخش ماهیت ایثارگرانه آنها به جای تولید سود و افزایش ارزش سهام داران است .[28]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید