بخشی از مقاله
چکیده
مقاله حاضر به بررسی جامعه شناختی رابطه باورهاي دینی با سبک زندگی مردم شهر زاهدان در سال 1392 براساس نظریه و روش گافمن پرداخته است. چارچوب نظري این پژوهش مبتنی بر نظریه و روش اروینگ گافمن از نظریه پردازان مکتب کنش متقابل است. پژوهشگر درصدد بوده است تا رابطه باورهاي دینی با سبک زندگی اسلامی افراد را در زندگی آنان مورد بررسی قرار دهد. براي رسیدن به این اهداف از روش میدانی و شیوه مشاهدة مشارکتی و مصاحبه غیر رسمی استفاده شده است و با افراد شاخص در گروه نیز مصاحبه غیر رسمی به عمل آمده است.
نتایج این پژوهش حاکی از آن است که افراد در موقعیت جلوي صحنه جنبه اي از خود را به نمایش می گذارند که مورد پذیرش دیگران و فرهنگ موجود جامعه باشد. در موقعیت پشت صحنه افراد از آزادي عمل بیشتري برخوردارند، زیرا تحت نظارت هنجارها و قوانین جامعه نیستند و براي حفظ منزلت اجتماعی شان نقشی را ایفا نمی کنند و به میزان بیشتري به خود واقعی شان نزدیک می شوند، درحالی که در موقعیت جلوي صحنه افراد بیشتر خود اجتماعی شده شان را به نمایش می گذارند. نتیجه تحلیل مصاحبه ها با افراد شاخص گروه نشان می دهد که میان باورهاي دینی و سبک زندگی افراد چه در جلوي صحنه و چه در پشت صحنه رابطه معنی داري برقرار است.
مقدمه
باورهاي دینی مجموعه رفتارها، باورها و نگرش هاي مرتبط با اصول دین، فروع دین و دیگر حیطه هاي مرتبط با مذهب است. مذهب به مجموعه اي از جهان بینی ها و ایدئولوژي هایی اطلاق می شود که تلقین آنها می تواند شیوة زندگی فرد را تعیین کند. باورهاي دینی همیشه باورهاي مشترك جماعت معینی هستند که از گرویدن به آن باورها و عمل کردن به مناسک همراه با آنها به خود می بالند. این باورها نه به¬عنوان امري فردي که همه اعضاي جماعت آن را پذیرفته اند، بلکه در حکم امري متعلق به تمامیت گروه تلقی می شوند و جزیی از وحدت گروه را تشکیل می دهند - دورکیم . - 1383 در این پژوهش منظور از دین نهادهاي رسمی و غیر رسمی دین و سازمان روحانیت نیست.
متون دینی جداي از تفاسیر فرهنگی آنهافحقیقت دین آنچنان که نازل شده استفنیز مد نظر نیست، بلکه دین به عنوان بخشی از فرهنگ مورد نظر است که باورهاي دینی نیز سهم عمده اي از آن را به خود اختصاص داده اند. از طرفی دیگر در میان ویژگی هاي مختلف فرهنگی جوامع، سبک زندگی از مهم ترین آنها به شمار می رود، بنابراین این دو به عنوان اجزاي یک فرهنگ قطعاً می توانند با یکدیگر ارتباط داشته باشند و بر هم اثرگذار باشند.
بیان مساله
سبک زندگی یکی از کلیدي ترین مفاهیم در علوم اجتماعی نوین است و در بررسی هاي اجتماعی فرهنگی معاصر به تدریج همان جایگاهی را یافته است که دهه هاي قبل مفاهیمی مانند »طبقه« و »منزلت اجتماعی« دارا بودند. اهمیت این اصطلاح به لحاظ نقشی است که در پدیدة جهانی شدن دارد. جهانی شدن در حوزه مسایل اجتماعیففرهنگی غالباً با این ایده همراه بوده است که شیوة زندگی انسان ها در تمام جوامع در نتیجه صدور کالاها، ایده هاي غربی و مدرن به سوي یکسان شدن یا همسان سازي فرهنگی پیش می رود.
با این حال، هر چند در هیچ فرهنگی انتخاب در امور روزمره به طور کلی حذف نمی شود، عرصه زندگی در تجدد امروزي تنوع غامضی از انتخاب هاي ممکن را پیش روي فرد قرار می دهد. در این میان با توجه به نقش فعال دین در جامعه ایران به ویژه در سده هاي اخیر نمی توان تأثیر آن و ارزش هاي دینی و اخلاقی را به عنوان یکی از متغیرهاي تأثیرگذار اجتماعی در شیوه زندگی مورد اغماض قرار داد.
باورها و ارزش ها در میان مردم مشترك اند و به قضاوت شخصی افراد بستگی ندارند. اشخاص براي صیانت از ارزش ها و باورهایشان مبارزه می کنند و براي حفظ آنها می کوشند، چون باورها و ارزش ها کارکردهاي عدیده اي دارند، نقش و تأثیر شگرفی در حیات فردي و اجتماعی ملت ها برجاي گذاشته اند و می گذارند. بنابراین در یک جامعه دینی افراد می کوشند براساس باورهایشان رفتار نمایند.
اعتقاد به باورها و عمل به آنها می تواند بر شیوة زندگی فردي و اجتماعی آنان تأثیرگذار باشد. این پژوهش به رابطه میان باورهاي دینی و سبک زندگی افراد می پردازد و اینکه آیا افراد در هنگام اجراي نقش، متناسب با خود واقعی کنش می کنند یا خود اجتماعی؟ این بررسی ها در سه موقعیت که دو موقعیت آن جلوي صحنه و یک موقعیت پشت صحنه است انجام شده است، لذا ضرورت مطالعه سبک زندگی با توجه به امور مذکور و نقش اساسی فرهنگی باورهاي دینی، ضروري می نماید.