بخشی از مقاله
چکیده :
با ورود معنویت و خدا به عرصه سازمان و مدیریت، به عنوان چالش قرن بیست و یکم، مدیران و رهبران سازمان ها باید الزاماً با این پدیده نو پا دست و پنجه نرم کنند.معنویت در سازمان پدیده نو ظهوري است که بسیاري از صاحبنظران مدیریت و سازمان و مدیران در سطوح مختلف را به خود جلب کرده است.تشویق معنویت در محیط کار نه تنها به پیامد هاي شخصی سودمندي مانند افزایش سلامت جسمی و روانی منجر می گردد، بلکه میتواند منجر به مزایا و منافعی از قبیل افزایش خلاقیت، افزایش صداقت و اعتماد، افزایش حس تکامل شخصی، افزایش تعهد سازمانی، بهبود نگرشهاي شغلی کارکنان همچون افزایش رضایت شغلی، مشارکت شغلی، و نیز کاهش ترك شغل افراد، افزایش اخلاق و وجدان کاري، انگیزش بیشتر و بهبود عملکرد سازمانی شود. در این میان، نقش رهبران معنوي تحریک و بر انگیختن کارکنان با استفاده از چشم انداز معنوي و ایجاد زمینه هاي فرهنگی بر اساس ارزش هاي انسانی می باشد تا کارکنانی توانمند، داراي بهر ه وري بالا، متعهد و با انگیزه را تربیت و پرورش دهند.
.1مقدمه
عصري که در آن زندگی می کنیم عصر پیچیدگی و تغییر نامیده می شود.طی قرن 16 میلادي تا کنون غرب بین دنیاي درون و بیرون انسان ها تفاوت قائل می گردید و فعالیت هاي دنیوي را از اموري مانند مذهب و معنویت و دین کاملاً جدا فرض می کرد که این سبب جدایی بشر از والاترین جنبه هاي وجود انسانیش و نیازهاي درونی اش گردیده است - نیل و بایبرمن1، 2003 - .ولی طی اوایل قرن بیستم نوعی یکپارچگی بین زندگی درونی و زندگی بیرونی انسان ها در حال شکل گیري است و یکی از این حوزه ها محیط کسب و کار سازمان ها می باشد.
در واقع ورود مفاهیمی همچون اخلاق، حقیقت، باور به خدا یا نیرویی برتر، معناجویی درکار، نوع دوستی و... به پژوهش ها و اقدامات مدیریتی و کسب و کار همه حکایت از ظهور پارادایم جدیدي دارند - ضیایی و همکاران،1387، ص. - 68دراین میان تئوري رهبري معنوي به عنوان سکوي پرش یک پارادایم جدید براي تئوري، تحقیق وعمل رهبري ارائه شده است - فراي، ویتوسی و سدیلو2، 2005، ص. - 858رهبر، باید بر پیروانش تاثیر بگذارد تا قدرت وتوانایی آنان در تحقق اهداف سازمان افزایش یابد.شیوه رهبري مدیرانی که تمایل بیشتري به معنویت نشان می دهند مؤثرتر از مدیرانی بوده که گرایشی به معنویت ندارند.ازآنجایی که رهبري شامل اعمال نفوذ توسط یک رهبر بر سایرین می باشد، کیفیت رهبري عرضه شده از سوي سرپرستان، یک عامل تعیین کننده اساسی در موفقیت سازمان است - معمارزاده و صانعی، :1390 ص . - 9
.2بیان مسأله
در گذشته تصور بر این بوده که حضور فیزیکی کارکنان در محیط کار به تنهایی کافی است و نیازي به معنویت وجودي کارمند نمی باشد، اما امروزه افراد تمایل دارند با هر سه بعد وجودي خود، یعنی بعد فیزیکی، ذهنی و معنوي خود در محل کار حاضر شوند و جداسازي زندگی کاري کارکنان از زندگی معنویشان، باعث کاهش روحیه کاري شده که عملاً این دو جدایی ناپذیرند.نتایج حاصل از تحقیقات-چه در شرق و چه در غرب-نشان می دهد که درك کارکنان از معنویت باعث افزایش تعهد کاري در محیط کار می شود و افرادي که تعهد کاري بیشتري دارند نسبت به افراد بی خیال سخت تر کار می کنند و عملکرد بهتري دارند.
رهبري معنوي شامل مدل هاي خدمتگزاري رهبري، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازي آنان است و براساس فلسفه رهبري خدمتگزار بنا شده است.نوع خاصی از رهبري خدمت گرایانه که در آن به جاي تلاش براي مسلط شدن بر زیر دستان، سعی می شود به خاطر آنان کار شود و تمامی ضروریات براي پیشرفت آن ها فراهم شود - شجاعی و خزایی، 1390، ص. - 62افرادي که در محیط هاي معنوي کار می کنند، ترس و نگرانی کمتر، و اخلاقیات و تعهد بیشتري دارند - فراي و همکاران، 2011، ص . - 260
