بخشی از مقاله
چکیده
روایتشناسی از موضوعات جدید در عرصهادبیّات و گریماس از نظریّهپردازان مطرح در این زمینه است.او روایتشناسی را برپایه ریختشناسی حکایات پراپ استوار نمود،از دامنه مطالعات پراپ فراتر رفت و »الگوی کنشی« و »زنجیرههای روایی« و »مربّع معناشناسی« خود را ارائه کرد تا انگیزه اعمال و رفتار وتفکّراتشخصیتّهای داستان رمشخّصا و روابط ساختاری نهفته در معنا را آشکار کند.در این پژوهش داستان »نامزدی« اثر لاژوس ژیلاهی،نویسنده توانمند مجارستانی-که اغلب آثارش را با ترکیبی از نگاه ادبی،سیاسی و اجتماعی مینوشت و میکوشید در آثارش جنبههای مختلف وجود آدمی را به تصویر بکشد- مورد بررسی قرارمیگیرد.همچنین تلاش میشود ضمنمشخّص نمودن »الگوی کنشی« و »زنجیرههای روایی«مربّع،» معناشناسی« این داستان هم تحلیل شود تا میزان انطباق این داستان با نظریّه ساختارگرایانه و معناشناسانهگریماس مشخّص شود.حاصل بررسی بیانگر این است که داستان »نامزدی« از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردار است و در قالبنظریّه گریماس قابل بررسی و ارزیابی است.
واژگان کلیدی:روایتشناسی،داستان »نامزدی«،گریماس،الگوی کنشی،مربع معناشناسی.
1مقدّمه-
ساختارگرایی یکی از شیوههای جدید نقد ادبی و »روشی است که میخواهد کلیه علوم را در نظام اعتقادی جدیدی وحدت بخشد« - اسکولز،. - 16 :1383پس از رواج نظریّات ساختارگرایانه طرز تلقّینسبت به شخصیّت متحوّل میشوداز. این پس شخصیّت نه بهعنوان تقلیدی از انسانهای جهان واقعی و عنصری جدا از متن؛بلکه به منزله جزئی از ساختار کلی روایت و برخاسته از آن بهشمار میرود و به اصطلاح وانز هایمر زمینهمند میشود - ریمونکنان،. - 47 :1387فرمالیستهای روسی نخستین گروهی بودند که که در زمینه داستانپردازی و روایت مطالعات اساسی و گستردهای انجام دادند.آنها در قرن بیستم تحقیقات خویش را آغاز کردند و هدف آنها این بود که بتوانند به فرمولی دست یابند که با آن شکل و ساختار داستانها را ارزیابی و تحلیل کنند.ولادیمیر پراپ از این دسته بود.در واقع نخستین مطالعه جدی در زمینه روایت را او مطرح کرد.
مهمترین اثر وی تحت عنوان »ریختشناسی افسانههای قومی«تحوّلی در زمینه مطالعه داستانهای ملی و قومی تلقّ ی شداو. در این اثر سی و یک کارکرد مشابه را که در ساختار کلّ ی داستانهای پریان وجود داشت،بیان کرد.پس از روسها،فرانسویها ساختارهای روایت را بررسی کردند.آنها نیز بدنبال دستیابی به فرمولی کاملتر و جامعتر برای داستان بودند تا بتوانند با شناخت ساختارهای زبانی متن،به تحلیل بنیادهای معنوی آن بپردازند.ازمیان نظریّهپردازان روایتشناسی ساختگرا میتوان به شخصیّ تهایی همچون ولادیمیر پراپ،آلژیرگریماس،تزوتان تودورف،کلود برمون،رولان بارت،ژرار ژنت اشارهکرد.آلژیر داس ژولین گریماس 1992 - ؛1917م. - نشانهشناس لیتوانیایی مقیم فرانسه و روایتشناسی ساختارگرا است که »مهمترینالگوی روایی را با توجّه به معناشناسی ساختارگرا برای دستیافتن به معنای پنهان روایتها مشخّص کرد« - هارلند،:1387 . - 281
وی در زمینه روایتشناسی به ارائه الگوهایی معین و ثابت به منظور بررسی انواع مختلف روایت تلاشهای فراوانی انجام داده و روایتشناسی را براساس ریختشناسی حکایت پراپ استوار نمودهاست - اخوت،. - 63 :1371گریماس با مطالعه معناشناسی وساختارهای معنایی توانست نظریّه »الگوی کنشی« را ارائه دهد - علویمقدم و پورسهراب،. - 109 : 1387هدف اصلی در این پژوهش شناخت کارکرد روایی داستان »نامزدی« اثر لاژوس ژیلاهی از منظر گریماسنظریّهپرداز فرانسوی میباشد و تلاش میشود الگوی کنشی،زنجیرههای روایی ومربّع معناشناسی در این داستان تحلیل و بررسی شود تا به پرسشهای زیر پاسخ داده شود:
-الگوی کنشی و زنجیرههای روایی داستان »نامزدی« چیست؟
-آیا میتوانمربّع معناشناسی گریماس را با این داستان مطابقت داد؟
-آیا ساختار رمان »نامزدی« با تکیه بر الگوی گرماس - رویکرد جدید در نقد ادبی - امکانپذیر است؟
-2پیشینه تحقیق
از پژوهشهایی که در زمینه الگوی کنشگر گریماس صورت گرفتهاست میتوان از مقالات »کاربرد الگوی کنشگر گریماسدر نقد و تحلیل شخصیّتهای داستانی نادر ابراهیمی« نوشته مهیار علویمقدم و سوسن پورشهرام،»تحلیل عوامل کنشی در رمان سووشون بر مبنای الگوی کنشگران گریماس« اثر فهیمه حیدری جامعبزرگی و همکاران،»تحلیل داستان "شیخ صنعان" منطقالطیر عطار براساس نظریه کنشی گریماس« بهقلم مسعود روحانی و علیاکبر شویکلایی،»تحلیل روابطشخصیّتها در منظومه لیلی و مجنون نظامی« به کوشش مریم درپر و محمدجعفر یاحقی،و نیز مقالهجلیل مشیّدی و مرضیه آزاد با عنوان »الگوی کنشگر در برخی روایتهای کلامی مثنوی معنوی براساس نظریّه الگوی کنشگر آلژیرداس گریماس« نام برد.
3ادبیّ-ات تحقیق
-1-3روایت و روایتشناسی
روایت در لغت به معنی نقل کردن خبر یا حدیث یا سخن گفتن از کسی یا داستانگویی آمده است و در اصطلاح ادبی رشتهای از حوادث واقعی و تاریخی یا خیالی است به نحوی که ارتباطی بین آنها وجود داشته باشد - میرصادقی و میمنت،. - 172 : 1388