بخشی از مقاله

چکیده

بعضیها دوست دارندادبیّات پایداري را در جنگی تحمیلیکه ما هیچگاه آغازگر آن نبودیم خلاصه کنند. از دیدگاه برخیها نیز ادبیّاتِ جنگ، فقط محدود به هشت سال دفاعمقدّس بود و اصرار بر سرودن و نوشتن از آن، نوعی لجبازي با خود!امّا به باور برخیها نیز تا زمانیکه آثار آشکار و پنهان،مادّي و معنوي جنگ، در جامعهاي باقی باشد؛ادبیّات پایداري نیز ادامه خواهد داشت. شاید ادبیّات اسارت، باازگشتب آزادگان به میهن، پایان پذیرد؛ شاید ادبیّات ویرانهها، با بازسازي و ترمیم خرابیهاي ناشی از جنگ، پایان یابد؛ یا با عروج جانبازي و بند آمدن خون از تاولی شیمیایی و به گوش نرسیدنسُرفههاي سینههاي مسلول از گازهاي شیمایی و خارج شدن پروتزهاي مصنوعی از دست، پا، چشم و... و کنار گذاشتن عصا و ویلچري ازدیدِ جامعه کمرنگ شود؛امّا بدون تردید تا زمانیکه یاد و خاطرة ایثار و از جانگذشتگی مردان ادّعايِبی جنگ در داستانها و شعرها بازتاب یابد؛ادبیّات پایداري ادامه خواهد داشت.

یکی از جلوههاي پنهانادبیّات پایداري، دلنوشتهها و حرفهاي مادران، همسران، پدران، فرزندان، برداران و خواهران و... شهیدان و جانبازانیست کهبارِ سنگین غربت و جدایی و دوري از عزیزانشان را غریبانه بردوشِ دل خود کشیدند و میکشند و اگر نبود سرودههاییکه رنج این عزیزان را بازتاب دهد، شاید صداي غربتِ مظلومانه ایشان هرگز به جایی نمیرسید. این نوشته که به شیوة توصیفی و به روش کتابخانهاي فراهم آمده، سعی کرده است در حد توان،گوشهاي از عظمت و شکوه پایداري پنهان ایشان را جلوهگر سازد. بیان رنج و آلام و صبر و ایثار و پایداري مادران و پدران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان و ایثارگران، اداي دینیست به بهترین فرزندان این آب و خاك و گشودن رویکردي دیگر از دفترادبیّات پایداري که به شدّت مغفول مانده است.

واژههاي کلیديادبیّات: پایداري، جانبازان، جنگ، دفاع مقدّس، شهدا

مقدمه و پیشینه تحقیق

به باور بعضیها شعرجنگ که امروز به آن شعر مقاومت یا شعر دفاعمقدّس میگویند، در گذشته بسیار متفاوتتر از آنچه در حال حاضر میباشد؛ بود. درشعر جنگ، حال و هواي خاصی بود که در شعرهاي امروزيکه هر از گاه به اسم شعر مقاومت سروده و تنها در مناسبتهاي هفته دفاع مقدّس خوانده و شنیده می شود؛ وجود ندارد! امروزه اگر شعري براي جنگ سروده میشود، بیشتر براي حضور در جشنوارههاي ادبیست و شاعران با استفاده از مضامینیکه بارها و بارها در کنگرههاي مختلف استفاده شده؛ سعی در سرودن دارند. به قول وحید امیري: »شعر جنگ را باید در همان دوره خلاصه کرد.

ادامه آن نیز نوعی لجبازي با خود براي حبس گذشته و نوعی آزار دادن خواننده و شنونده است« - امیري، - 6 :1382 و به باور حمیدرضا شکارسري، شعر جنگ پا به پاي رزمندگان جنگید، به سنگر تکیه داد و شهید شدامّا! برخیها هم، همانند محمد کاظم کاظمی، شاعر و منتقد مهاجر افغانی؛ باوري دیگرسان دارند. وي میگوید: »بسیار ساده اندیشانه است اگر بپنداریم که با ختم دفاعمقدّس هشت ساله،ادبیّات پایداري نیز به پایان رسیده و پروندهاش بسته شده است. البته براي آنانکه پایداري را فقط در شرح منظوم گزارشهاي جنگی و نام بردن از عملیاتها و سرداران میپندارند؛ گنجینه این مضامین کمکم به پایان میرسد؛ ولی براي آنانکه پایداري را علاوه بر دفاع نظامی در جبههها به دیگر جوانب زندگی نیز ربط میدهند، البته هنوز این مضامین زندهاند و جاي سخن گفتن دارند« - نظافت،. - 9 :1388

میثم خالدیان، در شعر سپیدي کهاخیراً سروده، به سادگی ثابت کرده است که جنگ،حتّی بعد از برگشتن آوارگان به شهرشان ادامه دارد: »از گریز از مرکز میآیم/ به شرجیهاي جنوب/قسم به سینِ اول سارا/ سارا سکینه من بود/ که بعضیها را شراب گرفت و ما را عراقیها/ بعدها پدر گفت:/ آن ستاره یک هواپیماي عراقی بود/امّا لالایی مادر بلندتر نبود از صداي پدافند» /تا حالا یه گنجیشکو تو مشتت گرفتی؟/« جنگ هم تمام شد/ دختر همسایه هم عروس/ عنکبوتها و کبوترها در سنگرهاي سرد و سیمانی/ تخم گذاشتند/ همه هم به خانه برگشتند/ جز آنها که برنگشتند» /مگه من چند سالم بود؟/« خیلیها خیال میکنند/ آنها که نجنگیدند، نجنگیدند.../ امّا من خودم دیدم/ سارا سه ساله از خوزستان/ چه گلادیاتوري بود براي خودش، رعنا.../ و خیلیها که خیال میکنند؛ نمیجنگیدند/ خود من» /مگه من چند سالم بود؟/« سردار اسباب بازيهایم بودم/پُر ازتمرّد از دستور/ سالها گذشت و کوچکتر شدیم/ به دانشگاه رفتیم/ آن ستاره/ بازیگر چشم آبی شد / خوانندة پاپ/ خوانندة راك/ ساراي سی ساله هم عاشق یکی از همینها شد/ البته بعضی از ستارهها/ از چشمهاي مادر چکید/ و بعضی تويجیبِ بعضیها » /لعنت به بعثیا/« با این همه جنگ/ هیچ وقت تمام نشد/ و تنها شکل دیگري به خود گرفت» /گنجیشکه که تو مشتم بود یادتونه؟ اونمُرده بود« - خالدیان،. - 23: 1393

به قول» هانریش بل« آلمانی: »تا زمانیکه از یک زخم که جنگ به وجود آورده است، خون میچکد، جنگ هنوز به پایان نرسیده است« بُل، - - 5 :1380 و قرار نیست که این خون،حتماً از اندام بریدهاي برعضوي جاري باشد؛ خون دلیکه همسران، فرزندان، پدران، مادران، خواهران، برادران و... شهید و جانباز در داغ فراق و دوري عزیزان خود خوردند وذرّهذرّه آب شدند و دم بر نیاوردند؛ یا دیدن لحظههايگُلشماري همسران و فرزندان جانبازان شیمایی از شکفتن تاولهاي تفتیده و بیقراري با آهنگسُرفههاي شبانه عزیزانشان و... همه مصداق بارزي از این پایداري میباشد؛ با این تفاوت که بويتصنّع، شعار و حرفهاي تکراري شعرهاییکه در مناسبتهاي هفته دفاعمقدّس خوانده میشود؛ دیگر از آنها به مشام نمیرسد.

در مرور پیشینه این تحقیق، مقالات وزین و گرانسنگی از بزرگان این حوزه به رشته تحریر درآمده است که هریک در وسع و توان خود سعی کوشیدهاند به قسمتهایی از این موضوعات بپردازند و در حد خود به روشنگري مسئله کمک کنند. سعید یوسف-نیا - - 1382، در مقاله »شعر دفاعمقدّس فراتر از شعار«، عنوان کرده است که دفاعمقدّس، فقط در جنگ خلاصه نمیشود و شاعر نیز در این میان، وظیفهاي ندارد جز این که ارزشهاي الهی دفاعمقدّس را درونی کند و از شعار دادن و فریاد کشیدن موزون و ناموزون بگریزدمحمّدرضا. سنگري - - 1383، در مقالهاي تحتعنوان ادبیّات» پایداري«، به تعریفادبیّات پایداري، ویژگیهايکلّی، شاخصّههاي آن و وجه مُمیزة آن با سایر مقولههاي ادبیکه در پیام و مضمون آن نهفته؛ پرداخته است.

محمد کاظم کاظمی - - 1383، در مقالهاي با عنوان»شعر جنگ، شعر پایداري«، به صورت اجمالی به این موضوع که آنچه را در شعر فارسی ایران در طول هشت سال رخ نمود، چه میتوان نامید؟ شعر ضد جنگ چیست؟ و چه داوري دربارة آن میتوان کرد؟ پاسخ داده و عنوان کرده است که شعر جنگ تمام شده؛امّا شعر پایداري هنوز تمام نشده و هیچگاه نیز تمام نخواهد شد. نعمتاالله، سعیدي - - 1383، در مقاله سکّه»مُلکسُرمدي« با طرح این سئوال، که چه دلیلی دارد که شعر دفاعمقدّس، شامل شعرهاي عاشقانه یا عارفانه یا طرح عدالت اجتماعی و...نشود؟ عنوان کرده است که این نوع نگاه که شعر دفاعمقدّس، شعري است که فقط شامل موضوعاتی چون شهید، بمباران و...باشد، نگاه کاملی نیست! فرزان سجودي - - 1385

در مقالهاي با عنوان »ساختار شعر پایداري«، با طرح پرسشی با این مضمون که آیا اصولاً میتوانیم بخشی از شعر را تحتعنوان»شعر پایداري« جدا کنیم و به صرف آنکه شعر در ذاتخود معترض به مناسبات جاري در نظام حاکم و رهایی بخش باشد، شعر پایداريست؟ به این نتیجه رسیده است که شعر دفاع مقدّس فقط بخشی از بحثکلّیادبیّات و شعر پایداريست. حسین نوین - - 1390 در مقاله »رویکردهاي جامعهشناختی در شعر پایداري و دفاعمقدّس«، باور دارد که چون شعر دفاعمقدّس، داراي خمیرمایه پایداري، مبارزه با دشمن و دفاع از ارزشها و باورهاي دینی،ملّی و تلاش براي حفظ استقلال و آزادي کشور است؛ در کنار صورتگريهاي ادبی آن، بسیاري از حوادث و نشانه-هاي بیرونی دوران جنگ را در خود منعکس دارد و از آنجاییکه در آن موضوعاتی مثل میهن پرستی، دفاع از نظام اسلامی، مبارزه با  دشمنان  داخلی  و  خارجی  و...مطرح  میشود؛  رویکردهاي  اجتماعی  شعر  دفاع مقدّس،  به  شمار  میروند.

 حمیدرضا شکارسري - - 1389، در مقاله ادبیّات» پایداري، شعر جنگ از نوعی دیگر...«، ضمنتذکّر این نکته که شعر دفاعمقدّس، موضوع تازهاي نیست که تا کنون بدان پرداخته نشده باشد؛ تأکید کرده است که میتوان به درستی گفت که در این حوزه، هنوز کارهاي بسیاري وجود دارد و حرفهاي ناگفته بسیاري در این میان است که باید در انتظار طرح و بسط آنها بود و باید دیدگاههاي گوناگونیکه دربارة شعر دفاعمقدّس وجود دارد؛معرّفی و از چندینبُعد و با رویکردهاي متفاوت، بازخوانی گردد.محمّدرضا صرفی - - 1393، در مقاله گسترة» ادبیّات پایداري،« سعی کرده است به تلقّی شاعران و نویسندگان از پایداري و مفاهیم و وابسته به آن در ادوار مختلف شعر فارسی، نگاهی بیافکند.

محمدعلی پشتدار - - 1393، در مقالهاي با عنوان »ادب پایداري و شعر فارسی و مبانی عقیدتی آن در اسلام«، از ادب پایداري با تعبیر ابتکاري»ادب اعتراض« نام برده و مبانی عقیدتی ادب پایداري را از نگاه اسلام بررسی و شواهد و مصادیقی از آن را در میان پارسیگویان مسلمان بیان و مبانی جامعهشناسی آن را تبیین و واکاوي کرده است. سهیلا صلاحیمقدّم - - 1393 ، در مقاله »رویکردي جدید درادبیّات تطبیقی،ادبیّات مقایسهاي شبکهاي در حوزة پایداري «، بر آن است که تا ادبیّات مقایسهاي شبکهاي را که از حوزة بررسی دو اثر یا دو شاعر و نویسنده فراتر رفته، در حوزة نقد تطبیقی تبیین وتعامل ادبیّات پایداري ایران و جهان، مورد بررسی قرار دهد.

بحث و نتیجه گیري

بیان حرف دل مادران، همسران، فرزندان وشهدا... و جانبازان هشت سال دفاع مقدّس، رویکرد جدیدي از ادبیّات پایداري است. این رویکرد،یعنی دور شدن از تکرار! و این رویکرد ضرورتیست درادبیّات پایداري که ازشدّت پیدایی، پنهان مانده است. این مضامین آنقدر پاك و زیبا و جانسوزاند که نمیتوان گفت سوژهاي براي سرودن، که سورهاي براي تلاوتاند. پس به اتفاق مینشینیم به تلاوت آیاتی چند از سورههاي اخلاص، بُردباري و شکیبایی و پایداري.وقتی »خدیجه پنجی « براي چندمین بار به بابایش نامه مینویسد و از قهرها و آشتیها، از دلتنگیها و از بیوفاییها مینویسد؛ دیگر نمیتوان نشنیدو در برابر معصومیّت کودکانه و لحن ساده و صمیمی وي بغض نکرد:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید