بخشی از مقاله

چکیده

ادب شفاهی، با تمامی جلوههای رنگارنگش، همدوش با آثار ارز شمند ادب ر سمی و مکتوب، بازتاب فرهنگ و اندیشه مردمان جهان است. یکی از انواع ادب شفاهی، یعنی قصهها و افسانهها، گنجینهای سترگ از اعتقادات و باورها و آداب و ر سوم گاه فراموش شده را در دل خود نهان کردهاند. اف سانهها در بردارنده لایههای در هم تنیدهای از اندیشهها، خواستهها، آرزوها و ترسها و خرافهها، اسطورهها، باورها و آیینهای کهن ه ستند. از این رو، برای شناخت تمام جنبهها و راز و رمزهای شان، علاوه بر مطالعات قصه شناسی، بررسیهای اسطورهشناسی، مردمشناسی، روانکاوی، جامعهشناسی، ادبی و هنری و تاریخ مذهب نیز درباره این آثار بایسته است. باتوجه به اهمیت شناختِ قصهها، نگارنده در صدد ا ست تا باز شنا سی یک حکایت از حکایات هزار و یک شب بر ا ساس نظریه ریخت شنا سی پراپ، به زوایای پنهان و مضامین آن پی برد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که این حکایت همچون نظریه پیشنهادی پراپ با یک شرارت آغاز میشود و این مشکل با ظهور یاریگرانی به راحتی گ شوده می شود و ضد قهرمان مغلوب می شود. یعنی تعادل حکایت در نتیجه شرارتی به هم میریزد و دوباره داستان به تعادل اولیّه خود میرسد.

کلیدواژهها: پراپ، ریختشناسی، هزار و یک شب، بازرگان و عفریت.

-1مقدمه

داستان و حکایت یکی از گونههای ادبی است که از زمانهای قدیم همواره موردتوجه قرار گرفته است و منتقدان و تحلیلگرایان داستانی از جنبههای مختلف به بررسی داستان پرداختهاند که بیشترین تحلیل آنها ازنظر مضمون ومحتوا بوده است، اما اخیراً باروی کار آمدن منتقدین ادبی جدید، روشهای نقد نوینی نیز در ادبیات به وجود آمده که هرکدام از جنبههای خاصی به بررسی آثار ادبی پرداختهاند.ریختشناسی یکی از گرایشهای اولیه نقد ساختاری است و پژوهشهای "ولادیمر پراپ" محقق روسی با نوشتن کتاب "ریخت شناسی قصههای پریان" گام مؤثری در پیش بردن این نوع نقد است.وی در این کتاب عناصر داستانی را استخراج و آنها را تحلیل کرد و معتقد بود که این عناصر و ساختارها در همه روایتها وجود دارند . »ریخت شناسی اصولاً ریشه در مطالعات گیاهشناسی دارد پراپ اصطلاح ریختشناسی را از عنوان نوشتههای گوته درباره گیاهشناسی و استخوانشناسی گرفته بود، در یک تحقیق ریختشناسی محقق به بررسی عناصر ساختاری اثر و درنتیجه رابطه متقابل محتمل بین مضمون و شکل اثر میپردازد« - پراپ،. - 17:1386

روش پراپ بر پایه مطالعه، مقایسه و مقولهبندی مضامین قصهها استوار است. برای این کار، او هر قصّه را به قسمتهای کوچکی تقسیم و با یکدیگر مقایسه میکند. سپس آن را بر اساس ماهیّت این قسمتها و روابط متقابل آنها با یکدیگر و با کل قصّه توصیف میکند؛ امّ مقوله بندی قصّهها مستلزم وجود خصوصیّات و خصایص مشترک است. بیشتر اوقات در قصّههای مشابه، برخی کارهای مشابه به شخصیّتهای مختلف نسبت داده شده است.پراپ کار خویش را بر روی صد قصّه عامیانه روسی بررسی نمود و به این نتیجه دست یافت که این قصهها شامل 31کارکرد و هفت شخصیّت که همه این کارکردها و شخصیّتها در همه قصّها عیناً نیامده است ولی توالی و ترتیب آمدنشان یکسان است. در این پژوهش نگارنده در صدد است تا نظریه پیشنهادی پراپ را بر روی حکایت بازرگان و عفریت از قصّههای هزار و یک شب بررسی کند و مطابقت این حکایت را با داستانهای عامیانه روسی دریابد.

-1-1بیان مسئله

هزار ویک شب یکی از کتب ادبی جهانی است که طی قرنهای متمادی بر تخیل ادبی و قصههای عامیانه مکتبهای مختلف جهان اثر گذاشته است. در این پژوهش، حکایت »بازرگان و عفریت« بر اساس نظریه ریختشناسی پراپ تحلیلشده است. روش ولادیمر پراپ روسی یکی از بهترین شیوههای تحلیل و طبقهبندی ریختشناسی داستانها و حکایات است که بیشتر بر پایه کنش اعمال شخصیتها نهاده شده است. مسئله اصلی این تحقیق آن است که نشان دهیم حکایت "بازرگان و عفریت" هزار و یک شب با الگوی پراپ مطابقت دارد و بیشتر کارکردهایی که پراپ عنوان کرده در این حکایت وجود دارند.

-2-1پیشینه تحقیق

از آنجاییکه هزار و یک شب یکی از آثار گرانبهای ادب فارسی و جهانی است، پژوهشهای متعددی در مورد این اثر ارزشمند انجامشده است، اما تاکنون پژوهش واحدی در این زمینه - ریختشناسی - برای حکایت "بازرگان و عفریت" هزار و یک شب انجام نشده است. »بررسی حرکتهای داستانی در هزار و یک شب با تکیه بر الگوی ولادیمر پراپ - 1391 - « عنوان مقالهای است از جواد اصغری و زینب قاسمی اصل داستانهای هزار و یک شب را بر اساس این نظریه تحلیل کردهاند. البته برخی کتب ادبی و داستانهای موجود در ایران مانند شاهنامه، تاریخ بیهقی و.. بر طبق نظریه ریختشناسی بررسیشدهاند که به چند مورد اشاره میشود:

»ریختشناسی قصه جنگ مازندران بر اساس روش پراپ - 1379 - « عنوان مقالهای است از بهرام جلالی پور که ساختار قصه جنگ مازندران را بر اساس این نظریه انجام داده است. فاطمه مجیدی مقالهای را باعنوان »ریختشناسی داستان شیخ صنعان - 1384 - « چاپ کرده است. »ریختشناسی قصه قلعه ذات الصور در مثنوی طبق نظریه ولادیمر پراپ - 1389 - « عنوان مقاله دیگری است از مسعود روحانی و سبیکه اسفندیار که این داستان مثنوی را بر اساس نظریه پراپ تحلیل کردهاند. فاطمه کوپا و عاطفه سادات موسوی مقالهای را با عنوان »تجزیه و تحلیل حکایاتی از کوش نامه بر اساس نظریه ی ولادیمیر پراپ - 1389 - « چاپ کردهاند. »ریختشناسی داستان پیامبران در تفسیر طبری و سورآبادی - 1389 - « عنوان مقاله دیگری است از عبدالمجید یوسفی نکو و مینا بهنام مقالهای را با عنوان »ریختشناسی داستان حسنک وزیر به روایت بیهقی - 1389 - « منتشر کرده است.

» تحلیل منظومه جهانگیر نامه بر اساس ریخت شناسی ولادیمیر پراپ - 1391 - « عنوان مقاله دیگری است از رضا ستاری و احمد خلیلی که در آن منظومه حماسی جهانگیرنامه را بر اساس نظریه پراپ تبیین کردهاند. ابراهیم استاجی و سعید رمشکی مقالهای را با عنوان »تحلیل ریختشناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه پراپ - 1392 - « چاپ کردهاند که داستان سیاوش از شاهنامه را بر اساس این نظریه تحلیل کردهاند. »ریخت شناسی هفت خوان رستم از شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ - 1392 - « عنوان مقاله دیگری است از حمیدرضا فرضی و فرناز فخیمی فاریابی که قصه هفت خوان رستم را بر اساس این نظریه تبیین کردهاند. سعید زهره وند و همکاران، مقالهای را با عنوان »ریخت شناسی داستان لیلی و مجنون جامی بر اساس نظریه پراپ - 1393 - « چاپ کردهاند که در آن نقشها و نقش ویژههای داستان لیلی و مجنون را شناسایی کردهاند و در نهایت حرکتهای داستان را شناسایی کردهاند.

-3-1روش پژوهش
این پژوهش از نوع بنیادی است که بررسی آن به شیوه تحلیلی - توصیفی و بر اساس روش کتابخانهای انجام میشود. به این ترتیب که ابتدا به جستجوی منابع در زمینه ریختشناسی پرداخته میشود و سپس بر اساس این منابع به تحلیل حکایت »بازرگان و عفریت« میپردازیم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید