بخشی از مقاله

چکیده

کتاب »ریختشناسی قصههای پریان پراپ« را میتوان سرآغاز بررسی ساختاری قصهها و آثار داستانی دانست. در این مرحله از تلاشهای ساختارگرایی، پژوهشها به سمت یافتن الگویی برای تحلیل ساختار و شکل داستان سوق داده شد. در نتیجه مجموعهای از نظریات ساختاری و فرمی به منصه ظهور نشست که در صدد تحلیل داستان از جهت ساختار و فرم بود. پژوهش حاضر به تحلیل یکی از حکایتهای مشهور »هزار و یک شب« با عنوان حکایت »ملک شهرمان و پسرش قمرالزمان« میپردازد و در صدد است ساختار پیرنگ را در آن مورد بررسی قرار دهد. نتیجه نشان میدهد که این قصه مانند بسیاری از قصههای »پریان« مراحل شکل گیری پیرنگ را دارا است و از گرهافکنی و حل در چندین مرتبه برخوردار است. برخورداری حکایت از چندین پیرنگ و پیوند آنها با هم دیگر، انسجام و پیوستگی به داستان بخشیده و قصه حاضر یکی از منسجمترین قصهها با پیرنگ و یا اسکلتی به هم پیوسته میباشد. روش بکارگرفته در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی است.
کلیدواژهها: ملک شهرمان، پیرنگ، ساختار، هزار و یک شب.

پیشگفتار

»داستانسرایی نسبت به داستان نویسی از قدمت بیشتری برخوردار است و از اساسیترین و بنیادیترین کارهای بنا شده بشر در همه فرهنگها و زمانها است« - فورستر، . - 40 : 1384 داستان مجموعهای حوادث مرتبط با شخصیتهای انسانی است که نویسنده آن را روایت میکند. هر داستان مطلوبی به عنوان یک کل هماهنگ از اجزاء و عناصر گوناگونی تشکیل شده که مهمترین آنها عبارت است از: پیرنگ، شخصیت، سبک، زاویه دید، گفتگو، صحنه، موضوع و درون مایه. این اجزا و عناصر با یکدیگر مرتبط بوده و تک تک آنها برای هدف اصلی داستان ضروری است. بر اساس دیدگاه صاحبنظران داستان انواع مختلفی دارد که موارد ذیل از آن جمله است: .1 رمانس، .2 داستان کوتاه، .3 داستان بسیار کوتاه، - داستانک - ، .4 داستان بلند - رمان کوتاه - ، .5 رمان - افضلی، . - 56 :1390

در دوران معاصر با رونق و شکلگیری نقد ساختارگرا بررسی اجزاء داستان گسترش زیادی پیدا کرد، »نقد ساختارگرا، همانطور که از نامش بر میآید، به ساختار روابط اجزای یک کل میپردازد و در صدد کشف آن روابط اصلی و بنیانی است که قابل تعمیم به همه موارد مثلاً یک نوع ادبی یا هر نظام دیگری میباشد - شایگانفر، - 82 :1390 در این روش پژوهشگر به بررسی مناسبات و ساختارهای درونی اثر میپردازد ویکی از مهمترین اجزا ساختاری اثر پیرنگ است که این مقاله به بررسی آن در حکایت »ملک شهرمان« و پسرش »قمرالزمان« از »هزار و یک شب« میپردازد.

هزار و یک شب از قصههای زیادی برخوردار است و »شهرزاد« در هزار و یک شب قریب به سیصد قصه کوتاه و بلند برای »شهریار« گفته است. این قصهها از ساختار پیرنگ که یکی از مهمترین ارکان قصههای افسانهای و قدیمی است بهره دارد . داستاننویس همواره تلاش میکند از این ساختار ریاضیگونه در اثر استفاده کند تا انسجام را به اثر بخشیده و آن را بتواند به طرز هنرمندانهای تکمیل کرده و به پایان برساند. تمامی مراحل پیرنگ در قصههای کتاب مشاهده میگردد و داستانسرا معمولاً از به کارگیری هیچ کدام از آنها غفلت ننموده است. داستان »ملک شهرمان« نیز به مثابه دیگر داستانها از ساختاری قوی و منسجم برخوردار است که تمامی مراحل پیرنگ را دارا است.

پیشینه تحقیق

گرچه پژوهشهای اندکی منحصراً به پیرنگ و ساختار و مراحل آن پرداختهاند اما بسیاری از پژوهشها با عناوین ساختارگرایانه و ریختشناسانه به بررسی این عنصر در حکایتهای کتاب پرداختهاند که از جمله آنها مقاله - 1389 - ؛ تحلیل ساختاری مکر و حیله زنان در قصههای هزار و یک شب؛ از »محبوبه خراسانی و دیگران« این مقاله به بررسی عناصر داستان از قبیل پیرنگ و شخصیت و درون مایه و ...در قصه مزبور از کتاب پرداخته است. یا مقالهای دیگر از همین نویسنده تحت عنوان »ریختشناسی هزار و یک شب«، همین نویسنده در کتابی در 168 صفحه به بررسی »ریختشناسی هزار و یک شب« پرداخته است. او در این کتاب مجموعهای از قصههای هزار و یک شب را جهت بررسی ساختاری و فرمی مورد مطالعه و بررسی قرار داده است و همچنین پایان نامه کارشناسی ارشد - 1389 - ؛ »بررسی ساختار روایی و عناصر داستانی مجموعه حکایتهای سندباد بحری در هزار و یک شب؛ از لیلا محمدی در دانشگاه شیراز «، این پایان نامه نیز به طور اختصاصی درباره عناصر حکایتهای »سندباد بحری« در هزار و یک شب به بحث و بررسی نشسته است.

تعریف پیرنگ

پیرنگ: طرح یا الگوی حوادث در داستان است و حوادث را در داستان چنان تنظیم و ترکیب میکند که در نظر خواننده منطقی جلوه کند؛ پیرنگ را به دو دسته »پیرنگ باز« و »پیرنگ بسته« تقسیم کردهاند - میرصادقی، » . - 79 :1390ارسطو تعریف صریحی برای پیرنگ داده است و پیرنگ را ترکیب کننده حوادث و تقلید از عمل دانسته است. تعریفی کلی که مفهوم داستان را نیز در بر میگیرد. اگر نویسنده بخواهد به سلیقه و ذوق خود با پس و پیش کردن حوادث، توالی زمانی داستان را به هم بزند، این امر بنا بر مقتضیات علت و معلولی رشته حوادث پیرنگ صورت گرفته است و داستانهای غیرخطی، عمودی، مدوّر و چند آوایی و ... را به وجود میآورد« - میرصادقی، . - 83 :1394 ای.ام. فورستر تعریف ساده اما بسیار مفیدی از طرح - پیرنگ - به دست میدهد: »داستان، روایت رویدادهایی است که در توالی زمانی منظم شده باشد.

طرح نیز روایت رویدادهاست که در آن بر تصادف تأکید شده باشد« - کادن، . - 332 :1386 طبق تعریف »فورستر« بین داستان و پیرنگ تفاوت است از این سخن درمییابیم که داستان نقل رشتهای از حوادث است که تنها بر طبق توالی زمانی، نظم و ترتیب یافته است در حالی که پیرنگ نقل حوادث با تکیه بر موجبیت و روابط علی و معلولی است - نعمت الهی، . - tebyan.net :1390پیرنگ وابستگی موجود میان حوادث داستان را به طور عقلانی و منطقی تنظیم میکند. از این نظر پیرنگ فقط ترتیب و توالی وقایع نیست بلکه مجموعه سازمان یافته وقایع است . این مجموعه وقایع و حوادث با رابطه علت و معلولی به هم پیوند خورده و با الگو و نقشهای مرتب و مستدل شده است« - میرصادقی، . - 84 :1394 از نظر »ارسطو« پیرنگ ایدهآل از چنان همبستگی و استحکامی برخوردار است که اگر حادثهای از آن حذف یا جا بجا شود، وحدت آن بهکلّی درهم میریزد.

حکایت »ملک شهرمان و قمر الزمان«

حکایتی که »شهرزاد« در شب صدوهفتادم و چند شب بعد از آن برای شهریار روایت میکند، حکایت زیبا و نفسگیر »ملک شهرمان و پسرش قمر الزمان« است. این حکایت که مملو ازبُنمایههای ایرانی -هندی است روایتگر پادشاهی است گیتی نورد، که فرزندی در کنف خود ندارد »ملک شهرمان پس از سالها صاحب پسری زیبا میشود و او را قمرالزمان نام مینهد و پس از این که پسر به سن رشد میرسد او را تشویق به ازدواج میکند. اما »قمرالزمان« از این کار سرباز میزند و »شهرمان« پس از چارهاندیشی با وزیر، سرانجام او را در قلعهای زندانی میکند تا بلکه از سرپیچیهای خود منصرف شود. از طرفی پادشاهی در سرزمینی دیگر، که ملک » غیور« نام دارد، صاحب دختری به نام ملکه »بدور« است. »بدور« نیز به مانند قمرالزمان از ازدواج بیزار است و به همین دلیل به امر پدر در قلعهای زندانی میشود. »بدور و قمرالزمان« در شبی به وسیله جنییان با یک دیگر ملاقات کرده و از یکدیگر انگشتری به عنوان یادگاری دریافت میکنند، اما همین که صبح فرا میرسد آن دو از نظر یکدیگر پنهان میشوند. در این میان »بدور« با دیدن انگشتر »قمرالزمان« در دست خود و سپس ناپدید شدن آن دیوانه شده و پدر برای علاج وی از طبیبان دربار یاری میخواهد. سرانجام »مرزوان«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید