بخشی از مقاله

چکیده

مجموعه داستانهای هزار و یک شب بر تاریخ ادبیات جهان تأثیر بسیار گذاشتهاند. بحث در باب خاستگاه تاریخی و فرهنگی این کتاب در دو دهه اخیر در داخل و گاه خارج کشور بیشتر شده است. در باب ریشه تاریخی کتاب با رجوع به کتابهای بیرونی، ابن ندیم و مسعودی و ... میتوان دریافت که هزار و یک شب ریشه ایرانی و هندی دارد. توجه به اسطوره ضحاک در کتاب بیرونی و نزدیکی غریب آن با شهرزاد هزار و یک شب این دریافت قویتر میشود که اصالت آن به محدوده جغرافیایی ایران باستان برمیگردد. البته در میتولوژی هندی اشارات واضحی شبیه به داستان ضحاک وجود دارد. نبرد برای زندگی، اخلاق مطلقگرا، خیانت، جادو، سخن گفتن جانوران، موجودات ماورایی از جمله تمهای داستانند که بازگوکننده ریشههای فرهنگی آن هستند.

کلیدواژهها: هزار و یک شب، اسطوره، شهرزاد، تاریخی، فرهنگی.

مقدمه

هزار و یک شب به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی مردم وسیعی از شمال آفریقا تا چین و هند در ادبیات جهان به عنوان یک اثر نیرومند شناخته شده است. آنچه در این مجموعه داستان آمده است در طول اعصار قرون متمادی دستخوش تغییراتی شده و متناسب با دورهها، شرایط زمانه و زمینه اجتماعی تغییراتی در آن ایجاد شده و اضافاتی وارد آن شده است. به هر روی چیزی که اکنون به دست ما رسیده است ترکیبی از اسطورهها، فرهنگ پیش از اسلام، دوره اسلامی، مؤلفههای محلی و زمانی و مکانی است که داستان در آن اتفاق افتاده است. بررسی درونمتنی داستانهای هزار و یک شب و مقایسه آن با وقایع تاریخی که در محیط بیرون زمان نگارش یا برساخته شدن داستان اتفاق میافتد، میتواند انسان را به درک بهتری از ریشههای اجتماعی، اعتقادی، فرهنگی و تاریخی این داستان آشنا کرده و قرینه نیکویی برای بررسی مسائل تاریخی در زمانی مشخص به دست دهد. از سوی دیگر نگاه به روایت تودرتوی داستان عدهای را بر آن داشته که ریشه داستان هندی است.

پیشینه تاریخی هزار و یک شب

ریشه تاریخی هزار و یک شب مطلبی دراز دامن است. در قرن هفدهم گالان نویسنده فرانسوی کتابی را از عربی به فرانسه ترجمه کرد که دو قرن پیش از آن به رشته تحریر درآمده بود. برای گالان این امر مسلم بود که کتاب ریشه در زبان عربی دارد. برای اولین بار نام هزار و یک شب در مروج الذهب مسعودی و الفهرست ابن ندیم میآِید. اگر بخواهیم دقیق با متن هزار ویک شب مواجهه شویم اول تاکید بر نام اصلی آن است که "هزار افسان بود" و مسعودی نیز از آن نام میبرد. »بسیار کسانی که از اخبار گذشتگان اطلاع دارند، گفتهاند: این اخبار مجعول و خرافی است و کسان ساختهاند تا بوسیله روایت آن به شاهان تقرب جویند و با حفظ و مذاکره آن بر مردم زمانه نفوذ یابند و از قبیل کتابهایی است که از فارسی و هندی و رومی نقل و ترجمه شده و ترتیب تالیف آن چون کتاب هزار افسانه یعنی هزار خرافه است که خرافه را به فارسی افسانه گویند و مردم این کتاب را الف لیله لیله یعنی هزار و یک شب گویند« - مسعودی : . - 610

همانگونه که در سطور بالا ذکر آن رفت، فردوسی نیز در دیباچه شاهنامه اشاره به نامهای از زمان باستان میکند که قصههای کهنه و فراوانی دارد و در دست موبدان بوده است. این نامه پس از سالها به او رسیده است. نامه باستان در واقع خدای نامه بوده است که همان شاهنامه ابومنصوری است. این نامه بعد از آن به پهلوانی دهقاننژاد یا همان ابومنصور عبدالرزاق و در نهایت به جوانی گشاده زبان، ابومنصور دقیقی میرسد و در نهایت به فردوسی.در میان آثار معروفی که به هزار و یک شب پرداختهاند، معروفترین آن ها در چندسال اخیر »هزار افسان کجاست؟« نوشته کارگردان برجسته سینما و تئاتر و پژوهشگر تاریخ و آیینها بهرام بیضایی است . او در این کتاب به خاستگاه داستان هزار و یک شب میپردازد.

بیضایی داستانِ بنیادینِ هزار و یک شب را چنین آغاز میکند »در شاهنامه، ضحّاک در پایان کار خود برای پراگندن ترس و جادو کردن مردمان به سوی هند رفته است.وقتی پس از شنیدنِ گزارش ریشخندآمیز و برانگیزاننده پیشکارش سرزده به دژ برمیگردد، همسران خود شهرناز و ارنواز را با فریدون در یک بستر میبیند و خونش به جوش میآید و دست به دشنه میبرد و همین آغاز داستان بنیادین هزار و یک شب است« - بیضایی، . - 16-15 :1391در داستانی که »هزار و یک شب« بر اساس آن پرداخته میشود، شاه شهرباز، پس از دیدن همسر خود در بستر کسی دیگر است که خونش به جوش میآید و پس از کشتن او و همبسترش، برای فرونشاندن آتش انتقام هر شب یک دختر باکره را به بستر میبرد و بامداد جانش را میستاند.

بیضایی در روند دگرگونیهای داستان شهرزاد هزار و یک شب به سراغ داستان بنیادین هزار و یک شب میرود که در آن زاری برای آن امیدهای از دست رفته، »جای خود را به چارهاندیشی و امید به رام ساختن و آموختن و دگرسان کردنِ اژدهای خوناَندیشِ چیرهگر میدهد« - همان: . - 285در شبیهخوانی - تعزیه - -نمایش مردمی نبرد اژدهای خُشکسالی و پهلوانشاهِ/ باروَری- درفش و پوشش ستمدیدگان سبزآبی، یا نیلیرنگ، همسان با رنگِ ویژکشاورزانِه ایران است؛ و جامه و درفشِ دشمنانِ ایشان که آب را بریدهاند، سُرخ/ ارغوانیرنگ، هَمسان با رنگِ ویژه ارتشتارانِ ساسانی یا هر سپاهِ پنداشته پیشتر یا سپستری؛ نکتهای که -دستِکم- شبیهخوانی را تنها با یادِ خیزشِ شکستخوردهروستاییانِ ستمدیدمَزدکی،ه که با تکرارِ آن در خیزشهای رهاییجویانه سدههای نخستِ اسلامیِ ایرانیان نیز پیوند میبخشد« - همان: . - 294-293

در “تعزیهنامه شهربانو ”که بیضایی به آن استناد میکند »زینب همراه با نقش خودش، پناه و سرپرستِ اسیران، نقشِ خواهرِ دوم ناپدید شده اسطوره را نیز به نمایش درمیآورد« - همان: . - 295بیضایی با بازگویی تکههایی از این تعزیه شخصیتی ایزدی به شهربانو داده میشود و از معنای نام او نیز که یادآور شهر و آبادی و تمدّن است، غافل نمانده و نزدیکی آن را با نام شهرزاد و شهرنواز تأکید می کند. در اینجا بیضایی به پایان یک دوره و ایجاد دورهای تازه در تاریخ اشاره دارد. جنبشهای مزدکی و جنبش شیعی و قیام حسین بن علی در تاریخ ایران نماد آغاز دورهای جدید است. در باور باستانی هند و ایران چنین دورههایی وجود دارد که در آن ستمدیدگان به دادخواهی قیام کردهاند و اوج آنها در فرهنگ ایران با نمایشهای رنگارنگ همراه با حزن و اندوه و سوگواری به تصویر درآمده است.

البته اینگونه نتیجهگیری ایشان را حتی گاه میتوان تا تاریخ معاصر ایران نیز تعمیم داد.قرن 19 میلادی که آغاز زوال ایام عهد قاجار بود با جنبش بابیه و سپس مشروطه و در نهایت انقلاب بهمن 57 همراه بود. هرکدام از این وقایع را نیز میتوان بیش و کم در این چهارچوب قرار داد.در جایی دیگر نیز شخصیت شهرزاد قصهگو را در چهره همسر ایرانی امام سوم شیعیان، شهربانو، متجلی میسازد و او را همراه زینب در واقعه عاشورا میداند. قائل شدن زنی ایرانی برای حسین بن علی به نام شهربانو و روایتهای هوشربایی که از ورود او به مسجد مدینه در کتابهای شیعیان آورده شده است، به علاوه باور انتقال نسل از طریق مادر در زمان ساسانیان نوعی پیوند عمیق بین ایران پیش و پس از اسلام

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید