بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی دست کم حائز دو کارکرد عمده بوده است. اول اینکه به عنوان یک مفهوم جامعهشناختی به بازنمایی و سنخشناسی حیات اجتماعی مدرن کمک زیادی نموده و از سوی دیگر که بیربط به کارکرد اول نیست، منبع عمده هویت-یابی در جامعهی مدرن شده که در این زمینه با پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گستردهای همراه بوده است. این نوشتار به عنوان یک کوشش نظری بر پایهی این نیاز صورت گرفته است، که بنا به کارکردهای سبک زندگی ضروری به نظر می-رسد، منظومهای تحت عنوان سبک زندگی ایرانی- اسلامی طرح شده و مؤلفههای آن با الهام از فرهنگ اسلامی و ایرانی بازشناسی شود.
بدین منظور این نوشتار اقدام به واکاوی نظریهها و مطالعات تجربی مربوطه به سبک زندگی کرده و در نهایت با توجه به چارچوبهای نظری فوق و بهرهگیری از ذخیرهی گرانبهای فرهنگ ایرانی - اسلامی به زمینههایی اشاره مینماید که میتوان مؤلفهها و عناصر سبک زندگی ایرانی- اسلامی را از آنها بیرون کشید. این بحث با طرح عناصر سبک زندگی اسلامی- ایرانی و ارائهی پیشنهاداتی برای سیاستگذاری فرهنگی در این زمینه خاتمه یافته است.
مقدمه
کوششهای نظری و تجربی انجام یافته در اواخر قرن بیستم نشان دادند که دیگر مفاهیم سنتی علوم اجتماعی مثل طبقه و پایگاه در سنخشناسی گروههای اجتماعی و ارائه بازنمایی دقیقی از تشابههای درونگروهی و تفاوتهای بین گروهی کارایی چندانی ندارند. به این معنی که گروهبندی های مبتنی بر فعالیتهای تولیدی و شغل و موقعیت اقتصادی نمیتواند تشابه و تفاوت در خصوصیات اجتماعی و رفتاری و اعتقادی را توضیح دهد - ایگل1، . - 1993 یا به عبارتی طبقه، بیان مناسبی از هویت اجتماعی افراد نیست.
اگر هویت اجتماعی، به سادهترین بیان، تعریفی باشد که فرد، بر مبنای عضویت در گروههای اجتماعی، از خویش دارد - براون2، . - 771 :1985 دیگر، مفاهیمی مثل طبقه و پایگاه نمیتواند در این زمینه مثل سابق تعیین کننده باشد. زیرا آنها که خود را ما میدانند ماًلزو و کاملاً در یک طبقه جای نمیگیرند و همچنین ضرورتی نمیبینند که با تمام همطبقهایهایشان، خود را مشابه ببینند. برخلاف جوامع سنتی که در آن هویت و تشخص، بیشتر بر پایهی انتساب صورت میگرفت و موقعیت اجداد و نیاکان فرد تعیین کننده بود، در جوامع جدید بعد اکتسابی هویت تعیین کنندهتر است.
امروزه با پیدایش رفاه نسبی در طبقات پایین جامعه و گسترش حجم طبقهی متوسط از سوی دیگر، رفتارهای مصرفی و نگرشهای هنجاری به مصرف شالودهی هویتهای اجتماعی محسوب میشود. مفهوم اصلی و کلیدی در این رویکرد » سبک زندگی«3 است که همراه با مفاهیم مرتبط با خود مثل ذوق و قریحه4 مصرف گرایی و فرهنگ مصرف و فراغت5، تبدیل به یکی از شاخههای اصلی جامعهشناسی فرهنگ، روانشناسی اجتماعی و جامعهشناسی پستمدرنیسم شده است.
با توجه به این زاویهی دید، جامعهشناسی امروز که برای تعریف مبنای هویت اجتماعی افراد توجه خود را از حوزهی تولید به حوزهی مصرف و از تحلیلهای ساختاری و کارکردی - هویت اجتماعی کارکرد یا تابعی از ساختارهای اجتماعی دانسته میشود - به تحلیلهایی معطوف کرده است که نقش بیشتری به عاملیت6 و فرآیندهای تأملی7 در بر ساختن هویتها میدهد، میتوان نتیجه گرفت که مفهوم سبک زندگی بدیل و رقیبی برای مفهوم طبقهی اجتماعی است.
هدف از پرداختن به بحث فوق تأکید بر اهمیت سبک زندگی در سنخشناسیها و فرآیندهای تشخصیابی و هویت یابی در دنیای امروز میباشد. مصرف، شیوهی زندگی و قریحه از محورهایی است که امروزه مردم برای تعریف خود و تفاوتهایشان از دیگران استفاده میکنند. پس اگر سبک زندگی در بحث هویتیابی محوریت داشته باشد دیگر نمیتوان آن را پدیدهی اجتماعی خنثی، مدنظر قرار داد. به عبارتی سبکهای زندگی و هنجارهای مربوط به آن بازتابی از هویت و تمایزهای بین گروهها و فرهنگ های مختلف میباشند.
علاوه بر کارکرد هویتآفرین سبک زندگی، نوع سبک زندگی یا سبک های زندگی حاکم بر یک جامعه در حوزههای مهم و استراتژیکی چون سلامت فردی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، توسعه اجتماعی و رضایتمندی سیاسی و اجتماعی مؤثر هستند. این اهداف مهم اجتماعی، در شرایطی تسهیل میگردد که سبک زندگی غالب در یک جامعه با ارزشهای فرهنگی و پشتوانهی تاریخی آن هماهنگی داشته باشد. نهادهای اجتماعی و سیاسی وظیفه دارند با تدوین مؤلفهها و عناصر سبک زندگی هماهنگ با فرهنگ جامعه به تبلیغ آن همت گمارند و با این کار به مردم برای انتخاب یا تأمل در مورد آن فرصت بدهند. با توجه به این مهم، نوشتار حاضر به دنبال شناسایی و بحث در مورد مفهوم سبک زندگی و مؤلفه های آن است.
همچنین این نوشته به چارچوبهای نظری و پژوهشهای مربوط به سبک زندگی به عنوان پشتوانههای تجربی دلالتهای نظری ذکر شده خواهد پرداخت. هدف از این کار بدست دادن مؤلفههایی برای سبک زندگی است که به مدد آنها مؤلفههای سبک زندگی اسلامی- ایرانی تعیین و تشخیص شود. به نظر میرسد سبک زندگی اسلامی- ایرانی مهمترین منبع هویتی جامعه ما در میان انبوه سبکهای زندگی موجود در دنیای امروز است، که با مختصات فرهنگی، ارزشی و اجتماعی ایران به عنوان یک جامعهی اسلامی منطبق است.
در این نوشتار سعی خواهد شد تصویری واضح از سبک زندگی اسلامی - ایرانی و جایگاه اجتماعی آن ارائه شود. با مشخص شدن ویژگیها و مؤلفههای این سبک، سیاستگذاران و کارشناسان میتوانند الگویی از سبک زندگی برای ارائه به خانوادهها در اختیار داشته باشند. اهمیت اجتماعی چنین ذخیرهی دانشی، در این است که جامعهی ما به لحاظ هویتی یک جامعه با هویتهای چندگانه1 میباشد که تکثر و تنوع منابع هویتی در آن بر پیچیدگی اوضاع صد چندان افزوده و از این ناحیه مشکلات زیادی را در پیش روی خانوادهها و مسئولین قرار داده است، شاید به جرأت بتوان گفت که مهمترین مشکل نسل جوان ما و خانوادههایشان همین فضای هویتی متکثر و پیچیده است. در چنین وضعیتی این تلاش، ضمن اینکه دایرهی انتخاب خانوادهها را گستردهتر مینماید، امکان طرح الگوهای اسلامی و ایرانی زندگی را در عصر جدید مطرح میسازد و با این کار از گرایش اجباری جوانان به سبکهای زندگی غربی و غیراسلامی میکاهد.
هویت اجتماعی و سبک زندگی
مفهوم هویت2 به لحاظ نظری با مفهوم سبک زندگی ارتباط تنگاتنگی دارد. در واقع وقتی مؤلفههای سبک زندگی کارکردهای وحدت بخشی و تمایز را به شکلی همزمان انجام میدهند، در شکلگیری، تثبیت و تغییر هویتهای فردی و جمعی، نقش بازی میکنند. در فرهنگهای مدرن کلان شهرهای امروز، که در آنها شالودهی هویتهای فردی و جمعی از حوزهی تولید به حوزه مصرف منتقل شده است، دیگر نمیتوان بر مبنای گروهبندیهای طبقاتی - یا هر گونه گروهبندی ساختاری مثل قوم و زبان - خطوط تمایز و تشابه گروهی را به درستی ترسیم نمود. برکنده شدن ریشههای هویت اجتماعی از موقعیت های ساختاری، بخشی از دگرگونیهای کلیتر فرهنگی است که به تعبیر کلی آن را فرآیند مدرن شدن3 مینامند.
بر این مبنا میتوان استنتاج کرد که اهمیت هنجاری و معناهای نمادی فعالیتهای مصرفی به عنوان شالودهی هویت فردی و جمعی، تابعی از تغیرات فرهنگی دوران مدرن است و بنابراین در میان گروهها و اقشاری که بیشتر در متن این تغییرات قرار گرفتهاند، بیشتر و روشنتر از کسانی درک و تصدیق میشود، که به فرهنگ سنتی نزدیکترند. به عبارت دیگر، عواملی مثل سن ، تحصیلات و سبک زندگی که دلالتهای فرهنگی آشکاری دارند و تفاوتهای فرهنگی گروههای اجتماعی را منعکس میگردانند، بیشتر و بهتر از صور تمایز ساختاری میتوانند تفاوتهای موجود در دیدگاهها و ارزشها و رفتارهای افراد را توضیح دهند - چاووشیان، . - 1381