بخشی از مقاله

چکیده:

پژوهش حاضر به منظور مقایسهی میزان سازگاری زناشویی در ساختار سه گانهی توزیع قدرت در خانواده در زنان متأهل شهری ساری در سال 1392 انجام شد. روش: این پژوهش از نوع علی- مقایسهای بود و جامعهی آماری آن شامل کلیهی زنان متأهلی میشد که در شش ماه اول سال 1392 جهت انجام چک آپ به مرکز بهداشت شهرستان ساری مراجعه کرده بودند. نمونهی مورد بررسی شامل 200 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند.

شرکت کنندگان پرسشنامههای 21 سؤالی ساختار توزیع قدرت در خانواده و آزمون سازگاری زناشویی لاک-والاس را تکمیل کردند که دادههای حاصل از آن با استفاده از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل دادهها نشان داد که سازگاری زناشویی در خانوادههای زن سالار به طور معناداری کمتر از خانوادههای مرد سالار است . - p<0/01 - نتیجه گیری: در نتیجه میتوان گفت در جامعهی در حال گذا ر همچون ایران که از سویی در معرض ارزشهای سنتی و دینی خویش قرار دارد و از سویی تحت تأثیر روند جهانی شدن و حرکت به سمت جامعهی توسعه یافته، باید منتظر بروز ناسازگاری در خانواده بود.

بیان مسئله

سازگاری زناشویی1 به معنای انطباق زوجین با یکدیگر در هر زمان و مکانی است. سازگاری زناشویی را عبارت از وجود ویژگیهایی در زندگی زناشویی میداند که باعث حل تعارضات، احساس رضایتمندی از کنار هم بودن، سهیم شدن در فعالیتهای مورد علاقهی یکدیگر و برآورده شدن انتظارات زن و شوهر می داند. در بیشتر تعاریفی که از سازگاری زناشویی موجود است به نوعی انطباق بر سر حل تعارضات حاصله در زندگی زناشویی اشاره شده است. گاتمن2 تعارض زناشویی را به دونوع قابل حل3 و مداوم یا همیشگی4 تقسیم میکند. تعارضات قابل حل، همانطور که از نام آن بر میآید، در خلال زندگی قابل حل هستند، اما تعارضات مداوم برای همیشه بخشی از زندگی افراد میشود.

یکی از موضوعاتی که باعث تعارضات دائمی در فضای خانواده میشود و به نوعی سازگاری زوجین را به خطر می-اندازد، موضوع ساختار توزیع قدرت در خانواده5 است. معنای عام قدرت، توانایی کنترل بر اعمال سایر افراد علیرغم میل آنها است، اما قدرت در خانواده معطوف به قدرت در تصمیمگیریها است، بدین معنا که هنگام تصمیمگیری در مورد تعیین موالید، امور اجتماعی، اقتصادی، تربیت فرزندان و غیره چه کسی حرف آخر را میزند - مهدوی و صبوری خسروشاهی، . - 1382 ساختار توزیع قدرت در خانواده برمبنای اینکه چه کسی تصمیمهای اساسی و مهم میگیرد را به سه الگو تقسیم کرده است که عبارت از حاکمیت مرد6 یا مردسالار، حاکمیت زن یا زن سالار7 و مشارکتی8 هستند.

منظور از نوع خانوادهی مردسالار، خانوادهای است که قدرت تصمیمگیری، مدیریت و کنترل در اختیار مرد خانه می-باشد و به دنبال آن بهترین و بیشترین امکانات در اختیار او میباشد. خانوادهی زنسالار، خانوادهای است که در آن زن تصمیم گیرنده بوده و مدیریت خانه در اختیار او است. در خانوادههایی که از نوع مشارکتی است، همهی اعضاء دارای اهمیت بوده، با این تفاوت که هر یک مسئولیتی در حد سن و امکانات خود دارند و در تصمیم گیریها غالباً همه نقش دارند.

در چنین فضا و شرایطی، افراد با هم و در کنار یکدیگر رشد طبیعی خواهند داشت - منادی، . - 1391 مطالعات حاکی از آن است که ساختار توزیع قدرت در خانواده با هوش هیجانی زنان - یزدی، حسینی حسین آباد، - 1387 و اشتغال زنان - امینی، حسینیان و امینی، 1392؛ توسلی و سعیدی، - 1390 رابطه دارد. نتایج مطالعهی ذوالفقارپور، حسینیان و یزدی - 1383 - نشان داد که هر چه قدرت زن در برابر قدرت مرد در خانواده افزایش یابد، میزان رضایتمندی زناشویی کاهش مییابد. همچنین مطالعات طولی 25 ساله در ایالات متحده نشان میدهد هر اندازه نقش پدر در خانواده تقویت شود، آمار طلاق و اختلافات زناشویی کمتر خواهد شد - یونسی، . - 1388 زارعی توپخانه - 1392 - به مقایسهی نظریات اسلامی و روانشناختی در حوزهی توزیع قدرت در خانواده پرداخته است.

او معتقد است الگوی اسلامی پدر مرکزی دموکراتیک - با اعتقاد به اقتدار و مرکزیت پدر در خانواده و نقش مادر به عنوان منبع عاطفی و مدیر داخلی خانواده که در آن بعد از مشورتهای لازم، تصمیمگیری نهایی بر عهدهی مرد است - با الگوی سیستمی مینوچین9 - که طبق آن معیار سلامتی و بهنجاری خانواده این است که هر کس در جایگاه و نقش متناسب خود قرار گیرد - و نظریهی تفکیک نقشها - که طبق آن مرد در خانواده دارای قدرت ابزاری و زن دارای قدرت حسی-عاطفی است - همسویی دارد و با دیدگاه فمینیستی در تضاد است.

ضرورت و اهمیت

با حرکت جوامع به سمت صنعتی شدن، به تبع تغییرات جمعیتی، فنی و اقتصادی از حیث اجتماعی نیز خانواده دچار تغییراتی میشود که بارزترین نمود آن را میتوان در تغییر خانواده از گسترده به هستهای، انتخاب آزاد همسر، استقلال اقتصادی زنان، بسط حقوق زنان، تغییر ساختار توزیع قدرت مردسالارانه در خانواده جستجو نمود - مؤمنی، امانی و مجذوبی، . - 1391 یکی از دگرگونیها در ساخت خانواده، به ویژه کنش متقابل میان زن و شوهر، تغییر در مفهوم نقش است. دگرگونیهای اجتماعی و تحول در الگوهای زندگی و ورود زنان به جامعه، موجب تغییر و تحول در نگرش افراد در توزیع نقشها و به تبع آن توزیع قدرت در خانواده شده است.

از آنجا که ایران یکی از کشورهای در حال توسعهی جهان میباشد و گام به سوی صنعتی و جهانی شدن برمیدارد، جامعهای در حال گذار است و بدیهی است که ساختار توزیع قدرت در خانواده نیز در این تلاطم دستخوش تغییرات ساختاری بسیار شده و خواهد شد و چنین تغییراتی میتواند منجر به بروز ناسازگاری در فضای خانواده شود. بنابراین هدف این مطالعه مقایسهی سازگاری زناشویی در ساختار توزیع قدرت در خانواده است. فرضیه ی این مطالعه عبارت از این است که سازگاری زناشویی در ساختار سه گانه ی توزیع قدرت در خانواده متفاوت است.

روش شناسی

این مطالعه از نوع علی-مقایسهای بود و جامعهی آماری آن شامل کلیهی زنان متأهلی میشد که در شش ماه اول سال 1392 جهت انجام چک آپ به مرکز بهداشت شهرستان ساری مراجعه کرده بودند که تمام اقشار جامعه را در بر می-گرفت. نمونهی مورد بررسی با استفاده از فرمول کوکران شامل 200 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه ساختار توزیع قدرت در خانواده: این پرسشنامه توسط صبوری - 1391 - ساخته شده است.

محقق با استفاده از نظریهی پارسونز، توسلی، بلاوولف، تعاملگرایی و تضاد نقش به ارائه فرضیهها و تنظیم پرسشنامه مبادرت کرده است. این پرسشنامه شامل 21 گویه است که سه حالت مردسالاری، زن سالاری و مشارکتی را در خانواده تعیین میکند. براساس تقسیم بندی های انجام شده نمرات پایین تر از 58 در گروه الگوی قدرت زن سالار، نمرات پایین تر از 91 در گروه الگوی قدرت مشارکتی و نمرات بالاتر از 91 در گروه الگوی قدرت مردسالار قرار میگیرند. بررسی تحلیل پایایی پرسشنامه ساختار توزیع قدرت در خانواده، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 0/79 است و با توجه به اینکه میزان پایایی مقیاس به دست آمده در حد نسبتاً خوبی است میتوان به دفعات متعدد از آن استفاده نمود. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید