بخشی از مقاله

چکیده

مقدمه و هدف: امروزه محیط زیست یعنی مجموعه شرایط زیستی موجود بر سیاره زمین بستر اصلی زندگی و فعالیت انسان، دستخوش تغییرات گسترده و عضاٌب ناهنجاری قرار گرفته است، زنان یکی از مهمترین گروه های اجتماعی متاثر از کیفیت محیط زیست و در عین حال موثر برآن می باشند که دامنه هر یک از آنان می تواند از خود و خانوانده تا کل جامعه را شامل گردد.از آنجا که حضرت امام خمینی - س - نیز می فرمایند:»زن یکتا موجودی است که می تواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتش نه یک جامعه بلکه جامعه ها به استقامت و ارزش های والای انسانی کشیده شوند.« این پژوهش با هدف نقش زنان در سلامت و توسعه ی شهری پایدار درسال 1396 انجام گرفته است.

مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای مروری است که اطلاعات آن از روش کتابخانه ای از طریق بررسی تعداد بسیار زیادی مقاله، آمارهای منتشر شده از سوی مراجع ذیربط و کتاب های مرتبط جمع آوری گردیده است.

یافته ها: امروزه دنیا با این واقعیت مواجه شده که زنان دیگر نمی توانند به عنوان عوامل نامریی در فرآیند توسعه به حساب آیند نقش آفرینی و توانمندی های زنان در میزان موفقیت دولت های در حال توسعه در زمینه رشد جمعیت، بیکاری و پراکندگی درآمد فردی و حفظ محیط زیست سیاستگذاران کلان دولتی را وا می دارد تا زنان را از حصار نامریی بودن درآورد. سلامت چه به صورت فردی و چه جمعی بی تردید از مهمترین ابعاد مسائل حیات انسان است.

سلامت شرطی ضروری برای ایفای نقش های اجتماعی است و همه انسان ها در صورتی می توانند فعالیت کامل داشته باشند که هم خود را سالم احساس کنند و هم جامعه آن ها را سالم بداند.سلامت زنان به تعادلات پیچیده بین بیولوژی فردی، رفتار بهداشتی، زمینه تاریخی، اجتماعی و اقتصادی و سیاسی آنان بستگی دارد. خانواده رکن اصلی جامعه است. هر آنچه که در روابط ایجادی بین اعضای خانواده تاثیر مثبت یا منفی بگذارد بصورت مستقیم یا غیر مستقیم سلامت جامعه را تهدید میکند.

نتیجه گیری: با توجه به نقشی که زنان می توانند در سلامت و توسعه پایدار شهری داشته باشند باید به موقعیت زنان در جامعه توجه بیشتری شده و مشکلات و موانعی که برسر راه آنان وجود دارد و باعث محدود شدن مشارکت زنان در عرصههای مختلف زندگی می گردد را ازمیان برداشت.بنابراین با از میان برداشتن موانع میتوان شرایطی را فراهم آورد که راه دستیابی و دسترسی زنان به منابع تولید، افزایش حضور در عرصه های تصمیم گیری، سیاستگذاری، کاهش فشار کاری، بالا بردن امکان دسترسی به اشتغال و درآمد هموارتر شود.

مقدمه و هدف

توسعه پایدار بنا به تعریفی که در گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه آمده عبارت است از " توسعه ای که نیازهای نسل حاضر را برآورده کند، بی آن که بر توان نسل های آینده برای برآورده ساختن نیازهایشان لطمه وارد سازد. فعالیت برای توسعه پایدار معنایی بسیار فراتر از دست نخورده گذاشتن منابع مادی در آمد زا یافته است در توسعه نه فقط منابع مادی بلکه منابع انسانی نیز باید نگهداری شود.

فعالیت برای توسعه پایدار را نمی توان با عرصه های مرتبط با آن به ویژه امنیت ملی و بین المللی، حقوق بشر، اعمال انسان دوستانه و ... جدا کرد - - 1 توسعه پایدار به عنوان یکی از بسترهای تعالی و رشد انسان، آنگاه می توا ند موفقیت آمیز باشد که با یاری و مشارکت همه گروه های اجتماعی و برای همه آنان صورت پذیرد. در میان گروه های اجتماعی زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بدلیل ارتباط مستقیم آنان با گروه های سنی جوانان، نوجوانان کودکان و نیز تاثیر نیم دیگر جمعیت ، یعنی مردان از مهمترین و موثرترین گروه های اجتماعی به شمار می آیند.

امروزه دنیا با این واقعیت مواجه شده که زنان دیگر نمی توانند به عنوان عوامل نامریی در فرآیند توسعه به حساب آیند نقش آفرینی و توانمندی های زنان در میزان موفقیت دولت های در حال توسعه در زمینه رشد جمعیت، بیکاری و پراکندگی درآمد فردی و حفظ محیط زیست سیاستگذاران کلان دولتی را وا می دارد تا زنان را از حصار نامریی بودن درآورد؛ زنان علاوه بر وظائف شخصی و خانوادگی قادرند در حرکت های اجتماعی نقش های مهمی ایفا نمایند که یکی از جنبه های مهم آن مشارکت در برنامه های توسعه و محیط زیست می باشد.

امروزه محیط زیست یعنی مجموعه شرایط زیستی موجود بر سیاره زمین بستر اصلی زندگی و فعالیت انسان، دستخوش تغییرات گسترده و بعضاٌ ناهنجاری قرار گرفته که برخی اثرات آن به صورت تخریب و آلودگی در مقیاس های محلی، ملی منطقه ای و جهانی آشکار گردیده است بسیاری از مشکلات زیست محیطی جوامع، آلودگی هوا، سروصدا، آلودگی آب بحران زباله ساخت و سازهای بی رویه شهرنشینی فزاینده، وجود پسماندهای خطرناک استفاده از سموم، تخریب جنگلها ، تغییر مسیر آبراهه ها و حتی وقوع برخی بلایای طبیعی عمدتاٌ ناشی از ناآگاهی، کم آگاهی، سود جویی و یا عدم مشارکت گروه ها در حرکت اجتماعی و اقتصادی است.

زنان یکی از مهمترین گروه های اجتماعی متاثر از کیفیت محیط زیست و در عین حال موثر برآن می باشند که دامنه هر یک از آنان می تواند از خود و خانوانده تا کل جامعه را شامل گردد - . - 2 توسعه به تلاش و کوشش انسان در دگرگونی محیط به منظور رفع نیازهای خود و تأمین امنیت اطلاق می گردد و در ابعاد مختلف قابل بررسی است. توسعه یعنی تعالی انسانها و کاهش نابرابریها و بدون در نظر گرفتن زنان دست یابی به توسعه ی واقعی میسر نخواهد بود9این پژوهش با هدف نقش زنان در سلامت و توسعه ی شهری پایدار درسال 1396 انجام گرفته است.

مواد و روش ها

پژوهش حاضر مطالعه ای مروری است که اطلاعات آن از روش کتابخانه ای از طریق بررسی تعداد بسیار زیادی مقاله، آمارهای منتشر شده از سوی مراجع ذیربط و کتاب های مرتبط جمع آوری گردیده است.

یافته ها

جامعه انسانی به مرحله ای از گذار تاریخی خود گام نهاده است که در تعارض میان فعالیت های انسانی و محدودیت های زیست محیطی نشان دارد. بنابراین جامعه انسانی باید الگوی نوینی از توسعه را که بر مفهوم تداوم پذیری منطبق باشد شکل دهد و قواعد اخلاقی متناسب با این توسعه را تبیین می کند. جامعه انسانی راهی جز خلق شیوه های نوین تولید و مصرف ندارد، آدمی باید دریابد که نمی تواند ارباب عالم باشد و بر طبیعت سیطره یابد، بلکه صرفا میهمان یا پشتکار با محیط زیست است و از رهگذر آموزش است که انسان باید یاد بگیرد شریک و کمک محیط زیست باشد.

در دنیای کنونی که از بین بردن حقوق محیط زیست بسیار گسترده در حال انجام است، فرهنگ سازی حمایت و حفاظت از آن بر پایه و اصول توسعه پایدار بسیار مهم و ضروری است. اندیشه ما بر این است که زنان مهم ترین نقش را در رسیدن به این اهداف دارند چرا که زنان دارای هفت وظیفه اساسی هستند که هر یک از آنها از زاویه مشخصی در راستای توسعه پایدار نقش دارد : خودشکوفایی فردی، اجتماعی، اشتغالی، خویشاوندی، خانه داری، همسری، مادری . - 1 - انسان با محیط زیست خود در ارتباط متقابل است؛ بدین معنی که از یکسو، ادامه حیات انسان مستلزم بهرهمندی از منابع و موهبتهای محیط زیست است و از سوی دیگر، سبک و نحوه زندگی انسان نیز بر محیط زیست او تأثیر میگذارد.

این ارتباط متقابل میتواند سازنده یا مخرّب باشد. متأسفانه، پارادایم زندگی غربی که در سه سده اخیر نضج گرفته و گسترش یافته است، شیوه زندگی بشر را به سمت هجمه بر طبیعت و تخریب محیط زیست سوق داده است. همه روزه گزارشهای متعددی از لطمهها و خسارتهای جبرانناپذیری که افراد بشر به محیط زیست وارد میکنند در جهان منتشر میشود. توجه یکسویه به رشد اقتصادی در اغلب کشورهای جهان، موجب اضمحلال منابع طبیعی شده و بسیار فراتر از آستانه تحمل طبیعت، به آن صدمه زده است.

دخالتهای بیرویه و نسنجیده بشر نظم حاکم بر اکوسیستم را مختل کرده است. تخریب طبیعت برای پاسخگویی به حرص پایانناپذیر و عطش سیرناشدنی مصرف، پسماندها و ضایعاتی بر طبیعت تحمیل میکند که بیش از حد تحمل و ظرفیت آن است و قانونمندیهای آن را به بازی میگیرد. اگرچه طبیعت در درون خود آنتروپیهای منفی ایجاد میکند تا با اخلالگران در آن به مبارزه برخیزد، فشار تخریب و    سرعت و عمق ویرانی به حدّی است که قواعد بازی نادیده گرفته میشود و نظام برنامهریزی شده طبیعت از پاسخگویی به آن عاجز میماند - . - 3 حفاظت از محیط زیست بخش جدانشدنی توسعه پایدار است و نمی توان جداگانه آن ها را مورد بررسی قرار داد. این دیدگاه به این امر تکیه دارد که توسعه پایدار و محیط زیست مکمل و در دراز مدت تقویت کننده یکدیگرند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید