بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به افزایش مشکلات زناشویی و توقع مراجعین از پاسخگیری سریع در درمان، توجه به رویکرد درمانی کوتاهمدت حائز اهمیت است. هدف: بررسی شیوه درمان کوتاهمدت راه حل محور برای حل مشکلات زناشویی و تفاوت آن با خانواده درمانی راه حل محور میباشد. روش: تحقیق کتابخانه ای.نتیجهگیری: برای ایجاد تغییر در روابط زوجین و حل مشکلات زناشویی، درمانگران می-باسیت فضای توام با همکاری و پذیرش را ایجاد کرده؛ و بجای تمرکز بر مشکلات، بر راه حلها متمرکز شوند تا فرایند درمان منجر به ایجاد تغییرو حذف مشکل شود.
مقدمه
حل مشکلات زوجین یکی از گستردهترین مسائل برای بهبود رابطه زناشویی و استحکام بنیان خانوادهها است. همچنین حل تعارضات زناشویی میزان پایداری رابطه زن و شوهر را افزایش داده و از بسیاری از مشکلات فردی و اجتماعی جلوگیری میکند.
مبانی رویکرد راه حل محور
-1 هیچ واقعیت عینی و خارجی وجود ندارد؛ بلکه حقیقت و واقعیت یک پدیدهی ذهنی است . افراد مختلف از یک مساله ذهنیتهای متفاوتی دارند که هر کدام به نوبهی خود واقعیت ذهنی تلقی می-شود.
2- مشکل چیزی جز راه حلهای اشتباه نیست و برای آن باید راه حل را اصلاح کرد.
-3 تغییرات کوچک به تغییرات بزرگ منجر میشوند به همین دلیل آنچه در درمان اهمیت دارد برداشتن اولین گام است. - مانند بازی دومینو که تکان دادن اولین مهره در آن نقش کلیدی دارد - .
-4 در این رویکرد اعتقاد بر این است که مراجعان قادر به ایجاد راه حل برای حل مشکلات خود هستند. آنها مخالفتی با تغییر ندارند بلکه خواهان تغییر هستند.
-5 این درمان به جای محتوا بر فرآیند تاکید دارد. به عبارت دیگر، این درمان بر تغییر متمرکز است نه بررسی محتوای مشکل.
-6 رویکرد راه حل محور به جای غرق شدن در گذشته و ریشهیابی علل مشکل، بر حال و آینده تاکید دارد.
-7 وظیفهی درمانگر هدایت مراجع در مسیر تغییر است نه نشان دادن هدف نهایی.
-8 درمانگر ابزار بیرونی ندارد بلکه از تواناییهای خود برای حل مشکل استفاده میکند. در واقع مراجع در این رویکرد به عنوان یک متخصص در نظر گرفته میشود و نه یک بیمارناتوان - گاترمن2، . - 2007
ساختار فرایند زوج درمانی :
گرچه درمان با زوج ممکن است یکسری چالشهای خاص را شامل شود؛ مثلا هر عضو توجه درمانگر را جلب کند و تلاش میکند تا درمانگر در کنار او باشد یا زوجین اهداف متفاوت و گاه به ظاهر متضاد داشته باشند، اما ساختار اصلی وفرایندهای مداخله راه حل محور بسیار مشابه است. آیا زوج درمانی به طریقی متفاوت از خانواده درمانی است؟ اگر این چنین است تفاوت چیست؟ و اگر تفاوتی وجود دارد، این تفاوت اختلافی را به وجود میآورد؟
از آنجایی که تجربه ما و تجربه مرکز خانواده درمانی کوتاه مدت - BFTC - شامل مشاهده فردی - افرادی که تنها زندگی میکنند، شریک یک زوج ازدواجی، یا عضوی از خانواده بزرگتر - ، زن و شوهرها - متاهل و غیر متاهل، زوج دگرجنسگرا و همجنسگرا - وگروههای خانوادگی - دو نفر یا بیشتر، نشان دادن دست کم دو نسل یا والدین بدون فرزند پرزحمت - میباشد ما دریافتیم که تمایزی بین زوج درمانی و خانواده درمانی اعمال نمیشود. یک مشکل یک مشکل است؛ و برای کمک به حل مشکل افراد - و روابط آنها با یکدیگر - تمایز سودمندی بین زوج درمانی و خانواده درمانی به نظر نمیآید.