بخشی از مقاله

چکیده

چگونگی نگرش ما به زیبایی به گونه ای سر راست و روشن در آفرینش اثر هنری و معماری تاثیرگذار است. هنر، آفرینش زیبایی است و شاید بتوان گفت ارجمندترین شان اثر معماری، وجه هنری آن است. از این رو باید پذیرفت نیاز به روشن کردن مصادیق زیبایی برای ارزیابی دیدگاه ها و نیز بررسی و تحلیل اثر معماری امری آشکار است. زیبایی در ادوار مختلف معماری تعاریف و مصادیق خاصی متناسب با نیاز و فرهنگ روز داشته و دارد. مطالعه تاریخ معماری اینگونه می نمایاند که طراح و معمار به عنوان تصمیم گیرنده نهایی، آن چه را که خود می پسندند و بر اساس سلایق و برداشتهای خود، زیبایی و مطلوبیت را تعریف و تایید می کنند و به مردم به عنوان شیء یا ساختمان زیبا تحمیل می کنند.

نکته ای که شاید تا به امروز کمتر کسی به آن توجه کرده باشد، توجه به دیدگاه کاربر - ان - در باره زیبایی و شناخت دید زیبایی شناسانه او - آنها - به عنوان بهره بردار - ان - و استفاده کننده - گان - نهایی ساختمان می باشد. چه بسا ساختمان هایی که از دید معماران به عنوان پروژه ای موفق و زیبا تلقی شده اما در گذار زمان و استفاده و دید کاربران، نه تنها زیبا نیستند که شاید نا زیبا و حتی بد جلوه کند. بعد از جنگ دوم جهانی و جبهه گیریهای اجتماعی در خصوص لزوم دخالت مردم در تصمصم گیریهایی که برای آنها گرفته می شود این امر - دخالت کاربران در طراحی معماری - به معماری نیز راه پیدا کرد و معماری مشارکتی شکل گرفت.

معماری جمعی به عنوان رویکردی در معماری مشارکتی، سعی در دخالت موثر کاربر در طراحی از طریق شناخت نیازها، خواست ها، عقاید و سلایق کاربران دارد. بنابراین برای اولین بار می توان با این رویکرد به تعریف زیبایی و مصادیق زیبایی در معماری از نگاه و نیز به عدم تحمیل تعریف و توصیف زیبایی و نگاه زیبایی شناختانه خود به عنوان یک معمار به کاربران و استفاده کنندگان پرداخت. در این مقاله ضمن بیان تعریف زیبایی، به بررسی مصادیق آن - زیبایی - در ادوار قبل از مدرن، دوره مدرن و دوره بعد از مدرن پرداخته و در خاتمه به معرفی رویکرد معماری جمعی به عنوان نگاه و دیدگاهی نو در معماری و در زیبایی شناختی معماری پرداخته می شود.

مقدمه

در طول تاریخ توجه به امر زیبا و مصداق آن در معماری همواره مورد توجه بوده است. در هر برههای از تاریخ، زیبایی بر پایه فرهنگ و نیاز روز مردمان معنایی خاص در معماری داشته و مصادیقی یافته است. سوالی که به ذهن می آید این است یک طرح یا ساختمان بر اساس دید زیبایی شناسی چه کسی طراحی می شود؟ مطالعه تاریخ معماری اینگونه می نمایاند که همواره زیبایی و مطلوبیت بر اساس دید و جبهه گیریهای سبک گرایانه معمار تعریف شده است. نکته ای که شاید تا به امروز کمتر کسی به آن توجه کرده باشد، عدم توجه به دیدگاه کاربر درباره زیبایی و شناخت دید زیبایی شناسانه او به عنوان بهره بردار و استفاده کننده نهایی ساختمان می باشد.

از طرفی، نظریه های معماری، معماری منظر و طراحی شهری اخیر نشان می دهد که باورهای طراحان و مردم راجع به محیط مطلوب - و زیبا - متفاوت است. بسیاری از محیط هایی که طراحان مطلوب - و زیبا - می پندارند، توسط مردم، سرد، غیرانسانی و کسالت بار توصیف شده اند - لنگ؛. - 1 :1983 بعد از جنگ دوم جهانی و جبههگیریهای اجتماعی در خصوص لزوم دخالت مردم در تصمیمگیریها، دخالت کاربران در طراحی معماری مورد توجه قرار گرفت و معماری مشارکتی شکل مطرح گردید.

متعاقب این جریان، معماری جمعی به عنوان رویکردی در معماری مشارکتی، سعی در دخالت موثر کاربر در طراحی از طریق شناخت نیازها، خواست ها، عقاید و سلایق کاربران دارد. بنابراین این رویکرد می تواند به تعریف زیبایی و مصادیق زیبایی در معماری از نگاه کاربران پرداخته و سعی در عدم تحمیل تعریف زیبایی و گرایش زیبایی شناسانه به کاربران و استفاده کنندگان داشته باشد. به بیان دیگر به نظر می رسد بتوان به دیدگاهی جدید در زیبایی شناسی رسید؛ و آن توجه به زیبایی از دید کاربر و استفاده کننده از فضا است.

زیبایی و زیباییشناسی

زیبایی شناسی شاخه ای از فلسفه در ارتباط با ماهیت و نحوه ادراک زیبایی و نازیبایی می باشد. اصطلاح زیبایی شناسی - Aesthetic - در سال 1753 توسط فیلسوف آلمانی الکساندر باوم گارتن - Alexander Baumgarten - ابداع شد، اما در اصل ماهیت زیبایی طی قرون متمادی توسط فلاسفه و اندیشمندان مورد مطالعه قرار گرفته است. زیبایی شناسی در گذشته موضوعی صرفا فلسفی بشمار می رفت اما از قرن نوزدهم هنرمندان نیز دیدگاه هایشان را در این مورد ابراز نموده و آن را وارد مباحث هنری کردند به طوری که در دوران اخیر این واژه را با فلسفه هنر برابر دانسته اند. علم زیبایی شناسی به معنی وسیع کلمه به بررسی روش های احساس محیط و موقعیت فرد در داخل آن می پردازد و موضوع آن شناخت زیبایی است. از این رو توجه به مفهوم زیبایی در این راستا ضرورت می یابد.

زیبایی نمودی از پدیده است که پس از ادراک توسط حواس و انتقال به مرکز اندیشه یا مشاهده ادراک کننده، واکنش هایی مبتنی بر تجربه های اندوخته شده را در مخاطب برمی انگیزد. در چیستی زیبایی، گروتر چنین بیان می کند که انسان در مواجه با یک جسم یا پدیده، پیام هایی را از آن دریافت می دارد که احساسات درونی او را تحت تاثیر قرار داده و ماهیت آن پدیده را در ذهن او شکل می دهد. وقتی زیبایی شناختی یک پیام به حد مشخصی برسد، فرد جسمی را که پیام را از آن دریافت نموده، زیبا تشخیص می دهد.

معماری نیز به عنوان یک هنر همواره با مقوله های زیبایی شناسی سروکار داشته و دارد به طوری که بسیاری پژوهشگران و نویسندگان بر اساس برخورداری یا عدم برخوردای از جنبه های زیبایی شناسانه بین معماری و ساخنمان تمایز قایل شده اند. بر این اساس هر ساختمانی اثر معماری محسوب نمی شود. با این حال زیبایی شناسی در معماری پیچیده تر از سایر هنرهاست زیرا معماری بر اساس گفته ارسطو یک هنر مفید است و از این لحاظ با مجسمه سازی و نگارگری و .. متفاوت است. معیارهای زیبایی شناسی در طول تاریخ بی شک نشات گرفته از دو سرچشمه اند: -1 بنیان های معرفت شناسی و نوع نگرش به هستی -2 آبشخورهای فرهنگی؛ اینکه تبلور فرهنگ و جهان بینی هر دوره در زیبایی شناسی هنر و معماری بروز می کند و زمینه ایجاد تمدن می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید