بخشی از مقاله
چکیده
این نوشتاربه معرفی وضعیَت پوشش وسیر تحول این جریان ازدورهباستان تادورهاسلام می پردازد. بابررسی متون دینی اعم ازتورات،انجیل وبررسی قوانین مدنی درجوامع قبل ازاسلام مانند ایران و...که تابع متون مقدس بوده اندومطالعه پیرامون تاریخ و ساختارپوشش دراین ادوار وادیان می-رساندکه پوشش یک فضیلت اخلاقی وانسانی درتمدنهای بشری به حساب میآمده و افرادجامعه خودرامُقیَد به آن میدانسته وانحراف از آن به نوعی مقابله باارزشهای تثبیت شده بوده که مؤاخذه ومجازات به همراه داشته است. پس پوشش درگذرزمان تغییرشکل بنیادی واصولی نداشته جزتفاوتی اندک آن هم دشکلر پوشش که به فرهنگ وعرف ومقتضیَات زمان وشرایط هردوره-ای برمیگردد.
» مقدمه «
براساس پژوهشها،ازآغازپیدایش انسان،هریک اززن و مردکوشیده است تاپوشش مناسب خودراتهیه کند؛آدمی نخست بابرگ درختان،سپس باپوست حیوانات وبعدهابا دست بافتهای خود،خویش راپوشاند.ویلدورانت1 درباره پوشاک انسان وتاریخ صنعت بافندگی مینویسد:ازوقتی که انسان بافندگی راآغازکرد،برحسب ضرورت سوزن و سنجاق راساخت،باپشم گوسفندوالیاف گیاهان لباسهایی رابرای خودتهیه کرد.وباپیشرفت صنعت ودستیافتن به منابع و ابزارجدید،پوشش نیزازتغییرات تکاملی بهرهمند گردیدوانسان به پوشاک مناسب تردست یافت - 1365،ج1،ص - 155 نکته قابل توجه آن است که اگر چه حیات آدمیان ازهمان آغازبا»پوشش«پیوند خورده است،به دلیل وجودنوعی احساس حیای طبیعی درجنس زن،زنان درطول تاریخ درامرپوشش تلاش جدَویت بیشترازخودنشان دادهاند.
- سفرپیدایش،8-6 :3و - 21-20 ثانیا،گزارشهای موجودبه خوبی اثبات می کندکه پوشش زنان درنقاط مختلف جهان به طورکامل رعایت می شده ودربعضی ازمواردباشدَت وسختی همراه بوده است.ثالثا،اگراکنون نیزبه لباس ملی کشورهای جهان نگاهی شود،معمول بودن پوشش زنان به خوبی دریافته می شود.ازسوی دیگرمتداول بودن پوشش درمیان ملل مختلف که عقیده،مذهب وشرایط جغرافیایی متفاوت داشتند،نیز نشان دهنده تمایل فطری زنان ومردان بخصوص زنان به پوشش دانسته شده است ودانشمندان،تاریخ پوشش زن را به دوران ماقبل تاریخ و عصرحجر نسبت میدهند.
بنابراین جلوههای پوشش درمیان زنان ایران چنان چشمگیراستکه برخی ازاندیشمندان وتمدن نگاران،ایران رامنبع اصلی ترویج پوشش درجهان معرفی کردهاند. - دورانت، 1365،ج2،ص - 78 نگاهی کوتاه به دوره های متمادی زندگی ایرانیان نیزنشانگرآن است که حفظ حریم فردی وبین فردی ازهمیّت زیادی برخوردار بوده است واین امرخصوصا "درامر پوشاک آنان خودنمایی میکند،چنانچه بیرون بودن بیش از گردی صورت وکف دودست،بیحرمتی محسوب میشده وافرادخصوصا" بانوان این امررارعایت میکردهاند؛بنابراین ساختارپوشاک زنان درایران،نشانگرعمق نگاه باستانی فرهنگ ایرانی درخصوص پوشش زنان،حریم بین فردی وتأثیروتأثرآن دررشدفردوجامعه است.
براساس آنچه آورده شد،وشاکپ وپوشش انسان به اندازه تاریخ پیدایش بشریَت قدمت دارد. واین درحالی است که درجهان امروز بیبندوباری پوششی شیوع پیدا کرده و به دنبال همین شیوه،فسادوبیبندوباری،دنیارافراگرفته وبسیاری ازجوانان ایران هم باالقای شبهاتی براین باورند که پوشش مخصوص دین اسلام است،وپدیدهای است که با وروداسلام به ایران مطرح شده است و توجیهشان این است که ایرانی اصل وتبارش به زرتشت وآیین او برمیگردد؛ بنابراین رعایت پوشش به این جدیّتی که درآموزههای دین اسلام مطرح است،لزومی ندارد. و امثال این شبهات ضرورت مطرح کردن چنین مباحث مبتلابهای راهرچندبه طورمکررایجاب میکند؛ اما روشنگری این موضوع مستلزم نگرشی به تاریخ مستند پوشش درادیان الهی می باشد.
