بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی آماری به مقوله »ساختار جمله« و انواع الگوهای آن مطابق با کتاب » تحول زبان فارسی« فرشیدورد بپردازد. علاوه بر محاسبه آمار انواع الگوهای شاخص در این منظومه و جملههای مرکب، جملههای مستقیم و غیرمستقیم را نیز تحلیل نماید. عناصر گسترده و ارکانی را که تقدیم و تاخیر آنها بسامد بسیار دارد یا دارای اهمیت است روی نمودار نمایش دهد. دستور انوری و گیوی برای بررسی جملههای مستقیم و غیرمستقیم مورد نظر است. این پژوهش با استخراج برخی از ویژگی های نحوی و زبانی این منظومه ضمن در نظر گرفتن حماسی بودن آن الگو یا الگوی مناسبی را در ساخت جمله به منظور انتقال سریع و ساده مفاهیم معرفی مینماید.
واژگان کلیدی: ساختار جمله، بانو گشسبنامه، تحول زبان فارسی
مقدمه
زبان یکی از مهمترین مولفه های ایجاد ارتباط، حفظ فرهنگ و سنت هر ملتی است که در بستر زمان متاثر از زمینه های اجتماعی، تاریخی، علمی در حال تغییر و دگرگونی است؛ از هر آبشخوری دریافتی دارد و با از دست دادن بخشی از داشته ها، به شیوه نوی شکل می گیرد . برای انتقال مفاهیم و اندیشه ها به ابزاری فاقد پیچیدگی و سهل و ممتنع نیاز است. در نظم و نثر این انتظار متناسب با موضوع، مضمون و مخاطب متفاوت است. اشراف بر قواعد درست نوشتن و درست بیان کردن می تواند مهارت زبانی را تقویت نماید. جمله بزرگترین واحد زبانی است که در بیان و انتقال مفاهیم نقش اصلی را ایفا می کند. آشنایی با ساختار، اجزا و انواع آن برای هر آفرینشگری ضروری است.
منظومه بانو گشسب نامه، منظومهای حماسی است، متعلق به سدهی 5 و 6 قمری و سراینده آن ناشناخته است ویژگی های زبانی و دستوری متون حماسی این دوره را داراست که سادگی جملههای آن قابل تحلیل و بررسی است.
بیان مسئله
گرچه بدون آموختن دستور زبان، می توان سخن گفت، بدیهی است که آموزش قواعد حاکم بر هر زبانی به تثبیت آن و پرهیز از خطا و لغزش در نوشتار و گفتار می انجامد. امروزه جملات کوتاه، ساده و زودیاب کابرد بیشتری دارد. فراوانی جمله های ساده در منظومه بانو گشسب نامه سبب آن است که با کاویدن جمله ها پاسخ سوال ذیل معلوم گردد.
- آیا میتوان الگو یا الگوهایی را استخراج کرد که مطابق با انتظار زبان امروزی مفاهیم را کامل و سریع انتقال دهد؟
پیشینه پژوهش
ساختار جمله، انواع و اجزا آن به عنوان بزرگترین واحد زبانی قابل بررسی است. با وجود تعدد نظرات دستورنویسان و متون ادبی زمینه بسیاری برای پژوهش آن فراهم است. مقالات متعددی در این زمینه یافت شد که عنوان برخی از آنها یاد میشود.
-صیاد کوه - 1395 - در مقاله ای با عنوان »بررسی و تحلیل ساختار جمله در بوستان سعدی« به بررسی الگوی جملات مطابق با کتاب »تحول جمله در زمان فارسی« فرشید ورد پرداخته و پربسامدترین آنها را در نمودار نشان داده تا با استخراج الگوهای مناسب پای بودن شیخ اجل سعدی را به بافت صحیح و مستقیم بودن جملهها معلوم دارد.داود مدنی - فصلنامه اندیشه سال دوم - در مقاله ای ای با عنوان »بررسی ساختار اطلاعاتی جمله در زبان فارسی به لحاظ کلامی و کاربرد شناختی« به این یافته دست می یابد که اگرچه اصول نحوی و کلامی به دو حوزه مستقل نحو وکلام متعلقاند اما بین ارکان و عناصر این دو حوزه با یکدیگر هم بستگی زیادی وجود دارد.
- سیف - 1390 - در مقاله »ساختارهای شکلی بانو گشسب نامه« به ساخت قصه بانو گشسب نامه بر مبنای نظریه پراپ می پردازد نگارنده برای اشراف هرچه بیشتر به این منظومه و ساختار جمله از این مقالات بهره برده است و آن را از منظر ساختار جمله، سادگی و حماسی بودن میکاود.
شیوه پژوهش
برای به انجام رساندن این پژوهش و دستیابی به نتایج قابل اعتمادتر تمامی ابیات منظومه بانوگشسب نامه 1031 - بیت - مورد نظر است تا جامعه آماری دقیقی شکل گیرد. تطبیق الگوی جملهها با الگوی آن در کتاب »جمله و تحول آن در زبان فارسی« فرشیدورد انجام گرفت؛ سپس با در نظر گرفتن متن جملههای مرکب، بسامد جملههای مستقیم و غیرمستقیم بر مبنای تعریف انوری و گیوی بررسی شد.
الگوی جملهها در زبان فارسی و بانو گشسبنامه
در هر زبان انتقال اندیشهها به شکل گفتار و در قالب زبان صورت میگیرد. جمله بزرگترین واحد زبان است که ساختمان آن مورد نظر است.»ساختمان یک واحد یعنی این واحد از چند واحد کوچکتر از خود ساخته شده است «. - باطنی، - 45 :1370 در کاربرد مواد اولیه زبان، یعنی واژگان، برای هر یک از ارکان جمله از قواعد نحوی خاصی پیروی می شود . بدین ترتیب با هم نشینی واژگان در جایگاه نحوی، کلام شکل می گیرد. از سبک و عوامل بلاغی و زبانی در چینش واژگان تاثیر دارد؛ از جمله تقدیم و تاخیر ارکان اجتناب ناپذیر است. عناصر گسترده مانند: وابستهها همسانها، قید، متمم، صفت، عدد و شاخص متاثر از سبک جایگاه نسبتاً ویژهای دارند.فرشیدورد برای جلمه های بسیط فارسی 21 الگوی ساختمانی قائل است. با بررسی تمامی ابیات این منظومه چهار الگوی ساختمانی برای جمله وجود داشت که بدون در نظر گرفتن عناصر گسترده با شمارش آنها، بسامد هر یک قابل تحلیل است.
الگوی -1 جمله دو جزئی »مسندالیه + فعل تام لازم
بانو گشسبنامه ویژگی زبانی حماسههای قرن پنجم و ششم را داراست. سادگی و روانی از جمله ویژگیهای آن است. جملات دو جزئی با فعل تام لازم از ساده ترین الگوهای ساختمان جمله است . »فعل لازم، فعلی است که به مفعول نیاز نداشته باشد و نشانه اش آن است که در جواب »که را« و »چه را« با »چه کسی« و یا »چه چیزی« نمی آید و امروزه همراه با حرف اضافه »را« نیست؛ مانند: من رفتم.« - فرشیدورد، - 360 : 1383بسیاری از ابیات در شیوه نقل و قول، با حذف مسندالیه با فعل آغاز میشود و اغلب افعالی به کار میروند که متناسب با اولین رکن عروضی - فعولن - هستند.
ببوسید فرزند را چشم و روی وزو باز پرسید از احوال شوی - بانو گشسبنامه، 1 - 1016
بگویم سخنها به آواز بزم بسازم دل ماه از مهر گرم - 1009 -
نوشتندهریک خطس پیش زال نمودند بر زال وز عجز حال
- 685 - برای تاکید مسند الیه گاهی ضمیر در آغاز بیت به کار میرود و گاهی اسم خاص در آغاز قرار میگیرد.
تو گفتی که شمشیر او برق بود که از فراق کردش به دو نیم زود - 640 -
تمرتاش گفت که فردا پگاه سراپرده بیرون کشم با سپاه - 31 -
تهمتن بیامد به نزدکیشان که بیند دل و رای باریکشان
این الگو از ابهام و تعقید دور است و یکی از پربسامدترین الگوها در منظومه بانوگشسب نامه می باشد. کوتاه بودن جمله ها فرصت را برای تعدد جملات در یک بیت فراهم میسازد و یا با به کار بردن عناصر گسترده، جزئیات داستان را به تصویر میکشد.تعداد 589 جمله مطابق با الگوی »مسندالیه+ فعل« هستند و به غیر از 103 جمله که فاقد متمم است بقیه جملهها متمم دارند که بطور کلی 57/18 درصد از جامعه آماری موردنظر مطابق الگوی یادشده است.
جمله سه جزئی با مفعول رائی
یکی از پر بسامدترین الگوهای این منظومه است به نظر می رسد این الگو در دوره های مختلف، پربسامد بوده است؛ همچنان که امروزه هم این غالب نحوی به نسبت دیگر قالبها بیشتر است« مفعول رائی میان دو جزء فعل مرکب - بخش صرفی و بخش غیر صرفی - به کار رفته است.
همانا که تا چرخ گردنده هست نداده کسی را چنین کار دست - 535 -
چو کشتیش من گشتم از غم جدا کنم جان خود را به پیشت فدا - 41 -
فراوانی مفعول رائی بعلت استفاده از افعال متعدی مانند : گفتن، پرسیدن، بوسیدن، افروختن، فروبستن، دیدن، فکندن، یازیدن، کشیدن، شنیدن، دادن، بردن، کشیدن، گشودن و ... زیاد است.724 جمله با این الگو تطبیق دارد که 70/29 درصد جامعه آماری است. بخش های آغازین که به معرفی شخصیت ها میپردازد کمترین تعداد این گونه از جملهها را دارا است.
الگوی-3 جملات سه جزئی با الگوی »مسندالیه+ مسند+ فعل ربطی«
در این منظومه فعل جمله های سه جزئی که با مسند کامل می شوند اغلب فعل ربطی است تعداد بسیار اندکی از آنها فعل ناقص دارند.