بخشی از مقاله
چکیده
تنوع اقلیمی سرزمین ایران موجب شکل گیری انواع متنوعی از فضاهای معماری شده است. از آن میان می توان به واحدهای مسکونی اشاره کرد که بیشترین تأثیرپذیری از خصوصیات محیط طبیعی در آن ها منعکس شده است. در ساده ترین طبقه بندی اقلیمی، بخش های مختلف کشور به نواحی مانند گرم و مرطوب، گرم و خشک، سرد، معتدل، معتدل و مرطوب طبقه بندی شده است. این طبقه بندی برای شناخت گونه های کلی معماری ایرانی سودمند است، اما لازم است به این نکته توجه شود که بسیاری از این نواحی اقلیمی از لحاظ محیط طبیعی و جغرافیای محلی خود به چند خرده اقلیم مجزا تقسیم می شوند. در هر کدام از این مناطق، با توجه به خصوصیات اقلیم محلی، طی سالیان درازِ تکامل معماری بومی، شکل خاصی از فضاهای مسکونی پدید آمده است و عناصر معماری شناسایی شده همچون ایوان، بالکن، سایه بان، بام شیب دار و غیره به منظور کنترل پدید ههای اقلیمی و فراهم کردن شرایط آسایش در هر کدام از گونه های بررسی شده، تکامل یافته اند.
با وجود پیشینه تاریخی بسیار کهن استان گیلان، هنوز بررسی معماری کافی در این منطقه صورت نگرفته است و با توجه به آن که در دهه های اخیر برخی از نواحی سکونتگاهی دچار دگرگونی های وسیع و گسترده ای شده است، ممکن است که بسیاری از آثار معماری منطقه از میان برود. در این پژوهش به شناسایی انواع فضاهای مسکونی به لحاظ ساختار و نوع کارکرد با توجه به ویژگی های اقلیمی محلی استان گیلان پرداخته شده است. برای این منظور به مقایسه و ارزیابی خصوصیات مورد نظر، در نمونه هایی پرداخته شده که پس از بررسی و بازدید اولیه از حدود 60 خانه در مناطق مورد مطالعه، انتخاب شده اند و معرف معماری بومی آن منطقه می باشند. ساختار کلی پژوهش شامل سه بخش می باشد که در قسمت اول به معرفی خصوصیات محیطی استان گیلان در ارتباط با موضوع پرداخته شده است. در قسمت دوم با شناخت و معرفی معماری بومی مسکونی این استان در سه حوزه و بررسی دقیق تعدادی از نمونه ها زمینه مناسب بحث فراهم آورده می شود و در قسمت آخر از طریق مقایسه و ارزیابی نمون هها، از نظر نوع ساختار کالبدی و نوع پلان، چگونگی ارتباط بین فضاهای باز، نیمه باز و بسته و روابط عملکردی فضاها - ساختار کارکردی فضاها - وجوه اشتراک و افتراق آن ها مورد تحلیل قرار گرفته شده است.
واژگان-اقلیم-معماری بومی-محیط طبیعی-فضاها-منطقه.
بیان مسئله
چگونگی برخورد با طبیعت ومعماری در آن، واکنشی است که هر انسانی در نقاط مختلف کره زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی ، آب و هوا و میباشد. از اینجاست که ما شاهد معماری بومی گوناگونی در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم و فرهنگ میباشیم که ویژگیهای خاص منطقه خود را نشان میدهند. در ایران به علت دارا بودن شرایط گوناگون اقلیم و فرهنگ، ویژگی خاصی دارد و معماریهای متفاوتی هماهنگ با اقلیم در آن بوجود آمده است. لذا به منظور بررسی معماری سنتی هر اقلیم، به ویژه طراحی مسکن بومی، نکاتی را مدنظر قرار دادهایم که شامل موارد ذیل میباشند:
الف خصوصیات اقلیمی هر منطقه چه تأثیری بر معماری آن منطقه خواهد گذاشت؟
ب نحوه به کارگیری مصالح بومی و انرژی های قابل تجدید درمعماری هر منطقه باتوجه به شرایط اقلیمی به چه صورت میباشد ؟
ج آیا در ساخت و سازهای هر منطقه حفظ محیط زیست و صرفهجویی در مصرف انرژی مورد توجه قرار میگیرد؟
پیشینه تحقیق
به منظور ارائه دیدگاه صاحبنظرانی که در زمینه بررسی معماری سنتی ایران در ارتباط با میزان انطباق آنها با شرایط اقلیمی و ساخت و ساز پایدار تحقیق کردهاند، گزیدهای از نظرات برخی ازایشان را انتخاب نمودهایم که پس از ارائه مطالب، در این بخش در مبحث چارچوب نظری، موضوعات مطرح شده را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد. داراب دیبا و شهریار یقینی : ایشان در مطالعات خود به بررسی معماری بومی با بررسی فضاهای داخلی خانههای سنتی گیلان، فضای معماری را به سه دسته تقسیم نمودهاند: الف فضاهای بسته شامل اتاقها ب فضاهای نیمه باز شامل ایوانها ج فضاهای بازکه شامل محدوده حیاط پیرامون خانه میباشد که »اهمیتی به اندازه بقیه خانه دارد.« ایشان در بخشی دیگر از مطالعه خود هشت ویژگی کلی معماری روستایی گیلان را برشمرده و در نهایت با بیان مشکلات ساختمانهای امروزی، اشاره مینمایند که معماری» جدید باید حتماً از مصالح رایج در محل استفاده نماید و محدودیتهای اقلیم را به دقت در نظر گیرد.“ انسیه قربانی نیا معماری بومی مسکونی لاهیجان را به دلیل رابطه بسیار قوی آن با سایت ،اقلیم لاهیجان، با خواص حرارتی، انتقال حرارت، جابه جا یی هوا و هندسه خورشیدی آشنا ودر مجموع از دانش کالبد ی ساختمان به صورت تجربی برخوردار بودند.
فرضیات
در راستای موضوعات مطرح شده، فرضیاتی باتوجه به مطالب موردنظر، ارائه میگردند که عبارتند از: استفاده بهینه از انرژیهای قابل تجدید همچون جریان هوا، نور خورشید، در ساخت و سازهای گذشته مشاهده میشود. معماری سنتی کمترین تأثیر منفی را برمحیط زیست و اکوسیستم میگذارد. شیوههای معماری جدید، نکات فوق را مد نظر قرار نداده و مشکلات خاصی را برای ساکنین بناها در هر اقلیم بوجود آورده است. و در نهایت این سوال مطرح است که آیا اقلیم نقش اصلی بر شکل گیری این معماری ایفا نموده است یا خیر؟
روش تحقیق
چرا که تیپولوژی بنا و یا به عبارتی مسکن در مناطق گوناگون، حاکی از تأثیرپذیری آن از عوامل محیطی اقلیمی و حتی فرهنگی میباشد. همچنین معایب معماری جدید در هر اقلیم، از نظر استفاده از مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، طراحی نامناسب بنا و عدم صرفهجویی در مصرف انرژی و تخریب محیط زیست را به صورت اجمالی مطرح مینمائیم در این مقاله فقط اقلیم معتدل و مرطوب ………مورد بر در این مقاله از دو روش تحقیق تحلیلی توصیفی و تطبیقی و پژوهشی استفاده شده است و اطلاعات مورد نیاز از شیوه کتابخانه ای و میدانی به دست آمده است. اسنادی و آماری، اطلاعات جمعآوری گشته است.
ویژگیهای معماری بومی روستایی گیلان
به منظور بررسی ویژگیهای معماری بومی این منطقه، این بناها از نظر نوع مصالح ساختمانی و تأثیر باد و نور خورشید بر آنها و چگونگی نسبت به این عوامل و ساختار فضائیشان مورد مطالعه قرار خواهند گرفت. الف ساختار فضایی بنا: »شکل گیری معماری بومی گیلان برمبنای مدولهایی از مربع میباشد که به صورت خطی در امتداد شرق غرب و عمود بر جریان باد5« توسعه یافته است، این گونه شکلگیری نمونهای از معماری برونگرا میباشد که از ویژگیهای آن، داشتن ارتباط بصری و فیزیکی مستقیم با فضای بیرون خانه، نداشتن حیاط و گسترش در ارتفاع میباشد که ما در معماری بومی گیلان شاهد آن میباشیم. قابل ذکر است که بناها در فضاهای باز سبز - گیاهی - قرار می گیرند.
ساختمان ها در این مناطق جدا از هم و با حیاط ها و فضاهای باز و وسیع ساخته می شوند، و حصار دور این فضاها اغلب کوتاه تر از قد انسان است. دلیل این امر همان استفاده از جریان هواست، تا از میان ساختمان ها عبور کرده و هوای مرطوب و راکد را با خود به بیرون محوطه و فضاهای زیستی ببرد. بهره بردن از طبیعت زیبا و سرسبز منطقه نیز از دلایل دیگر جهت تلفیق محیط مسکونی با طبیعت است - قبادیان، - 1388 خصوصیات کلی بافت شهری و روستایی در این منطقه به قرار ذیل است:
- فضاهای شهرینسبتاً وسیع؛
- محوطه ها با دیوار های کوتاه؛
- کوچه هانسبتاً عریض؛
- ساختما نها جدا از هم و در مراکز شهری متصل به هم ایجاد شده اند.
تأثیر جریان هوا و نور خورشید بر بنا: به منظور جلوگیری از نفوذ باران به داخل ساختمان توسط باد، سقف شیبدار تا نزدیکی کف زمین در یک یا دو طرف بنا که در سمت باد قراردارد ادامه می یابد. »همچنین به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت از سطح زمین به داخل بنا، سطح آن بالاتر از زمین قرار گرفته و در فضای بین کف و زمین جریان هوا موجب تبخیر رطوبت و تهویه هوا شده و سبب خشک و قابل استفاده شدن کف ساختمان می شود«
مصالح ساختمانی: ساقههای برنج عناصر اصلی تشکیلدهنده پوشش سقف های شیبدار هستند. اسکلت بنا و در واقع ایستایی ساختمان از چوب میباشد که از آن در بدنهها نیز استفاده میشود و پوشش نهایی آن با خشت است و گلاندود میشود و از مصالح دیگری همچون سنگ، خشت و سفال نیز در کنار ساختمانهای تمامً چوبی استفاده شده است همانگونه که بیان گردید تمامی مصالح به کار رفته در بنا از مصالح موجود در محل میباشد که موجب کاهش انرژی در حمل و نقل مصالح از نقاط دیگر شده است. - شکل - 2