بخشی از مقاله
چکیده :
گروه یا ائتلاف بریک متشکل از کشورهای نوظهور اقتصادی است که طی دو دهه گذشته ، رشد اقتصادی بالایی داشته و به قطب های اقتصادی جدیدی در جهان تبدیل شده اند. این ائتلاف که متشکل از کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین می باشد حداکثر تا سال 2050 نیز به رقبای جدی کشورهای قدرتمند جهان تبدیل خواهند شد. هدف از این پژوهش بررسی ساختار سیاسی این ائتلاف و همچنین منافع چین از عضویت در این ائتلاف می باشد.
علاوه بر این در این پژوهش به این سوال نیز پاسخ داده می شود که عضویت چین در این ائتلاف چگونه بر امنیت ملی ایران تاثیر گذار است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی ،در صدد پاسخ به این مساله می باشد.نتایج تحقیق بیانگر آن است که ائتلاف بریک ، یک ائتلاف توازن بخش نرم می باشد. به این معنا که این ائتلاف ، معتقد به مدیریت چند جانبه جهانی در مقابل یکجانبه گرایی تک قطب - ایالات متحده - است و رویکردهای خود را از تبادلات مالی و اقتصادی شروع کرده و به احتمال قریب به یقین به حوزه های سخت و امنیتی خواهد کشید.
چین یکی از اعضای این ائتلاف است که از عضویت در این ائتلاف منافعی را عاید خود می کند. بدین ترتیب که عضویت چین در این ائتلاف ،ضمن اینکه موقعیت جهانی چین را تثبیت میکند، محیط بین المللی را نیز برای این کشور با ثبات کرده ، موقعیت ممتازی را از طریق به اشتراک گذاشتن تجربههای ذیقیمت، به دست خواهد آورد . ایران می تواند با استفاده از فرصتهایی که از عضویت چین در این ائتلاف برای این کشور بدست می آید ، امنیت ملی خود را ارتقا بخشد.
مقدمه و طرح مساله:
در سال 2001 جیم او نیل 2 از یک موسسه بین المللی سرمایه گذاری در آمریکا به نام گلدمن ساچ3 برای اولین بار از واژه "بریک" در تحقیقات علمی خود استفاده کرد . این واژه برگرفته از حروف اول نام کشورهای تشکیل دهنده آن یعنی برزیل، روسیه، هند و چین است. گروه بریک متشکل از کشورهای نوظهور اقتصادی است که طی دو دهه گذشته ، رشد اقتصادی بالایی داشته و به قطب های اقتصادی جدیدی در جهان تبدیل شده اند . به همین دلیل این موضوع باعث شده تا اکثر ناظران به این نتیجه برسند که این چهار کشور توانایی تاثیر گذاری در خارج کردن اقتصاد جهان از رکود را داشته باشند و همچنین می توانند باعث ایجاد رشد دراقتصاد جهان شوند. این مساله به اهمیت بررسی بیشتر این ائتلاف ، می افزاید.
کشورهای بریک با تحکیم پایه های جهان چند قطبی، در جهت ایجاد شرایط برای تحکیم امنیت بین الملل همکاری می کنند. کشورهای عضو این گروه در این موضوع که جامعه جهانی بایستی در حل مناقشات بر متدهای دیپلماتیکی و حقوقی تکیه داشته باشد و نه متدهای نظامی، متفق القول هستند. آنها معتقد به ضرورت تحکیم پایه های جمعی در روابط بین الملل و شکل گیری جهان دموکراتیک و عادل هستند.
در مورد اقتصادهای در حال ظهور موسوم به بریک،مطالعات گوناگونی انجام شده است که در ذیل به طور خلاصه به آن اشاره می شود . هاوکس ورث و همکاران - 2008 - 4 با ارائه پیش بینی های آماری در مورد اقتصاد های دنیا در سال 2050، به این نتیجه می رسند که اقتصاد هفت کشور برزیل ، روسیه، هند ، چین ، اندونزی ، مکزیک و ترکیه در سال 2050 در حدود 50 درصد بزرگتر از کشورهای جی - 5 7 امریکا ، ژاپن، آلمان ، انگلیس، فرانسه، ایتالیا و کانادا - بر اساس نرخ ارز بازار خواهد بود. این پژوهش پیش بینی می کند که چین در سال 2025 به عنوان بزرگترین اقتصاد دنیا مطرح خواهد شد. همچنین تا سال 2050 اقتصادهای برزیل و روسیه بزرگتر از اقتصاد ژاپن و آلمان خواهند شد.
توماس رینارد - 2009 - 6 ائتلاف بریک را در دنیای جدید از منظر شاخصهای اندازه گیری قدرت دولت بررسی می کند. وی این شاخص ها را به دو گروه اصلی تقسیم کرده که عبارتند از : -1 عوامل طبیعی که شامل جغرافیا، جمعیت و منابع است. -2 عوامل اجتماعی که شامل عوامل اقتصادی، نظامی، دیپلماسی و فرهنگی میباشد . وی نتیجه می گیرد که با توجه به اینکه یکی از ابعاد مهم قدرت ملی، بعد اقتصادی آن میباشد گروه بریک که رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرده و میکنند به عنوان قدرتهای اقتصادی مطرح در حال و آینده میباشند .
گاتیر و همکاران - 2011 - 7 بریک را با کشورهای جی - 6 امریکا ، ژاپن، آلمان ، انگلیس، فرانسه و ایتالیا - در زمینه ذخایر اثبات شده ، تولید و مصرف سوختهای فسیلی بررسی می کند و به این نتیجه می رسد که کشورهای بریک به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به قطبهای اصلی در ذخایر ، تولید و مصرف هیدروکربن هستند. در دهه آینده کشور برزیل یک تولید کننده و صادر کننده بزرگ نفت خواهد شد . کشور روسیه نیز که بزرگترین ذخایر و تولید گاز را در جهان دارد در آینده با کشف ذخایر جدید نفت به عنوان تولید کننده بزرگ نفت نیز مطرح خواهد بود. شرکتهای ملی نفت چین نیز در صدد کشف ذخایر جدید نفت و افزایش تولید نفت هستند .
در مورد ساختار سیاسی این ائتلاف تا به حال بررسی جامعی انجام نشده است که در این مقاله این موضوع مورد کنکاش بیشتری قرار می گیرد. از منظر ادبیات نظری مسائل همکاریهای نهادی، شکل گیری بریک نوعی رویکرد ائتلافی محسوب می شود. از اینرو لازم است تا با بررسی گونه شناسی انواع ائتلافات در دوران تک قطبی جدید، به شناسایی وضعیت بریک، موضع اعضاء، موضع گیریهای احتمالی در برابر تحولات و نهایتاً برآیندهای رفتاری منتج از آن برای دیگر کشورها پرداخته شود.
ضرورت ارائه تحلیل های واقع بینانه از اثرات ژئوپلیتیکی بریک موجب می شود که ابتدا به بررسی نظری در مورد انواع ائتلاف ها در دوران تک قطبی و ویژگیهای آن پرداخته شود و سپس شناسایی وضعیت بریک به عنوان گونه ائتلافی منحصر به فرد برای شناسایی اثرات احتمالی بر منافع ملی ایران مورد کنکاش قرار گیرد. سوالی که این مقاله به آن پاسخ می دهد آن است که ائتلاف بریک در ادبیات سیاست خارجی و روابط بین الملل دارای چه ساختاری است؟ منافع چین از عضویت در این ائتلاف چیست و این عضویت چگونه بر امنیت ملی ایران تاثیر گذار است؟
روش پژوهش
این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام می شود و جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز با استفاده از رو شهای گوناگون و به طور کلی بر مبنای روش کتابخانه ای صورت گرفته است.
مبانی نظری ائتلاف
تعریف ائتلاف و پیشیبنه ادبیات نظری ائتلاف ها
ائتلاف - یا صف بندی - تعهدات رسمی یا غیر رسمی بین دو یا چند کشور برای همکاریهای امنیتی است که خواستار افزایش قدرت، امنیت و یا نفوذ هر عضو است. واژه امنیت در این تعریف، معنایی موسع دارد که با توجه به سیطره رویکرد دولت محوری در آن ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، محیط زیستی، فرهنگی و اجتماعی را دربر می گیرد. اگرچه ترتیبات مشخص در ائتلاف های مختلف به نحو گسترده ای متفاوت است، اما عنصر مبنایی مشترک در هرنوع ائتلاف، تعهد به پشتیبانی دوجانبه در مقابل تهدیدات بیرونی است.
به دلیل اینکه چنین ترتیباتی، هم بر قابلیت های اعضای ائتلاف تاثیر می گذارد که چارچوبه رفتاری خود را تنظیم می کنند و هم بر مخالفین ائتلاف، همیشه در عرصه بین المللی چنین ترتیباتی - ائتلاف ها - عنصر کلیدی بوده و نقش مهمی در محاسبات هر تصمیم گیر سیاست خارجی ایفا می نمایند Modelski ,1963 آنچه در پاسخ به یک تهدید مورد انتظار است، آن است که تلاش برای ایجاد توازن علیه آن صورت گیرد - Stephen M. . - Walt,2005 هرچند که تمایل به ایجاد توازن در مقابل تهدیدات تصوری، تنها انگیزه برای ایجاد یک ائتلاف نیست، زیرا تحت شرایط خاصی، دولتها ممکن است به سیاست»همراهی« با تهدید موجود دست یابند.