بخشی از مقاله

چکیده:

سازمان هایی که انعطاف پذیر نباشند در گذر زمان از چرخه رقابتی خارج خواهند شد در نتیجه انعطاف پذیر بودن و عکس العمل مناسب سازمان ها با توجه به تغییرات محیطی ضروري است. آنچه که بدیهی است از ارکان هاي اساسی هر سازمان نیروي انسانی آن سازمان است چه اگر نیروي انسانی در برابر تغییرات سازمانی کمتر مقاومت کند سازمان ها در برابر تغییرات محیطی راحت تر می توانند عکس العمل نشان دهند.

اگر فرهنگ کارآفرینی و شاخص هاي سازمان کارآفرین در سازمان یاده شده حاکم باشد، می توانیم سازمان را به سازمانی کارآفرین تبدیل نماییم که نوآوري در آن نهادینه شده است و همچنین کارکنان آن سازمان علاوه بر اینکه مقاومت کمتري در برابر تغییرات از خود نشان می دهند خود نیز از افرادي باشند که، در جهت بهبود فرآیند هاي سازمان پیشگام خواهند شد و در نهایت سازمانی داریم نوآور، که درآن نوآوري نهادینه شده است. در این مقاله با استفاده از ویژگی هاي سازمان هاي کارآفرین و همچنین مفهوم نهادینه شدن نوآوري در سازمان ها مدلی ارائه و مورد بررسی قرار گرفته است، نتایج بدست آمده حاکی از آن است که با پیاده سازي شاخص هاي سازمان هاي کارآفرین می توانیم نوآوري را در سازمان نهادینه سازیم.

مقدمه:

سازمان هایی که انعطاف پذیر نباشند در گذر زمان از چرخه رقابتی حذف خواهند شد. از ارکان اساسی هر سازمانی نیروي انسانی آن سازمان است چه بسا هرچه نیروي انسانی در برابر تغییرات کمتر مقاومت کند سازمان ها راحت تر در برابر تغییرات محیطی می توانند عکس العمل نشان دهند. نهادي کردن عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و شرایطی در سازمان که موجب ثبات و پایداري و استمرار و فراگیر شدن رفتارهاي مطلوب در سازمان شود.[2]

کارآفرینان درون سازمانی افرادي هستند که می توانند سبب تغییر سازمان شوند. دراکر کارآفرینی را منظري براي تغییر می داند و کارآفرین را فردي می داند که همیشه در جستجوي تغییر است. کارآفرینی یک شیوه زندگی است، به تعبیر مک کللند، چنانچه نقش هاي افراد را از وضعیت هاي آنان جدا کنیم و فقط نقش ها را در نظر بگیریم در آن صورت کارآفرینی بسیار گسترده تر می شود و همه فعالیت هاي انسان ها را در بر می گیرد، لذا همه فعالیت هاي انسان می تواند به روش هاي کارآفرینانه به اجرا درآید: از شعر گفتن تا رهبري و جنگ.[3] کارآفرینی درون سازمانی فرآیندي است که ازآن طریق محصولات، فرآیند ها و ایده هاي جدید در سازمان ها به اجرا گذاشته می شود و توسعه می یابند.

[3] با تبدیل سازمان به سازمان کارآفرین، کارآفرینی هاي درون سازمانی بیشتري شکل خواهد گرفت. کارآفرینان درون سازمانی افرادي هستند که با تمرکز بر اهداف، بازار و صنعت را براي رسیدن به یک وضعیت برتري رقابتی، باز تعریف نموده و درنهایت سعی در ایجاد نوآوري در سازمان براي رسیدن به آن اهداف می نماید .[10][9] با توجه به اینکه نوآوري و ارائه ایده هاي نو از طرف افراد سازمان در زمره رفتار مطلوب است پس سازمان می بایست طوري طرح ریزي شود که ارائه ایده هاي نو، جوشش خلاقیت به صورت یک پدیده ي خودجوش و نه به صورت یک پدیده ي مقطعی صورت پذیرد تا با حمایت مدیریت سازمان بتواند از سرمایه انسانی خود به نحو صحیح استفاده نموده و در اقتصاد رقابتی از جایگاه مناسبی برخوردار باشد.

با نهادینه شدن نوآوري، استمرار رفتارهایی که در نتیجه نهادینه شدن نوآوري است سبب می شود تا نوآوري هاي طراحی شده براي پیاده سازي در سازمان با مقاومت کمتري مورد پذیرش اعضاي سازمان قرار گیرد. این مقاله در بخش اول به کارآفرینی سازمانی و فرآیند نهادینه شدن و همچنین ارتباط این موضوعات پرداخته است و در بخش دوم به ارائه مدلی براي پیاده سازي نوآوري در سازمان می پردازد.

1.    کار آفرینی سازمانی

در سازمان کارآفرین شرایطی حاکم است که افراد را ترغیب به بروز خلاقیت می کند، با بروز خلاقیت از فرد، علاوه بر اینکه فرد ممکن است حیطه فعالیت خود را با تغییراتی که در آن حاصل می کند بهبود ببخشد، در دراز مدت با تاثیري که شرایط حاکم بر فرد می گذارد، فرد ترغیب می شود تا سعی در یافتن راه حل هایی براي انجام فرآیند هاي کلی تر سازمان نماید و سعی در نوآوري نماید. سازمان کارآفرین سازمانی است که درآن کارآفرینان درون سازمانی زیادي وجود دارد.

همانطور که ذکر شد نهادینه کردن عبارت است از فراهم آوردن زمینه ها و شرایطی در سازمان که موجب ثبات و پایداري و استمرار و فراگیر شدن رفتارهاي مطلوب در سازمان شود، رفتار افراد در سازمان بسیار متنوع بوده و از طرفی می بایست این رفتارها در مسیر اهداف سازمان جهت داده شوند.[2] براي کارآفرین شدن سازمان ها باید ابعاد گوناگونی را مد نظر قرار داد و پیاده نمود چرا که این این ابعاد موجب می شود تا افراد خلاق انگیزه بیشتري براي سهیم شدن در نوآوري هاي سازمان داشته باشند. این ابعاد عبارتند از:

الف -  بعد ساختاري که موارد زیر را مورد بررسی قرار می دهد:

1.    غیر رسمی بودن

2.    تخصصی نبودن

3.    نداشتن استاندارد

4.    کم رنگ بودن سلسله مراتب

5.    نداشتن پیچیدگی

6.    عدم تمرکز

ب-   بعد محتوایی

1.    گرایش نداشتن به اهداف کوتاه مدت

2.    وجود الگوهاي مناسب سیستم پاداش

3.    حمایت مدیریت

الف- بعد ساختاري کارآفرینی :

شاید یکی از مهمترین عوامل تسهیل و تقویت توان خلاقیت و نوآوري در سازمان، ساختار مناسب و تشکیلات متناسب با اهداف مورد نظر می یاشد. اگر ساختارهاي سازمانی را به دو نوع ماشینی و زیستی تقسیم کنیم، ساختار زیستی یا ارگانیک ساختار مناسب خلاقیت و نوآوري در سازمان است ساختار زیستی با شرایط متحول محیطی به سرعت هماهنگ شده، امکان انعطاف و آزادي عمل را براي اعضا ء فراهم آورده و بستري مناسب را براي خلاقیت و نوآوري آماده می سازد.[5] حال در زیر به توضیح ابعاد ساختاري سازمان هاي کارآفرین می پردازیم.

غیر رسمی بودن :

رسمی بودن سازمان بستگی به میزان دستوالعمل ها، شرح وظایف، راهنماها، روش ها، مقررات و سیاست هاي مکتوب سازمان دارد.[3] یکی از ویژگی هاي سازمان هاي کارآفرین، غیر رسمی بودن آنهاست و چنین سازمان هایی مخالف، محدود کردن کارکنان از طریق دستوالعمل ها، قوانین و آیین نامه هاي رسمی هستند هرچه افراد آزادتر باشند خلاقیت بیشتري خواهند داشت معمولا ایده هاي جدید باشکستن و گذشتن از حصار ها و قراردادهاي فردي، سازمانی و حتی اجتماعی شکل می گیرند. سازمان هاي کارآفرین براي سازگاري با محیط نیازمند، انعطاف و نوآوري هستند که بالطبع با ثبات و کنترل از طریق مقررات و دستورالعمل ها رسمی مغایر است و اصولا با القاي حس غرور و مالکیت به کارکنان و ایجاد واحدهاي خودگردان و مستقل سعی می کنند جو و بستر مساعد تري براي نوآوري و ریسک پذیري افراد بوجود آورند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید