بخشی از مقاله

چکیده

به دلیل اهمیت رشد مهارتهای هیجانی و اجتماعی در کودکان و نوجوانان ، و اثرپذیری مهارتهای سازگاری از قابلیتهای هیجانی فرد است که می تواند در جریان رشد خود را نشان دهد و با توجه به اهمیت هوش هیجانی در تعدیل استرس و سلامت روان و رفتارهای سازگارانه ، بنابراین پژوهش حاضر به منظور بررسی میزان رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی و عاطفی دانش آموزان دختر و پسر نوجوان انجام شده است .

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش اموزان مقطع متوسطه شاغل به تحصیل در سال 92-1391 در شهر اراک بود . نمونه پژوهش شامل 430 دانش آموز 230 - دختر و 200 پسر - که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند .ابزار پژوهش پرسشنامه پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ وپرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ بود . داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تست تجزیه و تحلیل شد .یافته ها : همبستگی بین هوش هیجانی و سازگاری عاطفی و اجتماعی مستقیم و معنادار بود . و مقایسه دوجنس نشان داد هوش هیجانی دانش آموزان پسر بیش از دانش آموزان دختر است .نتیجه گیری : نیاز به آموزش و تقویت هوش هیجانی برای ارتقای توانایی مقابله با مشکلات و سازگاری موثر در نوجوانان احساس می شود .

-1 مقدمه

دوره نوجوانی همراه با تغییرات جسمانی ،اجتماعی و شخصیتی است و اغلب بین سنین 13تا 23 سالگی رخ می دهد - بیابانگرد،. - 1377 استانلی هال ، پدر مطالعه علمی نوجوان این دوره را به عنوان دوره فشار و استرس نام نهاد . - ماسن و همکاران ،ترجمه یاسایی ، - 1370 .تغییرات این دوره از رشد می تواند زمینه ساز ایجاد مشکلات خاصی شود در مقابل تغییرات سریع اجتماعی ، و وقایع تنیدگی زای زندگی ،نوجوان باید یاد بگیرد که جای خود را در اجتماع پیدا کند ،با همسالان روابط همکارانه و کاری برقرار کند .خود را با مدرسه ،محل کار ، اجتماع ،همسالان ،خانواده و مقامات مسئول سازگارکند .

نوجوان باید برای اجرای بسیاری از اعمال پیچیده فردی و بین فردی حیات تسلط یابد که وی را آماده برای زندگی آینده کند - ماسن و همکاران، . - 1370 سازگاری ٌ مفهومی عام که همه راهبردهای اداره کردن موقعیتهای استرس زای زندگی ،اعم از تهدیدات واقعی و    غیر واقعی را شامل می شود .هرگاه تعادل جسمی و روانی فرد به گونه ای دچار اختلال شود که ناخوشایندی به وی دست دهد ، برای ایجاد توازن نیازمند به کارگیری نیروهای درونی و حمایت خارجی است ، در این صورت اگر در به کارگیری سازو کارهای جدید موفق شود و مسئله را به نفع خود حل کند ،فرایند سازگاری ایجاد شده است - رحیم نیا و رسولیان ، - 1385 .ابعاد سازگاری شامل سازگاری اجتماعی ،عاطفی،آموزشی است .

سازگاری عاطفی را می توان شامل سلامت روانی خوب ،رضایت از زندگی شخصی و    هماهنگی میان احساسات ،فعالیتها و افکار دانست . به عبارت دیگر ، سازگاری عاطفی یعنی مکانیزم هایی که توسط آنها فرد ثبات عاطفی پیدا می کند و سازگاری اجتماعی شامل سازگاری فرد با محیط اجتماعی خود است که این سازگاری ممکن است با تغییر دادن خود و یا محیط به دست آید - پورافکاری ،. - 1385 توانمندیها و شایستگی های اجتماعی و هیجانی از عوامل تعیین کننده تأثیر گذار بر سازگاری آموزشی محسوب می شوند - موسوی وهمکاران 1385؛نقل از صفوی و همکاران ،. - 1387 چنانچه تحقیقات گزارش کرده اند در پیش بینی سازگاری افراد دو عامل مهم هستند عوامل شخصی ،و عوامل اجتماعی نقش دارند - زکی ،. - 1389 به طور کلی آنچه از متون تحقیقی بر می آید این است که سازگاری موفقیت آمیز بسته به عملکرد یکپارچه توانش های هیجانی دارد .

در واقع هوش هیجانیٍ در پرورش سازگاری با تجارب و حوادث استرس زای وقوع یافته ، پیش بینی اهداف مطلوب در آینده و نیز سازگاری با استرس های مزمن نقشی اساسی دارد - چانَ ،. - 2005 هوش هیجانی جدیدترین تحول در زمینه فهم ارتباط میان تفکر و هیجان به شمار می رود . که برای اولین بار توسط مایر و سالووی ُ - - 1990 پیشنهاد شد . به عقیده آنها هوش هیجانی به عنوان یک توانایی ، عبارت است از ظرفیت ادراک ، ابراز ،شناخت ،کاربرد و مدیریت هیجانها در خود و دیگران پس از مایر و سالووی ، گاردنر با مدل تأثیر گذار خود به نام » هوش چندگانه « نقش عمده ای در شکل گیری نظریه هوش هیجانی داشت .

بر اساس این نظریه دو نوع عمده هوش وجود دارد :هوش درون فردی و هوش بین فردی .سرانجام ،دانیل گلمن در پرفروش ترین کتاب سال 1995 به نام هوش هیجانی این مفهوم را به صورت گسترده بیان کرد - گلمن ،. - 1995گلمن هوش هیجانی را شامل متغیرهای شخصیتی می داند که با شاخص های بین موقعیتی رفتار نظیر همدلی ،جرأت و خوش بینی ارتباط دارد - گلمن ،. - 1995 نکته مسلم آن است که از آغاز مطالعه هوش ، غالباً بر جنبه های شناختی آن نظیر حافظه و حل مسأله تأکید شده است ،در حالی که ابعاد غیر شناختی ، یعنی توانایی های عاطفی و کرداری نیز نه تنها پذیرفتنی هستند بلکه ضروری هم می باشند - چرنیسِ،. - 2000 به تدریج دیدگاههای صرفاً مبتنی بر هوشبهرّ جای خود را به مطالعه سایر توانایی های موثر عملکرد انسان دادند .

توسل به هوش عمومی به تنهایی برای تبیین موفقیت کافی نیست و تحقیقات نشان می دهد که بهترین شرایط هوش عمومی تنها %25از موفقیت را تبیین می کند و مابقی به هوش هیجانی ،اجتماعی وشانس بستگی دارد - گلمن،. - 1995 وکسلر - - 1943پیشنهاد می کند که جنبه های غیر شناختی هوش نظیر توانایی های عاطفی -هیجانی ،شخصی و اجتماعی در پیش بینی توانایی خود برای موفقیت و سازگاری در زندگی اهمیت دارند و گلمن - 1995 - زندگی روانی انسان را ناشی از تعامل دو کارکرد عقلانی -هیجانی می داند .

اساساً پدیده های هیجانی منبع منحصر به فردی از اطلاعات را برای افراد در مورد محیط اطراف و جستجوی اطراف و جستجوی آنها مهیا می کنند و این اطلاعات ،افکار ،اعمال و احساسات متعاقب آنها را شکل می دهد ،این فرض وجود دارد که افراد در میزان درک ،فهم و به کارگیری این اطلاعات هیجانی از مهارتهای متفاوتی برخوردارند و سطح هوش هیجانی یک شخص در سلامت و رشد عقلانی و هیجانی او سهم بسزایی دارد و موفقیت در زندگی را تعیین می کند.

- سالوی و همکاران ،. - 2000 بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد ،به طوری که فردی که توانایی ادراک دقیقتر تغییرات خلقی دیگران را دارد ،انطباق اجتماعی و هیجانی عمیق تر و موثرتری را می تواند در رفتارهای بیان گر نشان دهد ،هیجانهای خود و دیگران را را شناسایی کند ،هیجانهای خود را کنترل و مدیریت کند و با دیگران همدلی نماید .این گونه افراد از مهارتهای گوش دادن به شیوه موثر استفاده کرده و از تبدیل ناگهانی هیجانها به واکنشهای منفی جلوگیری می کنند - انگل برگ و سوبرگ ٌ،. - 2004بنابراین ،فردی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردار است از اطلاعات هیجانی خود به نحو مطلوبی در جهت سازگاری اجتماعی بهتر و موثر تر بهره مند خواهد شد ومعمولاً از احساس تندرستی و احساس شادکامی برخوردار است.

- سامرفلدت،کلوتسرمن،آنتونی و پارکرٍ،. - 2006 نتایج پژوهش صفوی و لطفی - 1387 - نشان داد که بین هوش هیجانی و سازگاری هیجانی -اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد .در واقع ،عاطفه نه تنها افکار و قضاوتهای افراد را تحت تأثیر قرار می دهد ، بلکه تعاملات اجتماعی زندگی واقعی افراد نیز تأثیر می گذارد. در تحقیق که توسط یارمحمدی و شرفی راد - 1390 - انجام شد رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی در نوجوانان بررسی شد که در این پژوهش 150 نفراز سه گروه سنی - پایه اول ،دوم ،سوم - به از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند که نتایج نشان داد هوش هیجانی کلی و سازگاری اجتماعی معنادار است.

کانکلوس و پترسون َ - - 1998 با انجام مطالعاتی بر روی 175 دانش آموز دبیرستان با استفاده از هوش هیجانی بار -آن دریافتند که دانش آموزان با هوش هیجانی بالاتر در مدرسه ، خانه و رابطه با دوستان و محیط کار نسبت به سایر دانش آموزان دارای هوش هیجانی پایین تر کمتر شکست را تجربه می کنند . لوپسُ و همکاران - 2003 - به این نتیجه دست یافتند که مهارتهای هیجانی برای سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد حایز اهمیت است .پترایدزوِ همکاران - 2004 - در بررسی خود بر روی 650 دانش آموز دبیرستانی در انگلستان دریافتند که هوش هیجانی عامل پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی است و نتایج مطالعه گویای آن بود که اکثریت دانش آموزان مورد مطالعه از سازگاری عاطفی خوب و سازگاری اجتماعی متوسط بره مند بودند.

علاوه بر این بین هوش هیجانی و سازگاری عاطفی نیز رابطه معناداری گزارش شد. همپل وپیترمن ّ نیز در سال 2006 طی مطالعه ای بیان داشتند که دختران نوجوانی که از سازگاری عاطفی بالاتری برخوردارند ،توانایی کنترل خشم و عصبانیت در آنها بیشتر است و در واقع از مدیریت هیجانی مناسبتری برخوردارند . جوزْو همکاران - 2012 - در تحقیق طولی با عنوان هوش هیجانی به عنوان پیش بینی سازگاری روانشناختی در نوجوانان که در طی یک سال انجام گرفت ؛ نتایج نشان داد که هوش هیجانی پیش بینی کننده قوی در سازگاری نوجوانان است و به عنوان یک منبع مفید برای مداخلات پیشگیرانه می باشد . همچنین کاپلسَ - 2005 - در پژوهشی نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی بر پیشرفت دانش آموزان 6 تا 14 ساله در روابط بین فردی مؤثر بوده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید