بخشی از مقاله

ساماندهی بافت فرسوده با رویکرد توانمندسازی نمونه موردی: قلعه وکیل آباد مشهد

چکیده

به طور کلی کاهش کارایی هر پدیده ای، فرسودگی آن را در پی دارد. هنگامی که حیات شهری در محدوده ای از شهر به هر علتی رو به رکود می رود، بافت شهری آن محدوده در روند فرسودگی قرار می گیرد. فرسودگی یکی از مهمترین مسائل مربوط به فضای شهری است که باعث بی سازمانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی آن می شود . هنگامی که کارآیی یک محله شهری کاهش یافته و یا دچار فرسودگی می شود، ساکنان دیگر تمایلی به نوسازی محل سکونت خود نخواهند داشت و به تدریج آن محدوده شهری از چرخه توسعه خارج خواهد شد . در این بین، نقش و اثرات توانمند سازی جامعه محلی می تواند در برنامه ریزی محدوده ی بافت فرسوده و تاریخی شهرها بسیار تعیین کننده باشد. بر اساس رویکرد توانمندسازی، دولت ها زمینه و تسهیلات بهبود شرایط فقرا را شکل داده و این اجتماعات فقیر هستند که خود راه ارتقای خود را می یابند. در این پژوهش قلعه وکیل آباد مشهد که بافتی روستا- شهری بوده و سالهاست در محدوده ی شهر مشهد قرار گرفته اما همچنان منزوی مانده و علاوه بر مشکلات کالبدی ، شرایط نا مطلوب اقتصادی و اجتماعی گریبان گیر ساکنان آن میباشد به عنوان نمونه مناسبی جهت بررسی شناسایی گردید. این پژوهش به دنبال آن بوده تا اصول توانمندسازی بافت های فرسوده را شناسی کرده و بگوید از طریق بهبود و ارتقاء چه مولفه هایی میتوان به ساماندهی و توانمندسازی بافت قلعه وکیل آباد رسید. روش کار در این تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است که در پایان مولفه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی شناسایی شده و برای هر مولفه راهبرادها ارائه گردید.

واژههای کلیدی: بافت فرسوده، توانمندسازی، ساماندهی، قلعه وکیل آباد مشهد

.1مقدمه

یکی از راه کارهای مطمئن و عملی پیش روی برنامه ریزان شهری استفاده از پتانسیل بافت های فرسوده شهری است که با ساماندهی این بافتها میتوان با کمترین هزینه و زمان به تامین اهداف مرتبط با توسعه پایدار رسید. تجارب ایران و جهان نشان داده اند که با برنامه هایی آمرانه، یکجانبه، از بالا به پایین و بدون مداخله و نظرخواهی از مردم (به عنوان بهره برداران اصلی برنامه ها) نمی توان راه به جایی برد. چنین برنامههایی به جای بهبود شرایط زیست و رضایت مردمی، اسباب بی اعتمادی و نا امیدی آنان را نسبت به اداره ی مطلوب امور شهر توسط مدیران شهری شده است. لذا با توجه به چنین واقعیاتی، جای آن دارد که از راهکارهای مشارکت و در سطحی بالاتر، شراکت و توانمندسازی اجتماع محلی و نیروهای غیردولتی دخیل (شهروندان، بخش خصوصی، مالکین،و... ) در امر بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده مدد جست. موضوع این است که »چگونه می توان گروه های مذکور را در فرایند بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری توانمند ساخت؟.« آنچه مسلم است این است که برنامه های ساماندهی در این بافت ها به صورت تک بعدی و یک جانبه، نه تنها مشکلات را برطرف ننموده، بلکه مشکلی جدی در سیستم زیستی محدوده بافت فرسوده و تاریخی شهری به دنبال داشته است .در این بین، نقش و اثرات توانمند سازی جامعه محلی می تواند در برنامه ریزی محدوده ی بافت فرسوده و تاریخی شهرها بسیار تعیین کننده باشد .به طوری که اجرا و پیشبرد هر نوع برنامه از پیش تعیین شده و نظارت، حفظ و نگهداری از آنها با اهرم مشارکت شهروندان تحقق خواهد یافت . در چنین راهبردی، مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و تسریع و میانجیگری سازمانهای غیردولتی و محلی، (NGOs & CBOs) و مشارکت فعال و مستقیم بهره برداران موردنظر است( صرافی،.(9 :1381 بر اساس رویکرد توانمندسازی، دولت ها زمینه و تسهیلات بهبود شرایط فقرا را شکل داده و این اجتماعات فقیر هستند که خود راه ارتقای خود را مییابند .در واقع توانمندسازی، ایجاد چارچوب های قانونی، نهادی، اقتصادی، مالی و اجتماعی برای افزایش کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعی در توسعه بخش مسکن است.(.(pugh,2002: 328 حال با وقوف به این امر که رویکرد توانمند سازی توجه ویژه ای به وضعیت اقتصادی و اجتماعی دارد در این تحقیق قلعه وکیل آباد مشهد که بافتی روستا - شهری بوده و سالهاست در محدوده ی شهر مشهد قرار گرفته اما همچنان منزوی بوده و علاوه بر مشکلات کالبدی ، شرایط نا مطلوب اقتصادی و اجتماعی گریبان گیر ساکنان آن میباشد به عنوان نمونه مناسبی جهت بررسی شناسایی گردید، این پژوهش به دنبال این است تا با بررسی نمونه موردی به معرفی شاخص ها و مولفه های توانمند سازی و راهکارهایی در راستای تحقق آن دست یابد.

هدف و سوالات تحقیق

هدف اصلی این تحقیق به کارگرفتن رویکرد توانمندسازی به جهت مداخله در بافت های مسئله دار و رسیدن به راهکارهایی به منظور ساماندهی و توانمندسازی بافت قلعه وکیل آباد مشهد به عنوان نمونه موردی است تا بتوان الگوی تعمیم یافته ای را پیاده سازی نمود. این تحقیق به دنبال پاسخ گویی به سوالات این سوالات می باشد: اصول توانمندسازی بافت های فرسوده کدام است؟ و از طریق بهبود و ارتقاء چه مولفه هایی میتوان به ساماندهی و توانمندسازی بافت قلعه وکیل آباد رسید؟

روش تحقیق

روش کار در این تحقیق توصیفی- تحلیلی است . شیوه گردآوری اطلاعات و داده ها کتابخانه ای و میدانی است و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. محدوده جغرافیایی و مکانی پژوهش، »قلعه وکیل آباد مشهد« است . جامعه آماری پژوهش طبق آخرین اطلاعات بدست آمده 1000 خانوار ساکن در محدوده میباشند. حجم نمونه جامعه از طریق رابطه کوکران برابر با 50 بدست آمد . جهت تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات، از نرم افزارهای SPSS و excel استفاده شده است .سپس از طریق الگوی تحلیل swot و بررسی ضعف ها، قوت ها، تهدیدها و فرصت ها، راهبردهای

مناسب برای ساماندهی و توانمندسازی اسکان ساکنین قلعه وکیلی آباد ارائه گردیده است . واحد آماری، سرپرست خانوار و ابزارگرد آوری اطلاعات، پرسش نامه است.

پیشینه تحقیق

در ایران نیز پس از تجربه شدن رویکردهای متعدد، از آغاز دهه 1380، رویکرد توانمندسازی توسط وزارت مسکن و شهرسازی مورد توجه قرا گرفت و به دنبال آن تحقیقات متعددی در رابطه با بحث توانمند سازی اسکان غیررسمی انجام پذیرفت. از مهم ترین کارهای پژوهشی که به توانمند سازی اسکان غیر رسمی پرداخته است می توان به مقاله رفیعیان و سیف الدینی اشاره کرد که در مقاله خود راهبردهای ساماندهی اسکان های غیر رسمی شهری و برنامه مداخله در شهر بندر عباس را با دیدی شهرنگر، در سه حوضه برنامه سازی شامل بهسازی و ارتقاء فیزیکی محلات، توانمند سازی اهالی محلات و نهاد سازی جهت استمرار و پایداری برنامه ها طراحی نموده اند. (رفیعیان و سیف الدینی، .(19-58 :1384 جواد بهادری در پایان نامه خود به بررسی سطح مشارکت مردم و تاثیر اقدامات توانمندسازی مثل اعطای سند مالکیت در افزایش مشارکت مردمی پرداخته است. نتایج محقق در این تحقیق بیانگر بالا بودن سطح مشارکت مردم شهرک سعدی شیراز و نیز تاثیر بالای نهاد سازی و اعطای سند مالکیت در افزایش مشارکت مردم دارد. (بهادری، .(1386 همچنین زیاری و نوذری در مقاله خود به دنبال پاسخگویی به این پرسش بوده که آیا از طریق ارتقای مؤلفه های افتصادی، اجتماعی، مدیریتی، خدماتی، بهداشتی، قانونی، مسکن و زیست محیطی می توان به توانمند سازی سکونت گاه های غیر رسمی پرداخت. نتایج تحقیق بیانگر آن است که ارتقای این مولفه ها تاثیر بسزایی در توانمند سازی و ساماندهی این محلات دارد. در این بین، ارتقاء مولفه های اجتماعی بیشترین تاثیر را در توانمند سازی و ساماندهی ایفا می کند.(زیاری و نوذری، . (1388 بلاغی اینانلو نیز در پایان نامه خود به امکان سنجی و بکارگیری استراتژی های توانمند سازی در شهر بندر عباس پرداخته است. نتایج این مقاله بیانگر تأثیر قابل توجه مدیریت شهری و قوانین و مقررات ناکارامد در شکل گیری و گسترش سکونت گاه های غیر رسمی بندر عباس است( بلاغی اینانلو، .(1384 نجاتی هریس نیز در پایان نامه خود سعی در یافتن رابطه بین مولفه های سواد، توان مالی خانوار و سن با میزان مشارکت ساکنان در بهسازی محلات غیر رسمی شهر تبریز داشته است. نتایج این پژوهش بیانگر این است که مولفه های مذکور رابطه معنا داری با سطح مشارکت مردم ندارد(نجاتی،.(1385

.2مبانی نظری

فرسودگی بافت: منظور از بافت، گستره ای هم پیوند است که با ریخت شناسی های متفاوت طی دوران حیات شهری در داخل محدوده شهر و یا حاشیه آن در تداوم و پیوند با شهر شکل گرفته باشد. این گستره می تواند از بناها، راه ها، فضاها، تاسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از آنها تشکیل شده باشد. و منظور از فرسودگی، ناکارآمدی و کاهش کارایی یک بافت نسبت به کارآمدی سایر بافت های شهری است. فرسودگی بافت و عناصر درونی آن به سبب فقدان برنامه توسعه و نظارت فنی بر شکل گیری آن بافت بوجود می آید. بافت های فرسوده به علت گذشت زمان و عدم سرمایه گذاری لازم در نگهداری از آنها با ویژگی های خاصی مواجه هستند که شامل موارد ذیل می باشد. عدم دسترسی به درون بافت، فقدان تأسیسات زیر بنایی مناسب، مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی، کمبود امکانات گذران اوقات فراغت، فقر و محرومیت، آسیبپذیری در برابر زلزله، سرانه کم خدمات، جمعیت زیاد (تراکم بالای جمعیت)، تراکم ساختمانی کم دوام، ناامنی و معضلات اجتماعی (عندلیب، .(2 :1385 در اردیبهشت ماه سال 1385، شورای عالی و شهرسازی برای شناسایی این محدودهها سه شاخص با مفاهیم زیر تعریف کرد. ریزدانگی: بلوکهای شهری که بیش از 50 در صد قطعات آنها مساحتی زیر 200 متر داشته باشند. نفوذناپذیری: بلوک های

شهری که بیش از 50 در صد معابر آنها عرض کمتر از 6 متر را داشته باشند. ناپایداری: بلوک های شهری که بیش از 50 در صد ابنیه آن ها فاقد سیستم سازه ایمنی باشند (ابلقی، .(151 :1385
کلیه بافت های فرسوده در هر نوع طبقهبندی که قرار داشتهباشند، به سبب فرسودگی و ناپایداری از خصوصیات مشابه و مشترکی برخوردارند. به عبارت دیگر می توان همه بافتهای فرسوده را بافت ناپایدار دانست. این ناپایداری در وهله اول در برابر زلزله و حفظ ایمنی شهر و سپس در سایر ابعاد آن است. میتوان به طور کلی در یک نوع تقسیم بندی از انواع بافتهای فرسوده شهری، آنها را به چهار گروه زیر طبقه بندی کرد: (عندلیب، .(196 :1389

-1 بافتهای شهری دارای میراث تاریخی و فرهنگی: بافتهای فرسودهای که علیرغم وجود فرسودگی در گستره آنها، بناها، مجموعه فضاها، تأسیسات و تجهیزات شهری با ارزش و با ترتیبی در آنها وجود دارد.

-2 بافتهای شهری فاقد میراث ویژه تاریخی- فرهنگی: بافتهایی که پهنههای گسترده شهری را به خود اختصاص میدهند. عمدهترین مشکل این بافتها به غیر از مسایل خاص بناهای نامقاوم و کوچک، فقدان خدمات لازم و زیرساختهای مناسب شهری است.

-3 بافتهای فرسوده روستایی- شهری: این مورد، بافتهای روستایی که به مرور زمان در داخل محدوده خدماتی شهر قرار گرفته اند را شامل میشود. عملکرد زراعی، باغداری، دامداری قبلی ساکنین این بافتها از یک سو و سلسله مراتب دسترسی مورد نیاز شهری امروز از سوی دیگر این بافتها را در بافتهای معمولی شهری، برجسته نمودهاست.

-4 بافتهای حاشیهای: این بافتها که در داخل محدوده خدماتی شهری (بافتهای زور آبادی) و یا خارج از حریم و حوزه نفوذ شهرهای بزرگ واقع شدهاند، مشکلات گستردهای را شامل میشوند. حاشیه نشینی نه تنها میزبان مهاجرین روستاها و شهرهای کوچک یا مهاجرتهای بی رویه درون شهری است، بلکه میتواند موجب بروز مسایل سیاسی امنیتی حاد نیز در اینگونه شهرها گردد (عندلیب، 197 :1389 و .(198

زمینه های فرسودگی و فرآیند شکل گیری بافت فرسوده:
به طور کلی زمینه های موثر در ایجاد فرسودگی محیط های شهری، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی، حقوقی و مدیریت شهری را شامل میشود. این موارد که از آنها به عنوان عوامل بسترساز فرسودگی نام برده می شود، موجب نامناسب شدن محیط زندگی شده و نمودهای منفی و کارکردی مخربی را برای این مناطق به همراه م یآورد .عوامل بستر ساز فرسودگی با نمودها و نشانه های مختلف ملازم آنها موارد زیر را شامل می شود:

جدول -1 عوامل بستر ساز و زمینه های تحقق فرسودگی (ماخذ: نگارندگان)
عوامل بستر ساز زمینه های تحقق
- رکود فعالیت و اشتغال
اقتصادی - سکونت اقشار کم درآمد
- ارزش اقتصادی کم زمین
اجتماعی - پراکندگی ناموزون جمعی و بارگذاری نامتعادل آن در نواحی شهری
- مشکلات و ناهنجاری های اجتماعی کاهش امنیت

کالبدی - ناپایداری ابنیه و بناهای موجود(ریزدانگی و ...)
- ناکارآمدگی زیرساخت ها و کمبود خدمات و تاسیسات شهری و زیربنایی

زیست محیطی - انواع آلودگی های آب و هوایی،صوتی و بصری
- کمبود پوشش گیاهی و مناظر طبیعی

حقوقی - ضعف و ناراسایی قوانین ، ضوابط و مقررات ناکارآمد شکل می گیرند.
- چند مالکیتی بودن

مدیریتی - ناکارآمدی مدیریتی ، طرح ها و روش های اجرایی و ضعف همکاری شهرها

دیاگرام -1 دیاگرام فرآیند فرسودگی در محیط های شهری (ماخذ: نگارندگان)

توانمندسازی: کلمه Empowerment از فعل Empower بهمعنی"دادن قدرت یا اختیار به شخصی برای انجام عملی" گرفته شده و بر "توانمندسازی فردی" دلالت دارد. توانمندسازی افراد بهمعنی تشویق افراد برای مشارکت بیشتر در تصمیمگیریهایی است که بر فعالیت آنها مؤثر است؛ یعنی فضایی برای افراد فراهم شود تا بتوانند ایدههای خوبی را بیافرینند و آنها را بهعمل تبدیل کنند. از اوایل سده ی بیستم که مسأله ی مسکن فقرا و سکونتگاه های فقیر نشین مورد توجه جدی برنامه ریزان و سیاست گذاران قرار گرفت. تمرکز بر سیاست های اقتصادی کلان از جمله سیاست های فقر زدایی و سیاست هایی برای افزایش متوسط درآمد و نیز ایجاد عدالت اجتماعی، همواره به مثابه راه حل ریشه ای فقر و محلات فقیر نشین مورد توجه بوده است؛ همچنین در این راستا بر اهمیت سیاست اجتماعی و یا افزایش کارایی شهری توجه جدی شده است .(Moseer,1997:48 ) با وجود این، همزمان با سیاست های کلان، همواره در سطوح میانه و خرد رویکردهای مشخص و عمدتاً کالبدی متنوعی برای رفع مشکل مسکن فقرا و سکونتگاه های غیر رسمی مورد توجه بوده است. اما در اواخر دهه ی1970، الگویی جدید از جانب بنگاه های اصلی کمک

رسانی بین المللی به ویژه بانک جهانی و سازمان ملل متحد و مؤسسه ی بین المللی ایالات متحده )USAFD( ، به تدریج اتخاذ شد که عموماً به توانمند سازی مشهور شد . براساس این دیدگاه دولت ها زمینه ها و تسهیلات بهبود شرایط فقرا را شکل دادند و این اجتماعات فقیر هستند که خود به عنوان نقش آفرین اصلی راه ارتقای خود را می یابند. در واقع توانمند سازی در این حوزه، ایجاد چارچوب های قانونی، نهادی، اقتصادی، مالی و اجتماعی برای افزایش کارایی اقتصادی و کارآمدی اجتماعی در توسعه ی بخش مسکن فقراست .(Pugh,2000:328) راهبرد توانمند سازی بر بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع و تمامی عوامل برای ایجاد مسکن و بهبود شرایط زندگی جوامع فقیر تاکید دارد به مردم این فرصت را می دهد که شرای طخانه و محل زندگی خود را با توجه به اولویت ها و نیازهایشان بهبود بخشند. توانمند سازی اجتماعات محلی رهیافتی نوین برای حل مساله ی فقر شهری است که دیگر مهندسی ساختمان تزریق منابع مالی صرف را راهگشا نمی داند، بلکه مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمان های غیر دولتی و محلی و مشارکت فعال مورد نظر است (هادیزاده بزاز، .(37 :1382 در مجموع توانمند سازی در

دهه ی1990 عمق و اهمیت بیشتری یافت و نه تنها در زمینه ی اصلاح نهادی بلکه در زمینه ی حکمروایی نیز به صورت مستمر دنبال شد(.(Pugh,2000:328 این مسایل به ارزیابی مجدد و اساسی نقش مشارکت اجتماعی در توانمند سازی منجر شد . رویکرد جدید بر این باور بود که اجتماعات باید موضوع برنامه ریزی باشند تا اینکه هدف برنامه ریزی قرار گیرند و مرکز قدرت سازمانی و تصمیم سازی باید با سازمان های مبتنی بر اجتماعات محلی و محلات همراه باشند و با اقدامات دولت ملی و محلی توانمند شوند . (Burgess & et al, 1997:153 ) پس از آن پیوند توسعه اجتماع محلی برای اتخاذ رهیافتی برای حل مساله از درون و در پیوند با سیاست های کلان توسعه در سطح کل شهر، در جهت گسترش مقیاس به وقوع پیوست(صرافی،.(1381 راهبرد توانمند سازی به مصداق ماهی گیری و حتی توربافی به جای دادن ماهی به تهی دستان می باشد(صرافی،.(271 :1382 در روش توانمندسازی، مرکز توجه، ساکنان شهر و مردم هستند و دولت متعهد میگردد تسهیلات لازم را برای آنان فراهم کند. این رویکرد می گوید مهندسی ساختمان و تزریق منابع مالی را رهگشا نیست، بلکه مهندسی اجتماعی با حمایت و تسهیل بخش عمومی و سازمان های غیر دولتی و محلی و مشارکت فعال ساکنان مورد نظر است (هادیزاده،.(37 :1382

توانمندسازی رویکردی برای توزیع مناسب منابع اقتصادی به صورت پایدار است.در این شرایط، زندگی اقشار کم درآمد و فقیر با تکیه بر ظرفیت های درونی و الویت بندی نیازها، توسط خود این افراد و مشارکت آن ها برای مواجهه با مسائل فقر است (اسکندری،.(20 :1382 این رویکرد معتقد است که باید افراد را به گونه ای توانمند ساخت که بتوانند در مورد محیط سکونت خویش تصمیم بگیرند.((mukhija,2001:21 به طور خلاصه توانمند سازی اجتماع محلی و توسعه ی محلی رویکردی غیر متمرکز و مشارکتی است و به نوعی مکمل ارتقا بخشی است که در رابطه با تامین حق مالکیت و توسعه ی اقتصادی در محله های فقیر نشین، علاوه بر مشارکت در ساخت و ساز و بهبود محله، ضرورت و درگیر شدن ساکنان محله در تصمیم سازی و فرآیند برنامه ریزی برای تشخیص اولویت های اقدام و حمایت در اجرا را ضروری می داند .(UN-HABITAT,2000:131)

 

جدول -2 رویکرد توانمندسازی از ابتدا تا کنون (ماخذ: نگارندگان) سیاست ها

. ایجاد زمینه ها و بستر لازم جهت بهبود شرایط فقرا توسط دولت و نقش آفرینی اصلی توسط خود اجتماعات فقیر در راه ارتقاء وضعیت

. بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع و تمامی عوامل برای ایجاد مسکن و بهبود شرایط این جوامع و فرصت دادن به خود ساکنین تا شرایط زندگی خود را با توجه به الویت ها و نیاز های خودشان بهبود بخشند.

. اضافه شدن مبحث حکمروایی به مباحث قبلی و تاکید به این موضوع که مرکز قدرت سازمانی و تصمیم سازی باید با همراهی اجتماعات محلی باشد

. باور به این موضوع که این اجتماعات محلی باید موضوع برنامه ریزی باشند نه هدف برنامه ریزی

. بهره گیری از سرمایه انسانی مورد تاکید قرار گرفت

. تاکید بر ضرورت درگیر شدن ساکنان محله در فرآیند تصمیم سازی و برنامه ریزی

چارچوب نظری امر توانمند سازی بر دیدگاه فقر زدایی و در توسعه پایدار انسان محور با تکیه بر مشارکت شهروندان متکی است.

مشارکتی که بر اساس گفتگوی دو جانبه شکل می گیرد و شهروند با کسب هویت از طریق این گفتگو به زیستگاه خود هویت می بخشد. به طور کلی مهم ترین اصول و ابعاد راهبرد توانمند سازی عبارتند از :مشارکت و برنامه ریزی با همکاری مردم، تمرکز زدایی در تصمیم گیری حکومت، ارتقای موقعیت زنان و برابری جنسیتی، به رسمیت شناختن گروههای سنی اجتماع و ظرفیت سازی مدیریت محلی. توانمند سازی بافت قدیم شهرها در ابعاد مختلف قابل طرح است که از آن جمله می توان به توانمند سازی کالبدی؛ توانمند سازی فرهنگی، توانمند سازی فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و اقتصادی؛ حمایتهای مالی دولتی؛ مشارکت مردمی؛ راهکارهای تامین منابع مالی اشاره کرد .در میان ابعاد مختلف سیاست توانمند سازی می توان به ابعاد اجتماعی و اقتصادی به عنوان الویت در رویکرد توانمندسازی اشاره کرد. راهبرد توانمندسازی بر بسیج تمامی امکانات بالقوه و منابع و تمامی عوامل برای ایجاد مسکن و بهبودی در شرایط زندگی جوامع فقیر تاکید دارد و به مردم این فرصت را می دهد که شرایط خانه و محل زندگی خود را با توجه به اولویت ها و نیازهایشان بهبود ببخشند. در رویکرد توانمندسازی مرکز توجه ، ساکنان شهر و مردم هستند و دولت متعهد می گردد تسهیلات لازم را برای آنان فراهم کند.

جدول -2 مولفه های رویکرد توانمندسازی (ماخذ: نگارندگان)

رویکرد توانمندسازی
مولفه ها سیاست ها
. فقر زدایی
اقتصادی . افزایش متوسط درآمد
. تامین حق مالکیت
. توسعه پایدار انسان محور
. ایجاد عدالت اجتماعی
اجتماعی . اعتمادسازی
. آگاه سازی
. گسترش آزادی در انتخاب و عمل
. تمرکز زدایی و ایجاد پیوند با نهاد های مسئول
مدیریتی . درگیر کردن ساکنان در فرآیند تصمیم سازی
. حرکت جهت تشکیل سرمایه ی انسانی
کالبدی . مشارکت در ساخت و ساز

.3 معرفی محدوده مورد مطالعه (قلعه وکیل آباد مشهد)

قلعه وکیل آباد در غرب شهر مشهد یکی از مناطق بسیار قدیمی این کلانشهر با قدمتی بیش از نیم قرن است

.محدوده مورد بررسی (قلعه وکیل آباد) از جنوب به بلوار وکیل آباد از شرق به بلوار نمایشگاه و از شمال و غرب به وسیله کال چهل بازه محدود میشود. این محدوده در طرح تفضیلی مشهد ، جزیی از اراضی الحاقی محسوب شده است و در حال حاضر در منطقه 12 شهرداری مشهد قرار دارد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید