بخشی از مقاله

چکیده

فضاهای شهری تاریخی به سبب نقشی که در شکل دادن تصویر ذهنی و نقشهشناختی از شهرها دارند؛ در هویت بخشی به شهرها از جایگاه ویژهای برخورداند. بناهای ماندگار و تاریخی موجود در هر بافتی از تعلقات و ویژگیهای منحصر به فرد هر بافت میباشند و علاوه بر آنکه موجبات وضوح و خوانایی بافت و متعاقباً شهر را فراهم مینماید، وجود این تک عناصر به لحاظ شناخت کاملی که از محیط به دست میدهد خود موجبات ایجاد علاقه و وابستگی در ساکنین این بافتها را فراهم مینماید.از سویی بافتهای فرسوده شهری از محلات فرسودهای تشکیل شده و پدیدهای چند وجهی و میان بخشی با ابعاد قوی اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، کالبدی، اجرائی و فنی است.

از این رو شناسایی مشکلات بافتهای فرسوده و رفع آنها میتواند جان تازهای به این بافتها بخشیده و موجبات استفاده مجدد و کارآمد از آنها و محلات تاریخی را فراهم نماید و در نهایت روح نوینی به هویت و فرهنگ آن شهر بدمد.از اینرو هدف از این پژوهش بررسی معایب و مشکلات موجود در محله قدیمی ساغریسازان رشت میباشد که پس از شناسایی آنها در نهایت راهکارهای مناسب به منظور ساماندهی محله با تأکید بر حفظ اصول اقلیم و سنت معماری منطقه ارائه میشود. روش تحقیق فوق از نوع توصیفی-تحلیلی و برای انجام مطالعات از شیوه مرسوم جمع-آوری اطلاعات اعم از اسنادی و میدانی بهرهگیری شده است.

واژههای کلیدی:ساماندهی، بافت تاریخی، بافت فرسوده، اصول اقلیم و سنت معماری منطقه، محله ساغریسازان.

-1 مقدمه

ترکیب سه مفهوم معیارهای کالبدی، فعالیتی و هویتی، مفاهیم پایه-ای در شکلگیری شبکه فضاهای شهری را در بر دارد. در طول زمان نیز این مفاهیم موجب استمرار عملکردی شبکه فضاهای شهری در ساختار بافتهای تاریخی میباشد. استفاده از تفکر شبکه فضاهای شهری ساختار منسجم از بافت یک شهر را شکل میدهد که در آن نه تنها پیوند و اتصال کالبدی فضاها مدنظر است؛ بلکه فعالیتها نیز ارتباط مییابند که نتیجه آن کمک به ایجاد خوانایی، شکلگیری حس جهتیابی و یکپارچهسازی ساختار شهر است - شریفی چابک،اسمت، 1394، بررسی نقش هویت تاریخی نشانههای شهری در میزان خوانایی محلههای سنتی .[1]بیش از چند دهه است که محلههای قدیمی شهری به فراموشی سپرده شدهاند.

بسیاری از بافتهای سنتی که زمانی مایه افتخار شهرها بودند بیش از پنجاه سال است که در حال فرسایش رها شده-اند. تقریباً تمامی جمعیت این مناطق جابهجا شده و میراث تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ویژه محلههای مختلف یا منقرض شده و یا در حال انقراضاند. تنها اندکی از بناها که به سختی به روی پا ایستادهاند به یادگار ماندهاند و یادآور معماری و شهرسازی گذشتهاند.بافتهای با ارزش امروز، بخشی از بافت شهرهای کشور به یادگار مانده از یک یا دو قرن گذشته و حتی نیمه اول قرن حاضر میباشند که اکثر آنها علیرغم واجد ارزش بودن از نظر تاریخی - فرهنگی به فرسودگی گرائیدهاند.

ولیکن همواره ضرورت حفظ، احترام و بازآفرینی ارزشها در اینگونه بافتها مورد توجه معماران، برنامهریزان و طراحان شهری بوده است و به تأثیر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر توسعه بافتهای مذکور توجه گردیدهو توسعه در بافتهای تاریخی با رویکرد حفظ ارزشهای کالبدی - فضایی مدنظر قرار گرفته است .[2]بناهای ماندگار و تاریخی موجود در هر بافتی از تعلقات و ویژگیهای منحصر به فرد هر بافت میباشد و علاوه بر آنکه موجبات وضوح وخوانایی بافت و متعاقباً شهر را فراهم مینماید. بنابراین حفظ و احیای آنها نیز عاملی در جهت هویتبخشی بدین بافتها بوده و نهایتاً منجر به بهسازی این بافتها خواهد گردید. شناسایی و احیای دانههای ارزشمند تاریخی در بافتهای فرسوده نقشی بسزا در باز زندهسازی آنها خواهد داشت. دلیل آن در این امر نهفته است که وجود این تک عناصر در خوانا بودن بافتها تأثیری بسزا دارند .[1]

-2 انواع بافتهای شهری و فرسودگی بافت

انواع بافتهای فرسوده شامل: - 1 بافت های دارای میراث شهری: بافتهای به جا مانده از گذشته و دارای ارزش فرهنگی و ملی که در لیست میراث فرهنگی یا آثار ملی قرار میگیرد. -2 بافتهای شهری - فاقد میراث فرهنگی - : در محدوده قانونی شهر و دارای مالکیت رسمی بوده لیکن به لحاظ ایمنی، استحکام و خدمات شهری کمبود دارند. -3 بافتهای حاشیهای که بیشتر در حاشیه شهر بوده و خارج از برنامه رسمی توسعه یافتهاند. .[3]در کل بر اساس اینکه فرسودگی، در کالبد، فعالیت و یا همزمان در هر دو مطرح باشد، فرسودگی به دو دسته نسبی و کامل تقسیم می-شود. زمانی که فعالیت، فرسوده و کالبد، سالم باشد، فرسودگی نسبی از نوع اول است که در این حالت، عمل "ابقا" در قالب "بهسازی" باید صورت پذیرد. در حالت دوم، کالبد فرسوده و فعالیت سالم است که نیازمند عمل "احیا" در قالب اقدامات "نوسازی" است، و در نهایت هرگاه کالبد و فعالیت، توأمان فرسوده باشد، باید به "تخریب" و ساخت مجدد در قالب اقدامات "بازسازی" مبادرت نمود .[3]

-1-2 بافت فرسوده شهری
بافت فرسوده شهری به عرصههایی از محدوده قانونی شهرها گفته میشود که به دلیل فرسودگی کالبدی، عدم برخورداری مناسب از دسترسی سواره، تأسیسات، خدمات و زیرساختهای شهری، آسیب-پذیر بوده و از ارزش مکانی، محیطی و اقتصادی نازلی برخوردارند. این بافتها، به دلیل فقر ساکنان و مالکان آنها، امکان نوسازی خود به خودی را نداشته و نیز، سرمایهگذاران انگیزهای برای سرمایهگذاری در آن را ندارند. گذر زمان رد پای خود را بر روی پدیدهها حتی اگر آنها درزمان خود بهترین باشند، بر جای میگذارند، پس فرسودگی، امری است اجتناب ناپذیر، که از آن گریز و مفری نیست و بناها، بافتها و در مقیاس کلیتر، شهرها نیز از این قاعده کلی مستثنی نیستند و پس از سپری کردن عمر مفید فرسوده خواهند شد. به طور کلی کاهش کارآیی هر پدیدهای، فرسودگی آن را در پی دارد. پدیده فرسودگی در بافت شهری بر کالبد بافت و همچنین فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی آن اثرگذار است و موجب رکود بافت شهری و تنزل شدید کیفیت زیست شهری میگردد .[4]

-3 اشکال مداخله در بافتهای فرسوده شهری
-1-3 بهسازی

در این نوع مداخله اصل بر وفاداری به گذشته و حفظ آثار هویت-بخش در آنهاست. فعالیت بهسازی با هدف استفاده از امکانات بالقوه و بالفعل و تقویت جنبههای مثبت و تضعیف جنبههای منفی از طریق حمایت، مراقبت، نگهداری، حفاظت، احیا، استحکامبخشی، تعمیر، صورت میپذیرد. دخالت در این بافتها مستلزم رعایت ضوابط و مقررات سازمان میراث فرهنگی میباشد .[5]به عبارت دیگر بهسازی عبارت است از بهبود بخشیدن به وضعیت بافت و عناصر درون آن است و مجموعه اقدامات ر ا شامل میشود که در زمینه کالبدی یکنواخت با الگوی اولیه به حفاظت و نگهداری بافت و عناصر آن میپردازد و در زمینه غیرکالبدی، به رونقبخشی حیات درون آن کمک میکند. بهسازی در شهرسازی با اقدامات و پیشبینیهایی برای بهتر کردن کیفیت محیط کالبدی و فضایی توأم است. بدین معنی که با ایجاد امکانات نو، بهتر ساختن محیط فضایی میسر میشود .[6]

به عبارتی، بهسازی مجموعه اقداماتی است که باساختمانهای موجود در اینگونه بافتها عمدتاً قدیمی میباشند یا فاقد رعایت استانداردهای فنی هستند به گونهای که غیر استاندارد بودن آنها از ظاهر ساختمان قابل تشخیص است. ابنیه این بافتها عمدتاً تاب مقاومت در مقابل زلزلهای با شدت متوسط را ندارند.ابنیه مسکونی واقع در اینگونه بافتها عمدتاً ریزدانه بوده و اکثر آنها یک یا دو طبقه هستند.مصالح به کار رفته در اینگونه بافتها عمدتاً از انواع خشتی، خشت و آجر و چوب و یا آجر و آهن بدون رعایت اتصالات افقی و عمومی و فاقد زیرسازی مناسب میباشند.بافتهای فرسوده که عمدتاً بدون طرح قبلی ایجاد شدهاند، عمدتاً از ساختاری نامنظم برخوردارند و دسترسیهای موجود در آنها عمدتاً پیاده میباشد به گونهای که اکثر معابر آن بنبست یا با عرض کمتر از 6 متر بوده و ضریب نفوذپذیری در آنها کمتر از %30اندک تغییرات در فعالیت، موجبات افزایش عمر اثر را فراهم میکند .[7]

-2-3 نوسازی
زمانی انجام میشود که فضای موجود، از کارکردی مناسب و مؤثر برخوردار باشد ولی فرسودگی نسبی کالبدی سبب کاهش بازده و کارآیی آن شده باشد .[8]

-3-3 بازسازی

دگرگونی کامل پیشینه و ایجاد شرایط جدید در بافت و یا عناصر آن را با برچیدن آثار گذشته و بنا نهادن ساخت و سازهای جدید دنبال میکند. مجموعه اقداماتی که منجر به شرایط کامل دگرگون شده نسبت به شرایط و محتوای پیشینه میگردد .[8]

-4-3 مرمت
کار آیینی و مستمر است و به دو صورت امکانپذیر است: تعمیر و نگهداری. تعمیر گاهی مقطعی است و گاهی به شکل مداوم است،ولی نگهداری نگرشی فراتر از تعمیر به اثر دارد و به روز بودن اثر را مد نظر قرار میدهد .[7]

-5-3 توانبخشی
به معنای تجدید توان، تجدید حیات و تجدید حیثیت یک بافت کهن است. توانبخشی از طریق تزریق فعالیت جدید در فضا سبب تجدید حیات بافت کهن میگردد. تجدید حیات یا تجدید حیثیت میتواند تبدیل به ابقا و ارتقای هویت شهر گردد.

-6-3 ساماندهی
معنای لغوی ساماندهی نظم دادن، ترتیب دادن، آراستن - لغت نامه دهخدا - ، سر و صورت دادن است. مفهوم ساماندهی به طور عام عبارت است از اصلاح روابط موجود و ایجاد نظم ترتیب بهینه در میان اجزای یک سیستم به گونهای که در نهایت نیز کل نظام، به سوی اهداف از پیش تعیین شده هدایت میشود. به کارگیری این واژه برای برنامهریزی یک منطقه را میتوان در ابتدا با شناخت کامل و سپس تدوین سیاستهای مؤثر بهینهسازی عملکرد سازمان فضایی منطقه همراه دانست. برخی از این سیاستها شامل ایجاد ساختار سلسله مراتبی منظم و موزون فضاها، تجهیزات خدمات و تأسیسات زیربنایی، اصلاح راههای ارتباطی موجود، طراحی فضاهای شهری و متناسب ساختن آنها با نیازهای روز است. واژه ساماندهی را میتوان استفاده مطلوب از امکانات موجود، ضمن حفظ و نگهداری بافت شهری معنا کرد.

در ساماندهی شهری در مقیاس محله یا منطقه تلاش میشود تا با کمترین هزینه و تخریب، موارد ناموزون و مشکل-ساز بافت موجود را از پیش روی برداشت. در ساماندهی به کنترل و هدایت و رشد و توسعه میپردازیم. در ابتدا با شناخت مسائل، مشکلات و امکانات متناسب با نیازهای زمان، طرح مناسب ارائه می-شود. ساماندهی فضایی برای بافتهای فرسوده و ناکارآمد یعنی آرایش دادن و منظم کردن این بافتها به منظور تأمین محیطی مساعد و قابل زیست برای افراد ساکن در بافت به نحوی که این سکونتگاهها و فضاهای شهری نیازها و فعالیتهای امروزی جامعه را برآورده سازند و در تأمین معیشت و زندگی افراد مشکلی به وجود نیاورد. بنابراین مفهوم ساماندهی کلی و جامع است که شامل همه اقدامات و مضامین بهسازی، نوسازی، بازسازی و مرمت میشود، معمولاً اهداف عمده ساماندهی فضاهای شهری شامل موارد زیر است:

الف - بهبود ساختار کالبدی و ساختارهای فضایی از راه بهسازی و نوسازی شهری.

ب - بهبود اوضاع کاربریها و فعالیتهای شهری از جهت ایمنی، تراکم، تمرکز، سازگاری و عم سازگاری.

ج - بهبود شرایط زیست محیطی شهر از راه توسعه فضاهای باز و سبز. د - بهبود رفت و آمد و ترافیک سواره به کمک الگوهای حرکت روان سواره و پیاده در سطح شهر.

ه - بهسازی محیط اجتماعی و فرهنگی از راه توسعه فعالیتهای فرهنگی، هنری و ورزشی.
 
و - بهبود سیمای شهر و ارزشهای بصری و زیباسازی و روی هم رفته مبلمان شهری.

ن - رونق اقتصادی از راه ایجاد توسعه مشاغل و فعالیتها و توسعه تولیدات.

بنابراین اقدامات ساماندهی در شهر بر اساس نگرش سیستمی - رویکرد همه جانبه - و برنامهریزی کلان در ابعاد گوناگون شهر است. از اینرو برای رسیدن به اهداف ساماندهی، محورهای گوناگون باید مورد مطالعه و بررسی قرار گیرند، از جمله:

الف - مطالعات کالبدی: وضع کمی و کیفی بافتها، فضاها، شبکهها، تأسیسات و تجهیزات.

ب - مطالعات جمعیتی: ساختار جمعیت، میزانهای رشد و تغییر و تحول شاخصهای جمعیتی.

ج - مطالعات زیست محیطی: آلودگیها، منابع آلودگی، چگونگی پراکنش آنها در سطح شهر.

د - مطالعات اجتماعی و فرهنگی: ساختار اجتماعی و فرهنگی. ه - مطالعات اقتصادی: فعالیتها و مشاغل تولید، توزیع، مصرف.

ز - مطالعات تأسیسات زیربنایی و خدماتی در شهر که با توجه به روابط متقابل و سیستمی بین آنها و با ساختار کلی شهر باید ارزیابی شود.

با توجه به تعاریف متعددی که از ساماندهی مطرح شده است، به نظر میرسد ساماندهی شهری، نظاممند ساختن فضاهای شهری با توجه به روابط فضایی آنها به منظور انسجام فضاها و دسترسی راحت و سریع بین آنها و ایجاد محیطی زیبا و موزون در شهر است. ساماندهی، شرایط تحقق ارتباطات و تعامل و تکامل فضاها را با توجه به شرایط زمان و نیازها با حفظ هویت شهر صورت میدهد. بنابراین ساماندهی در راستای توسعه پایدار شهری است و نظم دادن و موزون ساختن توسعه فیزیکی فضاهای شهر با در نظر گرفتن توسعه در تمام بخشها و ابعاد شهری موجب سازمان دادن ارتباط بین انسان و محیط و روابط فضاهای شهری است. ساماندهی بر اساس برنامهای هوشمندانه با توجه به شرایط تاریخی، طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی هر مکان و جامعه صورت میگیرد .[9]

-4 محله ساغریسازان و بافت فرسوده آن

محلهی ساغریسازان هم اکنون در بافت قدیمی و فرسوده شهر رشت قرار دارد و در سالهای اخیر با توجه به سیاستهای دولت مبنی بر نوسازی بافتهای فرسوده مورد توجه قرار گرفته است. محدوده بافت فرسوده شهر رشت بر مبنای شاخصهای فرسودگی کالبدی تعریف شده و در مصوبهی 1384/3/16 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران و اطلاعات ارائه شده از سوی سازمان مسکن و شهرسازی گیلان و مشاورین تهیه کننده طرحهای جامع و تفضیلی شهر رشت و پس از کنترل میدانی توسط شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری تعیین شده است. براساس نقشه تعیین شده مساحت محدودهی قانونی شهر 14/670/811 هکتار و مساحت بافت فرسوده

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید