بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله سبک زندگی را بر اساس آموزه های عاشورایی مورد بررسی قرار داده است سبک زندگی از اصطلاحات نسبتاً جدید علمی است که با رویکردهای گوناگونی تعریف شده است. بهترین و جامعترین آنها، رویکرد دین شناسانه است. بر اساس این رویکرد سبک زندگی، مجموعه ای از رفتارهای سازمانیافته است که متأثر از باورها و ارزشهای پذیرفته شده است، معنای واقعی سبک زندگی عاشورایی برای جوامع انسانی حدیث »کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا … است.ذکر این نکته ضروری است که اگر به حادثه عاشورا تنها به عنوان رخدادی تاریخی نگریسته شود، سبک زندگی خاصی از آن استخراج نخواهد شد، اما به تعبیر برخی بزرگان ازجمله رهبر معظم انقلاب، عاشورا و کربلا یک حادثه نیست و یک فرهنگ است و این فرهنگ قابلیت ارائه سبک زندگی خاصی را برای بشریت دارد .با توجه به این مساله پژوهشگر بااین فرض که ،دین ارایه دهنده سب کی از زندگی و تامین کننده خوشبختی همگانی است تبینی از چند آموزه های کلیدی عاشورایی را ارایه و بر اساس آن الگوهای رفتاری را ترسیم می کند.
کلیدواژه ها: سبک زندگی،ارزشهای دینی، ارزش، چیستی سبک زندگی ،سبک زندگی عاشورایی
مقدمه
از دیدگاه جامعه شناسی:تعاریفی که بر اساس رویکرد جامعه شناختی ارائه می شوند، بیشتر نگاه توصیفی دارند. رکن اصلی تعاریف جامعه شناختی، توجه به رفتار و نمودهای رفتاری است. این اصطلاح در نگاه جامعه شناسانه نقشی همچون اصطلاح »طبقه اجتماعی… یا »هویت اجتماعی… ایفا میکند و اساساً در ابتدا، به عنوان جایگزینی برای اصطلاح مارکسیستی »طبقه… مورد استفاده قرار گرفت.از دیدگاه روانشناختی: به ارزشها، هنجارها و منشأ رفتارها توجه ویژهتری می شود. این اصطلاح در تعاریف روانشناسانه جایگاهی همچون اصطلاح »شخصیت… و »منش… دارد - فاضلی، 1382،. - 80-65
رویکرد دین شناسانه : این دیدگاه سبک زندگی را اینگونه تعریف کرده است: مجموعهای از رفتارهای سازمانیافته که متأثر از باورها و ارزشها و نگرشهای پذیرفته شده، و همچنین متناسب با امیال و خواسته های فردی و وضعیت محیطی، وجهه غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد شدهاند. - مهدوی کنی، 1387، . - 106دقت و تأمل در مؤلفه های گوناگون این تعریف، ابعاد مهمی از سبک زندگی را برای ما نشان می دهد و وجه تمایز این تعریف با تعاریف جامعه شناسانه و روانشناسانه و همچنین ارتباط آن را با اموری همچون دین، باورها، اخلاق، نگرشها و امثال آن را روشن میکند. علاوه بر این، نقش نمادین و نمایشی بودن »سبک زندگی… را نیز در مقایسه با مطلق »رفتار… نشان خواهد داد.
تعریف سبک زندگی
1.سبک زندگی محصول و معلول باورها و ارزشهاست. نوع نگاه انسان به جهان، خدا، انسان و حیات پس از مرگ و نوع ارزشهای پذیرفته شده او، تأثیری مستقیم بر انتخاب ها و گزینش های او دارند. به همین دلیل، در نخستین نگاه و به روشنی می توان دو نوع کلی سبک زندگی را از یکدیگر متمایز ساخت: سبک های زندگی مؤمنانه و سبکهای زندگی غیرمؤمنانه.
2.عوامل درونی از جمله امیال، غرایز و خواسته های فردی و محیط بیرونی از جمله وضعیت جغرافیایی و فضای اجتماعی در سبک زندگی تأثیر دارند. سبک زندگی جایی است که سلایق، غرایز و خواسته های فردی می توانند نقش آفرینی باشند. همان گونه که وضعیت جغرافیایی، فضای اجتماعی و محیطی خواه ناخواه سایه خود را بر انتخابها و گزینشهای انسان می افکنند. بر این اساس، باید توجه داشت آنگاه که سخن از تأثیرپذیری سبک زندگی از باورها و ارزشهای دینی به میان می آید، نباید چنین پنداشت که امیال و خواسته های فردی در این نوع سبکزندگی هیچ جایگاهی ندارند و یا نباید داشته باشند. اصولاً دین الهی و اصیل نمی خواهد غرایز و امیال فردی را سرکوب کرده و نابود سازد، بلکه می خواهد آنها را جهت دهی کرده. و در مسیر درست و سعادت بخش هدایت نماید. همانطور که هرگز نباید تأثیر محیط اجتماعی، وضعیت جغرافیایی و آب و هوایی را در گزینش انواع خاصی از سبک زندگی نادیده گرفت. تأثیر جامعه و محیط بر گزینش ها و انتخابهای افراد تا آنجاست که حتی بعضی از جامعه شناسان و عالمان علوم تربیتی را به این توهم انداخته است که از جبر اجتماعی - دورکیم، 1360، ص - 115 و جبر محیطی و تربیتی سخن به میان آورند.
.3 سبک زندگی ناظر به رفتارها و نمودهای ظاهری و بیرونی هویت انسانی است؛ به این معنا که خود باورها و ارزشها و نگرشهای افراد را جزء سبک زندگی نمی دانیم، بلکه آنها بنیانهای شکل دهی به نوع خاصی از سبک زندگی هستند . به عبارت دیگر، باورها، ارزشها، نگرشها و گرایشها همگی در شکل دهی به هویت انسانی نقش آفرین هستند. سبک زندگی به آن بخش از هویت انسانی اطلاق میشود که جنبه»بیانگرانه… دارد. جنبه های نادیدنی هویت انسانی را در قالب رفتارها، انتخاب ها و اشیا برای دیگران دیدنی میکند. بر این اساس، این نظریه را درست نمی دانیم که سبک زندگی را افزون بر رفتارهای بیرونی، شامل ادراکها، باورها، گرایشها، ارزشها، تمایلات، ترجیحات و همه امور ذهنی و درونی نیز میداند - مهدوی کنی، 1387، ص . - 73-74
.4 گستره سبک زندگی، به وسعت همه رفتارهای نهادینه شده فردی و اجتماعی انسان است. از آرایش مو و آراستگی ظاهری گرفته تا انتخاب رنگ لباس و مدل کفش و چیدمان اسباب و اثاثیه منزل، تا نوع موسیقی و علاقه های هنری، شغلی و نحوه گذران اوقات فراغت و معماری و شهرسازی و امثال آن؛
.5 رفتارهای موقتی یا موردی یک فرد یا گروه را نمی توان سبک زندگی آنان تلقی کرد. به عنوان مثال، اگر کسی یک بار کراوات بزند، هرچندبر اساس آموزه های اسلامی ممکن است کار درستی نکرده باشد، اما نمی توان گفت این نوع پوشش، سبک زندگی او شده است، بلکه رفتارهایی را می توان به عنوان سبک زندگی در نظر گرفت که وجهه غالب رفتاری یک فرد یا گروهی از افراد شده باشند، به گونه ای که همچون ملکاتنفسانی در اخلاق، تقریباً بدون تروّی و تأمل از فرد یا جامعهای خاص صادر شوند.
. .6 سبک زندگی به تدریج حاصل می شود و به تدریج هم زایل می شود. نهادینه شدن یک رفتار یا عملکرد زمانبر است، صبوری و بردباری ویژهای می طلبد. به عنوان مثال، پیدایش سبک معماری اسلامی بلافاصله پس از بیان تعالیم اسلام در مورد اهمیت مسجد، نماز جماعت، تکریم مهمان، همسایه داری، اخلاق اجتماعی و شهروندی نبود، بلکه این تعالیم و آموزه ها به تدریج سبک خاصی از معماری را در جهان اسلام پدید آوردند و یا زایل شدن سبک زندگی برده داری، امری زمانبر بود. نگاهی اجمالی به تعالیم اسلامی و معارف قرآنی این حقیقت را نشان می دهد که هیچیک از اولیای الهی، برده داری را امری پسندیده نمی دانستند، بلکه در تلاش بودند تا این شیوه رفتاری و این نوع نظام اجتماعی را تغییر دهند. اما تغییر سریع آن نه امکانپذیر بود و نه مطلوب؛ زیرا تغییر سریع آن در صورت امکان، موجب فروپاشی نظام اجتماعی و اقتصادی جامعه آن روزگار می شد؛زیرا همه نظام اقتصادی، تجاری، معیشتی و معاشرتی آن روزگار بر این اساس آن شکل گرفته بود. تغییر چنین وضعیت نامطلوبی، که در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی مردمان آن روزگار رخنه کرده بود، کاری سترگ اما زمانبر بود.
.7 سبک زندگی همچون ملکات نفسانی است: اقناعی و خودجوش و بی تکلف انجام می گیرد، تحمیلی و اجباری نیست. به همین دلیل، در هرگونه تلاشی برای تغییر سبکهای نامطلوب زندگی باید توجه داشت که هرگز نباید از قوه قهریه استفاده کرد و هرگز نباید تصور کرد که سبکهای مطلوب زندگی را میتوان به صرف قانونگذاری و ابلاغ آیین نامه و امثال آن محقق ساخت.
..8 بر اساس تعریف و تلقی ما از سبک زندگی، نه میتوان آن را امری کاملاً فردی دانست و نه امری کاملاً اجتماعی، بلکه هم ابعاد فردی و سلایق و امیال و خواسته های فردی در آن لحاظ می شود و هم تأثیرات اجتماعی و محیطی و علایق جمعی در شکل گیری آن نقش ایفا می کند. برخی افراد، همچون آلفرد آدلر، گمان کردهاندسبک زندگی امری کاملاً فردی است. به همین دلیل، معتقدند به تعداد انسان ها سبکهای زندگی متفاوتی وجود دارد - مهدویکنی، 1387، ص - 126-122، این نظر درست نیست. ایشان تأثیرات محیط و جامعه را بر شکل دهی به علایق و امیال فردی نادیده گرفته اند.
.9 سبک زندگی جنبه نمادین و نمایشی دارد. در سبک زندگی، محتوا از اولویت برخوردار نیست، سبک زندگی بیانگر، نماد و نمایشگر محتواست. سبک زندگی، نماد باورها و ارزشهای پذیرفته شده فرد است. نماد ابعاد ناآشکار و پنهان هویت فردی، اجتماعی و دینی اوست. به همین دلیل، ما برای سبک زندگی به خودی خود اصالتی قائل نیستیم، بلکه آن را یک معیار، شاخصه و نماد برای هویت دینی و اعتقادی و