بخشی از مقاله
چکيده
تحولات جهاني بعد از جنگ جهاني دوم از جمله در زمينه هاي گسترش شهرنشيني و ايجاد شهرهاي بزرگ ، آلودگي محيط هاي شهري و نيز افزايش اوقات فراغت منجر به گسترش گردشگري روستايي گرديد .در دهه هاي بعدي، گردشگري به عنوان ابزاري براي توسعۀ روستايي مطرح گرديد .در اين راستا صاحب نظران سعي نموده اند با ارائه ديدگاهها و الگوهاي مختلف نقش گردشگري را در توسعۀ روستايي ارتقاء دهند.
تحقيق حاضر باهدف شناخت و تحليل اثرات و پيامدهاي گردشگري در نواحي روستايي در زمينه هاي زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي انجام شده است .نتايج مطالعات نشان مي دهد به دليل فقدان برنامه ريزي و ضعف مديريت ، از فرصت هاي موجود گردشگري درنواحي روستايي براي تأمين نيازهاي فراغتي شهروندان شهرهااز يک طرف و تجديد حيات اقتصادي و اجتماعي نواحي
روستايي از طرف ديگر به درستي استفاده نشده است .در مقابل ، تهديدهاي مرتبط با گردشگري در اين ناحيه تحقق يافته و موجب پيامدهاي نامطلوبي مانند آلودگي منابع آب ، تخريب چشم انداز طبيعي، تخريب و تغيير کاربري اراضي کشاورزي و باغات ، افزايش مهاجرت ، رکود فعاليت هاي کشاورزي و دوگانگي اجتماعي شده است ؛ در حالي که با بهره برداري مناسب از فرصت ها ميتوان گردشگري را به عنوان ابزاري براي توسعۀ پايدار نواحي روستايي تبديل کرد .به هر حال با توجه به اين شرايط ، برنامه ريزي و مديريت سمت وسوي مؤثر فعاليت هاي گردشگري در راستاي دستيابي به گردشگري پايدار روستايي ضروري مي باشد.
واژگان کليدي :گردشگري پايدار، گردشگري، روستا، اوقات فراغت ، مديريت .
مقدمه
رشد و گسترش گردشگري از جمله پديده هاي مهم اواخر قرن بيستم است که با سرعت در قرن جديد ادامه دارد.
نواحي روستايي و کوهستاني مهم ترين عرصه هايي هستند که در زمينه گردشگري و فعاليت هاي وابسته به آن به شدت مورد بهره برداري قرار گرفته و با تحولات مستمر در زمينه کاربري اراضي و پيامدهاي حاصل از آن مواجه شده اند.
گردشگري روستايي شامل فعاليت هاي متنوعي است که گردشگران در نواحي روستايي انجام مي دهند . با اين حال انواع مختلف آن تحت عنوان گردشگري طبيعي، گردشگري فرهنگي، گردشگري بومي، گردشگري دهکده اي و ( گردشگري کشاورزي تفکيک و طبقه بندي شده اند
(اشتري مهرجردي١٣٨٣ ، ص ٧٤)
عليرغم سابقه نسبتا زياد شکل گيري و گسترش گردشگري در نواحي روستايي، اخيرا تجديد حياتي را تجربه مي کند که اغلب با توجه به الگوهاي جديد توليد و مصرف اقتصادي قابل تشريح است . (ويليا مز و هال ٢٠٠٠ ، ص ٢٣)
اين روند همچنين به عنوان واکنشي در برابر بحران روستايي حاصل از تجديد ساختار کشاورزي در حال گسترش است (ديتر ٢٠٠٢ ، ص ٢٤٣ )
در برخي کشورها گردشگري به عنوان بخش اجتناب ناپذير ز ندگي جديد در نظر گرفته شده و به همين دليل اکثر مقدصد هاي روستايي را گردشگري داخلي تشکيل مي دهند( آلسکوگيوس ١٩٩) نواحي روستايي داراي جاذبه هاي متعدد و متنوعي است که در چارچوب مناسبات روستايي و شهري و اثرات کلانشهر ها بر نواحي روستايي، اين جاذبه ها در چند دهۀ اخير اين نواحي بشدت مورد بهره برداري قرار گرفته است .(رضواني ١٣٨٢ ، ص ٦٧)
از آنجا که گردشگري با محيط طبيعي و فعاليت هاي اقتصادي اجتماعي رابطه متقابل دارد، مي تواند آثار و پيامد هاي مثبت و يا منفي در اين زمين ه ها داشته باشد .به همين دليل شناخت آثار و پيامدهاي گردشگري در مرحله اول و مديريت اين اثرات در مرحله دوم مي تواند پيامدهاي مثبت گردشگري براي نواحي روستايي را به حداکثر ممکن و پيامدهاي منفي آن را به حداقل ممکن کاهش دهد. در مقاله حاضر سعي شده به اين سئوال اساسي پاسخ داده شود و پيامدهايي را در ابعاد زيست محيطي، اقتصادي و اجتماعي در اين ناحيه برجاي گذاشته است و نيز براي توسعه پايدار گردشگري در مناطق روستايي چه راهکارهايي ضروري مي باشد.
اثرات گردشگري بر نواحي روستايي
با توجه به ماهيت فعاليت گردشگري و ارتباط و تعامل تنگاتنگ آن با فعاليت هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، بالطبع اثرات آن مي تواند بسيار متنوع و گسترده باشد و به ويژه بر محيط محلي و جوامع ميزبان اثرات عميقي برجاي گذارد.
تأثيرات گردشگري درناحيه آلپ اروپا( يکي از اولين مقصد هاي جذاب در زمينه گردشگري روستايي )سبب بکارگيري را ههاي ديگري براي توسعه گردشگري شد؛ مفاهيمي چون گردشگري فرعي، گردشگري مسئول ، گردشگري انعطاف پذير، گردشگري مناسب يا گردشگري سبز ، به عنوان رويکردهايي براي کاهش اثرات منفي گردشگري برنامه ريزي شدند . در دهه ١٩٩٠ به دليل افزايش توجه به محيط زيست اين رويکردها در برنامه ريزي گردشگري تکامل بيشتري يافته و اصول قابل تأييد توسعه گردشگري با استقبال گسترده اي روبرو شده اند.
اثرات اجتماعي فرهنگي گردشگري ميتواند به صورت مثبت و يا منفي باشد .درنقاطي که گردشگري در حال رشد است ، اثرات فرهنگي - اجتماعي مثبت و مهم گردشگري در جوامع بومي عبارت است : خودکفايي و تقويت اقتصاد محلي، احترام بيشتر به جامعه محلي و فرهنگ آنها، سرمايه گذاري مجدد درآمد گردشگري درمنابع فرهنگي، تقويت تداوم سنت هاي فرهنگي، افزايش ميزان درک مدارا بين فرهنگ ها به ويژه از طريق اجر اي موسيقي، عرضه صنايع هنرهاي محلي، نوع زندگي بومي، مسکن و ساير تجربيات زندگي روستايي. اثرات منفي گردشگري ب ر جوامع محلي مي تواند شامل محروميت از برخي مزاياي رفاهي براي جامع ة ميزبان ،
فشار تقاضا براي منابع کمياب مانند آب آشاميدني، وابستگي بيش از اندازه نواحي ميزبان به گردشگري، رفتار نامناسب و عدم حساسيت فرهنگي گردشگران باشد( سازمان ايرانگردي و جهانگري ١٣٨١ ، ص ١٢٦)
مديريت و برنامه ريزي براي گردشگري پايدار يکي از موضوعات مورد بحث ميان محققان و مجريان امر گردشگري است .
به طور کلي هدف از برنامه ريزي و مديريت گردشگري روستايي ايجاد توازن بين تقاضا و قابليت هاي آن است تا اين که ، موجب کاهش تنش شود و بدون اين که منابع روستا رو به کاهش از روستا نهايت استفاده شود
(نهند پيگرام ١٩٩٣ص ١٧١ )حال اين سئوال پيش مي آيد که از چه طريق اين توازن برقرار خواهد شد .فاگنس (١٩٩١) اظهار کرد که توسعه گردشگري روستايي تعداد زيادي ويژگي و نقش مشترک دارد که از آن ها مي توان براي برنامه ريزي و مديريت استفاده کرد، بدين ترتيب ميتوان ابراز داشت :
-همه مشاغل محلي گردشگري مستقيما براي جوامع محلي سودمند نيستند، ب ه ويژه زماني که علاقمنداني خارج از روستا در توسعه گردشگري فعاليت و رقابت م يکنند
-توقع بازديدکنندگان نواحي ر وستايي کمتر از گردشگران مکان هاي شهري يا ساحلي نيست و بنابراين آنها هم تقاضاي انواع گوناگون جاذب هها و امکانات با کيفيت مطلوب را دارند
-گردشگري مي تواند راه حل مؤثري براي اصلاح و تجديد حيات نواحي روستاييu ١٥٧٦ باشد؛
-هر يک از سياست هاي گردشگري بايد با سياست هاي گسترد هتر دراين زمينه هماهنگ باشد؛
-مي توان از گردشگري به عنوان يک کارگشا يا توجيهي براي بهبود خدمات عمومي ، زير بنايي و حمل نقل در
نواحي روستايي است فاده کرد ؛ و از نظر منطقه اي مهم ترين شکل توسع ة گردشگري، الگويي است که بر پايه همکاري ناحي هاي و بين منطق هاي استوار باشد.
گردشگري خانه هاي دوم نيز همانند ديگر الگوهاي گردشگري روستايي م ي تواند اثرات متعددي بر نواحي
روستايي داشته باشد . در برخي موارد اين اثرات سود مند است . براي نمونه ممکن است مساکن قديمي در روستاها
بازسازي و يا تبديل به مساکن جديد شوند که علاو ه بر زيباسازي روستاها، براي مردم روستاها نيز زمينه اشتغال موقت و يا دائمي فراهم آورند درآمد فروشگاه هاي محلي را بالا ببرند و تسهيلات ديگري فراهم نمايند.
با اين حال گسترش مالکيت خانه هاي دوم مي تواند اثرات منفي بر نواحي روستايي داشته باشد .
در اين رابطه وال واسميت ( ١٩٨٩ ، ص ١٣٦) معتقدند که گسترش خانه هاي دوم مي تواند با برهم زدن زيبايي بصري روستاها و تخريب پوشش گياهي، به محيط روستاها آسيب برساند . به نظر آن ها درگسترش خانه هاي دوم در نواحي روستا يي به زيبايي و توازن آنها توجه کمي شده است ( ماتيسون و وال ١٩٨٢ ، ص ٢٩) .البته اثرات اجتماعي مالکيت خانه هاي دوم بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد؛ به ويژه اين که :
گسترش خانه هاي دوم امکان ساخت مسکن براي مردم محلي را کاهش مي دهد .اين مورد در مناطقي که سياست هاي برنام هريزي ساخت مساکن جديد را محدود م يکند، بيشتر مشاهده مي شود؛
افزايش تقاضاي خريد خانه هاي دوم در نواحي روستايي قيمت اين خانه ها را به حدي بالا مي برد که مردم محلي توان خريد مسکن را ندارند؛
جوانان به دليل مشکلات سکونت در جوامع محلي ، به شهرها مهاجرت مي کنند و بدين ترتيب ساختار اجتماعي جوامع روستايي برهم مي خورد؛ و هجوم ثروتمندان غير روستايي به نواحي روستايي مي تواند سبب خشم افراد محلي شود و فرهنگ آنها را کمرنگ کند ؛ اگر چه بسياري از مطالعات نشان داده است که صاحبان خانه هاي دوم سعي مي کنند خود را با جوامع محلي وقف دهند.
بنابراين يکي از مسائلي که برنامه ريزان گردشگري رو ستايي با آن مواجه اند، برقراري توازن بين تقاضاي ساکنان ثروتمند شهري براي خريد يا ساخت خانه هاي دوم در نواحي روستايي با نيازهاي جوامع محلي در زمين ة ت أمين مسکن است .
گردشگري و توسعۀ روستايي
گردشگري روستايي ب ه طور مشخص از دهۀ ١٩٥٠ به بعد گسترش يافت . در ابتدا يعني در دهه هاي ١٩٦٠ و ١٩٧٠ گردشگري روستايي از جنبه اقتصادي براي جوامع محلي مورد توجه قرار گرفت . بعد از آن توسعه گردشگري روستايي به عنوان ابزاري براي توسعه جوامع روستايي مطرح گرديد و در اين مدت صاحبنظران سعي کرده اند با ارائه الگوها و روش هاي مختلف نقش گرد شگري را در تجديد حيات اقتصادي و اجتماعي افزايش دهند . امروزه ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي - فرهنگي و زيست محيطي گردشگري روستايي مطرح و مورد توجه است .
در زمين ة ارتباط بين گردشگري و توسع ة روستايي سه ديدگاه مطرح است . ديدگاه اول گردشگري را به عنوان راهبردي براي توسع ة روستايي بکار مي گيرد . در اين ديدگاه با توجه به روند روز افزون تخريب روستاها و افول
کشاورزي سعي در ارائه راهبردهاي جديدي براي احياء نواحي روستايي از طريق ايجاد فعاليت هاي مکمل و يا متحول نمودن اين نواحي با توجه به منابع طبيعي و انساني آنها دارند و تن ها راه احياء مجدد اين روستاها را ارائه برنامه هايي مي دانند که بتوانند هم از منابع طبيعي و انساني آنها بهره ببرند و هم باعث ايجاد درآمد و افزايش رفاه ساکنان نواحي روستايي گردند.
در ديدگاه دوم ، گردشگري به عنوان سياستي براي بازساخت سکونتگاه هاي روستايي مورد توجه قرار مي گيرد.
طرفداران اين ديدگاه معتقدند که مي توان از اتکاء بيش از حد توليدکنندگان روستايي به کشاورزي کاست و آنها را در فرصت هاي اقتصادي جديدي مشارکت داد . در کشورهاي اروپاي شرقي بر اين ديدگاه يعني توسع ة گردشگري به عنوان ابزاري براي بازسازي مجدد روستاها پس از فروپاشي کشاورزي تأکيد شده است .