بخشی از مقاله

خلاصه
رشد شتابان شهرنشيني و بروز مشکلات گسترده در ابعاد مختلف کالبدي، زيست محيطي، اجتماعي و اقتصادي، چالش هاي متعددي را پيش روي کلانشهرهاي کنوني قرار داده که نيازمند استفاده از رويکردي نوين در برنامه ريزي و طراحي شهري است . توسعه هاي پرشتاب و بي رويه ، بالارفتن تراکم و فشار در محيط هاي شهري، مشکلات ترافيکي، عملکردي، کالبدي و ... همگي منجر به خدشه دار شدن پايداري در شهرها گشته است . در اين راستا استفاده از رويکرد توسعه هاي زيرسطحي بعنوان راهکاري منطقي و کارا با هدف کنترل توسعه شهري، مقابله با پراکنده رويي شهري، حفاظت شهرها در برابر مخاطرات محيطي، تقليل آسيب هاي زيست محيطي، هويتي، کيفي و ... در شهرها به منظور کاهش آسيب پذيري و بازگشت پذير بودن آنها همگام با معيارهاي پايداري به نظر ميرسد. هدف اصلي اين پژوهش تببين جايگاه استفاده از توسعه زيرسطحي و سنجش ايجاد فضاهاي زيرسطحي شهري به منظور دستيابي به پايداري بيشتر در شهرها ميباشد. در پژوهش حاضر با تکيه بر مطالعات کتابخانه اي و اسنادي به بررسي مفهوم فضاهاي زيرسطحي، ابعاد و عوامل موثر بر شکل گيري اين نوع فضاها در راستاي دستيابي به پايداري شهري از منظر صاحب نظران و انديشمندان مختلف پرداخته و به ارائه مدلي از مولفه ها و معيارهاي تاثيرگذار بر شکل گيري آنها مبادرت گرديده است . سپس در مطالعه موردي محدوده ميدان آزادي تهران به سنجش اين عوامل در مکان گزيني چنين فضاهايي پرداخته شده است . مدل فوق الذکر مشتمل بر ده معيار در قالب چهار مولفه دسترسي، عملکردي، کالبدي و ادراکي است که با استفاده از متد اگراف ، ميزان تحقق پذيري مکان گزيني و طراحي اين فضاها در قلمرو پژوهش سنجيده شده است . در نهايت نتايج حاصل اين بررسيها بر مبناي عوامل تاثيرگذار ارائه شده است . نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد که توسعه فضاهايي زيرسطحي در اين محدوده ميتواند راه حلي کارا و موفق در جهت حل مسايل و معضلات شهري و رسيدن به حداکثر پايداري شهري، بخصوص مراکز شهري پرتراکم که داراي حجم تردد عبوري بالا و آلودگيهاي متعدد زيست محيطي، کالبدي، صوتي و ... هستند باشد.
واژه هاي کليدي: فضاهاي زيرسطحي شهري، ميدان آزادي تهران ، توسعه پايدار شهري، روش اگراف .
١. مقدمه
١.١. بيان مسئله
در طي دهه هاي اخير باتوجه به رشد سريع شهرنشيني، بيشتر کلانشهرها با بروز مسايلي همچون کمبود زمين ، آلودگي هوا، معضلات ترافيکي، افزايش مصرف سوخت به دليل طولاني شدن سفرهاي درون شهري، تاثيرات گلخانه اي حاصل از آن و از بين رفتن فضاهاي تفريحي و سطوح سبز در روي زمين مواجه شده اند. رويارويي با چالش هاي کنوني نيازمند دگرسازي روال مسلط و استفاده از رويکردي نوين در برنامه ريزي و طراحي شهري است .
رشد جمعيت و به تبع آن رشد پرشتاب شهرها، افزايش تقاضاي مردم جهت سکونت در مراکز شهري علاوه بر مهاجرت بيرويه روستاييان به شهرها، بالا رفتن فشار و تراکم در محيط هاي شهري و ... همگي از ويژگيهاي توسعه شهرها و الگوي بسط آن در دهه هاي گذشته بوده که سبب ايجاد مشکلات زيست محيطي، ترافيکي، عملکردي و کالبدي گرديده است . فلذا فضاهايي شلوغ ، پرازدحام و بيهويت در شهرها به وجود آمده که غالبا قادر به پاسخگويي به نيازهاي کمي و کيفي استفاده کنندگان نميباشند. از سويي ديگر چگونگي اين توسعه و ابعاد آن سبب خدشه دار شدن پايداري در شهرها گرديده و کيفيت لازم در فضاهاي شهري را از بين برده است و به همين سبب حيات شهري را در بسياري از شهرهاي جهان از جمله تهران به مخاطره افکنده و دغدغه هايي جدي براي مسئولان و مديران شهري به وجود آورده است .
در اين ميان از آنجايي که در پي مطرح شدن بحث توسعه در ابعاد مختلف کالبدي، اقتصادي و اجتماعي و لزوم پرداختن به کنترل و حداقل مداخله در محدوده هاي شهري باهويت با هدف جهت بخشي به تحولات و ساختارهاي رشد و فناوري و تأمين نيازها و رضايتمندي شهروندان ، منظر پنهاني از شهر و شهرسازي تحت عنوان «توسعه زيرسطحي» در طراحي شهري و مهندسي عمران بعنوان راهکاري کارا مورد توجه قرار گرفته است .
توسعه در سطوح زيرين شهر و يا توسعه پايدار شهري با رويکرد استفاده از فضاهاي زيرسطحي يکي از راهکارهاي نوين در اين زمينه است که گرچه در شهرسازي کشورهاي ديگر جهان امري شناخته شده ميباشد، اما در ايران موضوعي تازه و جديد است که کمتر به آن پرداخته شده است . اين رويکرد با دارا بودن قابليت هاي متعدد از جمله جبران کمبود فضا در سطح زمين ، بهينه سازي سيستم حمل ونقل شهري، کاهش تراکم در مراکز شهري، کاهش آلودگي زيست محيطي، صرفه جويي در مصرف انرژي، آمادگي و محافظت بيشتر در برابر بلاياي طبيعي و جداسازي عملکردها موجب ارتقاي کيفيت محيط شهري ميگردد. حفاظت از منابع سبز و صرفه جويي در مصرف انرژي در کنار خلق محيطي مطلوب تر براي زندگي شهروندان ، افزايش کيفيت دسترسيها و کاهش ترافيک به همراه حفاظت از محيط زيست از جمله مواردي است که توسعه هاي زيرسطحي منطبق با اهداف پايداري در اختيار طراحان و برنامه ريزان شهري قرار خواهد داد.
چنانچه فضاهاي زيرزميني در شهرها بعنوان منبعي غيرقابل تجديد بوده و در دهه هاي اخير نيز بر ارزش آن ها و الزام استفاده از آن ها در شهرها و به ويژه مراکز شهري پرتراکم که با کمبود فضاها روبه رو هستند افزوده شده ، به نظر ميرسد که استفاده از اين نوع فضاها براي پايداري شهرها و امنيت زيست محيطي، اجتماعي و اقتصادي نيزحائز اهميت باشند.
بنابراين در اين پژوهش به نظر ميرسد که گسترش توسعه هاي زيرسطحي بعنوان رويکردي نوين با هدف انتقال برخي از بخشهاي شهري به زيرزمين ميتواند راهکاري مناسب براي حل مسايل کلانشهري به ويژه در مراکز پرتراکم که با داشتن هويت تاريخي و تقاضاي سفر بالا از سويي، با آسيب پذيري و ناپايداري بيشتر از طرف ديگر نيز روبه رو هستند مورد توجه قرار بگيرد. در اين راستا ابتدا به سنجش عوامل تاثيرگذار در اين توسعه و سپس مکان گزيني مناسب براي خلق آن پرداخته شده است .
٢. مباني نظري پژوهش
١.٢. مفهوم توسعه زيرسطحي
چنانکه فرآيند شهرنشيني با سرعت فزاينده اي در تمام دنيا درحال گسترش است ، نياز به فضاي بيشتر در کلان شهرها نيز تبديل به پديده اي جهاني شده است . واضح و مبرهن است که توسعه شهرها به دليل رشد جمعيت و اقتصاد شهري مستلزم فضاي بيشتري به منظور فراهم آوردن زمينه براي اين فعاليت ها خواهد شد به طوريکه در سال هاي اخير شهرهاي بزرگ و به ويژه مراکز شهري به دليل تراکم بالاي جمعيتي و نياز مبرم به زيرساخت هاي اساسي شهري همچون حمل ونقل ، خدمات و ... از حساسيت و آسيب پذيري بالاي برخوردار بوده و نيازمند راه حل هايي در جهت رفع نيازمنديهاي شهري همراه با ارتقاي کيفيت محيطي ميباشند. روند سريع رشد شهرنشيني در دهه هاي اخير، نيازمند راه - حل هايي هوشمندانه به منظور فرآهم آوردن نيازهاي بشر براي فضاي زيست ، ساخت و ساز در زمين ، دسترسي به منابع آبي، توليد انرژي و مصالح مي باشد.
در اين روند شهرنشيني، شهرها در حال گذار از داد و ستدهاي کشاورزي به توليدات صنعتي هستند و در اين ميان برنامه ريزي کاربري زمين در حال تغيير از برنامه ريزي زمين صنعتيمحور به تجاريمحور، مسکونيمحور و حتي برنامه ريزي کاربريهاي مختلط ميباشد. بنابراين هنگاميکه در شهرها فضاي زيادي موردنياز است اما امکان دسترسي به اين فضاها وجود ندارد، تلاش براي تصاحب اين نوع فضا منجر به پيشروي به سوي روند سه بعدي خواهد شد. پيشرفت هاي فني، باعث ايجاد فضاي رقابتي براي استفاده هاي مختلف از فضاهاي زيرسطحي ميشود چراکه پيشروي به سطح زيرين زمين ميتواند منجر به کاهش محدوديت هاي موجود در سطح زمين در مالکيت اعم از محدوديت ارتفاعي بناها و لنداسکيپ گردد
در طي هزاران سال ، قلمرو طبيعي بشر اصولا فضايي دوبعدي يا همان سطح زمين بوده است . برحسب ضرورت ، کنجکاوي و يا حتي جسارت زياد، بشر هميشه در تلاش براي فرار از اين فضا بوده است و براي اين منظور در جستجوي استفاده از بعد سوم فضا چه به سمت بالا و چه به سمت پايين بوده است . اگرچه اولين مبدا آثار زيرزميني طبيعت و نه انسان بوده است و ماحصل آن شکل گيري غارهايي حاصل از نفوذ آب باران ، رودخانه ها و رودها در کوه و صخره ها بوده اند.
غارنشيني به عنوان مهم ترين نقطه تحول در استفاده از فضاهاي زيرزميني براي حفاظت بشر از بلاياي طبيعي و حيواني بوده به گونه اي که پس از آن از اين نوع فضاها طي اعصار مختلف با اهداف دفاعي و استخراج منابع زيرزميني استفاده قابل توجهي شده است . گسترش روزافزون استفاده از فضاهاي زيرزميني در شهرها از قرن ١٩ و بالاخص قرن بيستم با جريان هاي توسعه اقتصادي و پيشرفتهاي تکنولوژي و فني ساخت اين نوع فضاها همراه بوده است . استخراج معادن زيرزميني، توسعه حمل ونقل ، خطوط راه آهن ، کانالهاي برق و آب همگي بيانگر افزايش چشمگير استفاده از اين نوع فضاها در اين دوران بوده اند
حال علاوه بر کمبود زمين و فراهم آوردن شرايطي براي افزايش ظرفيت اسکان جمعيت در آينده ، معضلات ترافيکي، افزايش آلودگي هوا و چالش هاي زيست محيطي نيز باعث گرديد تا ديدگاههاي جديدي براي حل مشکلات توسعه شهري ارائه گردد. به طوريکه اين ازدحام و شلوغي بيش ازحد در بسياري از شهرهاي دنيا باعث ايجاد مسايل و مشکلات حاد زيست محيطي و بهداشت عمومي شد. مقياس شهرها در روي سطح زمين به دلايل زيادي نميتواند تا بينهايت بزرگ شود:
 طول و پيچيدگي زيرساخت ها (حمل ونقل ، خدمات ، منابع طبيعي)
 برنامه ريزي زمين و تعادل زيست محيطي (توجه به حداقل مناطق غيرشهري قلمرو)
بنابراين بعد سوم شهرها، اغلب آخرين امکان توسعه بيشتر براي اين شهرها ميباشد. چنانچه توسعه هاي (محور) رو به بالا در دوران معاصر در سراسر دنيا به منظور بلندمرتبه سازي به کار گرفته شده و توسعه هاي (محور) رو به پايين نيز لزوما براي زيرساخت هاي حمل ونقلي و پارکينگ ها استفاده شده است
بررسيهاي صورت گرفته مطابق شکل ، نشان داده است که سهم استفاده از فضاهاي زيرسطحي شهري در مناطق شهري پرجمعيت به طور فزاينده اي در حال رشد است . بنابراين تراکم بالاي جمعيت و شايد حجم انبوه ابنيه از جمله نيروهاي محرک توسعه فضاهاي زيرسطحي شهري باشند و اين امر مبين آن است که توسعه فضاهاي زيرسطحي شهري در شهرهايي با تراکم بالاي جمعيتي اجتناب ناپذير است
شکل ١- رابطه بين تراکم جمعيتي در مناطق شهري و حجم زيرساختهاي شهري
پس شهرسازي زيرزميني ميتواند بعنوان مفهومي نوآورانه براي بازسازي شهري و ساخت و سازهاي تحول گرا مطرح گردد که با هدف افزايش کاربريهاي مختلط در مراکز شهري از طريق جابجايي فضا به سطح زيرين به منظور آزادسازي سطح زمين به همراه حفظ آبهاي زيرزميني ارزشمند، انرژي زمين گرمايي و منابع زيرزميني باشد
در نهايت ميتوان بيان داشت که اصولا توسعه هاي زيرزميني در شهرها چه در گذشته و چه در حال به سبب پتانسيل هاي بالاي اين سطوح به عنوان منبعي مناسب براي جبران کمبود فضا، حفظ انرژي، استخراج منابع زيرزميني، سکونت و انبار، توسعه هاي حمل ونقلي و دلايل اقتصادي و اقليمي و ... همگي به منظور حل مسائل و مشکلات شهري در راستاي دستيابي به پايداري در شهرها و برآوردن نيازهاي شهري کاربران با هدف بهبود وضعيت زندگي بشر بوده است .
١.٣. مشخصه هاي اصلي فضاهاي زيرسطحي
فضاي ايجاد شده در زيرسطح زمين ، عموما بعنوان فضاي زيرسطحي شناخته ميشود. از مهمترين ويژگيهاي اين نوع فضاها، قابليت دسترسي به آن ها تقريبا در همه جا ميباشد که امکان تأمين مکاني براي فعاليت ها و يا زيرساخت هايي که تعبيه آن ها در روي سطح زمين دشوار و يا غير ممکن است فراهم ميآورد. يکي ديگر از اين ويژگيها، حفاظت طبيعي اين نوع فضاها است که براي هرآنچه که در زيرزمين قرار دارد صورت ميگيرد. اين حفاظت به طور هم زمان حفاظتي مکانيکي، حرارتي، صوتي و هيدروليکي ميباشد. و اين امر نه فقط در رابطه با سطح زمين بلکه در مورد خود فضاي زيرسطحي نيز صادق ميباشد. بنابراين زيرساخت هاي زيرسطحي ايمني بالايي را در برابر تمامي بلاياي طبيعي، جنگ هاي هسته اي، اشعه هاي فرابفنش ، گرم شدن کره زمين ، آلودگي الکترومغناطيسي و طوفان هاي عظيم خورشيدي فراهم مي آورند
فضاهاي زيرسطحي شهري باتوجه به قابليت ها و پتانسيل هاي متعددي که در ابعاد مختلف دسترسي و حمل ونقل ، توپولوژيک ، کارکردي، اقتصادي، زيست محيطي، حفاظتي و نظامي و زيباييشناختي دارند داراي ويژگيها و مشخصه هاي فيزيکي به خصوصي هستند که از ديدگاه بابيلف به طور خلاصه در جدول آمده است
جدول ١- ويژگيهاي اصلي فضاهاي زيرسطحي
١.٤. ابعاد استفاده از فضاهاي زيرسطحي
با توجه به بررسيهاي صورت گرفته پيرامون عوامل موثر در شکل گيري فضاهاي زيرزميني ميتوان نتيجه گرفت که به طور کلي توسعه هاي زيرسطحي در شهر از گذشته تاکنون در ابعاد مختلف دسترسي و حمل ونقل ، توپولوژيک ، کارکردي، اقتصادي، زيست محيطي، حفاظتي و نظامي و زيباييشناختي بوده است . خلاصه اين ابعاد با کاربرد اين فضاها در شهر به همراه يکي از چندين نمونه هاي اجرا شده در جهان در جدول آورده شده است .
جدول ٢- ابعاد استفاده از توسعه هاي زيرسطحي در شهر


١.٥. مزايا و معايب استفاده از فضاهاي زيرسطحي شهري
جهاني شدن و رشد اقتصادي، تغييرات شديد جوي و آب و هوايي، افزايش جمعيت ، شهرنشيني و نياز به ارتقاي کيفيت زندگي افراد، توسعه فن آوريهاي نوين و غيره از جمله مواردي هستند که ضرورت استفاده از فضاهاي زيرسطحي در دوران معاصر را به چالش ميکشانند. اين فضاها علاوه بر نقش اوليه خود در حفاظت و امنيت ، قابليت هاي بالقوه بسياري در مقايسه با فضاهاي روسطحي در حل مسايل و مشکلات شهري دارند.
بررسي معايب و مزاياي استفاده از فضاهاي زيرسطحي شهري و راه حل هاي ارائه شده توسط اين نوع فضاها را بايستي در مطالعه مشکلات شهري و جوانب پاسخگويي اين فضاها به اين مسايل جستجو نمود. ليستي از مشکلات شهري که توسط فضاهاي زيرسطحي قابل حل ميباشند در گزارشي توسط گروه بين المللي فضاي زيرزميني و تونل سازي جمع آوري شده است به شرح زير ميباشد:
 تراکم بالا و کمبود فضا (براي کار و تفريح )
 تراکم بالاي ترافيک
 افزايش طول عمر زيرساخت ها و توزيع منابع
 شرايط زيست محيطي نظير آلودگي هوا و صوتي
 کيفيات زيباييشناختي و تصوير ذهني از کيفيات محيط شهري
 ايمني، امنيت و حفاظت در برابر بلاياي طبيعي
 سيل
 انتقال فاضلاب
مناطق مختلف شهري، مسايل و مشکلات متعددي دارند که بسته به زاويه ديد افراد مختلف متفاوت است . اما جهان امروز با چالش هاي عمده اي نظير رشد سريع شهرنشيني، تغييرات جهاني آب و هوايي، بلاياي طبيعي روبه روست . و شهرها بايستي داراي حداکثر انعطاف پذيري در برابر چنين رويدادهايي را داشته و بتوانند با اين چالش ها مقابله کند
هدف از داشتن انعطاف پذيري، بازگشت به سيستم اجتماعي پايدار با عملکردي مناسب بعد از بحران ميباشد. از اين ديدگاه انعطاف پذيري به معناي توانايي يک جامعه به مقاومت در برابر رويدادهاي فاجعه آميز و يا بازگشت سريع آن جامعه بعد از رويارويي با اين فجايع به عملکردي مناسب ميباشد. لذا استفاده فضاهاي زيرسطحي بسياري از جنبه هاي انعطاف پذيري شهرها را ارتقا ميدهد اما بايستي به خطرات ناشي از سيل ، آتش سوزي داخلي، انفجار و انتشار مواد شيميايي توجه داشت
باتوجه به بررسي هاي صورت گرفته ميتوان عوامل متعددي بعنوان مزايا و معايب شکل گيري فضاهاي زيرسطحي در شهرها ذکر نمود. اين عوامل ميتوانند در ابعاد مختلف زيست محيطي، اجتماعي، اقتصادي و ... باشند. در اين پژوهش سعي بر آن شده است تا تمامي عوامل مذکور در بررسي مولفه ها و معيارهاي موثر بر طراحي چنين فضاهايي در مراکز شهر لحاظ شود (جدول ٣ و ٤).
جدول ٣- معايب و محدوديت هاي طراحي فضاهاي زيرسطحي به همراه منابع آنها
جدول ٤- مزايا و مشوق هاي طراحي فضاهاي زيرسطحي به همراه منابع آنان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید