بخشی از مقاله

چکیده:

سورهی کافرون نشانگر این حقیقت است که توحید و شرک به لحاظ سبک زندگی با هم در تضاد، پیامبر اکرم و تمام انبیاء بزرگ علی نبینا وآله وعلیهم السلام حتی یک لحظه باشرک سازش نکردند و حتی نخستین ومهمترین برنامه آنها مبارزه با آن بود، موضوع این تحقیق با توجه به پیام این سوره و لزوم وحدت شیعه و سنی در مقابل مشرکین و زندگی به سبک شرک، بررسی هر دو دسته از مفسرین شیعه و اهل تسنن در تفسیر این سوره میباشد. در این هم به تفسیر شیعه و نیز به تفسیر اهل تسنن توجه شده است و در هر دو طرف به یک مفسر از مفسرین متقدم و یک مورد از مفسرین متاخر مراجعه کردیم از تفاسیر متقدمین شیعه به مجمع البیان و از تفسیرهای متاخرین امامیّه نیز به تفسیر المیزان رجوع گردید، از تفاسیر قدمای اهل تسنن نیز به مفاتیح الغیب و از تفسیرهای متاخرین سنی مسلک به التحریر و التنویر پرداخته شدهاست.

خطاب مستقیم این سوره کفار خاصی است که پیشنهاد شراکت در پرستش خدای یکتا و خدایان خویش را مطرح کردند، با توجه به نفی استقبالی که در آیات مربوط به نفی عبادت وجود دارد این سوره از دلایل نبوت محسوب میشود چرا که بعد از نزول این سوره کفار مذکور تا آخر عمر خدای یکتا را عبادت نکردند و بر شرکشان هلاک شدند، آیه آخر این سوره آنچنان در اوج بلاغت است که به عنوان ضرب المثل هنگام جدایی به کار میرود، این توهم که آخرین آیهی این سوره اباحهی کفر را میرساند به دلایل مختلف نادرست است، این آیه به روشنی وعید، تهدید و مبالغه در نهی از کفر را در بر دارد. آیات چهارم و پنجم این سوره، تاکید آیات دوم و سوم میباشند، همان طور که آیهی آخر این سوره نیز بر نفی اشتراک در عبادت توسط پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم تأکید میکند که تمامی این تاکیدها، لزوم محکم بودن در مقابل شرک و نفی زندگی به سبک شرک را نشان میدهد.

مقدمه:

سوره کافرون سورهای است که خداوند در آن کافران را از نرمش و تساهل به وسیله مسلمانان مایوس مینماید، امام صادقرحمهاللهنقل میکنند که پدرشان این سوره را رُبع قرآن میدانستند، وجه آن میتواند این باشد که قرآن کریم عبارت است از امر به واجبات و نهی از محرمات و هر کدام از این دو به نوبهی خود به امور قلبی و امور عملی تقسیم میشود، اما این سوره تنها مشتمل بر نهی از محرماتی است که به امور قلبی تعلق دارد در نتیجه یک چهارم قرآن محسوب میشود.

این سوره بیان گر این واقعیت است که توحید و شرک از لحاظ سبک زندگی با هم در تضاد کامل هستند و هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند، زندگی به سبک توحید، انسان را به خدا مربوط میسازد، در حالی که زندگی به سبک شرک او را از خدا بیگانه میکند، چرا که توحید رمز وحدت ویگانگی در تمام زمینهها است در حالی که شرک مایه تفرقه و پراکندگی در همه شؤون است. طبیعت توحید بالا بردن انسان ازعالم ماده و جهان طبیعت و رساندن وی به وجود بی انتهای الهی درماورای طبیعت است، در حالی که نتیجهی شرک سرنگونی انسان را در چاه طبیعت و زنجیر شدن به موجودات محدود، ضعیف و فانی است، همین دلیل سازش ناپذیری پیامبراکرم و تمام انبیاء بزرگ علی نبینا وآله وعلیهم السلام با شرک حتی برای یک لحظه گردید، تا جایی که نخستین و مهمترین برنامه آنها مبارزه با آن بود.

با توجه به اینکه وظیفهی همهی پویندگان راه حق، علماء و مبلغان این آئین ادامه دادن این خط واعلام برائت و بیزاری از هرگونه شرک و سازش با مشرکان، در همه جا و همهی زمینه هاست مطالعه و دقت در تفسیر این سوره مهمتر و ضروری تر مینماید خصوصاً که به جهت لزوم وحدت شیعه و سنی در مقابل مشرکین و زندگی به سبک شرک، بررسی هر دو دسته از مفسرین شیعه و اهل تسنن در توجه به تفسیر این سوره از اهمیت بیشتری برخوردار است. معناشناسی در تفسیر هر آیهای آگاهی از مفاهیم همهی مفردات آن ضرورت دارد چرا که شرط لازم برای فهم مفاد هر کلامی  آگاهی از مفاهیم کلمات آن است تا معانی ویژهی ساختار ادبی کلمهها و سپس جملههای آن کلام به خوبی مشخص شود، با توجه به ضیق مجال به بررسی بعضی از مهمترین مفاهیم موجود در سورهی کافرون میپردازیم.

عبادت

این واژه مصدر ثلاثی مجرد از ماده: - ع ب د - میباشد، الخلیل عبد را به معنی مملوک میداند چنان که همه انسانها را چه آزاد و چه غلام، از آن جا که مملوک خداوند هستند عبد وی بیان میکند - فراهیدی، 1410ق، ج2، ص . - 48 این ماده چنان که ابن فارس میگوید، بر دو معنی اصلی متضاد دلالت دارد یکی نرمی و پستی و دیگری شدت و سختی، امّا آن چه با محل بحث ما در ارتباط است معنی اول یعنی نرمی و پستی است - احمد بن فارس، 1404ق، ج4، ص - 205، فیومی نیز معنی لغوی این واژه را به معنی انقیاد و خضوع میداند.

معنی اصطلاحی این واژه به اعتقاد سید مرتضی رحمه الله منتهای تعظیم و تذلل برای کسی است که در خور آن است، توسط کارهای خاصی که شرعآن را بیان داشته است با رعایت اموری خاص یا موارد دیگری که به منزلهی آن امور است، مقصود از امور خاصی که بیان شدشروطیاست که شرع آن را در عبادت شدن عبادت دخیل میداند و مراد از آن چه به منزلهی آن امور است موارد قبیحی است که در شکل گیری عبادت اخلال میکند، به طور خلاصه در عرف فقها عبادت هر عملی است که بدون نیت تعظیم الهی قابل جریان نیست.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید