بخشی از مقاله

چکیده

تغییرات گسترده و جهانی شدن در دنیای امروز مستلزم سبک رهبری متفاوت و جدیدی است که با استفاده بهینه از منابع و دارایی های مادی و انسانی، اهداف سازمان را تحقق بخشیده و قادر به توسعه ظرفیت ها و استفاده از آن ها باشد. رهبرانی که با خلق چشم اندازهای نوین، تدوین و توسعه بینش ها و الهام بخشی موجب تحول و نوآوری شده و با برانگیختن پیروان و ایجاد تعهد و مسئولیت پذیری و هماهنگی در آن ها، عوامل و عناصر سازمانی را به گونه ای به کار می گیرند که هم بقای سازمان راتضمین کرده و هم موجبات رشد آن هارا فراهم می سازند.

این رهبران توانایی عمل مؤثر در شرایط پیچیده و مخاطره آمیز را داشته و این حس را در خود و زیردستانشان به وجود می آورند که در برابر چالش ها و فرصت های احتمالی واکنش مناسب از خود بروز دهند. رهبرانی که با مسئولیت پذیری و به کارگیری قوه تخیل خود و تحقق تخیلات و ایده ها، موجبات تعهد، مشارکت داوطلبانه و تلاش فوق العاده را در زیردستان فراهم آورده و در نهایت سازمان ها را به سمت سازمان های یادگیرنده هدایت میکنند. چنین رهبرانی را رهبران تحول آفرین می نامند.

کلمات کلیدی: رهبری، رهبری تحول آفرین، رفتار شهروندی سازمانی

مقدمه

یکی از موضوعات مهمی که مدیران، موسسات و سازمان های ملزم به مدنظر قراردادن آن هستند، موضوع رهبری است. برداشت و درک لزوم اینکه مدیران باید کار هدایت و رهبری را انجام دهند، اهمیت موضوع را فزونی می بخشد و در حقیقت از مدیران انتظار می رود به خاطر ماهیت وظایف رسمی و مسئولیت هایی که به آنها واگذار شده است متصنف به صفات رهبری باشد .

- 1 - اهمیت هدایت به حدی است که برخی از صاحبنظران علم مدیریت، موفقیت هر مدیر را در گرو توان او در هدایت نیروی انسانی می دانند. شیوه های رهبری به شدت تحت تاثیر محیط فرهنگی جوامع قرار دارند، به طوری که می توان گفت - - شیوه های رهبری و مدیریت - - در هر تمدن، جلوه ای از ساخت فرهنگی آن تمدن است

- . - 2 توسعه های اخیر در نظریه های رهبری، از نظریه های رهبری کاریزماتیک که رهبر را موجودی غیرمتعارف فرض می کرد و پیروان را وابسته به رهبری می دانست، به سمت نظریه های نئوکاریزماتیک و رهبری تحول آفرین که به توسعه و توانمندسازی پیروان جهت عملکرد مستقل توجه می کنند، انتقال یافته است - . - 3 مفهوم اولیه رهبری تحول آفرین توسط جیمز مک گریگور برنز 1و در نتیجه تحقیقات توصیفی او پیرامون رهبران سیاسی ارائه شد. برنز رهبری تحول آفرین را به عنوان فرایندی که در آن رهبران و پیروان همدیگر را به سطح بالاتری از اخلاق و انگیزه سوق می دهند، تعریف کرد. 

این رهبران سعی می کنند خصوصیات اخلاقی و ایده آلهای متعالی مانند آزادگی، عدالت، برابری، صلح و انسانیت را پیرامون خود متجلی سازند و نه خصوصیات پستی مانند ترس، حرص، حسادت و تنفر. در ارتباط با نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو ،این نظریه بر تقویت نیازهای سطح بالاتر پیروان تاکید می ورزد. از نظر برنز، رهبری تحول آفرین توسط هر کس با هر موقعیت در سازمان قابل پیاده شدن است.

در این نوع رهبری، افراد می توانند بر همتایان و مافوق ها مانند زیردستان اثرگذاری داشته باشند . - 4 - برنز توجه خود را به ماهیت روابط متعامل رهبران و پیروان جلب نمود. او مطالعه رهبری را به سمت پویایی های تعارض و قدرت، اهداف جمعی، تغییر واقعی عمدی و اهمیت مبنای اخلاقی رهبری و پیروی کشانید و سپس دو نوع مدل رهبری را مطرح نمود: رهبری تبادلی و تحول آفرین . - 5 -

از نظر وی نوع رایجتر آن، رهبری تبادلی می باشد که شامل مبادله مشوق ها و پاداش ها توسط رهبر جهت جلب حمایت از جانب پیروان می باشد؛ هدف این نوع رهبری، توافق بر سر مجموعهای از اعمال است که اهداف مجزا و فوری رهبر و پیروان، هر دو را برآورده سازد. اما هدف رهبری تحول آفرین فراتر از رضاء نیازهای فوری می باشد؛ رهبر تحول آفرین در جستجوی انگیزه های بالقوه در پیروان است.

در این جا هدف جلب توجه پیروان به نیازهای برتر و تبدیل منافع فردی به منافع جمعی می باشد. - . - 6 بعبارت دیگر هدف از رهبری تحولی از دیدگاه برنز - - 1978 برانگیختن پیروان به سمت اهداف متعالی به جای منافع فوری خود و همچنین رفتن به سمت نیاز های خودشکوفایی و موفقیت به جای نیازهای احساس امنیت و ایمنی است . - 7 -

برنارد بس - - 1985 براساس نظریه برنز در مورد رهبری تحول آفرین، نظریه جدیدی را ارائه نمود . - 8 - از دیدگاه بس، رهبری تحول آفرین زمانی شکل می گیرد که رهبر علایق کارکنانش را گسترش دهد، آن ها را برای پذیرش ماموریت گروه آگاه کند و کارکنانش را به دید فراسوی منابع خویش،برای منافع گروه، برانگیزاند. همچنین او رهبر تحول آفرین را به عنوان کسی که پیروان را توانمند می سازد و به آنها در جهت عملکرد فراتر از انتظاراتشان انگیزه می دهد و آنها را تشویق به پیروی از اهداف دسته جمعی به جای منافع شخصی تعریف می نماید . - 9 -

بعبارتی رهبر تحول آفرین، الهام بخش منابع انسانی سازمان در بالفعل کردن پتانسیل های بالقوه در جهت انجام وظایف در بالاترین سطح عملکردشان است. این نوع رهبران، در عین اینکه توسعه مسؤلیتهای کارکنان را در نظر دارند، توانایی بالقوه آنها را نیز از لحاظ برآورده کردن تعهدات جاری سازمان مورد ارزیابی قرار می دهند.

مرور مبانی نظری حوزه رهبری تحول آفرین نشان می دهد که مشخصه اصلی رهبران تحول آفرین، نفوذ فوق العاده بر کارکنان و موفقیت در ایجاد تعهد است - . - 10 رهبران تحول آفرین کسانی هستند که می توانند به کارکنان خود روحیه بدهند و در مسیری هدایت کنند که منافع سازمان تأمین شود. همچنین این افراد موجب می شوند که کارکنان با روحیه بالا عمل نموده و تأثیرات عمیقی بر سازمان بگذارند . - 11 - محققین قبلی نیز رهبری تحول آفرین را بعنوان نوعی از رفتار رهبری می دانسته اند که موجب دگرگونی رویکردهای ذهنی،نگرش ها و رفتارهای کارکنان می شود - . - 12

پس، یک رهبر تحول آفرین را کسی می داند که پیروان را ترغیب به انجام کاری فراتر از آنچه به طور معمول از او انتظار می رود، انجام دهد - . - 13 بر اساس نظریه رهبری تحول آفرین، یک رهبر، نیازمند استفاده از بازیگران داخلی جهت انجام وظایف لازم برای تحقق اهداف سازمان است.

در این راستا، هدف رهبری تحول آفرین آن است که اطمینان یابد مسیر رسیدن به هدف، به وضوح از سوی بازیگران داخلی درک شده است، موانع بالقوه درون سیستم را برطرف میکند و بازیگران را در رسیدن به اهداف ازپیش تعیین شده ترغیب مینماید - . - 14 رهبری تحول آفرین بر طبق مدل برنارد بس ازچهار بعد تشکیل می شود.

-1 نفوذ آرمانی:1 رهبرانی را شرح می دهد که به عنوان مدل هایی قوی برای پیروان عمل می کنند. چنانچه یک رهبر تحول آفرین باشد، حس احترام، تحسین و وفاداری را در میان پیروان خود ایجاد خواهد کرد و بر اهمیت داشتن تعهد قوی جهت رسیدن به رسالتهای سازمان تأکید خواهد نمود. . - 15 - بعبارتی دیگر در این حالت فرد، خصوصیات رهبر کاریزماتیک را دارد؛ مورد اعتماد و تحسین زیردستان است، زیردستان او را به عنوان یک الگو و مدل میشناسند و سعی میکنند که همانند او شوند.

-2 انگیزش الهام بخش: 2 این عامل توصیف کننده رهبرانی است که از طریق مشارکت دادن پیروان در ترسیم چشم انداز آینده تعهد آنها را افزایش داده و ایجاد انگیزه می نمایند - . - 16

-3 ترغیب ذهنی:3 ترغیب ذهنی پیروان زمانی حاصل می شود که رهبر، آنان را برای رسیدن به ابتکار عمل ها و خلاقیتهای سازنده یاری دهد . - 17 - بعبارتی دیگر رهبران پیروان را ترغیب می کنند که مشکلات را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهند و فنون حل مسئله نوآورانه را پیاده کنند.

-4 ملاحظات فردی:4 ملاحظات فردی زمانی به منصه ظهور میرسد که رهبر توجه کافی به مراتب نیاز پیروان به منظور دستیابی به رشد بیشتر مبذول دارد و از هر گونه راهنمایی و حمایت در این خصوص دریغ نورزد. براین اساس، رهبر تکالیفی را بر عهده پیروان میگذارد که از جهات گوناگون متضمن رشد آنها باشد .

بعبارت دیگر رهبران نیازهای افراد را تشخیص می دهند و به آنها کمک می کنند تا مهارت هایی که برای رسیدن به هدف مشخص لازم دارند را پرورش دهند. این رهبران ممکن است زمان قابل ملاحظه ای را صرف پرورش دادن، آموزش و تعلیم کنند.

یکی از متغیرهایی که رهبری تحول آفرین می تواند با آن رابطه مثبت و معنی دار داشته باشد رفتار شهروند سازمانی است. مفهوم رفتار شهروندی سازمانی ریشه در نوشتارهای چستر بارنارد - 1938 - 5 در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کتز وکان - 1966 - 6 در مورد عملکرد و رفتارهای خودجوش7 و فراتر از انتظارات نقش8 دارد. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید