بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف شناسایی، اولویتبندی و وزندهی شاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران تدوین شده است . جامعه آماری پژوهش، شامل روسا و نائب روسا و دبیران 49 هیات ورزشی استان مازندران میباشند - . - N=147 نمونه آماری پژوهش نیز بر اساس جدول مورگان 105 نفر از این افراد به روش تصادفی انتخاب شدند. برای شناسایی شاخصهای ارزیابی عملکرد روسای هیاتهای ورزشی، از شاخصهای استفاده شده در وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک، کمیته بین المللی المپیک و فدراسیونهای ورزشی و همچنین و از روش دلفی استفاده شد و در نهایت پرسشنامه پایانی با 6 شاخص و 42زیرشاخص شناسایی شدند.

سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی - AHP - از طریق مقایسه زوجی تک تک شاخصها با یکدیگر به تعیین اولویت شاخصها پرداخته شد. نتایج مقایسات زوجی نشان داد که اولویتبندی مربوط به شاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران، به ترتیب مهارتهای انسانی 0/29 - - ، مهارتهای ادراکی - 0/27 - ، اعتبار عمومی و حرفهای - 0/19 - ، مهارت فنی - 0/11 - ، عوامل عینی - 0/10 - ، و ویژگیهای شخصیتی - 0/04 - میباشد.

نتایج پژوهش نشان داد که بین زیرشاخصهای مهارتهای ادراکی، اولویت اول مربوط به ثبات مدریتی، و اولویت آخر مربوط به مدیریت زمان میباشد، بین زیرشاخصهای مهارتهای انسانی، اولویت اول مربوط به نفوذ در دیگران، و اولویت آخر مربوط به سخنرانی میباشد، بین زیرشاخصهای مهارتهای فنی، اولویت اول مربوط به ارزیابی عملکرد، و اولویت آخر مربوط به دانشجذب و نگهداری نیروی انسانی میباشد، بین زیرشاخصهای اعتبار عمومی و حرفهای، اولویت اول مربوط به جلب اعتماد مقامات مافوق، و اولویت آخر مربوط به آثار علمی و عمومی میباشد، بین زیرشاخصهای ویژگیهای شخصیتی، اولویت اول مربوط به مسئولیت-پذیری، و اولویت آخر مربوط به شجاعت در گفتار میباشد، و بین زیرشاخصهای عوامل عینی، اولویت اول مربوط به سابقه مدیریت ورزشی، و اولویت آخر مربوط به مدرک تحصیلی غیر مرتبط میباشد. در نهایت نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین زیرشاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیاتهای ورزشی، اولویت اول مربوط به ثبات مدیریتی، و اولویت آخر مربوط به شجاعت در گفتار میباشد.

مقدمه

ارزیابی عملکرد1 از دیرباز به عنوان یکی از عوامل مهم موفقیت در سازمان مطرح بوده است و پیشینه آن به گذشتههای دور بر میگردد. زمانی که در قبایل پدیده تقسیم کار شکل گرفت، افراد موفق نسبت به دریافت پاداش و احتمالاً ترفیع مقام نائل میشدند - رجب زاده، . - 1384 ارزیابی عملکرد عبارت است از سنجش نسبی عملکرد فرد درباره نحوه انجام کار مشخص در دوره زمانی معین در مقایسه با استاندارد انجام کار و همچنین تعیین استعداد و ظرفیتهای بالقوه فرد به منظور برنامهریزی در جهت به فعالیت در آوردن آنها امروزه امر ارزیابی آنچنان محرز شده است که در هر نظام و دستگاه اداری به عنوان امری ضروری و اجتناب ناپذیر مطرح است و لازمه مدیریت صحیح و پویا به شمار میرود.

مهارتهای مدیریتی مجموعهای از رفتارهایی است که به عملکرد مؤثر در شغل منجر میشود. مهارتهای مدیریتی اکتسابی بوده و قابلیت یادگیری دارند. بنابر نظریه کاتز سه دسته مهارتهای انسانی، ادراکی و فنی مهمترین مهارتها هستند. اما با گذشت زمان این مهارتها به حسب شغل و اهمیت تنوع یافتند. خویشتن شناسی، تیم سازی، تفویض اختیار، هدفگذاری و غیره از این قبیلاند. مینتزبرگ - 1975 - 2 نقشهای مدیران را در قالب 3 نقش متقابل شخصی، اطلاعاتی و تصمیمگیری معرفی نمود. در یک تقسیمبندی، اجزای شایستگی مدیریتی در سه دسته دانش، مهارتها و نگرش تفکیک شدهاند. کتز معتقد است مدیریت در سازمان دارای سطوح مختلف است و هر رده مهارت-های خاص خود را میطلبد.

او مهارتهای مورد نیاز مدیریت در سه رده سرپرستی، عالی و میانی را مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی یاد میکند. صلاحیت مدیران از نظر مهارتهای مدیریتی یکی از عوامل استمرار موفقیت در هر سازمانی است. اثربخشی و کارایی مدیران، مستلزم داشتن مهارتهای مدیریتی است که با به کارگیری آنها در موقعیتها و جایگاههای مختلف سازمانی میتوان به این اهداف نائل شد. پترسون - 2004 - 3 معتقد است که مهارتهای مدیریتی باعث بهبود عملکرد مدیریت شده و به کمک آن، سازمان به اهداف خود نائل میگردد.

بر اساس نظر گیلسینگ و گایستر - 2008 - 4 مدیران برای کسب موفقیتهای متوالی و به دست آوردن فرصتهای جدید، باید به دنبال تحقیقات و اطلاعات راهگشا باشند. به نظر کاتز، مهارت تواناییای را نشان میدهد که قابل توسعه بوده و خود را در عملکرد نشان میدهد و به ندرت به صورت بالقوه است. او لازمه مدیریت اثربخش را دارا بودن مهارتهای سه گانه، ادراکی، انسانی و فنی میداند که هر کدام میتوانند به طور مجزا پیشرفت کنند. شایستگیها یا مهارتهای ادراکی، به توانایی ذهنی فرد در هماهنگ کردن همه فعالیتها و منافع سازمان مربوط است. ال تنت وای و همکاران - 2009 - 5 نیز گزارش کردند، ارتباط بین مهارتهای راهبردی و عملکرد مدیران، میانجی و جزء جدایی ناپذیر یکپارچگی عرضه تولیدات است.

هومان - 2010 - 6 در یک مطالعه موردی روی یک شرکت خدمات ارتباطی، دریافت که مدیریت ارتباطات و منابع انسانی، نیازی برای تغییر از ساختار اداری و تبدیل شدن به شرکت تجاری عملگراست. اما مهارت فنی مربوط است به استفاده فرد از ابزار، شیوه کار و فنون لازم در یک زمینه تخصصی.سازمانهای ورزشی در ارتباط دائم با اقشار جامعه در سنین مختلف بوده و باید توانایی سازماندهی نیروی عظیم انسانی جهت پرداختن به ورزش و نیز در بُعد قهرمانی برای حضور در میادین بینالمللی را داشته باشند. بنابراین تحقق اهداف سازمانی در این سازمانها نیازمند مدیرانی است که از توانمندی و مهارتهای مدیریتی گسترده و احتمالاً متفاوتی نسبت به سایر سازمانها برخوردار باشند.

از طرفی هیاتهای ورزشی نیز به عنوان متولی اصلی هر رشته ورزشی در شهرستانها جایگاه ویژه و قابل توجهی را دارا هستند و ارزیابی عملکرد روسای این هیاتها با استفاده از شاخصها و معیارهای مناسب میتواند به بهبود عملکرد این هیاتها کمک شایان توجهی نماید و از آنجایی که انتخاب این معیارها و شاخصها از اهمیت ویژهای برخوردار است، لذا انجام پژوهشهای متعدد در این زمینه لازم و ضروری به نظر میرسد.

از این رو در این پژوهش، تلاش شده است تا با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی تصمیم گیری گروهی و نظرخواهی از مدیران، کارشناسان و افراد خبره ورزشی در زمینه مهارتهای اساسی مورد نیاز روسای هیاتهای ورزشی چارچوب تئوریک و منظمی جهت تصمیمگیری برای انتخاب مدیران جدید و ارزیابی مدیران شایسته در هیاتهای ورزشی فراهم شود . با توجه به موارد مورد بحث در بالا، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که چه معیارها و زیرمعیارهایی در ارزیابی روسای هیاتهای ورزشی موثر می باشد؟ و همچنین در انتخاب روسای هیاتهای ورزشی استان چه مهارت هایی مورد نیاز می باشد ؟

روش تحقیق

هدف کلی این تحقیق شناسایی، اولویت بندی و وزن دهی شاخص های انتخاب و ارزیابی روسای هیأت های ورزشی استان مازندران است . براساس هدف تحقیق، پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی است و از نظر نوع جمع آوری داده های تحقیق، توصیفی - تحلیلی است، که به روش میدانی به مرحله اجرا درآمده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش، کلیه روسا و نواب روسای هیاتهای ورزشی استان مازندران به تعداد 147 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد آنها 105 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند .

جهت گردآوری اطلاعات پیرامون موضوع مورد پژوهش از منابع کتابخانهای - مقالات، کتب و گزارشات - و از نظرات خبرگان به روش دلفی شامل اساتید و خبرگان مدیریت ورزشی استفاده شد. در نهایت پرسشنامه مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارهای هر یک از معیارهای انتخاب و ارزیابی مدیران هیاتهای ورزشی در اختیار آزمودنیهای قرار گرفت و اولویت و وزن هر یک از معیارها و زیرمعیارها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی - AHP - و نرمافزار - Expert Choice - تعیین شده است .

نتایج تحقیق

برای شناسایی، اولویت بندی و وزن دهی شاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران به بررسی اسناد و مدارک موجود پرداخته شد و جهت روشنتر شدن مسیر پژوهش و غنی سازی اطلاعات فراهم شده، پژوهشگر جلسات مصاحبهای را با چند تن از اعضاء هیات علمی رشته مدیریت ورزشی و خبرگان ترتیب داده شد و نقطه نظرات آنها مورد استفاده قرار گرفته شد. برای این منظور معیارهای شناسایی شده در مرحله قبل، در قالب پرسشنامه در اختیار خبرگان و متخصصان قرار گرفت تا معیارهای برتر جهت انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان انتخاب شوند. پس از این مرحله معیارهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران در قالب 6 معیار اصلی شامل . 1 مهارت انسانی، .2 مهارتهای ادراکی، .3 مهارتهای فنی، .4 معیارهای اعتبار عمومی و حرفهای، .5 ویژگیهای شخصیتی، و .6 عوامل عینی تقسیم بندی شدند .

پس از تعیین شاخصها و زیرشاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران در مرحلهی قبل، از روسا و نائب روسای و دبیران تمامی 49 هیات ورزشی استان مازندران در ارتباط با اولویت شاخصهای انتخاب و ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان نظرسنجی شد تا با توجه به اطلاعات و تجارب خود در این زمینه، پژوهشگر را در این زمینه یاری کنند. به همین دلیل درخت سلسله مراتب تشکیل شد و از افراد خواسته شد تا به مقایسه زوجی شاخصها و همچنین مقایسه زوجی زیر شاخصها بپردازند.

در این ساختار هدف که همان ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی استان مازندران میباشد در سطح اول قرار میگیرد. در سطح دوم 6 شاخص ارزیابی روسای هیأتهای ورزشی یعنی مهارت انسانی، مهارتهای ادراکی، مهارتهای فنی، معیارهای اعتبار عمومی و حرفهای، ویژگیهای شخصیتی، و عوامل عینی قرار میگیرند و در سطح سوم زیر شاخصها قرار خواهند گرفت . همچنین به این منظور، روش تحلیل سلسله مراتبی که یکی از روشهای پرکاربرد تصمیمگیری گروهی میباشد، مورد استفاده قرار گرفته شد، تا از طریق مقایسه زوجی تک تک شاخصهای با یکدیگر به تعیین اولویت شاخصها پرداخته شود. در این مقایسات، 1 نشان دهنده اهمیت برابر و 9 نشان دهنده حداکثر اهمیت یک معیار نسبت به معیار دیگر میباشد.

ارزشها نیز جهت به دست آوردن وزن متوسط هر معیار نرمال شدند. قدم بعدی در AHP انجام محاسبات لازم برای تعیین اولویت هر یک از عناصر تصمیم با استفاده از اطلاعات ماتریس زوجی است. در این مرحله مجموع اعداد هر ستون از ماتریس مقایسات زوجی را محاسبه کرده و هر عنصر ستون را بر مجموع اعداد آن ستون تقسیم میکنیم. ماتریس جدیدی که به این صورت به دست میآید، ماتریس مقایسات نرمال شده نامید میشود.

سپس میانگین اعداد هر سطر از ماتریس مقایسات نرمال شده را محاسبه میکنیم. این میانگین وزن نسبی عناصر تصمیم با سطرهای ماتریس را ارائه میکند. در مرحلهی آخر نیز نمرات به دست آمده از هر گزینه به منظور به دست آوردن ارزش هر معیار با هم ادغام شدند. به منظور رتبهبندی گزینههای تصمیم، در این مرحله وزن نسبی هر عنصر را در وزن عناصر بالاتر ضرب نموده تا وزن نهایی آن به دست آید. با انجام این مرحله برای هر گزینه، مقدار وزن نهایی به دست آمد . جدول -1 وزن تعیین شده برای هر یک از این شاخصها را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید