بخشی از مقاله

چکیده

اعتبار یک شهر به شهروندانش است و نسبت ایده آل این دو، احساس تعلقخاطری است که نسبت به شهر وجود دارد. عدم انسجام نماهای شهری و آلودگیهای بصری ناشی از آنها موجب آشفتگی و اغتشاش در ذهن مخاطب میشود و حس عدم رضایت و عدم دلبستگی در فرد ایجاد میکند. ازجمله مؤلفههای مؤثر بر ایجاد حس تعلق در فضاهای شهری میتوان به خاطرهانگیزی، وجود بناهای تاریخی و استفاده از مصالح سازگار با اقلیم اشاره کرد، همچنین یکی از راهکارهای دستیابی به حس تعلق مشارکت افراد در زیباسازی محیط زندگیشان است.

به نظر میرسد توجه به مؤلفههای اشارهشده و بهکارگیری آنها در ساختمانهای شهری در ایجاد حس دلبستگی و تعلق در مخاطبانشان تأثیر بسزایی دارد و موجب پیوند عاطفی عمیقتر آنها با آن محیط میشود. لذا در پژوهش حاضر در ابتدا مفهوم حس تعلق بیانشده و سپس راهکارهای دستیابی به آن در محیط شهری مورد بررسی قرارگرفته است.

محدوده موردمطالعه خیابان مدرس شهر بابل حدفاصل چهارراه گنجینه و چهارراه شهربانی میباشد. روش تحقیق از نوع توصیفی تاریخی و مطالعه موردی و جمعآوری اطلاعات بهصورت مطالعات کتابخانهای، مشاهده و پرسشنامه انجامگرفته است.

نتایج به دست آمده حاکی از آن است که جدارههای خیابانها در عین هماهنگی و تناسب و احترام به سبک معماری، ارتفاع و دیگر عوامل ساختاری یکدیگر، بایستی خوانایی و وضوح داشته و حس تداوم بصری و تنوع و خاطرهانگیزی را به همراه داشته باشند. نتیجهی این هویتمندی ایجاد حس دلبستگی و تعلقخاطر نسبت به شهر محل زندگی در افراد میشود.

-1 مقدمه

ساختمان در وهله اول نوعی نهاد است و این نهاد برای مقاصد بسیار پیچیدهای به وجود آمده است. سیمای ساختمان بهعنوان چهره و صورت آن کلیتی از شکل ظاهری آن است که این کلیت تأثیر عاطفی -روانی خاص بر انسان دارد. با نگاهی به نماهای شهری میتوان دریافت که وجود تنوع و ناهمگونی در نماهای شهری در انواع رویکردهای سبکی معماری، نوعی اغتشاش در افکار و روند پیشرفت کار در مؤلفههای فرهنگی و معماری را به وجود آورده است و گونهای عدم یکپارچگی در مفاهیم مرتبط با معماری در حوزه نماهای شهری همچون خوانایی، نمایانی، ادراک ذهنی، تداوم و زیباشناسی بصری را موجب شده است.

نمای ساختمان چیزی منفک از ساختمان نیست و فارغ از پوششی نهایی برای مقاومت در برابر شرایط جوی،بیانکننده عملکرد ساختمان - انطباق فرم ساختمان با عملکرد آن - منش،کردار تفکر ساکنان،بهمثابه لولایی اجتماعی،فصل مشترک فضاهای عمومی و خصوصی میباشد.نما ارتباط ملموس ساختمان با شهر میباشد؛از طریق نما عناصر طبیعی - نور،باد - به ساختمان نفوذ کرده و ارتباط ساکنان با فضای شهری برقرار میگردد؛علاوه بر آن در شکلدهی به سیمای کالبدی شهر،نقش مهمی داشته و فصل مشترک رنگ تعلق داخلی و بیرونی است.

ناهماهنگی بین ابعاد و ارتفاع ساختمانها،استفاده از الگوهای طراحی و مصالح و رنگ معابر متفاوت و ناهمگون در عناصر دخیل در سیمای شهر،نماهای ساختمانهای مغشوش و ناهمخوان با یکدیگر،ازجمله عواملی است که موجبات عدم رضایتمندی و عدم دلبستگی در افراد ساکن در شهرها ایجاد میکند. سیمای شهر باوجودآنکه نخستین جلوه از شهر است که در ذهن و حافظه شهروندان باقی میماند اما سالهاست که از چشم برنامه ریزان و مدیران شهری کشور دورمانده است و هنوز برنامه جامعی برای آن وجود ندارد.

از طرف دیگر با توجه به پیشرفتهای دنیای جدید و افزایش جمعیت و گسترش شهرها و همچنین شکلگیری شهرهای جدید و پیرامونی، به مسئله هویت و ایجاد حس تعلق ساکنان به مکان و شهر کمتر توجه میگردد.

حس مکان و حس دلبستگی به مکان که پیش درآمدی بر حس تعلقخاطر است حاصل ارتباط درونی انسان، تصورات ذهنی او و ویژگیهای محیطی است. این مفهوم از یکسو ریشه در تجربههای ذهنی همچون خاطره، سنت، تاریخ، فرهنگ، اجتماع و غیره دارد و از سوی دیگر متأثر از زمینههایی عینی و بیرونی در محیط مانند طرح، منظره، بو و صدا است که نشان میدهد حس مکان مفهومی پیچیده از احساسات و دلبستگی انسان نسبت به محیط است که در اثر انطباق و استفاده انسان از مکان به وجود میآید، به این معنا که حس مکان امری از پیش تعیینشده نبوده بلکه از تعامل انسان با مکان زندگی روزمره ایجاد میشود، بهاینترتیب فرد به مکانی که در آن زندگی میکند مجموعهای از پیش تصورات دریافت شده قبلی را میدهد، این پیش تصورات چگونگی پاسخ او به محیط را شکل میدهند.

در این نوشتار سعی بر آن است در ابتدا مفاهیم حس تعلق بیان شود و سپس با شناسایی مؤلفههای تأثیرگذار بر حس تعلق راهکارهای مناسب با بستر جهت افزایش حس تعلقخاطر در شهروندان ارائه شود.تحقیقات صورت گرفته در این زمینه گویای آن است که راهکارهایی از قبیل ساماندهی نماهای شهری با اولویت نماهای فرسوده و خیابانها و محورهای اصلی شهر، زیباسازی محیط شهری با استفاده گسترده و اصولی از رنگ و نور و دیگر مصالح و ابزارهای نوین ازجمله رنگآمیزی فضاها ، جدارهها و مبلمان شهر بهصورت گسترده در هماهنگی با محیط جهت ایجاد حس امید و آرامش در شهروندان و ایجاد تعادل در منظر خیابان با استفاده از رنگهای مناسب برای ساختمانها و واحدهای تجاری - اداری در لبههای اصلی شهر، استفاده از نقاشی دیواری و کارهای گرافیکی در بدنه خیابانها، پیادهروها، میدانها و پارکها جهت جذابیت بخشی به چهره شهر، نورپردازی فضاهای شهری متناسب با ویژگیهای محیطی ، ایجاد زمینههای مشارکت و همکاری شهروندان در اداره شهر را ازجمله اقدامات اساسی در بالا بردن حس تعلق در میان شهروندان میباشد

-2 پیشینه پژوهش

در زمینه ی منظر شهری تحقیقات گستردهای صورت پذیرفته است. ازجمله این تحقیقات میتوان به پژوهش گوردن کالن در کتاب گزیده منظر شهری که به فارسی نیز ترجمهشده است اشاره کرد که منظر شهری را هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمانها، خیابانها و مکانهایی که محیط شهری را میسازد میداند . - کالن، - 1387 اسماعیل صالحی در مقالهای تحت عنوان - مؤلفههای آسایش بصری و نقش آن در مناسبسازی محیط - به چگونگی رابطه بصری میان انسان و محیط که از مؤلفههایی است که در کنار سایر عوامل در ارزیابی کیفیت محیط حائز اهمیت است پرداخته است.

سیمون بل در کتاب عناصر طراحی بصری معماری به درک ساختار بصری جهان پیرامون و بهمثابه اساس طراحی منظرهایی دلفریب میپردازد و غایت هدف بصری در طراحی شهری را ایجاد تعادل میان عناصر، وحدت و تنوع، با توجه به روح و مکان است بیان میکند 

هدا علوی طبری در کتاب نورپردازی در معماری منظر به روشهای صحیح نورپردازی جهت افزایش امنیت و ایمنی در محیطهای شهری میپردازد.

مسعود متولی در مقالهای با عنوان بررسی و سنجش کیفیت زیبایی در منظر شهری بر اساس مفهوم دیدهای متوالی با استخراج شاخصها و عناصر کیفیت زیبایی منظر شهری در دیدهای متوالی داراباد تهران به ارائه الگوهای برای ارتقا کیفیت منظر شهر پرداخته است.

محمد آتشین باردر مقالهای تحت عنوان تداوم هویت در منظر شهری به بررسی عوامل ایجاد کنند هویت در منظر شهری پرداخته و به نقش زیبایی محیط در ارتقا سطح کیفیت محیطی و تأثیرگذاری آن بر هویت شهری پرداخته است. - آتشین بار، - 1388 همچنین در قالب کیفیت محیطی و منظر شهری تحقیقات متفاوت دیگری توسط دانشمندان مختلف صورت گرفته است که نشان از اهمیت این موضوع در شهرها دارد.

-3 منظر شهری

مفاهیم منظر شهری اولین بار توسط گوردن کالن عنوان شد.بر اساس تعریف وی، منظر شهری عبارت است از: "هنر یکپارچگی بخشیدن بصری و ساختاری به مجموعه ساختمانها، خیابانها و مکانهایی میداند که محیط شهری را میسازند. - کالن،. - 1980 وی منظر هر شهری را پاسخی به رفتارهای انسانی، وضعیت آبوهوایی، فاکتورهای ایمنی و بهبیاندیگر مداخلههای ماهرانه در چارچوب افزایش تواناییهای محیط میداند . کالن معتقد است برداشت هر شخصی از منظر شهری متأثر از حس بینایی، حس مکان و محتوای محیطی است که فرد در آن قرار میگیرد

سایمون بل منظر را بخشی از محیط دانسته که میتواند در یکزمان خاص به آن توجه کرد و با بسترش در محیط ارتباط داد

ادموند بیکن نیز در کتاب طراحی شهری در سال 1975منظر را بهعنوان نماد شاخص و نماد درجه و کیفیت تمدن و روحیات جمعی هر ملت و حاصل تصورات مردم آن شهر و حاصل عمل ارادی میداند. - بیکن ، . - 1980 اساساً منظر شهری، سطح تماس "انسان" و پدیده شهر" است و ازاینرو بخش قابلتوجهی از دانش، عواطف و رفتار محیطی شهروندان تحت تأثیر آن شکل میگیرد.

-4 آسایش بصری

آسایش بصری از مؤلفههای مهم و اساسی محیطهای انسانساخت امن محسوب میشود چراکه برای سکونت وزندگی، شهر خانهای است، بزرگ، همانگونه که خانه بایستی از صفات و مزایایی برخوردار باشد تا سکونت و زندگی را مطلوب و آسایشبخش سازد شهر نیز باید دارای کیفیات و ویژگیهایی برای تأمین آسایش ،راحتی و امنیت باشد همچنین شهر مانند خانه باید محیطی گرم و صمیمی و دلپذیر باشد تا امکان زندگی مطلوب را فراهم سازد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید