بخشی از مقاله

چکیده

امروزه تعاونیها به عنوان ابزاری کارآمد در توانمندسازی و توسعه جوامع روستایی، یکی از ارکان اصلی در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به شمار میروند. امَا، عرصههای جدید اقتصادی، فرهنگی و روابط اجتماعی موجب شده که تعاونیها در عصر حاضر با شرایط جدیدی روبرو شوند که بدون سازگاری با آنها نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. از این رو، تحقیق توصیفی- پیمایشی حاضر با هدف شناسایی مشکلات فراروی موفقیت تعاونیهای توسعه روستایی در شهرستان زنجان انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را 3500 نفر از اعضای تعاونیهای توسعه روستایی در شهرستان زنجان تشکیل میدادند که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، تعداد 315 نفر از آنان از طریق نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند.

برای گردآوری دادهها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پیشآزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای مقیاس اصلی پرسشنامه در حد مناسب بود. نتایج حاصل از اولویتبندی مشکلات فراروی موفقیت تعاونیهای مورد مطالعه نشان داد که چهار گویه عدم برخورداری اعضای تعاونی از تجربه و تخصص های لازم، پایین بودن سطح تجارب و مهارت حرفه ای مدیران و اعضای تعاونیها، پایین بودن سطح خود باوری و اعتماد به نفس اعضای تعاونی ها و ساختار بالا به پایین و نبود اختیارات کافی نزد اعضا در انجام وظایف، بیشترین میزان اولویت را کسب نمودهاند. همچنین، بر اساس یافتههای پژوهش، دو گویه بالا بودن نرخ بهره و سود باز پرداخت وام ها و وجود قوانین نامناسب مالیاتی برای تعاونیها، دارای کمترین میزان اولویت از دیدگاه پاسخگویان بودهاند.

مقدمه

بخش تعاون به عنوان یکی از ارکان اصلی در نظام اقتصادی جمهوری اسلامی ایران، مورد توجه برنامهریزان کشور قرار دارد و به منظور تحقق اهداف اقتصادی، هدایت فعالیتها به سمت بخش تعاون از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از سوی دیگر، در برنامه بلندمدت افق چشم انداز توسعه اقتصادی کشور، به فعالیتهای اقتصادی در بخش تعاون توجه دوچندانی شده و برنامهریزان برای مقابله با بحرانهای اقتصادی کشور و رفع وابستگی به ویژه در زمینه مواد غذایی، کاهش نرخ بیکاری و افزایش شاخصهای رفاه اجتماعی نگاه خود را معطوف بخش تعاون نمودهاند.

در این راستا، شناخت مشکلات و تعیین اولویتها در برنامهریزی و سیاستگذاری در سطح فعالیتهای تعاونیها از اهمیت و ضرورت خاصی برای نیل به اهداف یادشده برخوردار است - انصاری، . - 1381 در این ارتباط میتوان گفت بعد از انقلاب اسلامی استراتژی تعاونیها به عنوان رهیافتی مهم در توسعه روستایی مورد توجه دولتمردان و سیاستگذاران قرار گرفت و نه تنها به عنوان ابزاری کارآمد در ایجاد اشتغال روستایی قلمداد شد بلکه به عنوان هدف در توانمندسازی و توسعه جوامع روستایی به کار گرفته شد - شعبانعلی فمی و همکاران، . - 1385 همچنین، مطالعات انجام شده در خصوص بررسی موفقیت تعاونیهای توسعه روستایی نشان میدهد که شرکتهای تعاونی تولید روستایی تا حدودی از مسیر اصلی خود جدا شده و به مراکز خدمات کشاورزی تبدیل شده-اند.

- حیدری ساربان، . - 1390 امروزه، تحولات هزاره سوم میلادی در عرصههای اقتصادی، فرهنگی و روابط اجتماعی موجب شده است که تعاونیها در عصر حاضر با شرایط جدیدی روبرو شوند که بدون سازگاری با آنها نمیتوانند به حیات خود ادامه دهند. در کشورهای صنعتی، دولت از طریق طراحی چارچوبهایی برای توسعه تعاونی ها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، گامهای موثری برداشته است؛ اما کشورهای در حال توسعه در این راه با موانع بسیاری همچون مشکلات ساختاری، عدم تطبیق انتظارات، عدم شفافیت سیاستگذاریها، فقدان شرایط استاندارد محیطی و افزایش غیرطبیعی تعاونیها به لحاظ کمی مواجهاند.

به تبع مشکلات فراروی تعاونیها در کشورهای در حال توسعه، کشور ما نیز با این مشکلات مواجه است.  با توجه به ماهیت شرکتهای تعاونی توسعه روستایی و نقش عمدهای که این تشکلها میتوانند در دستیابی به توسعه پایدار روستایی داشته باشند، تشکیل و راهاندازی آنها طی چند سال اخیر در مناطق روستایی استان زنجان نیز مورد توجه قرار گرفته است به نحوی که در حال حاضر 80 تعاونی توسعه روستایی با داشتن 10596 عضو، در شهرستانهای مختلف استان زنجان در حال فعالیت میباشند.

سرمایه ثبتی این شرکتها 951/21 میلیون ریال میباشد که پیشبینی شده بود پس از تشکیل بتوانند از طریق فراهم ساختن بسترها و زمینههای لازم برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در زمینههای مختلف در سطح مناطق روستایی، در حدود 2019 فرصت شغلی را ایجاد نمایند؛ ولی علیرغم گذشت چند سال از فعالیت این تعاونیها، بنا به دلایل مختلف این موضوع تا حدود زیادی محقق نگردیده و مدیران و اعضای تعاونیها همواره با مسایل و مشکلات متعددی در ابعاد مختلف اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سازمانی، ساختاری و غیره برای دستیابی به اهداف پیشبینی شده خود مواجه بودهاند که سبب شده است تا این تعاونیها به موفقیت چندانی دست نیابند و نتوانند موجبات توسعه و پیشرفت مناطق روستایی را فراهم سازند. بدون تردید، برنامهریزی برای حل چنین مشکلاتی بدون طرح و انجام مطالعاتی دقیق در منطقه مورد مطالعه امکان پذیر نخواهد بود؛ از اینرو با توجه به اهمیت و ضرورت موضوع، تحقیق حاضر با هدف شناسایی مشکلات فراروی موفقیت تعاونیهای توسعه روستایی در شهرستان زنجان انجام گرفت. 

روششناسی

تحقیق حاضر از لحاظ میزان و درجه کنترل، غیرآزمایشی و توصیفی، از نظر نحوه گردآوری دادهها، میدانی و در نهایت به لحاظ قابلیت تعمیم یافتهها، از نوع پیمایشی محسوب میشود. جامعه آماری این تحقیق را 3500 نفر از اعضای تعاونیهای توسعه روستایی در شهرستان زنجان تشکیل میدادند که با توجه به جدول کرجسی- مورگان، تعداد 315 نفر از آنان از طریق نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند.

ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که از دو بخش مشخصههای فردی و حرفهای پاسخگویان و دیدگاه افراد نسبت به میزان اهمیت هر یک از مشکلات فراروی موفقیت تعاونیهای توسعه روستایی - شامل 29 پرسش - تشکیل شده بود که برای اندازهگیری بخش دوم، از طیف لیکرت 5 سطحی - یک= خیلی کم تا =5 خیلی زیاد - استفاده گردید. روایی پرسشنامه با نظر پانل متخصصان و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تعیین اعتبار پرسشنامه، پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده مقیاس مشکلات فراروی موفقیت تعاونیهای توسعه روستایی 0/76 بود. دادههای گردآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS پردازش گردید.

یافتهها و بحث

بر اساس نتایج به دست آمده، میانگین سن پاسخگویان 40/44 سال با انحراف معیار 4/97 سال بود. از نظر جنس، بیشتر پاسخگویان 91/6 - درصد - مرد و تنها در حدود 8/4 درصد زن بودند. به لحاظ سابقه کار کشاورزی، نتایج نشان داد که میانگین این متغیر 17/96 سال با انحراف معیار 3/78 سال بود. یافتههای تحقیق حاکی از آن بود که 35/2 درصد از تعاونیهای مورد مطالعه برای اعضای خود دوره آموزشی برگزار کرده و 64/8 درصد آنها دوره برگزار نکرده بودند. میانگین تعداد دورههای آموزشی که پاسخگویان در آنها شرکت داشتهاند، در حدود 1/85 دوره بود.

نتایج حاصل از اولویتبندی گویههای مرتبط با مشکلات فراروی تعاونیهای مورد مطالعه از دیدگاه پاسخگویان در جدول - 1 - آورده شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، پنج گویه عدم برخورداری اعضای تعاونی از تجربه و تخصص های لازم، پایین بودن سطح تجارب و مهارت حرفه ای مدیران و اعضای تعاونی ها، پایین بودن سطح خود باوری و اعتماد به نفس اعضای تعاونی ها، ساختار بالا به پایین و نبود اختیارات کافی نزد اعضا در انجام وظایف و نبود بازار مناسب برای ارائه تولیدات و خدمات، بیشترین میزان اولویت را کسب نمودهاند. همچنین، پنج گویه عدم سوددهی شرکت، عدم دسترسی به فناوری های نوین به ویژه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، کمبود منابع مالی و عدم نقدینگی کافی در تعاونی ها، بالا بودن نرخ بهره و سود باز پرداخت وام ها و وجود قوانین نامناسب مالیاتی برای تعاونی ها، دارای کمترین میزان اولویت از دیدگاه پاسخگویان بودهاند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید