بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش حاضر شناسایی و ردیابی مولفه های ارتباط با خویشتن در محتوای کتاب های آموزش دوره ابتدایی در راستای رشد و پرورش این مولفه در دانش آموزان این دوره می باشد. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر روش اجرا در دسته پژوهش های ترکیبی از نوع آمیخته آکتشافی قرار دارد. که در قسمت کیفی آن از روش تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی مولفه های ارتباط با خویشتن و در قسمت کمی آن از روش تحلیل محتوای کمی استفاده شده است. بدین منظور با بهرهگیری از روش تحلیل محتوا، کتاب های درسی - پایه های چهارم، پنجم و ششم - دوره آموزش ابتدایی سال تحصیلی 1393-94 مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد.

برای تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از کتب درسی و برای بدست آوردن ضریب اهمیت هر یک از مولفههای ارتباط با خویشتن و مقایسه ضرایب آن ها، از روش آنتروپی شانون که برگرفته از تئوری سیستمهاست، استفاده شده است. براساس یافتههای پژوهشی، توجه متعادلی به مولفههای ارتباط با خویشتن نشده و در میان صفحات کتب درسی این پایه ها، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه خویشتن سازی و کمترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه های خویشتن آگاهی، داشتن معنا و هدف در زندگی، تفکر درونی و پرسشگری وجودی میباشد.

مقدمه

انسان موجودی نیست که کاوش های کاوندگان و پژوهندگان پیشین و تحقیقات پردامنه محققان امروز و حتی فرداها درباره اش کافی باشد؛ چرا که در میان موجودات جهان، هیچ موجودی به اندازه انسان مستعد و نیازمند تغییر نیست. انسان جزو جهان است ولی این جزء با همه جزء های دیگر تفاوت هایی دارد. باید بگوییم پیچیدگی هایی دارد که از همه اجزای دیگر جهان بیشتر مستعد و نیازمند تغییر و توجیه است. یک فلز هم یک شی است. آهن و پولا و طلا و نقره و گیاه هم اجزای جهان هستند؛ ولی این ها چندان نیازمند به تغییر و توجیه نیستند که لازم باشد یک سلسله فرضیات، نظریات و طرح ها برای شناخت آن ها بکار برده شود، بنابراین کماکان انسان ناشناخته ترین موجود جهان است. با اینکه انسان خودش عامل شناخت اشیای دیگر است و اشیای بسیار دور از خودش را شناخته است و احیاناً مدعی است که مجهولی در مورد آن ها ندارد در مورد نزدیکترین موجودات به خودش، که خود همان عامل شناسایی یعنی انسان باشد، مجهولات زیادی دارد

انسان افکارش را به بیرون از وجودش معطوف می دارد. از بیرون از وجودش می گوید و می شنود و علاقه ایی به دیدن درون خود و ارتباط برقرار کردن با خودش را ندارد. از فکر کردن به ناشناخته ها می ترسد و به امیال، انگیزه ها، رفتار و اعمال خود توجهی ندارد. در ناخودآگاهش زندگی می کند و برقراری ارتباط با خود و درونش برای او دردناک است، یعنی به انسان شناسی و درباره خودشان چیزی فهمیدن را دوست ندارند و در نتیجه به ایجاد تغییر و تحول در خود نمی اندیشند. کسی که می خواهد با خویشتن خویش ارتباط برقرار کند باید شجاعت اندیشیدن با خود و دیدن حقایق وجودی خویش را داشته باشد و در این زمینه آگاهی های مناسب، صحیح و لازم را بدست آورد. باید بدانیم که انگیزه ها و امیال در وجود ما بیشتر از ضمیر ناخودآگاهمان و یا از روحمان نشأت می گیرند که با شناخت صحیح و ریشه یابی می توان به مرور آن ها را تغییر داد 

شناخت درست انسان، شناخت درست حقایق عالم و آگاهی از هدف و مسیر درست زندگانی را در پی خواهد داشت. لذا باید حقیقتش را شهود کرد تا به شناخت خدا رسید و به همین دلیل است که حضرت علی - ع - می فرماید: »عجبت لمن یجهل نفسه کیف یعرف ربه« تعجب می کنم کسی که خود را نمی شناسد چگونه پروردگارش را می شناسد

خودشناسی و برقراری ارتباط با خود از آن جهت اهمیت مضاعف دارد که مقدمه خداشناسی است مفاد من عرف نفسه عرفه ربه، فقط برای انسان مترتب است نه دیگر مخلوقات و موجودات. یعنی نمی شود گفت: من عرف الحجر عرفه ربه، هر چند که سنگ شناس خالق آن را هم می شناسد. زیرا چنین شناختی غیر از شناخت رب است که از شناخت انسان حاصل می شود و خدا شناسی مختص شناخت انسان است. بر ای اینکه انسان خلیفه خداست نه سنگ و دیگر خلایق و خلیفه شناسی از آن جهت که خلیفه است به معرفت مستخلف عنه منجر می شود و این ویژگی غیر از انسان بر سایر مخلوقات شامل نمی شود

بنابراین، کسی می تواند حقیقت خویش را ببیند که بتواند با خودش ارتباط برقرار کند و ذهن و انگیزه هایش را بهتر ببیند. کسی که نتواند با خودش ارتباط برقرار کند و خودش را ببیند نمی تواند دنیای خارج از خودش را نیز به روشنی ببیند. به همین دلیل می بینیم که بزرگترین اندیشمندان دنیا دارای سخنانی هستند که گویای این حقیقت است که آنان سرآمد انسان شناسی بوده اند چرا که خود شناسی و انسان شناسی و برقرای رابطه با خویشتن، مادر شناخت هاست. بنابراین، باید ارتباط با خویشتن و ایجاد راه های مناسب جهت تقویت این ارتباط را را بخش مهمی از برنامه های آموزشی به حساب آورد. اما ارزیابی برنامه های درسی نشان می دهد که در نظام های آموزشی، صرفاً به بعد عقلانی فراگیران توجه می شود و سایر ابعاد وجودی مورد غفلت قرار می گیرند

از طرفی دیگر کودکان به محض ورود به دنیای کلام، با چراهای بی شماری روبه رو می شوند و راجع به هر چیزی پرسش می کنند. در این سنین روحیه ذاتی پرسشگری و کندوکاو هستی شناسانه وجود دارد. کودک همواره به دنبال آن است که بداند »خودش کیست؟ این مخلوق چیست؟ و چه ارتباطی با من دارد.« فیلسوفان کوچک فراوان اند، اما متأسفانه در اکثر موارد این حس کنجکاوی طبیعی با بی اعتنایی و یا گفتن این که »این سوالات در حد تو نیست« یا »وقتی بزرگ شدی می فهمی« سرکوب می شوند و متأسفانه کودکان امروز که همه چیز را به چالش می کشند، قتیو بزرگ می شوند به جای آنکه بفهمند یا قلباً باور کنند حفظ می کنند و می پذیرند و می گذرند

بنابراین، اگر یک جامعه می خواهد افرادی را تربیت کند که در کلیه ابعاد وجودی رشد کرده باشند باید به اصلی ترین و نخستین ترین بعد وجودی فرد که همان ارتباط با خویشتن است توجه کند. از آنجایی که تحقق اهداف آموزش و پرورش از طریق برنامه های درسی و منابع کمک آموزشی صورت می گیرد و کتاب درسی یک از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام آموزشی به شمار می رود، جهت آموزش و تقویت این بعد وجودی در کودکان لازم است که مفاهیم و مولفه های مربوط به این بعد - ارتباط با خویشتن - در برنامه درسی مدارس گنجانده شوند. حال مسئله مورد نظر در این پژوهش این است که برای تربیت این بعد در دانش آموزان دبستانی در برنامه درسی این پایه ها تا چه حد به مولفه های ارتباط با خویشتن توجه شده است و آیا برای گنجاندن این مولفه ها در برنامه درسی این پایه ها کتب خاصی در نظر گرفته شده است یا از همه کتب جهت آموزش این مولفه ها استفاده شده است.
 
الف - پرسش مرحله کیفی

-1 ارتباط با خویشتن در اسناد و منابع معتبر ملی و بینالمللی دارای چه مولفههایی است؟

ب - پرسش های مرحله کمی

-1 میزان توجه به مولفه های ارتباط با خویشتن در کتاب های پایه چهارم دوره ابتدایی چقدر است؟

-2 میزان توجه به مولفه های ارتباط با خویشتن در کتاب های پایه پنجم دوره ابتدایی چقدر است؟

-3 میزان توجه به مولفه های ارتباط با خویشتن در کتاب های پایه ششم دوره ابتدایی چقدر است؟

جامعه، نمونه و روش نمونه گیری

الف - جامعه اطلاعاتی، نمونه و روش نمونه گیری در مرحله کیفی

در این مرحله محقق ابتدا با استفاده از جستجوی کتابخانه ای و اینترنتی به گردآوری اسناد و منابع معتبر ملی و بین المللی در رابطه با موضوع تحقیق پرداخت و به صورت هدفمند به سراغ اسناد و منابع ای رفته است که دارای اطلاعات مناسب و مفید تری در ارتباط با موضوع تحقیق می باشند.

ب - جامعه، نمونه و روش نمونه گیری در مرحله ی کمی

جامعه آماری این پژوهش در این مرحله شامل همه کتاب های درسی پایه های چهارم، پنجم و ششم دوره ابتدایی در سال تحصیلی 93 - 94 می باشد. البته از آنجایی که محقق از قبل می داند که کتاب های ریاضی این پایه ها فاقد اطلاعات لازم در زمینه موضوع تحقیق هستند بنابراین، محقق این درس را حذف کرده و مورد تحلیل قرار نداده است. سایر کتاب های این دوره به شرح زیر می باشند: علوم تجربی، هدیه های آسمان، فارسی - بخوانیم - ، فارسی - بنویسیم - ، مطالعات اجتماعی، آموزش قرآن. در این پژوهش جهت بدست آوردن اطلاعات دقیق تر و بهتر در زمینه ی برنامه درسی دوره ابتدایی عمل نمونه گیری انجام نشد و حجم نمونه با جامعه ی آماری برابر - یکسان - است.

روش تحقیق

پژوهش حاضر به لحاظ روش اجرا در دسته پژوهش های ترکیبی قرار دارد. روش پژوهش ترکیبی یک طرح پژوهشی، با مفروضات فلسفی و نیز روش های کاوشگری است که به فرایند جمع آوری و تحلیل داده ها و تلفیق رویکرد های کیفی و کمی کمک می کند. از میان سه طرح پژوهشی ترکیبی، طرح تحقیق آمیخته اکتشافی انتخاب شده است. پژوهشگر در این طرح درصدد زمینه یابی درباره »موقعیت نامعین« می باشد.

برای این منظور ابتدا به گرد آوری داده های کیفی می پردازد و پس از آن در مرحله بعدی، پژوهشگر می تواند از طریق گرد آوری داده های کمی، به تحلیل بیشتر پدیده بپردازد. بنابراین، در این نوع طرح های تحقیق آمیخته به دادهای کیفی اهمیت بیشتری داده می شود - بازرگان، عباس،. - 1391 در مرحله کیفی این پژوهش از تحلیل محتوای کیفی برای شناسایی مولفه های اصلی و در مرحله کمی آن برای تجزیه و تحلیل محتوای کتب از تحلیل محتوای کمی استفاده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید