بخشی از مقاله
چکیده
بسیاری از سازمانهای پژوهش و فناوری در سراسر جهان با چالشهای بزرگ و متعدد راهبردی و عملیاتی روبرو هستند و برای موفقیت در برخورد با این چالشها، بایستی با اتخاذ رویکردهای راهبردی به آنها پاسخ دهند. از سوی دیگر استراتژیهای موفق به داشتن توانمندی استراتژیک جهت اجرا در سطح مورد نیاز بستگی دارند. بنابراین و با توجه به شدت رقابت جهانی، سازمانهای پژوهش و فناوری نیازمند شناسایی و ارزیابی توانمندیهای استراتژیک خود به منظور تبدیل شدن به سازمانهای هدفگرا و افزایش کارآمدی خود مطابق با این توانمندیها و استراتژی کلی میباشند.
براین اساس این تحقیق تلاش دارد که توانمندیهای استراتژیک سازمانهای پژوهش و فناوری را با استفاده از روش تحقیق مطالعه موردی و رویکرد ممیزی توانمندیها شناسایی و مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان میدهد که توانمندیهای »پژوهش و توسعه فناوری«، »بازاریابی« و »رابطهای« بیشترین تأثیر را بر عملکرد رقابتی سازمان پژوهش و فناوری مورد مطالعه دارند.
-1 مقدمه
در دنیای کسب و کار امروز که با افزایش شدت جهانی شدن و فشرده شدن رقابت، اتکای بیشتر به نوآوری و فناوریهای جدید و افزایش نقش منابع نامشهود در رقابت همراه است، تطابق و سازگاری سازمانها با تغییرات که اغلب از نوع تغییرات سریع فناورانه هستند به چالشی مهم تبدیل شده است. سازمانهای پژوهش و فناوری به عنوان سازمانهای دانش بنیان فناوری محور که ماموریت حمایت فناورانه و نوآورانه از صنایع مرتبط و مربوط را برعهده دارند با شدت بیشتری با این مسئله مواجه هستند و عدم توجه به آن، بقا و موفقیت آنها را به طور فزایندهای تهدید مینماید
بسیاری از سازمانهای پژوهش و فناوری در سراسر جهان با چالشهای بزرگ و متعدد راهبردی و عملیاتی روبرو هستند و احتمالاً رکود اقتصاد جهانی نیز نقش این سازمانها را هر چه بیشتر دستخوش تغییر خواهد کرد. این بدان معناست که سازمانهای پژوهش و فناوری بیش از پیش برای بازنگری در ارکان و راهبرد خود تحت فشار هستند و باید در اولویت های کسب و کار و دیدگاههای راهبردی خود تجدید نظر کنند و تأکیدات خود را بر سازگاری با تغییراتِ محیطِ کسب و کار و پاسخ بسیار سریع به نیازهای محیط دایماً متغیر قرار دهند
برای موفقیت در برخورد با این چالشها، سازمانهای پژوهش و فناوری بایستی با اتخاذ رویکردهای راهبردی با این مسائل مواجه شوند و عدم اتخاذ رویکرد راهبردی تاثیرات نامطلوبی برروی کارایی و اثربخشی آنها خواهد داشت. بنابراین سازمانهای پژوهش و فناوری نیازمند تقویت مدیریت راهبردی خود به منظور تبدیل شدن به سازمانهای موثر، کارآمد و هدفگرا برای توسعه فناوری و نوآوری فناورانه و تخصیص منابع خود مطابق با استراتژی کلی پژوهش و فناوری میباشند
اما اجرای مدیریت راهبردی اثربخش سازمانهای پژوهش و فناوری در دنیای پرتلاطم امروز از مهمترین چالشهای مدیران این سازمانهاست که برای اجرای آن نظریهها و دیدگاههای مختلفی مطرح شده است چراکه رویکردهای مختلف به استراتژی، نگاههای متفاوتی به منابع خلق ثروت و ماهیت موضوع مدیریت راهبردی دارند.