بخشی از مقاله
چکیده
این مطالعه با هدف ارزیابی و مدیریت موثرترین مولفه های راهبردی در پیاده سازی و جاری سازی فرهنگ HSE در صنایع به انجام رسیده است. همواره مخاطرات و بروز حوادث احتمالی به علت نبود دانش و فرهنگ حفاظت ایمنی و محیط زیست، پیامدهای غیر قابل جبرانی به ایجاد نموده است. لذا در این خصوص ایجاد یک فرایند فرهنگسازی HSE در صنایع و ایجاد آگاهی می تواند از بروز صدمات احتمالی تا حد قابل توجهی بکاهد. در این راستا این تحقیق سعی دارد با استقرار بارزترین مولفه های فنی و راهبردی جاری سازی دانش HSE این صدمات را کنترل و مهار نماید. تحقیق فوق، در چهار فاز عملیاتی تحقیقاتی به انجام رسیده است.
در فاز اول، به جهت آشنایی تیم تحقیق با یک فرایند صنایع به عنوان مطالعه موردی، صنعت نورد وابسته به صنایع دریا انتخاب گردید. در فاز دوم، با بهره گیری از تکنیک Delphi نظرسنجی خبرگان جهت شناسایی مولفه های راهبردی برای پیاده سازی موثر فرهنگ HSE صورت پذیرفت. در فاز سوم، به دلیل مدیریت و اولویت بندی بهینه مولفه های شناسایی شده برای اجرای جاری سازی، در مدل تحلیلی سلسله مراتبی AHP قرار گرفتند. در پایان هم، راهکارهای بهبود در جهت تعالی فرهنگ HSE در پیکره صنعت ارائه و پیشنهاد شده است.
مقدمه
سرعت پیشرفت تکنولوژی در جهان امروز به حدی توسعه یافته که رفاه نسبی را برای جوامع تامین نموده است. به همین جهت، مولفه تکنولوژی به عنوان یک عامل موثر در پیشرفت جوامع و فرایندهای صنعتی محسوب می شود .[1] امروزه رشد سریع جمعیت، تغییرات چشمگیر در الگوهای تولید و مصرف بخودی خود موجب تخریب محیط زیست و بروز سوانح ایمنی شده است و برای مهار تخریب محیط زیست و بهره وری سالم از سیستم های تولیدی و پیشگیری از سوانح غیرقابل جبران ایمنی، استفاده از روش های ارزیابی و توجه بهینه ساختار به قوانین و مقررات حفاظت از محیط زیست و حوزه سلامت و ایمنی در درازمدت الزامی می باشد؛ که افزایش آگاهی و حساسیت زایی زیست محیطی و مسائل ایمنی در سازمانها می تواند این توجه را شفاف تر نماید.
تحقیقات صورت گرفته در این خصوص هم نشان می دهد، که اهمیت بهره گیری از سیستم های آموزشی تاثیرگذار، سبب نوآوری و توجه به تمامیت معیارهای حفاظت از محیط زیست می گردد و به عنوان یک نقطه قوت در پیشبرد اهداف توسعه پایدار می تواند اثرگذار باشد. صنایع فعال برای دستیابی به سطح عملکرد بهینه و تاثیرگذار حوزه ایمنی بهداشت و محیط زیست، که ضامن بقای تجاری و صیانت از نیروی انسانی و سرمایه های فیزیکی آنهاست جزو مهمترین عوامل مسئولیتهای اجتماعی سازمانها محسوب میشود
باید علاوه بر بهبود طراحی و لحاظ کردن الزامات حوزه ایمنی، بهداشت و محیط زیست - HSE - در مراحل طراحی و استقرار سیستم های مدیریتی ایمنی بهداشت و محیط زیست، به مقوله فرهنگ حفاظت از محیط زیست و حفاظت ایمنی نگاه جدی داشته باشند. در این خصوص اندازه گیری عملکرد ریشه در موضوع اندازه گیری کیفیتی یکی از شاخه های تحقیق در سلا های اخیر محسوب می شود. من باب اندازه گیری عملکرد سازمان در حوزه ایمنی بهداشت و محیط زیست یک شرط اساسی برای سیاست مداوم بهبود تلقی می گردد
حمایت از محیط زیست و سلامت کارکنان، موضوع مهمی است که بر رفاه و توسعه اقتصادی در سراسر جهان تاثیر می گذارد و در خصوص تعالی فرهنگ حفاظت از محیط زیست و سلامت کارکنان، بر اساس طبقه بندی رایج، فرهنگ ایمنی، بهداشت و محیط زیست - HSE - در پنج پله روی نردبانی موسوم به نردبان فرهنگ ایمنی بهداشت و محیط زیست - HSE - طبقه بندی میشود. پایین ترین پله موسوم به فرهنگ بیمار و بالاترین پله موسوم به فرهنگ خالق است. گرچه تا قبل از پله سوم نمیتوان سازمان را دارای فرهنگ HSE دانست. برای ارتقاء فرهنگ لازم است به مکانیسم های داخلی آن توجه شود و اقدامات بهبود برای دستیابی به سطح بهینه و قابل قبول از مشخصه های این مکانیسم ها در صنایع، تدوین و اجرا شود. به عنوان یک رویکرد نظام مند سه مرحله ارزیابی فرهنگ جاری، تعیین چالش ها و فرایند تغییر فرهنگ باید اجرا شود
از طرفی به دلیل چند انظباطی بودن موضوع محیط زیست و سلامت کارکنان، مدیریت هر یک از اجزا محیط زیست و حوزه سلامت ارتباط وسیعی با سایر مدیریت های بخشی دارد. از آنجاییکه، مدیریت های بخشی هر یک از اهداف ویژه خود را دارند. لذا موفقیت مدیریت محیط زیست مورد تردید واقع می گردد. در این جهت، مدیریت تلفیقی محیط زیست، روش و کارساز مدیریتی پیشرفته ای است که برای دستیابی به اهدافی چون، افزایش کارایی قوانین موجود محیط زیست و صرفه جویی اقتصادی و ... در آمده است.
اروپایی ها هم کاهش اثرات منفی زیست محیطی را در تمرکززایی ترکیبی بر فرایندهای مواد اولیه، عوامل اقتصاد، ریسک های احتمالی زیست محیطی، بیان می نمایند. در این خصوص، بازنگری و بروز رسانی ساختارهای ارزیابی اثرات زیست محیطی و ارزیابی ریسک مورد اهمیت می باشد .[4] در این راستا، لزوم دستیابی به توسعه پایدار، یکپارچه سازی اقدامات راهبردی محلی، منطقه ای می باشد.
در این خصوص می بایست در چشم انداز توسعه ای، برنامه های حفاظت از محیط زیست از اهم اهداف متعالی شده، باشد .[5] نقش مدیران و رهبران سازمان ها نیز در رسیدن به تعالی حوزه حفاظت محیط زیست و سلامت کارکنان پرتاثیر و قابل توجه می باشد .[6] فرهنگ عبارت است از مجموعه بینش، دانش و کردار که این سه خصوصیات از عناصر همیشگی فرهنگ می باشند و فرهنگی مفید و ماندگار است که این سه خصوصیت را داشته باشد. فرهنگسازی زیست محیطی و ایمنی در پیکره سازمان می تواند از پتاسیل های آسیب ناشی از حوادث زیست محیطی و ایمنی بکاهد.
از جمله پیشینه مطالعاتی در حوزه بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره - MCDM - می توان اشاره نمود به تحقیقی که جوزی و همکاران در سال 2012 تحت عنوان ارزیابی ریسک زیست محیطی نیروگاه گازی در جنوب ایران، که در مجله بین المللی environmental studies به ثبت رساندند. در این پروژه از تکنیک TOP-EFMEA بهره گیری شد که تلفیق مدل FMEA و TOPSIS می باشد. بطورکلی این پژوهش بیان می دارد، روش فوق به خصوص بهره گیری از مدل تصمیم گیری چند معیاره تاثیر بالقوه ای در سیاست های مدیریتی دارا می باشد .[7] استفاده از روش Topsis برای انجام تجزیه و تحلیل منسجم و منطقی پیشنهاد گردیده بود. همچنین روش TOP-EFMEA دارای تاثیر بالقوه ای در سیاست های مدیریتی و امورات تصمیم گیری را دارا می باشد.
از دیگر تحقیقات صورت گرفته در حوزه HSE، عباسپور و همکاران در راستای اهمیت توجه به مباحث ایمنی، بهداشت و محیط زیست - HSE - در سال 2011 موضوعی را با عنوان یک مدل استراتژیک برای ارزیابی کارایی محیط زیست، ایمنی و بهداشت در مجله بین المللی Environ Monit Assess به ثبت رساندند. این پروژه بیان می دارد که، استراتژی سیستم مدیریت ایمنی، بهداشت و محیط زیست - HSE-MS - در تمام مراحل شامل یک برنامه ریزی وابسته و اصولی در تضمین و مراقبت نمودن از چرخه حیات، گروه های صنایع، پیمانکاران، مشتری و گروه های مختلف جوامع می باشد
در زمینه آموزش حفاظت از محیط زیست، یک طرح مطالعاتی با موضوع بررسی تعامل دانشگاه ها و جوامع محلی برای پیشبرد ظرفیت سازی های مسائل توسعه پایدار، توسط محققین دانشگاهی در انگلستان، آلمان، پرتغال و برزیل در سال 2016 صورت پذیرفت. در این طرح مطالعاتی به تجزیه و تحلیل و بررسی راه ها و مسیرهای دستیابی به توسعه پایدار پرداخته شده است و ذکر می شود که شناسایی عناصر موثر در توسعه پایدار از یک سو و تجزیه و تحلیل آنها از سوی دیگر تکمیل کننده معیارهای اجرایی توسعه پایدار در جوامع محلی و دانشگاهها می باشد. دامنه تجربی تحقیق بر اساس نمونه انتخابی در دانشگاههای انگلستان، آلمان، پرتغال و برزیل، هدف مطالعاتی انتخاب شده است. به طور کلی از نتایج تحقیق فوق این است که دانشگاه و آموزش نقش مهمی در توسعه پایدار جوامع دارند که در برنامه های مدیریتی می بایست در اولویت های نخست برای راهبری به عنوان عامل قوت کاربری گردد
روش کار
این طرح مطالعاتی با هدف کمینه سازی پتاسیل های آسیب در چهار فاز عملیاتی- تحقیقاتی به شرح زیر انجام رسیده است: تحقیق فوق، در چهار فاز عملیاتی تحقیقاتی به انجام شامل موارد زیر به انجام رسیده است:
در فاز اول، به جهت آشنایی تیم تحقیق با یک فرایند صنایع - صنایع نورد - به عنوان مطالعه موردی، صنعت نورد وابسته به صنایع دریا انتخاب گردید.
در فاز دوم، با بهره گیری از تکنیک Delphi نظرسنجی خبرگان جهت شناسایی مولفه های راهبردی برای پیاده سازی موثر فرهنگ HSE صورت پذیرفت.
تکنیک نظرسنجی خبرگان می تواند به این صورت باشد که، تعدای پرسشنامه به صورت حضوری و از طریق ارسال ایمیل به جامعه خبره توزیع می شود. مراحل در انجام تحقیق با Delphi انجام می پذیرد .[10]
- انتخاب یک یا چند هیات - پنل - جهت شرکت در فعالیت ها. اعضاء این هیات ها معمولاً متخصصان و خبرگان حوزه تحقیق هستند.
- راه اندازی فعالیتهای تنظیم پرسش نامه برای دور اول
- بررسی پرسش نامه از نظر نوشتاری - رفع ابهامات استنباطی و... - o ارسال اولین پرسش نامه به اعضاء هیات ها
- تجزیه و تحلیل پاسخ های رسیده در دور اول
- آماده کردن پرسش نامه دور دوم - با بازنگری های مورد نیاز - o ارسال پرسش نامه دور دوم برای اعضاء هیات ها
- تجزیه و تحلیل پاسخ های رسیده در دور دوم - مراحل 7 الی 9 تاحصول پایداری در پاسخ های دریافتی ادامه مییابد -
- آماده سازی گزارش توسط تیم تحلیلگر
در فاز سوم، به دلیل مدیریت و اولویت بندی بهینه مولفه های شناسایی شده برای اجرای جاری سازی، در مدل تحلیلی سلسله مراتبی AHP قرار گرفتند.
این مدل، یکی از کارآمد ترین تکنیک های تصمیم گیری، تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی - Analytical Hierarchy - process-AHP که اولین بار در سال 1980 توسط توماس ال ساعتی مطرح شد، بر اساس مقایسه های زوجی بنا نهاد شده و امکان بررسی سناریوهای مختلف را به مدیران می دهد.
منطق مقایسه زوجی دقت تشخیص را افزایش می دهد؛ و یکی از ویژگی های برجسته این روش در این است که در یک زمان تنها به مقایسه دو عامل یا مولفه می پردازد.
جدول شماره - 1 - نمونه ای از یک ماتریس زوجی
در فاز چهارم و نهایی، راهکارهای بهبود در جهت تعالی فرایند فرهنگ HSE در پیکره صنعت ارائه و پیشنهاد شده است.