بخشی از مقاله
چکیده
اخلاق کار یکی از مهمترین عوامل فرهنگی در توسعه محسوب میگردد. پژوهش حاضر به شناسایی و اولویت بندی عوامل فردی موثر براخلاق کاری کارکنان پرداخته است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی بوده و با توجه به روش های گوناگون جمع آوری داده ها یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی محسوب می شود. پژوهش حاضر در نیمه اول سال 1394 انجام گرفته است.
جامعه آماری شامل کارکنان کارخانه سیمان سیستان بودند که به روش تصادفی ساده از جدول مورگان تعداد 172 نفر از آنان مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه اخلاق کار عوامل فردی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزارSPSS 21 صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین اخلاق کار و روابط اجتماعی، آموزههای دینی، عقاید فردی، نگرشهای فردی رابطه معناداری وجود دارد. و رابطه بین اخلاق کار و نوعدستی معنی داری نیست.
مقدمه
در جهان پیشرفته کنونی کار یکی از عوامل کلیدی توسعه محسوب میشود و امروزه کار اعم از کار فکری یا جسمی دارای جایگاه ویژه اقتصادی بوده و به نیروی انسانی به عنوان یک سرمایه بیبدیل نگریسته میشود. پیچیدهتر شدن روزافزون سازمانها، توجه مدیران و صاحبنظران را به بحث اخلاق کار و مدیریت معطوف ساخته است. زیر بنای همه ارزش ها در سازمان ارزشهای اخلاقی هستند که در حوزه کارآمدی منابع انسانی جایگاه ویژه ای دارد. از آنجا که سازمان و محیط کار، بخش عمده ای از محیط زندگی را به خود اختصاص میدهد، باید درباره چگونگی نکات اخلاقی در این محیط، آگاهی کامل داشته باشیم چرا که نگاه اخلاقی در سازمان و عرصه کار رضایت خداوند و کامیابی بیشتر در رسیدن به اهداف سازمان را نیز به همراه دارد. بنابراین منظور ما از شناسایی ارزشهای اخلاقی در سازمان بیان پاره ای از مسایل اخلاقی است که کارکنان سازمان در ارتباط با افراد درون و بیرون سازمان مانند ارباب رجوع باید رعایت کنند تا به وظیفه دینی خود عمل کرده باشند
اخلاق از مهمترین مباحث دینی است و ازیک نظر مهمترین هدف انبیای الهی را تشکیل میدهد، زیرا بدون اخلاق نه دین برای مردم مفهومی دارد و نه دنیای آنها سامان مییابد
با توجه به تاثیر چشمگیر اخلاق کاری بر میزان تحقق اهداف، تدوین استراتژی رفتارهای فردی، عملکرد سازمان، رضایت شغلی، نحوه تصمیم گیری و میزان مشارکت کارکنان در امور، فداکاری، تعهد، انضباط، سخت کوشی و نظایرآن، میتوان گفت که در سازمان پدیده ای به دور از نقش و تاثیر این مفهوم وجود ندارد
مهمترین مبنا در سامان یافتن اخلاق کاری، تصحیح بینش کارکنان و بسامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان و مردمان و مسئولان و وظایفشان است. زمانی که نگاه انسان به خود و مردم و مافوق خود و کار اصلاح شود و با نگاه توحیدی و پاک به این امور بنگرد و براساس این نگاه عمل نماید،کار کردن عین خدمت کردن و عبادت نمودن و همپای لذت و شیرینی و همتای رشد و شکوفایی است. بنابراین از مهمترین اموری که باید به آن پرداخت ، حفظ و رشد کرامت کارکنان اداری و ترمیم و تقویت کرامت ایشان است که اگر کارکنان نظام اداری خود را کریم بدانند، کریمانه رفتارمیکنند و کرامت خود را با هیچ چیز معاوضه نمینمایند.
حوزه اجتماعی شدن و اخلاق کار حوزه ای جالب توجه و در عین حال کلیدی برای فهم توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی هرکشور به شمار می-رود - . - 4 اما در شرایط کنونی رعایت نشدن برخی معیارهای اخلاقی، نگرانیهای زیادی را در بخش های دولتی و غیر دولتی بوجود آورده است. سقوط معیارهای اخلاقی در بخش دولتی، پژوهشگران را برآن داشته تا در جستجوی مبناهای نظری در این رابطه بوده تا بتوانند مسیر مناسب اجرایی آن را فراهم سازند. لذا یکی از عمدهترین دغدغه های مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب برای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفه هاست تا آنها با حس مسولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه وحرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند.
اولین گام در دستیابی به این اهداف درک صحیح از مفهومم اخلاق و شناسایی عوامل تاثیرگذاربر رفتار اخلاقی کارکنان در سازمان میباشد.
بررسیهای کارشناسان مسائل اجتماعی ایران، مدیران، نخبگان فرهنگی و سیاسی و جامعه شناسان نشان میدهد که اخلاق و فرهنگ کار در ایران در مقایسه با کشورها و جوامع صنعتی در سطح پایین تری قرار دارد. درجامعه ما علیرغم وجود عناصر مثبت بسیار در فرهنگ آرمانی دینی - که در آن به کارارزش بسیار داده میشود - و نیز علیرغم سنت امامان - ع - در ارج نهادن به کار و تأکید بیشتر بر ارزش های اکتسابی تا ارزش های انتسابی و همچنین علیرغم وجود ارزشهای مثبت نسبت به کار در سازمان سنتی کار، در ساختار کلی جامعه ارزشهایی غلبه داردکه اخلاق کار و به تبع آن وجدان کاری را تضعیف میکند.
گزارشها نشان میدهد که شاخص بهره وری نیروی انسانی در ایران در مقایسه با سایرکشورهای منطقه و نیزشرق آسیا بسیار پایین است. همچنین مسائلی چون فقدان انگیزه، اتلاف وقت، گریز از محل، سرگردان کردن مراجعان، شاخص ضعف اخلاق کار در میان شاغلان ایرانی است . - 5 - - 3 - بی توجهی سازمان ها به اخلاق حرفه ای و ضعف در رعایت اصول اخلاقی در برخورد با نیروی انسانی سازمان و ذینفعان بیرونی، میتواند مشکلاتی را برای سازمان ایجاد کند ومشروعیت سازمان و اقدامات آن را زیر سؤال ببرد . اخلاق حرفه ای ضعیف، بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران مؤثر بوده، میتواند بر عملکرد فردی، گروهی و سازمانی اثر بگذارد
بر این اساس مادر پاسخگویی به این پرسش هستیم که: عوامل فردی موثر بر رشد اخلاق کاری کارکنان کدامند و به چه میزان اخلاق کاری را متأثر میسازند؟
ادبیات نظری تحقیق
مدیران به دنبال شناسایی و بهره گیری بهینه از منابع و سرمایههایی هستند که سرمایه های مذکور را به اثربخشترین، کاراترین و بهره ورترین طرق ممکن به کار گیرند. دراین راستا عمده منابع هر سازمانی متوجه منابع انسانی، مالی و فنی آن است که مسلماً سرمایه انسانی تعیین کننده سمت و سوی دیگر سرمایه هاست، زیرا منابع انسانی یکی از فاکتورهای اصلی سازمانها میباشد. در حقیقت سازمانی پویا خواهد بود که منابع انسانی آن سازمان پویایی را برای آن سازمان به ارمغان آورد - . - 6 اگر در سازمانی ارزشهای اخلاقی رعایت شود، نیروی انسانی آن سازمان، وفادار به ارزش های سازمانی و حفظ عضویت در سازمان خواهد بود و تمایل به آن خواهد داشت که با تمام تلاش و کوشش خود فراتر از وظایف تعیین شده در چارچوب شرح شغل فعالیت نماید
یکی از جلوههای اخلاق کار بالا این است که ساعات کار مفید کارکنان افزایش یابد. برای بالا بردن ساعات کار مفید کارکنان لازم است که بر نگرش، انگیزش و عملکرد کارکنان به شکل منطقی برخورد شود. یعنی با اندازهپذیر کردن میزان نگرش، انگیزش و عملکرد آنها، زمینههای ایجاد انگیزش، نگرش و عملکرد مطلوب شناسایی و اجرا گردد. چرا که حرکت شتابنده به سمت شکوفایی اقتصادی، تلاش در جهت افزایش میزان اخلاق و فرهنگ کار کارکنان و عوامل موثر بر آن، زمینه استفاده مفید و موثر از منابع انسانی و مادی را فراهم میکند و آثار مطلوبی در بعد بهرهوری و کسب مزیت رقابتی دارد.
اخلاق
اخلاق کاری در ادیان یکتاپرست اشارهای است به مجموعه آموزه های دینی که بر مبنای آنها افراد نحوه کار و فعالیت خود را تنظیم نموده و به پیش میبرند. بر این اساس اخلاق کاری، بخشی از اخلاق زندگی است که معطوف به کار و تجارت در سطوح خرد تا کلان است
برای اخلاق کار چهار بعد قائل است: دلبستگی و علاقه به کار، پشتکار و جدیت در کار، روابط سالم و انسانی در محل کار، روح جمعی و مشارکت اجتماعی در کار. اخلاق کار یک هنجار فرهنگی است که یک ارزش اخلاقی مثبت را برای انجام یک شغل مناسب وضع کرده است .از این رو کار دارای ارزشی ذاتی می شود
اخلاق را، به عنوان مجموعهای از اصول میداند که اغلب برای تسهیل در امور و هدایت کارها استفاده میشود . - 10 - دفت2 اخلاق را به معنای رعایت اصول معنوی و ارزشهایی تعریف می کند که بر رفتار شخص یا گروه حاکم است، مبنی بر اینکه درست چیست و نادرست کدام است .وی اینگونه بیان میکند که ارزشهای اخلاقی، تعیین کننده استانداردهایی است مبنی بر اینکه از نظر رفتار و تصمیم گیری چه چیزی خوب یا بد است.
فردریکسون - - 1990 بیان کرد که اخلاقیات حول محوربرابری، عدالت اجتماعی و مصلحت عامه است. اخلاق حاکم بر سازمانهای دولتی، تابع ارزشهای موجود در جامعه و جهان بینی حکومتهاست. همچنین، اخلاق بازتاب و انعکاسی است از ارزشهای غالب در محدوده فعالیتها و وظایف سازمانی است
استاد شهید مرتضی مطهری، با در نظر گرفتن نظریههای مختلف، اخلاق را چنین تعریف میکند: " فعل اخلاقی" آن فعلی است که هدف از آن منافع مادی و فردی نباشد، خواه انسان آن را به خاطر احساسات نوعدوستی انجام دهد، خواه به خاطرزیبایی روح خود، خواه به خاطر استقلال روح و عقل خویش و خواه به خاطر هوشیاری. همه این نظریه ها زمانی بائر میشود که اعتقاد به خداو عمل الهی در کارباشد
اخلاق بر فعالیت انسانها تأثیر قابل توجهی دارد و لازمه عملکرد مناسب، تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان است. مدیریت ارزشهای اخلاقی در محیط کار، موجب مشروعیت اقدامات مدیریتی شده، انسجام و تعادل فرهنگ سازمانی را تقویت می کند، اعتماد در روابط بین افراد و گروهها را بهبود می بخشد و با پیروی بیشتر از استانداردها، موجب بهبود کیفیت و درنهایت افزایش سود سازمان میشود .با توجه به نقشی که انسانها در سازمانهای امروزی دارند، نوع قضاوت افراد در مورد سازمان وموضوع فعالیتشان تأثیر بسیار زیادی در کارایی و اثربخشی آنها و در نتیجه کارایی و اثربخشی سازمان دارد
اخلاق کار
اخلاق کار، یکی از موضوعات اخلاق کاربردی است که در دهه های اخیر بیشتر متفکران غربی آن را مطرح کرده اند و یکی از زمینه های دانش مدیریت به شمار می رود . وایت - - 1998 ادعا می کند که اخلاق کار یک هنجار فرهنگی است که به انجام کار خوب مناسب در جامعه، ارزش معنوی مثبت میدهد و بر این باور است که کار فی نفسه دارای یک ارزش ذاتی است. تودارو - - 1364 عنوان میکند اخلاق کار، مهمترین عامل فرهنگی در توسعه اقتصادی محسوب میشود.