بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف ضرورت به کارگیری و پیاده سازی زیر ساختهای مدیریت مدرسه محور در مدارس ایرانی صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع میدانی بوده است است. ابزارهای پژوهش مصاحبه بامسئولان مناطق ،روئسا ، معلمان و نظر سنجی بوده است.
یافته ها نشان می دهد که استقرار و زیر ساختهای مدیریت مدرسه محور نیازمند توجه به سه زیرساختار "منابع انسانی" ،"منابع مالی" و"ساختاری" می باشد و برای دست یابی به هریک از زیر ساختارها نیازمند توجه به»عدم تمرکز اداری و ساختاری«، »مشارکت همه جانبه«، »همکاری بین عناصر تاثیرگذار آموزشی« و »پژوهش»«توانمند سازی معلمان«،»تعهد مدیران ارشد« ، »استقرار ارزشیابی نظارت موثر«و»تفویض اختیار «را از استراتژی های اساسی در مدیریت »مدرسه محور« دانست و با عملیاتی کردن این برنامه می توان به »تعهد کارکنان و والدین در اتخاذ تصمیمات«، »تحصیل منابع اثربخش«، »رهبری آموزشی قوی«، »رشد و بهبود اهداف پیش بینی شده« و »ایجاد رفتار مثبت کارکنان و اثربخشی تصمیمات مدرسه در تامین اهداف« دست یافت. لذا باید علاوه بر دارا بودن سیستم اداری غیرمتمرکز - ساختاری - بایستی تمامی ذینفعان - مدرسه - درآن مشارکت داده شوند به همین منظور نیازمند نهادینه سازی فرهنگ مردم سالاری و مشارکت محلی در هر یک از زیر ساختارهای در سیستم آموزش و پرورش هستیم .
مقدمه
در آموزش وپرورش کشورهای پیشرفته جهان ، توجه به موضوع مدیریت مدرسه محوری از دیر باز از اهمیت خاصی برخوردار بوده و همچنین از ویژگیهای بارز نظام های آموزشی در دهه اخیر بشمار میرود .آشنایی با این شیوه ها ، رهبران آموزشی وآموزشگاهی را قادر می سازد تا حرکت خود را از برنامه روزی به برنامه ریزی تغییر دهندو همچنین به رفع مشکلات عملکردی خود بپر دازند در نتیجه اهداف و رسالتهای مدارس را محقق سازند.
دامنه وظایفی که در چارچوب نظام مدیریت مدرسه محور میتوان بر عهده دولت مرکزی یا به عبارت دیگر ستاد قرار داد نیز از تنوع قابل توجهی برخوردار است .گونه و گستره وظایف مورد اشاره میتواند از برداشتها ومقاصدی متأثر باشد که از مفاهیم موردنظر مسئولان و تصمیم گیران، تا شیو ههای مختلفی را که هنگام اجرا و پیاد ه سازی مورد استفاده قرار میگیرد را شامل شود.فعالیتهای پشتیبانی معمولاً در یک طبقه بندی کلی، فعالیتهای آموزش و پرورش را به دو گروه عمده تقسیم می کنند
فعالیتهای آموزشی؛ .2 فعالیتهای پشتیبانی
فعالیتهای پشتیبانی همگی عملیاتی هستند که زمینه ها و امکانات مادی و غیرمادی اجرای فعالیتهای آموزشی را فراهم میآورند. بنابراین، فعالیتهایی که در زمینه پیش بینی و تامین منابع مالی و ساخت، تعمیر و نگهداری ساختمان ها، تاسیسات و تجهیزات آموزشی، ارتباط با جامعه و پاسخگویی به والدین و مراجع ذیصلاح یا ذینفع و نیز تامین رقاه و حفظ سلامت دانش اموزان در درون مدرسه یا تسهیل دستیابی انان به مدرسه و مانند آن صورت میگیرد، جزو فعالیتهای پشتیبانی طبقه بندی می شوند
تعریف مدرسه محوری
نیکنامی - 1383 - مدیریت مدرسه محوری را اینگونه تعریف میکند: »تجدید ساختار نظام آموزش و پرورش در جهت افزایش انعطاف پذیری، عدم تمرکز و تفویض اختیار به مدارس به نحوی که با نزدیک نمودن محل اتخاذ تصمیم ها به محل اجرای ان و اتخاذ تصمیم به شیوه گروهی و مشارکت جویانه توسط کسانی که بیشترین اطلاعات درباره نیازمندیهای مدرسه و شرایط حاکم بر آن را دارند و بیش از هر کسی از نتایج آموزش ها متأثر می شوند - والدین، دانش آموزان، معلمان، کارکنان ستاد، گروههای ذی نفع جامعه از جمله صاحبان صنایع، سازمانهای محلی و ... - سبب میشود که استقلال، مسؤولیت پذیری و پاسخگویی مدرسه افزایش یابد و نیز کیفیت و اثربخشی اموزش ها بهبود یابد.«
مدرسه محوری یا تصمیم گیری مشارکتی در مدرسه، یک بازنگری در مدارس بویژه مدارس دولتی است که انحصار قدرت تصمیم گیری را از یک ناحیه مرکزی، به یک مدرسه به منظور بهبود عملکرد آن مدرسه به دنبال دارد - مالن، اوگاووا و کرانز، 1990، به نقل از دیویس و همکاران، . - 1996 این فرایند به سمت افزایش سطح دخالت و درگیری مدرسه در اداره مدیریت خود است
ویژگیهای مدرسه محوری
-1 مدرسه ، محور همه تصمیم گیری ها ست وسازمان اداری آموزش وپرورش هیچ نوع دخالتی دراداره امور ندارد .
-2 این نوع مدرسه به صورت خودگردانی اداره می شود .
-3 دراین نوع مدرسه ، بیشترین تفویض اختیار انجام می شود .
-4 ٍ در این نوع مدرسه ، درزمینه های برنامه درسی ، بو دجه ، انتخاب کادر آموزشی وغیرآموزشی ، ارزشیابی و ... به
دیگران اختیار تصمیم گیری می دهد .
-5 در این نوع مدرسه ، شیوه مدیریت به صورت مشارکتی است ..
-6 به طور کلی ، مسئولیت در این نوع مدرسه ، متوجه امر شایسته سالاری ، ایجاد انگیزه درکارکنان ، عدم تمرکز درامور وارزشیابی مستمر ازنتایج و... می باشد.
زیر ساخت ساختاری
برای دست یابی به زیر ساخت متناسب با مدیریت مدرسه محوری نیازمند عدم تمرکزاداری و ساختاری ،ساختار پایین به بالا بوده طوری که ساختار مدیریتی به سمت واگذاری بخشی از »تصدیگری ها« به مدیران مدارس باشد تا مدیران مدارس بتوان ضمن خدمت رسانی بیشتر به مردم برای ارتقای کیفیت آموزشی در مدارس هم اندیشی کنند.
تمرکز زدائی
تمرکز زدائی عبارت است از انتقال یا واگذاری قدرت و اختیارات برنامهریزی، تصمیمگیری یا مدیریت از دولت مرکزی یا کارگزاریهای وابسته به آن به سازمانهای میدانی، واحدهای تابعه دولت، شرکتهای عمومی نیمهمستقل، مقامات محلی، مقامات اجرائی یا سازمانهای غیردولتی-نوع تمرکز زدائی بسته بهمیزان انتقال قدرت و آرایش نهادی که در تمرکز زدایی مورد استفاده قرار میگیرد، تعیین میشود. دامنه تمرکز زدایی میتواند از واگذاری اختیارات اجرائی روزمره تا واگذاری قدرت جهت انجام وظایف خاص متغیر باشد.
زیر ساخت منابع انسانی
تربیت و پرورش نیروی انسانی زیرساخت هر تحول بنیادین به شمار می رود و مدیران و معلمان در تربیت فقیهان و مبلغان آینده جامعه اسلامی نقشی اساسی و محوری دارندو در اجرای این زیر ساختار نیازمند توجه به نقش معلمان و مدیران در بدنه سیستم هستیم.
تفویض اختیار
تفویض اختیار به عنوان یکی از مهمترین راهکارهای مشارکت سازمانی، دریاری دادن، درگیر شدن و ا حساس مسئولیت کاری در کارکنان یک سازمان، بسیار اثر بخش بوده و چنانچه با آگاهی انجام گیرد برای سازمان و شخص مدیر حکم ارزش افزوده را دارد. بررسی ها نشان داده است که بیش از هفتاد درصد فعالیتهایی را که مدیران انجام می دهند می توانند به زیر دستان خود تفویض نمایند یا به عبارت دیگر زیر دستان قادر به انجام دادن آنها هستند. در این باره برخی اعتقاد دارند که مدیران نباید تمام کارهایی را که قادر به انجام دادن آن هستند، خود انجام دهند بلکه باید آنرا به دیگران یاد داده و تفویض نمایند و خود در جستجوی دانستن و ایجاد سوال باشند. تفویض اختیار از طریق:
*حذف بخشی از رده های نظارتی .
* فراهم سازی زمان بیشتر برای مدیران جهت تمرکز بر مشکلات و موضوعات و خطی مشی های سازمانی
* ایجاد یک موقعیت جدید جهت اعمال اقتدار و اختیار مناسب و شایسته برای کارکنان .
توانمند سازی
گرو - - 1971 به تعاریف رایج فرهنگ لغت از توانمندسازی اشاره می کند که شامل تفویض قدرت قانونی، تفویض اختیار کردن ، مأموریت دادن و قدرت بخشی است. لی - - 2001 توانمند سازی را زمینه ای برای افزایش دیالوگها ، تفکر انتقادی ، فعالیت درگروههای کوچک میداند و اشاره می کند که اجازه دادن به فعالیتهایی جهت حرکت به فراسوی تسهیم، تقسیم و پالایش تجربیات ، تفکر، دیدن و گفتگوها ، از اجزای اصلی توانمندسازی هستند .
نقش معلمان در رویکرد مدیریت مبتنی بر مدرسه
به اعتقاد صاحب نظران معلمانی که از نقش خود احساس رضایت دارند و به آن مباهات می کنند زمینه های لازم را برای هر چه بارور تر کردن دانش آموزان مهیا می کنند. ویلیامز" معتقد است که خود مختاری معلمان موجب برانگیختن معلمانا برای گرویدن به حرفه معلمی می شود. خود مختاری معلم اشاره به احساس داشتن کنترل و استقلال در تصمیم گیریها می کند.
در رویکرد مدیریت مبتنی بر مدرسه، معلمان احساس میکنند که کنترل بیشتری بر عملکرد خود دارندبا این احساس معلمان زمینه مشارکت در اداره مدرسه را یک فرصت برای ابراز وجود تلقی میکنند و و خود شان را بخش مهمی از مدرسه به شمار می آورند.در مدیریت مدرسه محوری معلمان نقش فعالی در اجرای طرحهای کلاسی ایفا می کنند و نقشهای سنتی و قالبی معلم - شاگردی در کلاس جای خود را به روحیه تفاهم و تشریک مساعی برای کار گروهی، تفکر مستقل، تحقیق و نوآوری، فرهنگ مسئولیت پذیری و مشارکت جویی در امورات را می دهد. همچنین در این طرح به علت مشارکت مستقیم معلمان در برنامه ریزی های درسی و آموزشی مدرسه، کیفیت دروس ارتقاء می یابد و دانش آموزان با انگیزه و علاقه مندی بیشتری به یادگیری مطالب مبادرت می کنند و فعالیتهای کلاسی به نتایج مطلوب تری منجر می شود.