بخشی از مقاله
چکیده:
عمده ترین مسئله ای که باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود، تغییر در کیفیت آموزش و توجه به کیفیت نیروی انسانی است.در سراسر دنیا دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در توسعه کارآفرینی ویژگیها، جایگاه وکارکرد خاص خود را دارند. در این میان نظام دانشگاهی کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای در حال توسعه نقش بسیار بیشتری از نظر کمی و کیفی در آموزش، پژوهش، توسعه و ترویج کارآفرینی داشته و بسیاری از دولتها تلاش میکنند تا هر چه بیشتر دانشگاهها را در امر کارآفرینی و فعالیتهای کارآفرینانه درگیر کنند.
دانشگاهها در گذشته نتوانستهاند نقش شایسته خود را در امر کارآفرینی ایفا نمایند و امروزه هم در این مسیر با موانع زیاد و گوناگون سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رو به رو هستند. بخشی از این مشکلات به نظام آموزشی، ساختار و عملکرد آن و بخشی نیز به مسائل کلان دولت و جامعه و ارتباط میان آنها مربوط میشود. دراین مقاله به بررسی ضرورت توجه به دانشگاه کارآفرین ونقش آن در توسعه کشور پرداخته شده است وتلاش گردیده که اهمیت کارآفرینی در دنیای کنونی و در جامعه ایران بیان شودوجایگاه و وضعیت موجود و مطلوب دانشگاهها در پاسخگویی به این نیاز اساسی موردارزیابی قرار گیرد.
مقدمه:
عمده ترین مسئله ای که باعث رشد و توسعه اقتصادی می شود، تغییر در کیفیت آموزش نیروی انسانی است. مطالعات نشان می دهد از ابتدای تاریخ بشر، انسانها همواره به دنبال پیدا کردن عواملی برای تغییر بوده اند و اولین بار دانشمندان علم اقتصاد، به کارآفرینی توجه کرده اند. عدّه ای عامل اصلی راارزش طلا و نقره دانسته وعده ای دیگر ارزش را در زمین و فعالیت های کشاورزی جستجو کردند.
با نگاهی به ادبیات کسب و کار و آموزش کارآفرینی مشاهده می کنیم که کارآفرینی پشتیبان برنامه های مورد نظراست که طبق استناداتی نشان دهنده بهبود عملکرد در این زمینه و تشویق نیروی کار برای شروع می باشد.
با توجه به نقش و جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه و رشد اقتصادی و نیز تحولات اجتماعی، بسیاری از دولتها در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تلاش می کنند با حداکثر امکانات و بهره برداری از دستاوردهای تحقیقاتی، شمار هر چه بیشتری از جامعه را که دارای ویژگی های کارآفرینی هستند به آموزش در جهت کارآفرینی و فعالیت ها ی کارآفرینانه تشویق و هدایت نمایند.البته شایان ذکر است که اگر بخواهیم بحث کار آفرینی را در کشور جدی بگیریم باید نظام آموزشی ما به سمتی برود که نیروهای با شهامت وشجاعت در راس تصمیم گیری قرار گرفته وهمچنین باید زمینه مناسب برای ایجاد نوآوری فراهم گردد.
در این مقاله بر آنیم تا به سابقه کارآفرینی در نظام آموزش عالی، اهمیت و ضرورت آموزش و توسعه آن، دانشگاه کارآفرین، حوزه ها و پیامدهای تحقق رسالت کارآفرینی دانشگاه در جامعه بپردازد.
-1 واژه کارآفرینی
واژه کارآفرینی بیش از دو قرن که در ادبیات مدیریت و اقتصاد وارد شده و مانند سایر واژه ها تغییرات زیادی را به خود گرفته و از رشد تکاملی برخوردار بوده است.
در قرن شانزدهم میلادی واژه فرانسوی Entreprenelre کارآفرینی اولین بار برای افراد به کار برده شد که از مأموریت های نظامی خود را به خطر می انداختند . ]احمدپور، 1387، ص[4 اصطلاح کارآفرین در معنا و مفهوم فعلی را اولین بار ژوزف شومپتیر به کار برد. این اقتصاددان که او را پدر علم کارآفرینی می نامند بر این باور بود که رشد و توسعه اقتصادی در یک نظام، زمانی میسر خواهد بود که افرادی در بین سایر آحاد جامعه با خطر پذیری اقدام به نوآوری کرده و با این کار روشها و راه حلهای جدید جایگزین راهکارهای ناکارآمد و کهن قبل گردد.
-2 سابقه کارآفرینی در نظام آموزش عالی
دانشگاه نهادی اجتماعی است که قدمتی در حدود هشتصد سال داردکه در مراحل اولیه نقش آموزشی به عهده داشته که در اواخر قرن 19 مأموریت پژوهشی را نیزبر عهده گرفت.
از سال 1970 به بعد توجه به تدریس دروس کارآفرینی در دانشگاه ها و با توجه به نیازهای محلی، منطقه ای و ملی و طراحی و سازماندهی شد. امّا سابقه آموزشی کارآفرینی در دانشگاههای کشورهای در حال توسعه در اوایل سال 1990 معطوف می گردد که این امر با توجه به نرخ بیکاری و تأثیر برنامه های کارآفرینی و آموزش آن در رشد اقتصادی کشورهای توسعه یافته سبب شد تا کارآفرینی بیشتر مورد توّجه قرار گیرد.
تا به حال چهار دسته تحقیقات در زمینه کار آفرینی انجام شده است که عبارتند از:
- 1 مطالعات در خصوص ویژگیهای کار آفرینان
- 2 مطالعات در خصوص ساز و کارهای تشکیل شرکتهای نوپا
- 3 مطالعات در خصوص ارتباط کار آفرین با جامعه
- 4 مطالعات درخصوص آموزش، روش شناسی تحقیق و نقش دولت در کار آفرینی.
-3ویژگیهای دانشگاه کارآفرین
پیشرفت و توسعه جامعه در گرو رشد و شکوفایی دانشگاه های آن است. دانشگاهی که کارآفرین و پویا باشد راه پرورش و تربیت نیروهای نخبه و کارآفرین را هموار می سازد . بنابراین تربیت نیروهای متخصص و کارآفرین در دانشگاه ها علاوه بر ارتقای علمی و تأثیرت مثبت و مفیدی که برای جامعه در بر دارد .می تواند در توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... پیشرو و اثر گذار باشد.
در امر کارآفرینی باید ابتدا ماهیت کارآفرینی و مبنای آن آموزش داده شود و بسی آموزشهای لازم به منظور کسب مهارتهای مورد نیاز به کارآفرینان ارائه گردد .در دانشگاه های کارآفرین بایدویژگیهایی از قبیل خلاق بودن، انجام فعالیت ها به صورت گروهی، عمودی و افقی بودن ارتباطات، داشتن تنوع در حمایت مالی و همچنین حمایت مدیریتی از طرح های کوچک آزمایشگاهی مورد توجه قرار گیرد.
هم اکنوان اصلی ترین رویکرد استراتژی دانشگاه ها در واقع تغییر دانش افراد بوده که بیشتر آن دانش در فرا گیری محدود است. بدان معنا که دانشجویان طی 4 سال کمتر یا بیشتر تخصصی رادر یک دوره را کسب می نمایندکه شاید این تخصص بدون کاربردی شدن در بازار کار از ارزش چندانی برخوردار نخواهد بوددر. کشورهای پیشرفته رویکرد دانشگاه، صرفاً تغییر دانش مخاطبان نیست و اگر هم چنین باشد حتماً مکانیزم دیگری وجود دارد که توان سازی افراد را برای رسیدن به صحنه کسب و کار انجام می دهد. از اینرو کارآفرینی باید استراتژی فعلی دانشگاه را تغییر دهد و استراتژی جدید باید آگاه وواقع بین و مبتنی بر توسعه کارآفرینی باشد.
-1 -3نقش دانشگاهها در توسعه کارآفرینی
کارآفرینی دانشگاهی عبارت از: حل مسائل علمی جامعه، ایجاد زمینه توسعه نوآوری دردانشگاه ها، عرضه نتایج تحقیقات دانشگاهی به بازارکار، تولید و عرضه فناوری های جدید و نوآوری در گسترش مرزهای دانش بشری است.
اولین کشوری که در اواخر دهه 5 میلادی به صورت کلاسیک کارکرد و ترویج فرهنگ کارآفرینی را از سطح دبیرستان شروع نمود و آموزش داد، کشور ژاپن بود.کم کم مسئله کارآفرینی در ژاپن به سطح دانشگاه ها هم کشیده شد که در بین سالهای 1970 تا 1993 میلادی بیش از 969 نوآوری صنعتی توانست موقعیت ژاپن را برجسته و برتر نماید.
کارآفرینی در دانشگاههای ما با بیش از 20 سال تأخیر نسبت به کشورهای توسعه یافته در اواخر سال 1379 در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری با عنوان طرح کارمورد توجه قرار گرفت
تاکنون این تصور مطرح بود که دانشگاه باید صرفاً به امور آکادمیک خود بپردازد و فقط دو رسالت پژوهش عالی و انتقال دانش را به انجام رساند. امّا در دیدگاه جدید، دانشگاه مدتاًع به عنوان مولد اصلی برای سرمایه گذاری در تکنولوژی جدید پنداشته می شود و حتی بعضی مواقع به عنوان انتظار و وظیفه جدید، تحت عنوان رسالت سوم دانشگاه محسوب می گردد . برخی نیزدرصدد ایجاد دانشگاه های کارآفرین هستند. بنابراین می توان اذعان داشت که انتظار کنونی از دانشگاه این است که در کنار امر پژوهش و آموزش باید وظیفه دیگری را به عنوان موتورهای ابتکار و رشد اقتصادی هر منطقه و ملتی را به عهده بگیرند .
-2-3ضرورت کار و اهمیت کارآفرینی در دانشگاه ها
هدف عمده آموزش کارآفرینی و راه اندازی و اداره بنگاه های اقتصادی در مراکز آموزشی این است که فراگیران اعتماد به نفس و ظرفیت لازم برای خود اظهاری را کسب کنند و بتوانند دانشی را که فرا گرفته اند در عمل به کار گیرند و یاد بگیرند که چگونه فرصت ها را شناسایی و مورد بهره برداری قرار دهند و با یکدیگر همکاری داشته باشند.
یکی از ضرورتهای ایجاد دانشگاه کارآفرین ایجاد سرمایه است. کارآفرینان برای عملی ساختن ایده های خود با مشکل مواجه اند. از یک سو سرمایه داران بزرگ فرصت شنیدن ایده های کارآفرینان و پرداختن به کارهای کوچک را ندارند و از سوی دیگر سرمایه های خود را صرف پروژه های کلان می نمایند و در نتیجه دانشگاه باید به عنوان نقش مرکز پشتیبانی از کارآفرین و به عنوان پل رسیدن به مراکز جدید کسب و کار را ایفا نماید.
دانشگاه ها بایددر تأمین منابع مالی و جذب سرمایه گذاران، امکاناتی فراهم نموده تا مراکز جدید کسب و کار را جذب نمایند. به علاوه برای جذب کمک های دولتی نیز برنامه ریزی دقیق صورت پذیرد. نکته شاخص و برجسته در رابطه با دانشگاه ها، ارتباط مستمر و مؤثر آنها با صنعت و جامعه است و همین امر امکان استفاده صنعت از نوآوری های دانشگاهی را فراهم می نماید.همچنین دانشگاه ها در تأمین منابع مالی و جذب سرمایه گذاران خارجی از اهمیّت خاصی برخوردار است .
-3-3چالشها ی کار آفرینی در دانشگاه ها
آموزش کارآفرینی و تحقیقات مربوط به آن، هم اکنون با چالشهای متعددی مواجه شده است که برخی از این چالشها توسط بلاک - Block - و استامپ - Stumpe - ارائه شده است. این چالشها عبارتند از:
- چالش در ایجاد مترولوژی های تحقیق برای اندازه گیری اثر بخشی کارآفرینی.
- چالش در محتوا و شیوه های آموزش کار آفرینی.
- چالش در کیفیت مدرسان کار آفرینی.
- چالش در پذیرش آموزش کار آفرینی در دانشکده ها نسبت به کسب و کار.
- چالش در ایجاد یک پیکره عمومی - مشترک - در زمینه دانشی مختلف.
- چالش در اثر بخشی روشهای آموزشی.