بخشی از مقاله

نقش دانشگاه کارآفرین در توسعه منابع انسانی کشور


چکیده

امروزه مفاهیمی چون جهانی شدن، افزایش رقابت، توسعه فناوری اطلاعات، توجه به کیفیت کالا و خدمات، مشتری مداری و...، جوامع و سازمانها را با چالشهای جدیدی رو به رو کرده است. از جمله راهکارهای موثر برای رویارویی با این چالشها، توسل و روی آوردن به بحث کارآفرینی در جامعه میباشد. کارآفرینی فرآیند بلند مدت آموزشی و پرورشی است که مستلزم برنامه ریزی در نظام آموزشی کشور به ویژه دانشگاهها مراکز آموزش عالی است. لذا دانشگاهها به خصوص در کشورهای پیشرفته به منظور توسعه قابلیتهای کارآفرینی دانشآموختگان حرکتی پرشتاب را بسوی دانشگاه کارآفرین آغاز کردهاند. در دانشگاه کارآفرین دانشجویان با ذهنیتی مثبت و بهرهگیری از فرصتها به جستجو و کشف ناشناختهها و موارد جدید می پردازند با تحلیل و ترکیب متغیرهای مختلف و اتکا به توانمندیهای شخصی یه یافتههای تازهای میرسندکه خود و دیگران از آن بهرهمند میشوند. لذا با توجه به اهمیت کارآفرینی، در این تحقیق تلاش گردیده بصورت مختصر مفهوم کارآفرینی از دیدگاههای مختلف بیان گردد. سپس انواع کارآفرینی توضیح داده شود، و با توجه به تعریف دانشگاه کارآفرین، و ارائه مدلهایی از دانشگاههای کارآفرین در دنیا، مؤلفههای برنامههای کارآفرین در دانشگاه عنوان شود. در نهایت چهارچوبی برای برنامه ریزی اجرا و ارزیابی برنامههای کارآفرینی مطرح می شود.

کلید واژه: کارآفرینی، دانشگاه کارآفرین، برنامههای کارآفرینی

مقدمه

در دنیای در حال تحول، کامیابی برای جوامع و سازمانهایی است که بین منابع کمیاب و قابلیتهای مدیریتی و کارآفرینی منایع انسانی خود رابطه معنیداری برقرار سازند. به عبارت دیگر جامعه و سازمانی میتواند در مسیر توسعه، حرکت رو به جلو و با شتابی داشته باشد که با ایجاد بسترهای لازم، منابع سازمانی خود را به دانش و مهارت کارآفرینی مولد، تجهیز کند. زیرا بسیاری از اندیشمندان اقتصادی و اجتماعی بر این باورند که خلاقیت و کارآفرینی بستر ساز جذب سرمایههای

توان به عنوان یکی از مهمترین موتورهای تحول، رشد و توسعه اقتصادی یاد کرد . بدیهی است بارزترین چیزی که می-تواند ما را به این مقصود برساند دانشگاهها و مراکز کارآفرینی است. زیرا مثلث رشد سرمایههای انسانی هر کشور که مجموعه ی دانش، مهارت و نگرش میباشد، توسط برنامههای آموزشی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی شکل میگیرد و دانشگاهها نقش کلیدی در توسعه اقتصادی و پیشرفت اجتماعی ایفا میکنند. زیرا کارآفرینی فرایند بلند مدت آموزش ورورشی است که مستلزم برنامه ریزی در نظام آموزشی کشور به ویژه دانشگاهها و مراکز آموزش عالی است. بر همین اساس از سال 1380 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به اجرای طرح توسعه کارآفرینی در دانشگاهها و راه اندازی مراکز کارآفرینی به عنوان واحدهای عملیاتی این طرح در دانشگاههای تابعه اقدام کرد. در ادامه با توجه به اهمیت کارآفرینی، بصورت مختصر مفهوم کارآفرینی از دیدگاههای مختلف بیان میگردد. سپس انواع کارآفرینی توضیح داده میشود، و با توجه به تعریف دانشگاه کارآفرین، و ارائه مدلهایی از دانشگاههای کارآفرین در دنیا، مؤلفههای برنامههای کارآفرین در دانشگاه عنوان میشود. در نهایت چهارچوبی برای برنامه ریزی اجرا و ارزیابی برنامه های کارآفرینی مطرح می شود.


مفهوم کارآفرینی

مفهوم کارآفرینی از واژه فرانسوی )Entrepredre) به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است (منزس2، .(2008 این واژه در طول زمان همراه با تحول شیوه های تولید و ارزش های اجتماعی دچار دگرگونی و افزایش مفاهیم دربرگیرنده شده است. از آنجا که بررسی این تحولات و موارد کاربرد این واژه تا حد زیادی در راستای توسعه نظریه کارآفرینی حرکت کرده است، در جدول (1) پنج دوره دگرگونی کارآفرینی ارائه گردیده است (اسمیت3،.(2003


همانطور که در جدول فوق مشاهده می کنید واژه کارآفرینی مانند سایر واژههایی که در ادبیات مدیریت و اقتصاد وارد شده، تغییرات زیادی را به خود گرفته و از رشد تکاملی برخوردار بوده است و آنچه که امروزه به عنوان کارآفرینی در محافل علمی مطرح است تعاریف زیر از کارآفرینی می باشد:

کارآفرینی فرآیندی است که در محیط ها و مجموعه های مختلف اتفاق می افتد و طی آن تغییراتی در سیستم اقتصادی از طریق نوآوری های افرادی که به فرصت های اقتصادی واکنش نشان می دهند، رخ می دهد که این امر باعث ایجاد ارزش فردی و اجتماعی خواهد شد (کردنائیچ،.(1384 از نظر اقتصاد دانان کارآفرینی به عنوان عامل اصلی ایجاد ثروت و یا ارزش اقتصادی شناخته شده است و کارآفرین کسی است که منابع، نیروی کار و سایر دارایی ها را با هم ترکیب می کند تا ارزش آن ها را نسبت به قبل بیشتر نماید. همین طور کسی است که تحولات، نوآوری ها و نظم جدیدی را بنیان می نهد (حسینی اقدام،.(1390 از نگاه هسریچ((2002، کارآفرینی عبارت است از فرآیند نوآوری و بهرهگیری از فرصت ها با تلاش و پشتکار بسیار و همراه با پذیرش ریسک های مالی، روانی و اجتماعی که با انگیزه کسب سود مالی، توفیق طلبی، رضایت شغلی و استقلال صورت می پذیرد (به نقل از حسینی اقدام،.(1390 کارآفرینی فرآیند پویای تولید تدریجی ثروت است . کسانی این ثروت را تولید می کنند که ریسکهای بزرگ مالی، زمانی و یا تعهد شغلی را می پذیرند یا برای بعضی کالا و خدمات ارزش می آفرینند. در واقع کارآفرین با درک و تعاریف مناسب از مهارتها و منابع میتواند ارزش فوق را ایجاد نماید (فلپات4، .(1994 کارآفرین مرکز یک سیستم تولیدی است، بطوریکه عوامل مختلف تولید را در نظر گرفته و با بهره برداری مناسب از منابع طبیعی، زمین، نیروی کار، ابزارآلات و ماشین افزار محصول را بدست آورده و با ارزیابی قیمت نهایی و فروش آن سود اقتصادی را عاید خود و سیستم می کند (هربرت، و لینک5،.(1982 استنکویک(2006) 6، کارآفرینی را جستجو برای فرصت ها در محدودهای خارج از امکانات موجود، میداند.

با توجه به تعاریف فوق از کارآفرینی می توان بیان کرد سه نوع تعریف برای کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از:تعاریفی که برمبنای خصوصیات و ویژگیها هستند. تعاریفی که برمبنای نقش یا عملکرد کارآفرینی در فرآیند اقتصادی هستند. تعاریفی که بر مبنای رفتاری یا فعالیتهای کارآفرینی هستند. این سه طبقه توسط کافمن و وانت نیز مورد تأیید قرار گرفته است (ورهیل7 و همکاران،.(2005 با این وجود چند جنبه مشترک در همه ی تعاریف کارآفرینی وجود دارد که عبارتند از: توفیق طلبی، رقابت طلبی، قدرت طلبی، منبع کنترل (جهانگیری و کلانتری ثقفی،.(1387

انواع کارآفرینی

اساسا کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه در هر زمینه ای قابل پیگیری است. مهمترین این زمینهها کسب و کارهای بازرگانی و تجاری، امور اجتماعی، امور علمی، امور هنری، امور ورزشی، امور اکتشافی و ماجراجویانه و بسیاری از زمینه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دیگر میباشند(حسینی اقدام،.(1390 از نظر اسمیت دو نوع کارآفرینی شناسایی شدهاند که عبارتند از:(1 کارآفرینان افزارمند8 که دارای تجربه مدیریتی محدودی بوده و ویژگیهای منحصر به فرد این کارآفرینان سطح پایین آگاهی اجنماعی و مشارکت اجتماهی، عدم خطر پذیری، فقدان اعتماد به نفس، دارای سبک مدیریتی متمرکز، پدر سالارانه، و ارتباط متقابل محدود می باشد . ( 2 کارآفرینان فرصتگرا :9 این کارآفرینان بر خلاف کارآفرینان افزارمند، دارای سطح بالای تحصیلات، آگاهی اجتماعی و مشارکت اجتماعی می باشد. از نظر مدیریتی این کارآفرینان دارای سبک مدیریتی مشارکتی، غیر متمرکز و آینده گرا بوده و گرایش زیادی به آینده دارند (نیازی،1386 ص.(16 در یک تقسیم بندی براساس میزان فعالیت کارآفرینان، کارآفرینی به پنج دسته تقسیم میشود که عبارتند از: کارآفرینی اداری، کارآفرینی فرصت گرایانه، کارآفرینی اکتسابی، کارآفرینی پرورشگاهی و کارآفرینی تقلیدی (نیازی 1386 ص .(17-18 اما دسته بندی که برای انواع کارآفرینی وجود دارد که مشهورتر است و وابسته به زمینه فعالیت نمی باشد عبارتست از: کارآفرینی فردی (مستقل)، کارآفرینی سازمانی (درون سازمانی) و کارآفرینی اجتماعی.

با توجه به اینکه هم انگیزش پیشرفت و هم کارآفرینی قابل آموزش و یادگیریاند (دراکر10، (1985 ، دانشگاهها به عنوان یک سازمان و نهاد اجتماعی از طریق فرآیندها و برنامههای آموزشی میتوانند با تغییر بینش و نگرش افراد و تجهیز آنها به دانش و مهارتهای خاص، راهی را که افراد در گذشتهاحتمالاً با سعی و خطا و گذشت زمان طولانی به آن می رسند بسیار کوتاه نموده و به سرعت یک کارآفرین بالقوه را به کارآفرینی بالفعل تبدیل کند . بر این اساس کشورهای زیادی بر لزوم تربیت کارآفرینان از طریق القای مؤلفه ی کارآفرینی در سیستم آموزشی به خصوص در سطوح عالی تاکید دارند و سعی در تبدیل دانشگاهها به سازمانهای کارآفرین دارند، و با برنامه ریزی و سیاست گذاری ها در بالا بردن انگیزش پیشرفت دانشجویان و در نتیجه تقویت روحیه ی کارآفرینی آنها تلاش میکنند. در کشورهایی نظیر آلمان، انگلستان و آمریکا اغلب دانشگاهها مجموعه کاملی از دورههای آموزشی کارآفرینی را تهیه و ارائه میکنند؛ هم چنین بسیاری از آن ها در حال توسعه برنامهها و طراحی رشتههای مربوط به کارآفرینی و مدیریت شرکتهای کوچک هستند. با توجه به آنچه بیان گردید در ادامه، تعریف دانشگاه کارآفرین، نمونههایی از دانشگاههای کارآفرین در دنیا و مدل هایی از دانشگاه کارآفرین مطرح شده و با بیان مؤلفههای برنامههای کارآفرینی، چهارجوبی برای برنامه آموزش کارآفرینی در دانشگاه ارائه میگردد.


دانشگاه کارآفرین

دانشگاه به عنوان یک نهاد اجتماعی باید آماده باشد که به ارزیابی و تحلیل منطقی وضع موجود جامعه بپردازد، هدف هایی را برای حرکت منسجم آینده کشور ترسیم نماید، و به عنوان آگاه ترین قشر جامعه قادر به طراحی نقشهای برای توسعه جامعه باشد. با توجه به اینکه در شرایط کنونی نیاز جامعه به دانش آموختگانی با ظرفیت فکری و خلاقیت بالا که بتوانند به طور مستمر اطلاعات خود را به روز کرده، مهارت های جدیدی را فرا بگیرند و و در دنیای متحول بازار کار، کارآفرینی نمایند، پیش از پیش احساس می شود (اجمدپور داریانی، (1383، لذا دغدغه آموزش عالی امروز آن است که دانش آموختگان قادر باشند از دانش کارآمد، دانش فناوری و مهارت های حرفهای لازم برخوردار شوند، تا بتوانند دست به کارآفرینی بزنند و مشاغل تازه پدید آورند(ایمانی،.(1388 این مهم میسر نمیشود مگر اینکه در دانشگاهها طرح کارآفرینی اجرا شود. زیرا هدف از اجرای طرح کارآفرینی در دانشگاهها تربیت دانشجویانی است که قادر باشند پس از دانش-آموختگی شغل جدیدی همراه با نوآوری و خلاقت ایجاد کنند (دایره المعارف آموزش عالی، .(1383


سیر تاریخی مفهوم دانشگاه کارآفرین
دانشگاهها و نظام آموزشی عالی به منظور هم سو یی هر چه بیشتر با فرآیند توسعه اقتصاد بومی، منطقهای و بین-المللی باید به تغییر نقش سنتی خود کهصرفاً تولید دانش است به دانشگاههای کارآفرین که علاوه بر تولید دانش و خلق ایدهها، آنها را به عمل هم تبدیل میکنند بیاندیشند. تا قبل از انقلاب علمی اول، مأموریت اصلی دانشگاه، محدود به فعالیتهای آموزشی و تدریس بود. بعد از آن مأموریت دوم که پژوهش می باشد، به آن اضافه شد. انقلاب علمی دوم بر اساس متکی شدن نوآوریها بر دانش علمی در اواخر قرن بیستم اتفاق افتاد که طی آن دانشگاه علاوه بر مأموریت آموزشی و پژوهشی، عهدهدار مأموریت سومی شد و آن نوآوری فناورانه بود. امروزه دانشگاههایی که دارای این مأموریت سوم می باشند، دانشگاههای کارآفرین نامیده می شوند که از اوایل دهه 1990 به رهبری دانشگاه استانفورد و موسسه فناوری ماساچوستM.I.T آمریکا فعال شدند، در حال حاضر دانشگاهM.I.T حدود چهار هزار بنگاه در منطقه »سیلیکون ولی« دارد که در زمینه فناوری علمی و توسعه محصول و فرآیند، فعالیت میکنند. روند تغییرات در مأموریت دانشگاهها که ناشی از تحولات داخلی دانشگاهها و همچنین عوامل خارجی می باشد، در جدول (2) نشان داده شده است.


جدول :(2) روند تغییر مأموریت دانشگاهها

دانشگاه کارآفرین مکانی است که مشاغل جدید در آن خلق می شود. این مراکز از افراد حمایت میکند . این حمایت شامل حمایتهای آموزش عالی و بازاریابی است . در چنین دانشگاههایی برای سرمایهگذاران، امکاناتی فراهم میشود تا مراکز جدید کسب و کار را فراهم آورند. با آنها همکاری می شود تا مشکلات آنها پیش بینی شده و از فرصتهای به دست آمده استفاده کنند که خود تجربهای ارزشمند در حیطه مالی و بازاریابی است (ایمانی،.(1388 در دانشگاه کارآفرین، گرد هم آوردن ذخایر مالی اهمیت دارد. دانشگاه کارآفرین باید به بازار دسترسی داشته باشد و از تجارب افراد صاحب تجربه در بازار، کمال بهره را ببرد در این مراکز ارتباطات افراد و گروهها به صورت باز و افقی است که معمولاً غیر رسمی نیز میباشد . وجود جلسات برای تبادل اطلاعات و فعالیتها ضروری است و از ایدههای جدید و

خلاق استقبال میشود. هر چند که باید مکانیزمهایی برای ارتباط ایدههای نو وجود داشته باشد و کار گروهی با ارزش و سودمند محسوب شود. در این دانشگاهها نیروی انسانی و خصوصاً دانشجویان با ارزشترین منبع به حساب میآیند و از ریسک پذیری و نوآوری آنها نیز حمایت به عمل خواهد آمد. میتوان شعار این دانشگاهها را آرمان مدون، آیندهنگر، مشتریگرا و نوآور نوشت (حسینی اقدام،.(1390 دانشگاه کارآفرین، دانشگاهی است که علم را توسعه و به عمل می-آورد و موتور محرکه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه میگردد (صدیقیان،.(1387 از دیدگاه تیجسن دانشگاهی که به سمت کارآفرینانه شدن پیش میرود، درگیر همکاریها و قراردادهای پژوهشی با صنعت خواهد شد و خصیصههای فراگرد حرکت به سمت کارآفرین شدن دانشگاه و پتانسیل کارآفرینی دانشگاهی را میتوان با شاخص: میزان همکاری های پژوهشی و میزان استناد مشترک محاسبه کرد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که این دو شاخص تا حدودی نشاندهنده گزارش کارآفرینانه دانشگاه هستند. کلارک معتقد است که دانشگاههای پویا در قرن بیست و یکم دانشگاههایی هستند که کارآفرین هستند و می تواننند ارزشهای تخصصی و مدیریتی را تطبیق دهند. وی همچنین اظهار میدارد که هدفمند کردن فعالیتها، ایجاد توازن میان پژوهشها، آموزش و خدمات اجتماعی و تنوع در تأمین بودجه، از جمله ویژگیهای بارز دانشگاههای پویا در قرن جدید است (کلارک11،.(1998

دانشگاه ملی سنگاپور

نکته قابل توجه در مورد سنگاپور عدم برخورداری این کشور از منابع انرژی زیرزمینی است که لزوم حرکت به سمت اقتصاد دانش محور و تولید ثروت از طریق توسعه کارآفرینی را دو چندان کرده است. از جمله محدودیتهایی که در این کشور برای توسعه دانشگاه کارآفرین وجود دارد، می توان به دخالت دولت در مدیریت دانشگاهها، رقابت سیاسی بین دانشگاهها و تمایل به وارد کردن فناوری به جای بومی سازی اشاره نمود. دانشگاه سنگاپور با توسعه الگوی دانشگاه کارآفرین، شرکتی وابسته به دانشگاه تأسیس کرد و با دعوت از اساتید برجسته دانشکده فنی دانشگاه، آنها را مأمور تجاری سازی ننتایج تحقیقات دانشگاهی نمود. به منظور توسعه فعالیتهای این شرکت، سیاستهای آموزشی و تحقیقاتی دانشگاه به سمت برنامهها و فعالیتهای این شرکت سوق داده شد تا آنجا که حتی در چارت سازمانی دانشگاه تغییراتی اعمال شد و دانشگاه بر تجاری سازی نتایج تحقیقات اساتید و دانشجویان متمرکز گردید. ایجاد یک مرکز رشد برای تزریق سرمایههای کوچک برای آغاز فعالیتهای تجاری و شرکتهای راه اندازی شده توسط دانشجویان در دستور کار قرار گرفت. مرکز کارآفرینی دانشگاه نیز تأسیس شد و مأموریت یافت تا محتوای درسی مناسب برای آموزش کلیه دانشجویان دانشگاه را فراهم آورد. به طوری که تعداد اختراع ثبت شده از 76 عدد در سال 1998 به 124 در سال 2004 رسید (وانگ و همکاران12، .(2007

دانشگاه چالمرز سوئد
دانشگاه چالمرز در سال 1982 توسط صنعتگر سوئدی به نام ویلیام چالمرز تأسیس شد. این دانشگاه در دومین شهر بزرگ سوئد واقع شده است و جمعیتی بالغ بر 10200 نفر دانشجو و عضو هیأت علمی در آن مشغول به کار هستند . این دانشگاه ابتدا به صورت خصوصی اداره می شد، اما برای مدتی در اختیار دولت سوئد بود، و نهایتا این دانشگاه مجدد به صورت یک مرکز خصوصی به فعالیت خود را ادامه داد. مهمترین دستاوردهای این دانشگاه در توسعه کارآفرینی عبارتند از:

- یکپارچه سازی تحقیقات خلاقانه دانشجویان کارآفرینی؛
- افزایش تمرکز بر پشتیبانی مراکز رشد از فعالیتهای نوپا؛

- نزدیک کردن اهداف برنامههای آموزشی و فعالیتهای پشتیبانی و حمایت مالی از طرح ها و ایدههای کارآفرینی؛

- توسعه هدفمند جامعه فارغ التحصیلان دانشکده کارآفرینی و تشویق آنها از طریق حمایت برای راه اندازی شرکت های کوچک (حسینی اقدام،.(1390

دانشگاه کاتولیک شیلی

تمرکز زدایی در مدیریت از محورهای برنامه این دانشگاه بوده است. یکی از این سیاستها سپردن مسئولیت پرداخت حقوق اعضای هیأت علمی به دانشکدهها می باشد و با این شرایط اعضای هیأت علمی در دانشکدههای مختلف با توجه به حجم فعالیت و سهم در تولید درآمد برای دانشگاه حقوقهای متفاوتی دریافت میکنند .طی روند تبدیل دانشگاه به یک دانشگاه کارآفرین بیشترین تغییرات در دانشکدههای اقتصاد، بیولوژی و مهندسی رخ داد. مهمترین محورهای برنامه توسعه کارآفرینی در این دانشگاه عبارتند از:

بالا بردن استانداردهای کیفی اعضای هیأت علمی؛
- ارزیابی دقیق و منظم عملکرد اعضای هیأت علمی؛
- مبنا قرار دادن فعالیتهای تحقیقاتی با نتیجه کاربردی؛
- سیاستهای تشویقی مشخص برای تقدیر از عملکرد مناسب؛

- تمرکز زدایی در مدیریت (حسینی اقدام،.(1390

دانشگاه نوی سد صربستان

مدیریت این دانشگاه به کمک متخصصان برنامه ریزی، برنامه توسعه دانشگاه را تدوین کرد. از آنجا که این دانشگاه در راه توسعه با مشکل ناکارآمدی و قدیمی بودن نیروی انسانی خود روبهرو بود. مدیریت دانشگاه با آگاهی از این موضوع در مرحله اول با استخدام تعدادی نیروی جوان پرانرژی و مسلط به زبانهای خارجی واحد بین الملل دانشگاه را بسیار فعال ساخت. مهمترین روندهای توسعهای درحرکت دانشگاه نوی سد به سمت دانشگاه کارآفرین عبارتند از:

- تأسیس مرکز رشد و کارآفرینی دانشگاه؛
- گنجاندن دروس کارآفرینی در برنامه درسی؛
- تنوع بخشیدن به منابع کسب درآمد؛

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید