بخشی از مقاله
چکیده
با توجه به قدمت و تجربه نزدیک به هزار سال در دنیا و بیش از یک صد سال در ایران، نظام دانشگاهی می تواند مهمترین پایگاه تولید، نشر، ذخیره و تسهیم دانش علمی باشد. دغدغه و ضعف عمده دانشگاهها در سراسر جهان عدم اهتمام به مدیریت دانش علمی و عدم تسری و جریانسازی موفق دانش علمی بالقوه به سطح جامعه و شناسایی و حل مسائل مبتلابه جامعه است. دانشگاههای امروزی عموما براساس علممحوری فعالیت کرده و در تبدیل علم به دانش علمی برای پاسخگویی عالمانه و نظام یافته به نیازها و تقاضاهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه و محیطی در سطوح محلی، منطقهای و جهانی کوشش درخور و همتراز با ظرفیت و سرمایه نهفته در خود ندارند.
دانشگاه کارآفرین به عنوان نسل سوم نظام دانشگاهی میتواند به عنوان راهبردی برای مدیریت دانش علمی دانشگاهها و سرریز دانش انباشتی دانشگاهها عمل کند. در این مطالعه، به روش مرور اسناد علمی و تحلیل کارشناسی، با معرفی دانشگاه کارآفرین، شیوه مدیریت دانش علمی در این نوع دانشگاه و بهرهبرداری از دانش علمی برای شناخت و حل مسائل اجتماعی- اقتصادی بررسی و ارائه شده است.
براساس مبانی نظری و ادبیات موجود، دانشگاه کارآفرین قادر است به مثابه یک راهبرد در مدیریت دانش علمی دانشگاهها مؤثر واقع شود. بخشی از وظایف دانشگاه کارآفرین ناشی از مسئولیت اجتماعی و تعهد مدنی نظام آموزش عالی و دانشگاههاست. از این رو، از منظر مسئولیت اجتماعی نیز کارکرد کارآفرینی دانشگاهها و مدیریت دانش علمی بهواسطه دانشگاه کارآفرین قابل تبیین است.
مقدمه
دانش علمی که در منابع انسانی متخصص و فناوری تجسم می یابد، همیشه برای توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع، کشورها، بنگاهها و نهادها مهم بوده است، اما با گذشت زمان و بهویژه در چند دهه اخیر، متخصصان و صاحب نظران به درک نوینی از تأثیر مستقیمتر دانش در تولید، بهرهوری و رشد اجتماعی- اقتصادی رسیدهاند. در سرمشق جدید، سرمشق فراصنعتی یا اقتصاد و جامعه دانشبنیان، از نظر اقتصادی تولید، انتشار و استفاده از دانش اهمیت اساسی دارد. از این رو، نظامهای ملی علم و فناوری1، دارای اهمیت حیاتی و روزافزون شدهاند. نظامهای علم و فناوری در سطح جهان از دیرباز و هماهنگ با تغییرات اجتماعی- اقتصادی کشورها در تغییر و تحول بودهاند.
در دهههای اخیر با توجه به روند جهانیشدن اقتصاد، ارتباط متقابل اقتصاد با فناوری و تبدیل نوآوری فناورانه به مؤلفه اساسی رقابتپذیری صنعتی و قدرت اقتصادی- اجتماعی، همزمان با سرعت تغییرات علمی و فناورانه و نیز وابستگی فزاینده توسعه به دانش، نظام علمی با تغییرات اساسی در محیط اجتماعی- اقتصادی خود و نحوه ارتباط با جامعه - تعهد مدنی - 2 مواجه شده و انتظارات جامعه از این نظام افزایش یافته است.
در شناخت و تبیین تحولات نظامهای ملی علم، فناوری و نوآوری و روند این تحولات، دیدگاههای مختلفی از سوی صاحبنظران مطرح و این تحولات با عناوین گوناگونی نظیر تحقیق یا علم راهبردی3، نظام های ملی نوآوری4، سرمایهداری علمی - دانشگاهی - 5، علم پسادانشگاهی6، پیچش سهگانه7 دانشگاه- صنعت- دولت، دانشگاه کارآفرین8 - دانشگاه نسل سوم - و دانشگاه متعهد و مسئول، معرفی شده اند. این دیدگاهها، عموماً تبیین کننده تغییرات جاری در تولید دانش علمی و تحول نحوه ارتباط علم و جامعه است.
توسعه تعامل نظام علمی و جامعه - محیط اجتماعی- اقتصادی - ویژگی مشترک همه دیدگاهها برای استقرار نظام ملی نوآوری و کسب منافع اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و فناوری در سپهر رقابت جهانی است. مفهوم دانشگاه در سطح جهان و در داخل کشورها بهصورت متنوع رشد کرده و انواع زیادی از نوعشناسیهای مختلف از دانشگاهها با دیدگاههای مختلفی از تعالی9 و راهبردهای متفاوت ایجاد شده است . - Van Vught, 2008 - رویکردها و مفاهیم سازمانی جدیدی نظیر مدیریتگرایی نوین - Deem, 2001 - ، الگوی کسبوکار، حرفهایگرایی - Blackmore & Blackwell, 2006; Kolsaker, 2000 - و بازاری شدن - Bok, 2003 - ، در دهه گذشته به دانشگاهها وارد شده است.