بخشی از مقاله
چکیده
بر اساس پیش بینی های سازمان جهانی جهانگردی، آینده بازار اقتصاد و تجارت بین المللی دنیا، در سال 2030 بالغ بر 1,037 تریلیون نفر گردشگر به کشورهای در حال توسعه سفر خواهند کرد و این یعنی فرصتی برای این کشورهایی که اکثرا از پدیده اجتماعی و اقتصادی بیکاری و عدم درآمد ارزی کافی در رنج هستند - رحیم پور، . - 1392 سواحل مکران با دارا بودن گنجینه عظیمی از منابع گردشگری دارای ظرفیت بالقوه ی بالایی در جهت بدست آوردن سهم خود از بازار گردشگری داخلی و بین المللی می باشد.
هدف از این پژوهش پاسخ به چرایی انتخاب گردشگری به عنوان آغاز گر فرآیند توسعه در سواحل مکران می باشد. در این راستا به کمک تحلیل شبکه ای - ANP - و با استفاده از نرم افزار Super Decisions معیار های اصلی و زیر معیار های مستخرج از منابع علمی مختلف برای توسعه گردشگری به عنوان یک کلاستر - خوشه صنعتی - از منظر تاثیر گذاری رتبه بندی کردیم. و در نتیجه از میان معیارهای مورد بررسی، زیرساخت های گردشگری با وزن 29،0، در میان دیگر معیارها تاثیرگذارترین شاخص در توسعه کلاستر گردشگری در سواحل مکران می باشد. در میان زیر معیار ها نیز جاذبه های گردشگری با وزن ،63،0 وضعیت امنیت در محدوده با وزن 55،0، تسهیلات حمل و نقل با وزن 42،0، حمایت بخش های خصوصی با وزن 4،0 و تبلیغات و بازاریابی با وزن 37،0 به ترتیب بیشترین نقش را در توسعه گردشگری در سواحل مکران دارند.
مقدمه
امروزه گردشگری در حال تبدیل شدن به یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و بسیاری از برنامه ریزان از آن به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. در واقع گردشگری در بسیاری از کشورهای جهان، یکی از پیچیده ترین کسب و کارهای بشری می باشد و به عنوان فعالیتی چند وجهی دارای کارکردها و اثرات مثبت گوناگون است که از جمله آنها می توان به اشتغالزایی، کسب درآمد، جذب ارز و تقویت زیرساختها و ... اشاره کرد
از سویی دیگر، بسیاری از کشورها در راستای دستیابی به اهدافی چون توسعه اقتصاد ملی، جذب سرمایه گذاری های خارجی، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد و توسعه منطقه ای اقدام به تأسیس مناطق آزاد نموده اند.از این رو توسعه فعالیت های گردشگری در مناطق آزاد به منظور ایجاد تنوع در کسب درآمدهای ارزی و همچنین رونق اقتصادی در این مناطق، بیش از پیش مورد توجه قرار می گیرد. مناطق آزاد سواحل مکران، از جمله مناطق آزاد ایران هستند که با گذشت دو دهه از تأسیس آن ها، عملکرد موفقیت آمیزی نداشته اند و به اهداف اقتصادی خود دست نیافته اند.
این مناطق به دلیل برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و اقلیمی و توان های بالقوه و بکر گردشگری نظیر تپه های گل فشان، تالاب لیپار، کوه های مریخی و ... می تواند نقش مهمی را در توسعه صنعت گردشگری در استان سیستان و بلوچستان و تبدیل منطقه به یک مقصد گردشگری ایفا کند، و این امکان را فراهم آورد که علاوه بر تجارت کالا که از ویژگی های مناطق آزاد است، شکل دیگری از اقتصاد یعنی گردشگری در این منطقه در نظر گرفته شود.
بر این اساس هدف از انجام این پژوهش، شناسایی عوامل موثر در توسعه کلاستر - خوشه - گردشگری در سواحل مکران و نقش این عوامل در توسعه اقتصادی منطقه می باشد تا از این طریق تنوع در کسب در آمدهای ارزی و در نتیجه رشد و شکوفایی منطقه حاصل گردد. در این راستا این پژوهش بدنبال پاسخ گویی به ای سوال است که: »آیا توسعه کلاستر گردشگری می تواند بالقوه ترین گزینه برای آغاز فرآیند توسعه در سواحل مکران باشد؟.«
بدین منظور ابتدا به تعریف و تشریح مفاهیم پایه ای کلاستر - خوشه صنعتی - ، مفاهیم مرتبط با گردشگری ساحلی و معرفی منطقه مورد مطالعه می پردازیم. سپس با توجه به مبانی نظری پژوهش، شاخص های موثر در توسعه گردشگری مناطق آزاد استخراج می شود. در ادامه با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه ای - - APN شاخص های ارائه شده مورد ارزیابی و رتبه بندی قرار گرفته و پس از ذکر فرصت ها و تهدید های توسعه ی کلاستر - خوشه - گردشگری به بیان نتایج و پیشنهادات پرداخته می شود.
مروری بر مطالعات انجام شده
زبردست 1389 - - ، در مقاله ای تحت عنوان کاربرد فرآیند تحلیل شبکه ای - APN - در برنامه ریزی شهری و منطقه ای، فرآیند تحلیل شبکه ای - APN - را به صورت کامل تشریح می کند و پس از مقایسه روش APN در برابر AHP به این نتیجه میرسد که این روش در ضمن حفظ کلیه قابلیت های روش AHP از جمله سادگی، انعطاف پذیری و بکار گیری روش های کمی و کیفی به طور همزمان، قابلیت سازگاری در قضاوت ها و امکان رتبه بندی نهایی گزینه ها می تواند بر محدودیت های جدی روش AHP من جمله، در نظر نگرفتن وابستگی متقابل بین عناصر تصمیم، سلسله مراتبی و یکطرفه بودن فایق آمده و چهارچوب مناسبی را برای تحلیل مسائل شهری ارائه کند.
در مقاله دیگری ابراهیم زاده و آقاسی زاده - 1390 - ، به بررسی تاثیر منطقه آزاد چابهار بر توسعه گردشگری حوزه نفوذ آن با بهره گیری از مدل رگرسیون و آزمون T-test پرداخته اند که نتایج حاصل از پژوهش آنها نشان داد که منطقه آزاد چابهار در حوزه گردشگری عملکرد نا موفقی داشته است و بیان داشتند که ضعف در مولفه های حمل و نقل دریایی، تبلیغات و بازاریابی، امکانات گردشگری درمانی و امکانات تفریحی و فرهنگی به ترتیب بیشترین تاثیر منفی را بر عدم توسعه یافتگی حوزه گردشگری منطقه آزاد چابهار داشته اند.
شافعی - - 1394، در مقاله ی برنامه ریزی و توسعه گردشگری ساحلی - مطالعه موردی: بندر چابهار - در کنار منابع غنی طبیعی منطقه - سواحل، کوه های مینیاتوری و... - آزاد چابهار به ظرفیت های فرهنگی غنی مردم بومی منطقه من جمله: موسیقی بلوچی، غذاهای محلی، صنایع دستی محلی، در جهت توسعه گردشگری این مقصد اشاره می کند.
ممقانی نسب و امیری - 1391 - به بررسی عوامل موثر بر برنامه ریزی و مدیریت جذب توریسم - مطالعه موردی بندر چابهار - به کمک روش SWOTهمچنین از طریق نمونه گیری خوشه ای به سه منطقه جغرافیایی تقسیم شده و عملیات نمونه گیری به صورت کاملاً تصادفی در مناطق صورت گرفته که تعداد 100 پرسشنامه تهیه می شود.
مطالعات نشان داد که %45 و %55 مصاحبه شوندگان به ترتیب نقش شهرداری و سیاستهای میراث فرهنگی را در مدیریت و جذب توریسم بسیار موثر دانستهاند، % 56 عملکرد میراث فرهنگی را در اطلاع رسانی درباره جاذبه های توریستی شهر چابهار بسیار ضعیف دانسته، همچنین %43 و %45 مصاحبه شوندگان حمل و نقل و فضای سبز را عامل تأثیرگذار در مدیریت جذب توریسم میدانند و البته %72 مصاحبه شوندگان امنیت را عامل بسیار موثر در جذب توریسم منطقه عنوان کرده اند.
بیات و حاتمی نیز با بررسی عوامل مؤثر در توسعه نیافتگی سواحل مکران به روش توصیفی - تحلیلی اظهار کردند که که :
-1 عوامل ژئوپلیتیکی و برون مرزی از قبیل: حضور طالبان و نیروهای تروریستی در افغانستان و پاکستان، جنگ در افغانستان با حضور نیروهای خارجی، تولید گسترده مواد مخدر در افغانستان
-2 عوامل جغرافیایی از قبیل: خشکی و کم رونق بودن کشاورزی در منطقه، بافت قومی- قبیله ای ساکنان، کیفیت پایین نیروی انسانی و دوری از مرکز کشور سواحل مکران
-3 عوامل امنیتی از قبیل: قاچاق مواد مخدر، بنیاد گرایی، تنش های مذهبی، شرارت و اقدامات تروریستی
-4 عوامل سیاسی از قبیل: سیستم سیاسی بسیط و تمرکز گرا حاکم بر کشور از یک قرن پیش تا کنون، وابستگی دولت به اقتصاد نفتی که باعث عدم توجه به مناطق غیر نفتی شده، عدم وجود برنامه ریزی بلند مدت توسعهای در منطقه و تحریم های غرب بر علیه ایران که منجر به کاهش سرمایه گذاری خارجی در این منطقه شده، از مهمترین عوامل توسعه نیافتگی سواحل مکران می باشند.
مفاهیم پایه و مبانی نظری
کلاستر: در جهان امروز رقابت پویا تر شده است و از این طریق سرعت تحولات اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی بسیار بیشتر از گذشته شده است. امروزه کشور های در حال توسعه و توسعه نیافته از موهبت هایی نظیر پیشرفت تکنولوژی، تکامل نظریات علمی و تجربه کشور های صنعتی در مسیر رسیدن به توسعه برخوردارند. از این جمله به تجربه کشور ایتالیا در توسعه کلاستر ها اشاره می شود: طبق آمار رسمی، در مناطق صنعتی استان و نیز - ایتالیا - و در سال 1997 فروش صنایع طلاسازی 3 میلیارد و 359 میلیون دلار بوده است که از آن مقدار 1 میلیارد و 983 میلیون دلار آن مربوط به صادرات می شود. این حجم درآمد مربوط به 1100 شرکت بوده که 716 شرکت آن جزء صنایع کوچک محسوب می شوند.
در همان سال صنعت کفش آن استان نیز که شامل 1360 شرکت - که حدود یک سوم آنها کارگاه هایی با کمتر از 10 نفر نیروی کاری می باشند - با 24000 نفر نیروی شاغل، فروشی معادل 1 میلیارد و 773میلیون دلار داشته است .این استان مدعی است توان تامین کفش مورد نیاز کشور ژاپن یعنی چیزی معادل 126 میلیون جفت کفش در سال را دارد آمار و ارقامی شبیه به آنچه در بالا آمده است، در مورد صنایع مربوط به عینک سازی، صنایع چوب، گردشگری و … قابل ارائه است؛ تا دهه 1970 مدل توسعه ایتالیا همان بزرگ گرایی موروثی از دهه 1920 و توجه به صنایع مادر یعنی فولاد، الکترونیک، برق، کشتی سازی، خودروسازی، لوکوموتیوسازی و… بود. صنایع کوچک و متوسط مناطق مرکزی و شمال شرقی و غربی ایتالیا به سبب خلاقیت خاص مردم آن کشور و صنعت همیشه پررونق گردشگری همواره منشاء درآمدهای قابل توجهی برای آنها بوده است.
کلاستر یا خوشه های صنعتی
ایتالیایی ها با پیروی از مدلی غنی از سازماندهی یعنی خوشه های صنعتی یا کلاسترها به درجاتی از موثر بودن، بهره وری بالا و انعطاف پذیری رسیدند که موجبات موفقیت های چشمگیری در صحنه رقابت جهانی، تمرکز ثروت، سرمایه گذاری مجدد و ایجاد اشتغال قابل توجه در این مناطق برای آنها فراهم شد. کلاستر یا خوشه صنعتی عبارتست از تمرکز مجموعه ای از صنایع همگن بخشی که در یک منطقه جغرافیایی با توجه به توانمندی های خاص صنعتی آن مناطق1، گرد هم آمده و با ایجاد شبکه های ارتباطی منظم بین خود قدرت چانه زنی مجموعه را در تامین مواد اولیه و قطعات و ماشین آلات بالا برده اند