بخشی از مقاله

چکیده

معماری هنر و فن خلق فضا برای انجام انواع فعالیتهای انسانی است و خانه شعر نامی است برای یک عملکرد یا یک فضا. در حقیقت یک ساختار که زیر مجموعههای متعددی را میتواند زیر نام خود بپذیرد، و مفهوم وسیعی را شامل شود. همانطور که در جامعه امروزی بطور ملموس قابل مشاهده است، هنر شعر مورد کم لطفی قرار گرفته و نیاز به طراحی چنین مکانی احساس میشود.

با توجه به این که مردم خطهی آذربایجان از دیرباز به هنر و شعر علاقه فراوانی داشتهاند که مصداق بارز آن را میتوان در بناهای بسیار فرهنگی آن جستجو کرد؛ از این رو لزوم طراحی چنین بنایی برای برگزاری همایشهای ادبی و هنری احساس میگردد. همچنین با توجه به اینکه تاکنون در شهر تبریز باززنده سازی یک بنای سنتی با کاربری خانه شعر و ادب صورت نگرفته است، طراحی چنین بنایی با استفاده از رابطه شعر و معماری برای گردهمایی صاحب نظران شعر و ادب بسیار مورد توجه قرار خواهد گرفت.

با توجه به موارد ذکر شده میتوان با بازطراحی فضای داخلی خانههای سنتی نظیر خانه نیکدل تبریز با استفاده از رابطه شعر و معماری، فضایی را کشف کرد که در بافت سنتی با تمام خاطراتی که در ذهن اکثر مردم به عنوان خانههای دوران کودکی نقش بسته، طرح شاعرانهای با فرمها و فضاهای قدیمی در قالبی مدرنتر را آغاز کرد، که این امر لزوم توجه معماران داخلی را میطلبد.

-1 مقدمه

یادمانهای تاریخی در اقصی نقاط دنیا به عنوان نماینده فرهنگ، هنر و فن معماری زمان خود هستند. مسأله آثار و ابنیه تاریخی و چگونگی رویارویی و برخورد با آنها به عنوان یادمانهای تاریخی، از سالها پیش و به ویژه یک قرن اخیر از اهمیت ویژه و روزافزونی برخوردار شده است. بر همین اساس و با توجه به شرایط جامعه و نیازهای روز در بهرهبرداری از بناهای تاریخی مسئله باززندهسازی آنها مطرح میشود.

برای باززندهسازی، ابتدا باید بنا را به عنوان میراث فرهنگی بشناسیم. لذا در این راه داشتن درک درست از مفاهیمی چون میراث و فرهنگ و در کنارهم میراث فرهنگی کمک شایانی به ما خواهد کرد. فرهنگ را در یک تعریف مختصر میتوان مجموعهای از تمام ویژگیهای عاطفی، فکری و معنوی دانست که هر جامعهای را مشخص میکند.[1] از سویی دیگر میراث یعنی آنچه که از گذشته به ارث رسیده وعموماً با تداعی گذشته همراه است ومعمولاً مترادف باارزش بوده است و میراث فرهنگی آن قسمت از اثر تاریخی که بیانگر ارزش آن است، اعم از ارزش هنری، تاریخی، عملکردی و ... عنوان میراث فرهنگی پیدا میکند.

میراث فرهنگی هر شهر با توجه به تعاریف ذکر شده، همان داشتههای پیشین است که با گذر زمان دارای ارزشی ورای مادیات گشته است. به نوعی هر شهر برای به اثبات رساندن خود در عرصههای فرهنگی و تعاملات اجتماعی در پارهای از مواقع دست به دامن این آثار گشته و از آنها به عنوان سرمایههای باارزش فرهنگی - تاریخی شهر یاد میکند. به همین منوال حفاظت از این میراث برای نسل بعد اهمیتی ویژه دارد. اینک مسأله حفاظت از خانههای قدیمی نه به عنوان همان کاربری سابق، بلکه به عنوان مکانی برای گردهماییهای کوچک و اجتماعی و حتی هنری و ... در خور توجه است. این بناهای باارزش به دلیل فرم معماری ویژه خود، دارای قابلیتی گسترده جهت اعمال کاربریهای اجتماعی میباشد؛ لذا حفظ و نگهداری این آثار از نگاه نقطه قوت فرهنگی شهر امری ضروری و قابل توجیه است.

از باززندهسازی و احیاء در طرحریزی مرمت به معنای استفاده مناسب از بناها و سایتهای تاریخی به عنوان بهترین گزینه برای حفاظت ازآنها یاد میگردد؛ که به طورطبیعی همواره با تغییرات اصولی در اثر موجود همراه میباشد.

زمانیکه سخن از باززندهسازی یک بنا یا بافت فرسوده شهری است، هدف اصلی چیزی است فراتر از اقدامات کالبدی و فضایی. در این فرآیند سعی میشود بین گذشته و حال و آیندهی بنای تاریخی پیوندی خلاق ایجاد شود. آنچه در این مسیر همواره باید مدنظر داشت حفظ ارزشهای مادی و معنوی اثر تاریخی میباشد.

در صورتیکه در فرآیند باززندهسازی تنها ارزشهای مادی مورد نظر باشند، بنای مرمت شده پس از مدتی جنبه یادگاری و قدیمی یافته و مورد بیتوجهی یا کمتوجهی قرار خواهد گرفت. از طرفی اگر تنها ارزشهای معنوی مدنظر باشند، آنگاه این میراث به اثری تبدیل میشود که پر است از خاطرات جمعی و فردی؛ اما باز هم پس از گذشت مدتی نقش خاطرهای و گنجینهای مییابد. لذا در این زمینه لازم است هم به ارزشهای مادی و هم به ارزشهای معنوی توجه شود تا جنبهای روزآمد پیدا کند.

امروزه با توجه به گسترش شهرنشینی و زندگی جدید، توجه مردم، مسئولان و جامعه به بافتهای ارزشمند تاریخی در شهرهای ایران از دست رفته است. یکی از بهترین روشها برای احیاء ارزشهای فراموش شدهی این بناها تغییر کاربری، احیاء و مرمت آنها میباشد . اگر کاربری جدید باعث جلب نظر مردم، جذب توریست و تجمع افراد در آنها گردد، باعث باززندهسازی و هویتبخشی به این آثار میگردد

از جمله این بناهای ارزشمند میتوان به خانههای قدیمی که قدمتشان بهدورهی قاجار میرسد، اشاره کرد که متأسفانه مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفتهاند. پس از وقوع زمینلرزه سال 1193 هجری و در آغازین سالهای دوره قاجار، ساختوساز در شهر تبریز رونق گرفت و مردم بر روی خرابههای تبریز ویرانشده، شهری نو با خانههایی زیبا بنا کردند؛ ولی در طی دهها سال، آسیبهایی بهآنها وارد شدهاست که نیازمند مرمت و باززندهسازی هستند. در سالهای اخیر، روند ترمیم خانههای تاریخی شهر تبریز از سر گرفته شده است. برای نمونه، خانه مشروطه به موزه مشروطه، خانه شربت اوغلی به بنیاد نخبگان و خانه قدکی بهدانشکده معماری تبدیل شده است. درحال حاضر نیز، بسیاری از این خانهها درحال احیاء و ترمیم هستند و پس از ترمیم به موزه یا سایر مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد

همانطور که در جامعه امروزی بطور ملموس قابل مشاهده است، هنر شعر تا حدود زیادی مورد کملطفی قرار گرفته و این کملطفی سبب شده تا افراد علاقهمند به این هنر، رفتهرفته این علاقه و میل را در خود سرکوب کنند؛ جلوگیری از این سرکوب کردن، شکوفا کردن استعداد نبوغ شعرا و گردهم آمدن علاقهمندان به این رشته، نیاز به طراحی چنین مکانی را ایجاب میکند. خانه شعر نیز به این اعتبار، می بایست جایی باشد که فرصت رو در رو شدن مردم را فراهم آورد؛ جایی در خدمت برخوردها و ملاقاتهای انسانی. یک دیدارکده عمومی یا مکانی که ارزشهای مشترک در آن نگهداری شده و به منصه ظهور می رسند

با توجه به این که منطقه آذربایجان از دیرباز خطهای بوده که مردمان آن به هنر علاقه و توجه فراوانی داشتهاند که مصداق بارز آن را میتوان در بناهای بسیار فرهنگی هنری من جمله مقبرهالشعرای تبریز که مدفن بیش از 400 شاعر و ادیب بزرگ آذربایجان و ایران می باشد جستجو کرد. از این رو لزوم طراحی بنایی برای برگزاری گردهماییها و همایشهای ادبی و هنری احساس میگردد.

باززندهسازی که همان تزریق کاربری به کالبد بناهای قدیمی میباشد، از یک سو کمک شایانی در بالا بردن سطح فرهنگی شهر مینماید و از سویی دیگر منجر به حفاظت صحیح و اصولی از بناهای بومی میگردد. توانبخشی با ایجاد کاربری نو و شاید مرتبط با کاربری قبلی از مرگ اثر تاریخی جلوگیری نموده و باعث شناساندن دوباره آن اثر به شهر و مردم میشود.

احیاء معماری گذشته به عنوان یک منظر فرهنگی- تاریخی در بافت شهری تبریز، از یک سو منجر به بازشناسی فرهنگ و شیوهی زندگی اجداد کهن و آموزش آن به نسل امروزی خواهد شد و از سویی دیگر با مطالعه بر روی این آثار و استخراج مهارتهای ساخت به کار رفته در آن بسیاری از ایرادات معماری اکنون شهر تبریز که حاصل بیتوجهی و نادیده گرفتن غنای معماری بومی این شهر است نیز رفع خواهد شد.

دراین پژوهش دیدگاههایی چون نقش طراحی داخلی به منظور احیاء روح معنویت و مادی بنا با تغییر کاربری، باززندهسازی وتوانبخشی خانههای تاریخی تبریز به عنوان بدنه تاریخی فرهنگی بافت شهری قابل بررسی میباشد. در این بحث به نقد نمونه موردی خانه نیکدل و توانایی آن در عهدهدار شدن فعالیتی جدید در بدنه معماری آن میپردازیم. این خانه با واقع گشتن در هسته اصلی شهر توانایی برجسته شدن در زمینههای فرهنگی را دارد و همانطور که گفته شد به دلیل بالقوه بودن شهر تبریز در زمینه شعر، کاربری در نظر گرفته شده به این خانه، خانه شعر و ادب میباشد.

-2 معانی موجود در اثر تاریخی

امروزه مفهوم مکان در ادبیات معماری از اعتباری ویژهای برخوردار است و علاوه بر داشتن بار فلسفی، یک مفهوم بسیار غنی روانشناسی است که تا سالهای اخیر در منابع روانشناسی مورد بیاعتنایی واقع شده بود. اما در نیمه دوم قرن بیستم، مفهوم مکان در مباحث نظری محققان معماری و جغرافیایی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و از تحقیقاتی کهصرفاً درباره ویژگیهای فیزیکی بناها صورت گرفته بود، انتقاد شد. روانشناسان محیطی، مکان را وسیله تقرب به مفاهیم تازهای در حوزهی شناخت و طراحی معماری و شهرسازی قرار دادند

موجودیت کنونی یک ویرانه تاریخی هرچند به عنوان یک معماری کامل و فعال قابل بازسازی نیست تا بتوان تداوم وضعیت اولیه آن را در فرآیند حفاظت و توانبخشی دنبال کرد؛ اما با توجه به مباحثی که گذشت معانی دیگری بر آن افزوده شده است که شناسایی آنها میتواند زمینه مناسبی را جهت مواجهه در اختیار قرار دهد. این معانی که مجموعهای از تصورات، مفاهیم و ارزشها را در برمیگیرد و در مراجعه به آثار تاریخی قابل برداشت میباشد، عبارتند از:

اصالت: اصالت یک معیار اصلی در ارزشیابی آثار تاریخی است. اصالت به معنای دست اول بودن یا دست نخورده بودن اثر است؛ به شکلی که در ابتدا ساخته شده یا در وضعیتی که گذشت زمان آن را تغییر داده است. ارزش اصالت هر اثر برگرفته از تعریفی است که از ماهیت آن به دست آورده میشود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید